اوج نکبت نمایش مضحک انتخابات حکومت بپایان رسید

نمایش مضحک انتخابات حکومت به پایان رسید.( البته هنوز پرده آخر آن به نقش اولی بی بی سی در حال اجرا است!) یکی از روزنامه های حکومتی فردای روز انتخابات تیتر اصلی اش این بود “همه آمدند، تکرار میکنیم همه آمدند!” در روز موعود سناریوهای همیشگی اجرا شد. عروسی که از پای سفره عقد آمده پای صندوق اینبار داماد با لباس محلی لرستان، پیرمردی عصا کش، مردان کراوات زده و دختران جوان “بد حجاب”، این روز از آن روزهای است که جمهوری اسلامی با “بدحجابی” مشکلی ندارد که بماند برای امتیاز دادن به خودش” زنان بدحجاب” را به تصویر میکشد که آرا به صنوق میریزند. چیزی که این دوره را از سالهای پیش متفاوت ساخته بود عکس های سلفی بود! سیاست بازان حرفه ای مانند ابراهیم یزدی و هنرمندانی مانند فرهادی و شاعری مانند ابتهاج خودشان را به صندوق رساندن تا به اعتدال رای داده باشند! مانندهمه معجزات پیشین الهی، اینبار هم اعلام کردند ۶٢ درصد در انتخابات شرکت کردند. 

نکته جالب اینجاست چه خبرگزاریهای خود حکومت، چه خبرگزاریهای خارجی تمام تصویرهای ثبت شده شان فقط مربوط به دو حوزه انتخابی تهران ، بخصوص حسینیه ارشاد است. ظاهرا استقبال چنان پرشور بوده که جرات نکردند اجازه دهند خبرنگاران به حوزه های دیگر سر بزنند تا برای ثبت در تاریخ هم شده یک تصویری از یک حوزه مثلا عبدل آباد به نمایش بگذراند. البته رویترز به حوزه ای که مربوط به یهودیان و میسحیان میشد اجازه ورود یافته بود تا تبلیغات حکومت تکمیل شده باشد که در حکومت شیعه علی “اقلیت های مذهبی” هم حق رای دارند! آخرین سناریو، مانند همیشه تمدید زمان رای گیری تا نیمه شب بود که مثلا بگویند همه آمدند، وقت نبود! سناریوهای تکراری و ملال آور که هر دو سال یکبار اجرا میشود. در واقعیت اما حکومت با ایجاد هراس مانند قطع یارانه در صورت ندادن رای ، تا به اعتراف روزنامه حکومتی شرق که “…در برخی شهرها رأی‌ها با قیمت ٢٠ تا ۵٠‌ هزار تومان خرید و فروش ” شد ( این را بینندگان کانال جدید هم تاکید میکردند)، متوسل شد تا نمایش ارعاب خود را تکمیل کرده باشد. از سوی دیگر صندوقهای پر از رای که معلوم نبوده از کجا سبز میشده در فرمانداریها آماده شمارش بودند. تا هزار یک دوز و کلک دیگر تنها توانسته اند (مانند دوره های گذشته) ۶٢ درصد آمار بسازد. اعداد بین ۶٠ تا ۶۵ درصد برای جمهوری اسلامی اعداد طلسم شده ای است که هر چه آمار را دستکاری میکند نمی تواند بیشتر از این آمار شرکت کنندگان را بالا ببرند.
با این وجود نزدیک به ۴٠ درصد جمعیت رای دهنده به اعتراف خود حکومت در انتخابات شرکت نکردند. این اما برای هیچکدام از مفسرین بورژوازی اصلا مهم نیست چون آن ۴٠ درصد آدم محسوب نمی شوند و گر نه میرفتند رای میدادند! آن ۶٢درصد ادعایی هم را همه ما به تجربه ٣٧ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، بخصوص انتخابات سال ٨٨ میدانیم که حکومت مهارت خوبی در بازی با آمار دارد. حکومت اسلامی به عنوان یک حکومت تزویر و فریب خوب بلد است سیاه را سفید جلوه دهد. اما بقول خود کارشناسان بورژوازی کدام “منبع مستقلی” تاکنون تاکید کرده است که چنین جمعیتی در انتخابات حکومت در همه این سالها شرکت کردند؟ البته به جز بی بی سی، صدای امریکا و شبکه من و تو!
رسانه های فارسی زبان مانند بی بی سی روز رای گیری چندان سر وصدا به پا نکردند از گفتگوهای مهمان برنامه هایشان در شب قبل از انتخابات مشخص بود که تکلیف خود را نمی داسنتند که چگونه این انتخابات را بزرگ کنند تا به داد جمهوری اسلامی رسیده باشند. مهمانی ( مانند مهدی خلجی که قبلا پژوهشگر دینی ؛ منظور آخوند بدون عمامه، بود اکنون شده تحلیل گر سیاسی) که مورد اعتمادشان است در مباحثه با کارمند بی بی سی (سعید برزین) تاکید میکرد که انتخابات بی معنی است وقتی یک نفر ترمز همه حکومتیان را کشیده است. و برزین آشفته به مجری اشاره میکرد که نگذارد خلجی بیشتر از این حرف بزند! از فردای روز انتخابات همگام با جمهوری اسلامی شاید بیشتر از خود حکومت از “انتخابات پرشکوه” گفتند. چنان بدان میپردازند که گویا نفر اول شدن رفسنجانی و عارف یعنی “سقوط سایگون بوسیله ویت کنگها” ( این تعبیری است که سالها پیش مسعود بهنود در مورد دوم خرداد بکار برد) بهرحال اگر این کارها را نکنند و این چیزها را نگویند نانشان آجر میشود!
از نمایش کریه انتخابات جمهوری اسلامی اینگونه یاد میکنند که تندروی پایان یافته و اعتدال گرایی شروع شده. گفتند که دیگر وزیران روحانی در مجلس مورد سوال واقع نمی شوند. برجام بدون مانعی خب پیش خواهد رفت. برنامه ششم توسعه بدون دغدغه تصویب میشود و وقتی خامنه ای هم سرش را بگذارد زمین رفسنجانی یک “جانشین شایسته” پیدا میکند. یکی مانند مهدی خزعلی یار سابق شریعتمداری و سعید امامی و هماهنگ کننده تبلیغات علیه کسانی که قرار بود بوسیله سربازان گمنام امام زمان کشته شوند و اکنون مثلا شده اپوزیسیون حکومت، انتخابات را رفراندم علیه تندروی میداند که به گفته ایشان دو مرحله دیگر مانده که انشااله در سال ١۴٠٠ دموکراسی تکمیل شود! خب دیگر چی میخواهید. مرگ! که آن را هم حکومت به کمک خزعلی ها و ربیعی ها و روحانی ها و رفسنجانی و جنتی ها خب بلد است سازمان دهی کند، و بی بی سی توجیه کند و یا درخواست کند مانند کشتارهای پینوشه در شیلی درز گرفته شود. آره خب نیست این همه در مورد خشونت حرف زده شود. اعتراض مدنی مناسبترین است بخصوص وقتی که قرار است از بین دو تبهکار به یکی شان رای داد!
محض نمونه شما در این روزها یک کلام از ایشان نمی شنوید که مجلس آینده با تصویب قوانینی موجبات رفاه بیشتر مردم را فراهم میکند اما درست برعکس به خودشان وعده میدهند برنامه ششم توسعه به تصویب خواهد رسید. برنامه ای که با هدف گرفتن سطح معیشت مردم قرار است زیر ساختهای سود آوری سرمایه را فراهم آورد. این حکومت ماموریتی جز این ندارد. همه ارگانهایش قرار بوده در خدمت آماده سازی سود آوری سرمایه باشد. جنگ و جدل های جناح های حکومت نه نشان دموکراسی بلکه نشان آشفتگی حکومتی است که در ماموریت خود ناموفق بوده که اکنون بعد از نزدیک چهار دهه از ترس اعتصاب کارگران گردان ضد اغتشاش کارگری شکل داده است. این
از صفعه ٢ حکومت مقتدر با ۶٢ درصد جمعیت ظاهرا پشتیبانش از هراسش، فعال کارگری را به بهانه های واهی زندانش را تمدید میکند. فعال کارگری که بخاطر بیماریهای که در زندان بدان مبتلا شده در مرخصی بسر میبرد تبعید کرده است که مبادا یک جای، یک گوشه ای چند نفر دورش جمع شوند چون میداند شکوه و اقتدار ادعایی اش دروغ محض است. میداند مردم سالاری دینی برای کسانی مانند خزعلی و برزین و نامور حقیقی و علیزاده و گنجی و فرخ نگهدار و دیگران دکانی است برای فروش ریا و گر نه
هیچ ثمری دیگری ندارد. اگر این حکومت واقعا ۶٢درصد رای دهنده داشته باشد چرا از یک فعال کارگر بیمار اینگونه هراس دارد؟ چرا نمایندگان کارگران که برای حقوق عقب مانده شان اعتراض میکند دادگاهی میکند؟ این روزها تبلیغات بورژوازی اوج نکبت خود را به نمایش گذاشته است. نمایش تهوع آور انتخابات اخیر یکبار دیگر ثابت کرد که گند چاله دهان اسلامی را جز با سرنگونی آن نمیشود مدفون کرد.