کارگران در هفته ای که گذشت

کارگران در هفته ای که گذشت
معرکه انتخابات و تشدید اعتراضات کارگری

هفته ای که گذشت، هفته جنجال بر سر مضحکه انتخابات حکومت اسلامی بود. نتیجه این انتخابات آشکارا تضعیف خامنه ای و جناحش بود. و این یعنی اوج گیری نزاعهای درون حکومتی که در همین هفته جرقه هایش زده شد. اصولگرایان شکست قاطع خود را اعلام کردند. سایت رجانیوز در مورد اینکه چرا خصوصا در کلان شهر تهران چنین شکستی بر آنان وارد شد، مینویسد:” اصولگرایان در تهران انتخابات را نه به خاطر لیست سیاسی یا شعارهای انتخاباتی، بلکه به خاطر غلبه پیدا کردن فرهنگ و سبک زندگی غربگرایانه، شبه مدرنیستی باختند.” این سایت در ادامه همین مطلب مینویسد که شکست اصولگرایان یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است و دلیلش نیز اینست که تهران بیشترین فاصله از فرهنگ “اصیل دینی و انقلابی” را دارد. این تفسیر و آنچه در جریان مضحکه انتخابات رژیم اسلامی خود شاهد بودیم به روشنی نشان میدهد که در انتخابات رژیم اسلامی چه گذشت. و تاکیدی بر این واقعیت است که جدا از همه تقلب ها و رای خریدن ها و فساد انتخاباتی شان و آمار های مهندسی شده ای که طبق معمول بیرون میدهند، رای آن بخش معینی از مردم هم که در انتخابات شرکت کردند، رای به “لیست امید” نبود، بلکه بطور واقعی رای نه به کلیت نظام و قوانین ارتجاعی اسلامی شان بود. آنرا نباید به حساب رژیم اسلامی و هیچکدام از باندها و دارو دسته های جنایتکارشان گذاشت. بعلاوه اینکه در جریان این انتخابات حرف اصلی را آن بخش از مردمی زدند که اعلام کردند، قرار ما در روز انتخابات در خروجی های تهران است و یا قرار پیک نیک در خارج شهرها گذاشتند و پای صندوق های رای نرفتند. مضحکه انتخابات رژیم را جوک کردند و بر درو دیوار نوشتند، رای ما سرنگونی رژیم اسلامی است.

مردم خاتمی و رفسنجانی و روحانی و کل این جک و جانور ها را می شناسند و این را حکومتیان هم خوب میدانند. حکومت روحانی ادامه ٣٧ سال جهنم جمهوری اسلامی اسلامی و چیزی جز فقر بیشتر و سرکوب بیشتر برای کارگران و مردم نداشته است.

اما نکته مهم برای کارگران و کل مردم اینست که نتیجه بلافصل این انتخابات با توازن جدیدی که ایجاد کرده قطعا اوج گرفتن نزاعهای درون حکومتی خواهد بود. و این فرجه ای است برای ما مردم که متحدانه تر جلو بیاییم و با جمع شدن حول خواستهایمان کل رژیم را عقب زنیم.

واقعیت اینست که در طول مدتی که رژیم در تدارک مضحکه انتخاباتش بود، ما شاهد اعتراضات گسترده تر کارگری در شهرهای مختلف ایران و در مراکز بزرگ و کلیدی ای چون صنعت نفت و مراکز وابسته به آن بودیم. ما شاهد تجمعات چند صده نفره کارگران در مقابل مجلس و مراکز دولتی ای چون ادارات کار، استانداری ها، فرمانداری ها و .. در شهرهای مختلف بودیم. ما شاهد درست کردن زنجیره انسانی کارگران در عسلویه و راهپیمایی کارگران نساجی مازندران در قائم شهر بودیم. ما شاهد بیانیه های مشترک تشکل های کارگری برای خواست افزایش دستمزدها و علیه سرکوبگری های رژیم اسلامی بودیم. ما شاهد بیانیه های فعالین و چهره های شناخته شده کارگری چون عثمان اسماعیلی از سقز و بهنام ابراهیم زاده از زندان رجایی شهر و اعلام اینکه این انتخابات جایی برای ما کارگران ندارد بودیم. درادامه این روند هفته ای که گذشت یکی از هفته های پر جنب و جوش اعتراضات کارگری بود. همین خود نشانه ای از روندی است که در پیش خواهیم داشت: گسترش مبارزات کارگری و گسترش نزاعتهای حکومتییان

خواست حداقل دستمزد سه میلیون و پانصد هزار تومان

آنطور که معلوم است کمیته مزد رژیم در مخمصه سختی گیر کرده است. اخبار حکایت از بالا گرفتن کشاکش در این کمیته دارد. قبلا اعلام کرده بودند که بر سر تعیین میزان سبد هزینه کارگران به توافق نرسیده اند و موضوع را به مجمع تشخیص مصلخت ارجاع داده اند. بعدا شنیدیم که گفتند بدلیل در پیش بودن انتخابات و برای جلوگیری از “بهره برداری سیاسی” جلسه تعیین حداقل دستمزد را به بعد از انتخابات موکول میکنند. آخرین خبر از جلسه روز ١١ اسفند ماه شان حاکی از اینست که “اعضای کارفرمایی” شواریعالی کار با افزایش حتی یک رال بیشتر از نرخ تورم رسمی موافقت نخواهند کرد. علی ربیعی وزیر کار نیز که مسئولیت اداره جلسات شورایعالی کار را بر عهده دارد ، در حمایت از همین گفته یادآور شده است که در شرایط کنونی بنگاه‌های تولیدی از توان اقتصادی کافی برای افزایش دستمزدها بیش از نرخ تورم برخوردار نیستند. جانب سوم این سیرک مسخره شورایعالی کار یعنی تشکلهای دست ساز حکومتی که تحت عنوان “نماینده کارگری” عضو آن هستند، نیز با بیرون دادن این خبرها و با گرفتن ژست دفاع از حقوق کارگر تلاششان اینست که مثل همیشه زمینه را برای تحمیل بازهم دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و افزایش چندرغاز به حداقل دستمزد کنونی، فیصله دهند.

معنای این گفته ها روشن است. خط تورم را در دی ماه بین ١٣ تا ١۵ درصد اعلام کرده اند. بعد از آن از کاهش نرخ تورم و نرخ تورم نقطه به نقطه ٩ درصدی خبر دادند. و نتیجه همیه اینها افزایش نهایتا رقمی حدود ١٢ درصد بر ٧١٢ هزار تومان کنونی است. آنهم در شرایطی که در این یکساله قیمت ها سرسام آور و بعضا بیش از صد در صد افزایش یافته و رشد صعودی آن ادامه دارد و در آستانه سال نو خبر ها حاکی از افزایش قیمت بسیاری از کالاهاست. از آغاز سال آتی نیز بنا بر برنامه توسعه ششم ادامه اجرای طرح “هدفمند کردن یارانه ها در دستور قرار دارد و معنی مستقیم آن افزایش دوباره قیمت کالاهای حامل انرژی و تاثیر مستقیمش بر روی افزایش قیمت همه کالاهاست.

در مقابل این تعرض جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها هر روز گامی به جلو بر میدارد. در این هفته سندیکای شرکت واحد نیز طی بیانیه ای ضمن اشاره به سطح نازل دستمزدها و گرانی قیمت ها خواستار افزایش حداقل دستمزد ها به رقمی بالاتر از خط فقر شده و بر خواست حداثل دستمزد سه میلیون و نیم تومان تاکید کرده است. قبلا نیز در ٢١ بهمن هفت تشکل کارگری اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری طی بیانیه ای بر این تاکید گذاشته بودند. و بدنبال این اقدام مشترک کارگران پروژه ھای پارس جنوبی، جمعی از کارگران پتروشیمی ھای منطقۀ ماھشھر و بندر امام ، فعالان کارگری جنوب ،جمعی از کارگران محور تھران – کرج ، فعالان کارگری شوش و اندیمشک طی بیانیه ای از این خواست حمایت کردند. خواست افزایش دستمزدها به رقمی بالای خط فقر خواستی اجتماعی است. این خواست کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه است.. به این صف بپیوندیم.

علاوه بر افزایش دستمزدها، کارگران و کل جامعه باید از بیمه های اجتماعی چون درمان رایگان، تحصیل رایگان، بیمه بیکاری ، تسهیلات برای تامین مسکن و غیره برخوردار باشند.

مبارزه برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی یک سنگر مهم

روحانی وعده زیاد داده است اما تا انجا که به سیاست دولتش نسبت به کارگران بر میگردد معلوم است که اگر بتواند به چه سمتی میخواهد برود. تشدید فشار بر روی فعالین و رهبران کارگری، دستگیری فعالین معترض کارگری از جمله سیاستهای دوره اخیر دولت روحانی به منظور ایجاد زمینه برای تشدید سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت و در تقابل با جنبش اعتراضی گسترده کارگری است. از جمله در همین هفته رضا شهابی از رهبران شناخته شده کارگری و عضو هیات موسس سندیکای واحد یکسال حکم زندان گرفت. همچنین تعیین ۶ سال حکم زندان برای اسماعیل عبدی سخنگوی کانون صنفی معلمان، تعیین ۵ سال زندان برای داود رضوی از اعضای هیات مدیره سندیکای واحد، ١ سال حکم زندان برای عثمان اسماعیلی از فعالین کارگری در سقز، احضار ابراهیم مددی از اعضای سندیکای شرکت واحد از جمله مواردی است که اخیرا اتفاق افتاده است. روز سوم اسفند نیز سه کارگر معدن طزره بازداشت شدند که بدنبال ادامه اعتراضات کارگران این معدن، در این هفته با قید وثیقه آزاد و بخشی از دستمزد معوقه کارگران نیز پرداخت گردید. محاکمه ٩ کارگر معدن آهن بافق یزد نیز بعد از برگزاری دومین جلسه آن به ماه دیگر موکول شده است. کارگران با گسترش اعتراضاتشان در برابر این تعرضات ایستاده اند.

یک سنگربندی مهم در مقابل تشدید تعرض این دوره رژیم اسلامی، مبارزه برای آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی از زندان است. در هفته ای که گذشت در ۴ اسفند ماه ٧ تشکل کارگری اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در اقدامی مهم و قابل توجهی طی بیانیه ای مشترک خواستار آزادی بدون قید و شرط کارگران زندانی و لغو احکام محکومیت آنان شدند. در این بیانیه ضمن برشمردن احکام جدید زندان بر مواردی چون جاری شدن احکام زندان فعالینی چون جعفر عظیم زاده که ۶ سال حکم زندان دارد ، فشار بر روی محمد جراحی از دیگر فعالین کارگری در زندان تبریز که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، و صادر شدن ٧ سال حکم برای محمود صالحی از چهره های کارگری در شهر سقز اشاره شده است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:

ما اعلام می داریم تا رسیدن به خواسته های برحق کارگران و زحمتکشان دست از تلاش بر نخواهیم داشت. ما از کلیه کارگران و زحمتکشان میخواهیم که برای مقابله با این تهدیدها و فشارها صفوف خود را متشکل تر کنند.”. وسیعا به این فراخوان بپیوندیم.

اعتراضات گسترده کارگری در هفته ای که گذشت

در این روزهای پایان سال و فرا رسیدن سال نو و روبرو شدن کارگران با گرانی بیشتر، مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها به موضوع داغتری تبدیل شده و مبارزه برای دریافت دستمزدهای معوقه و علیه اخراجها به موضوعات عاجلتری برای کارگران تبدیل شده است و در نتیجه فضای اعتراضی بیش از هر وقت در محیط های کارگری تشدید شده است. از نکات قابل توجه این اعتراضات بازهم ادامه اعتراضات گسترده کارگری فازهای مختلف عسلویه است. در نتیجه این اعتراضات کارگران فازهای ١۴ و ١٩ توانستند بخشی از طلبهایشان را بگیرند. در این هفته اعتراضات در معادن نیز همچنان ادامه داشته و در معادن چشمه پودنه ، طرزه و معادن کرمان کارگران موفق شدند بخشی از طلبهایشان را دریافت کنند و باقی طلبهایشان قرار است تا آخر سال پرداخت شوند. کارگران اعلام کرده اند که اگر تمام طلبهایشان پرداخت نشود، اعتراضاتشان را از سر خواهند گرفت. در معدن طرزه سه کارگر بازداشتی که در جریان اعتراضات این کارگران دستگیر شده بودند نیز، در این هفته با قید وثیقه آزاد شدند. همچنین در هفته ای که گذشت تجمع اعتراضی بیش از هزار کارگر صنعتی مجتمع نیشکر هفت تپه در اعتراض به خصوصی سازی ها و خطر از دست دادن کارشان ادامه داشت. یک نمونه قابل توجه دیگر از اعتراضات کارگری در این هفته تجمع بازنشستگان معدن طرزه است که برای دومین بار به تهران آمده و در مقابل ساختمان شرکت ذوب اهن در خیابان کریم خان تجمع داشتند. علاوه بر این ها تجمع اعتراضی کارگران اخراجی قطار شهری اهواز، تجمع اعتراضی کارگران کارخانه تولید ماشین آلات کشاورزی هپکو در اراک، تجمع اعتراضی جمعی از کارگران شرکت افق پلاست در شهرک صنعتی روانسر، تجمع اعتراضی کارگران شرکت سپید شور، تجمع اعتراضی کارگران شرکتی شهرداری منطقه ۵ ، تجمع اعتراضی معلمین حق التدریسی در ایلام، تجمعات اعتراضی هزار کارگر ستاره خلیج فارس که با پرداخت دو ماه از طلبهایشان موقتا خاتمه یافت، اعتصاب و اعتراض کارکنان بخش قطار دودی شهرداری در بازار، تجمع اعتراضی پرستاران درمانگاه فخر رازی سنندج، از جمله کانون های داغ اعتراضی کارری در شهرهای مختلف بودند.

کارگران در ایران با اعتراضات گسترده خود پاسخ مضحکه انتخابات رژیم را دادند و در مقابل سیاست تشدید ریاضت اقتصادی و سرکوبگری های دولت ایستاده اند. *