یاد باد ؛ سخنی کوتاه به بهانه سالگرد قیام مردمی سال ۵٧ در ایران !

یاد باد ؛ سخنی کوتاه به بهانه سالگرد قیام مردمی سال ۵٧ در ایران !
٣٨ سال از قیام توده ای مردم ایران که سرنگونی رژیم سلطنت پهلوی را در پی داشت و به زباله دان تاریخ سپرده شد. بدین بهانه یادآوری نقاط ضعف و قوت این حرکات جای خود دارد بدان پرداخت و با دیدی باز و اصولی آنرا بررسی نمود وبا نقدی سازنده و پیش برنده و کارساز اشکالاتش را برشمرد.
قیام توده ای ۵۷ اعتراضی همگانی و از پائین جامعه بوضع موجود رژیم دیکتاتوری و خفقان سلطنتی و دم و دستگاه مخوفش که هرگونه آزادگی و آزادیخواهی را بر نمی تافت و مردم به خیابانها و کوچه وبازار ریختند و خواستار ساقط شدنش گشتند.
توده مردم ستمدیده و حاشیه شهرها با آرزوی آینده ای روشنتر و زندگی شایسته انسان رفته رفته در سراسر ایران به این قیام همگانی پیوستند و در راه پیمائیها واعتراضات خیابانی و…. حضوری فعال داشتند.
غافل از اینکه هر چه حرکات رادیکالتر می نمود وحشت و اضطراب و نگرانی دول غربی نیز بیشتر و بفکر چاره جوئی و یا بنحوی کنترل ومهاری بر روند رو به رشد شرایط انقلابی که از آن هراس داشتند در پشت درهای بسته و توطئه گریهای همیشگی شان شرایطی فراهم کرده با استفاده از احساسات مذهبی مردم بر موج انقلاب و خشم توده ای قیام کنندگان سوار و در مدتی کوتاه و با برنامه ای حسابشده جریانات لیبرال را بهمراه جریان مذهبی مورد نظر و در راس آن خمینی که سالها بقولی در عراق در تبعید بسر برده و دشمنی دیرینه با دم و دستگاه سلطنتی داشت را در فضائی تبلیغی مسموم کننده بین المللی از طرق مدیای غرب و در راس آن ” بی بی سی ” پا به میدان گذاشته و قیام توده ای مردم را که کارگران نفتگر مکمل حرکت خط بطلان را بر رژیم شاه کشیده بود را به بیراهه و در مدتی کوتاه با دسیسه و فریب و نیرنگ و حتی هشدار و تهدید، مردم حاضر در صحنه مبارزه را خلع سلاح و بقولی کار را خاتمه یافته تلقی و خواستار بخانه برگشتن مردم و ادامه کار و سامان دادن بعد از رژیم شاه را بدست گرفته و مرحله به مرحله سکان قدرت را در دست و با اعدام تنی چند از سران سابق که در دسترس مانده بود آغاز بکار و تلاش در جهت ساماندهی برغم خودشان را در دستور کار قرار دادند و بشیوه ای ادامه دهنده و رهرو رژیم قبلی در ادامه سرکوبی که در آن مانده بودند گشته و تازه بقدرت رسیدگان سعی و تلاش شبانروزی شان آن شد که بسرعت مظاهر و دستاوردهای جنبش مردمی را درهر گوشه ای در نطفه خفه کنند و از دور و بر خودشان شروع و هر صدای اعتراضی را خاموش و در صورت لزوم با قهر و سرکوب جوابگو بودند که نمونه های بارزش از سرکوب دانشگاهها، سرکوب و کشتار ماهیگیران بندر انزلی و کشتار مردم ترکمن صحرا وبخاک وخون کشیدن شوراهای شان و کشتار و لشکرکشی هایشان به کردستان برای درهم شکستن شان زیرا که قیام را ناتمام و خواستار آزادی و سیستمی غیر مذهبی و در میدان مبارزه حاضر بقبول این ناعدالتیها نبودند، بود. سعی و تلاش بیوقفه شان در مهار زدن بر هر حرکتی که رنگ و بوی انقلابی و پیشرو داشت از شوراها وتشکلهای سیاسی و صنفی زنان تا شوراهای محل کار و زیست همه و همه مورد تعرض قرار گرفت و همانطور که مشاهده شد با یاری رسانیهای دول غربی که منافعشان ایجاب میکرد که سیستمی استوار گردد که همچنان منافع و خواستهای آنها حفظ زیرا که کشور ایران بهر لحاظ چه اقتصادی و چه موقعیت سوق الجیشی و.. حائز اهمیت بوده و هست و راحت نمی توان از آن گذشت.
زنان و دختران که نیمی از جامعه فعال که در قیام نقش برجسته ایفا نمود با یک فرمان بزیر پوشش ومقنعه رفته و بخانه ها فرستاده شد تا بقولی بوظایف شرعی خود یعنی خدمت به شوهر و بچه داری و پخت وپز و همه کار ولی بی وظیفه گردد که در واقع همواره مقاومت و پایداری و عدم قبول این ننگ و بردگی را در سه دهه حاکمیت ارتجاع مذهبی با رشادت و دانائی و فداکاری به آنها تحمیل و نشان داده اند. از حق قضاوت محروم گشت و حتی فضائی آفریدند که بتوانند محیط های کاری را نیز جدا از مردان، حتی در مدارس، دانشگاهها، اتوبوس و مترو و قطار و….براه اندازند که در همه موارد اگر موفق گشته همواره مقاومت و مبارزه بهر شیوه وجود داشته وخواهد داشت. مردم ستمدیده از زن و مرد، پیر و جوان علیرغم سرکوب، خفقان، زندان و شکنجه و اعدام هر روزه مصمم تر وجدی تر در مقابل این جانیان قد علم میکنند و خواب راحت از چشمان دریده شان می ربایند.
هرچه بیشتر از عمر ننگین رژیم جهل و خرافه و کشتار میگذرد، غیر از بی حقوقی بیشتر برای توده ستمدیده و کارگرو زحمتکش ببار نمی نشیند زیرا که انتظاری نمیرود،
مرحله ای با فضا سازی جنگی که نعمت است و بقولی صدورانقلاب اسلامی از نظر خودشان ۸ سال جنگ خانمانسوز را بر جان و مال مردم رنجدیده دو کشور تحمیل و هر صدای اعتراضی با گلوله پاسخ میگرفت و اظهار میداشتند که کشور بدست بیگانه در خطر است و….
در مرحله بعد با سر کشیدن جام زهر رهبر مبنی بر آتش بس جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق و شرایط ویرانی
کشور و از هم پاشیدن شیرازه همه کارها و توقعات مردم پس از ۸ سال بدبختی و قربانی دادن و آوارگی و خانه خرابی بر بحرانهای رژیم می افزود و در پی چاره بود که بنحوی از بار فشارها و توقعات بعد از جنگ خود رابی وظیفه کند ودر ضمن زندانهایش مملو از آزادیخواهان و مبارزان در بند که احساس خطر بزرگی بود چه در نگه داشتنش و یا رهائی شان. بفکر توطئه ای افتاد و با سازماندادن کومیسیونی از جانیانی از دست پروردگان خود با ترتیب دادگاههای چند دقیقه ای و فرمایشی در پشت درهای بسته در گروهها و دسته های بزرگ و کوچک این انسانهای عاشق آزادی وانسانیت را به جوخه های اعدام سپردند که صدها و هزاران نفر شامل میشد که هرگز نه فراموش میشود و نه قابل بخشش و امروز خاوران ها میعادگاه عاشقان آزادی و برابری طلبی گشته که رژیم همواره از آن بیم داشته و حتی در پی توطئه ای برای از میان برداشتنش در سالها بوده ولیکن برایش آسان نیست وبرایش گران تمام میشود.
امروز پس از ۳۲ سال از گذشت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی که بر بحران آمد و همواره با بحران سیاسی و اقتصادی دست به گریبان بوده و فشارها را به زندگی و معیشت توده مردم رنجدیده منتقل کرده و بگونه ای اکثریت جامعه تاوانش را پرداخته و با زندگی بخور و نمیر و زیر خط فقر روز را به شب و شکم گرسنه را بخواب میسپارند و در سیاستهای اخیرشان مبنی بر حذف یارانه ها تعرض دیگری به سطح معیشت مردم ستمدیده و کارگر و زحمتکش بود که سفره بی رونق آنها را بی رونق تر نمود و بلافاصله با افزایش بیش از ده برابری اجناس و مواد و مایحتاج خوراکی و سوختی و پوشیدنی روبرو گردید که تاوانش را مردم تحت ستم و کارگر می پردازد.
پس میشود گفت : چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است …
باید هر چه جدیتر در راه علاج کلی بود تا رژیم نتواند راحت بدانها تعرض نماید، کارگر متشکل در تشکل و شورای واقعی اش و آگاه به منافع طبقاتی و زنان آزاده و معترض در تشکلها و دانشجویان رادیکال و مبارزوحمایت از جنبش انقلابی کردستان با تلفیق با و تحت رهبری کارگر متشکل و آکاه میتواند رژیم را به چالش جدی وازاین تعرضات به معیشت و زندگی شان جلوگیری کند و ظرفیت وتوان سرکوبگریش را زمین گیر کند.
در سالگرد این قیام در تکاپوی اینچنین قیامی باشیم که مولفه های بالا را سازمان ودر درون جامعه ساماندهی نماید.
به امید پیروزی !
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری !
اردشیر نصراله بیگی
بهمن ماه ٩۴ خورشیدی / فوریه ۲۰۱۶ میلادی