روسیه «جدید» یا نوتزاریسم به کدامین سوی؟ ۱

روسیه «جدید» یا نوتزاریسم به کدامین سوی؟

۱-                  (الکساندر دوگین)

برای فعالین جنبش سوسیالیسم انقلابی کارگران،  این یک ضرورت است که پیرامون «ارواسیا» بیشتر پژوهش و تحلیل و  کنکاش شود. این نوشتار به وظیفه و چرایی این موضوع مهم می پردازد.  به ویژه آنکه روسیه باز یک سرمایه داری دولتی، در جهان سرمایه داری، بسان نوتزاریسمی ویرانگر جلوه گر شده است. اهمیت موضوع، به ویژه برای چشم انداز جنبش کمونیستی و طبقه کارگر جهانی، امری حیاتی است. این نوشتار در پرداختن به این پرسش ها به ملاحظه ی حوصله خواننده گان به دو بخش جداگانه تنظیم شده است.

در نوشتارهای پژوهشی که از سال ۲۰۱۱ تا کنون از سوی نگارنده آغاز شده، افزون به ۱۲ بخش نشر یافته و به همراه گفتگوهای تلویزیونی و رسانه ای و نیز بیش از دویست برگ کتابی هنوز نشر نیافته را در برمی گیرد، از «ارواسیا»، نقش نظریه پرداز آن، «آلکساندر دوگین» و دیدگاه ها این آرشیتکت نو تزاریسم سخن رفته است. با این همه، گویی که این هشدارها باید که بیشتر گسترش یابد و شنیده شود. آنچه که آشکار است «واقعیت ویرانگر «ارواسیائیسم» روز به روز نمایانگرتر می شود! به جز موردی نادر پس از چندین سال تاخیر، با برداشت از نوشتارهایی از نگارنده و وارونه سازی آن از سوی گماشته «کارشناس دانشگاه آزاد اسلامی» وطنی در استخدام در حکومت اسلامی و غرب،(۱) به سود سرمایه و بر علیه کمونیسم، در بازتاب تبلیغاتی باند اصلاح طلبان و رسانه های سرمایه جهانی همانند بی بی سی و روزنامه های حکومتی، موردی دیگر دیده نشده است.

ارواسیا

اوراسیا بلوک بندی جدید سرمایه جهانی است در برابر دیگر قطب جهانی سرمایه که در دهه ی ۱۹۹۰که اینگونه پیش بینی شده بود:

«ایالات متحده باید رهبری لازم برای برقراری نگهبانی از چنان نظم نوین جهانی داشته باشد که بتواند به رقبای بالاقوه بفهماند هوس             کردن نقشی بزرگتر یا موضعی تهاجمی تر برای دفاع از منافع مشروع خود را در سر نپروراند… ما باید وسایل و ابزار لازم برای مقابله و دفاع رقبای بالقوه را حتا اگر بخواهند هوس بوجود آوردن نقشی بزرگتر- چه منطقه‌ای و چه جهانی در سر بپرورانند داشته باشیم… برای رسیدن به اهداف فوق تجدید حیات قدرت نظامی فوٍری ضروری ست- چرا که به‌ وجود چنین قدرتی به طور ضمنی به این رقبای بالقوه خواهد فهماند که حتا امید آنرا نخواهند داشت که به آسانی و زود بتوانند در سطح جهانی به جایگاهی برتر دست یابند»(۲)

در همین سال هاست که با کاریابی «آلکساندر دوگین» در دستگاه حزب حاکم دولتی، در بخش آرشیو اسناد«ک گ ب» به متون و اسنادی دست یافت که گویی نهاد گمشده ی درونی خود که سال ها در پی آن بود را می یافت. ایدئولوژی های فاشیسم و دین، دست مایه ی دوگین در این یافته ها شد تا  پرچم«ارواسیا ئیسم» طراحی شود.

 دوگین پس از فروپاشی شوروی چندی به حزب سازی و برپایی نشریه هایی تلا ش کرد. وی در جستجوی پیشوا، همانگونه که استادش «کارل اشمیت» ایدئولوگ فاشیسم هیتلری و فرانکو و پس از مرگ اش با آموزش هایش به ویژه کتاب «الهیات سیاسی» وی به خمینی و جانشینان وی، در این آرشیوها و نیز آموزش های خود به سرچشمه فاشیسم و راز پیروزی و «دکترینال» آن پی برد و پیشوای خویش،  «کارل اشمیت» را یافت. کارل اشمیت، همان ایدئولوگ فاشیسم که در آلمان سال های ۱۹۲۰ در دستگاه حقوقی و فرهنگ و سیاست آلمان نظریه پرداز فاشیسم هیتلری و موسولینی و فرانکو در اسپانیای دهه ۴۰ تا ۱۹۵۰ و نیز حکومت اسلامی ایران گردید.(۳) . دوگین با هفته نامه «دین (روز)»، به سردبیری «الکساندر پروخانف» که از مراکز مهم ضد یهود و مبلغ شوونیسم در روسیه است همکاری کرد. دوگین در ۳۱ می ‌۲۰۰۱ «حزب ارواسیا» را با پشتیبانی بی دریغ مالی و سیاسی ولادیمیر پوتین برپا کرد و سپس آن را به «جنبش ارواسیا» تغییر نام داد. این پروژه، به زودی از سوی باندهای رهبری نظامی روسیه، ناسیونالیست های ماورایی، شوونیست ها و الیگارش سیاسی و اقتصادی و مافیای روس و نیز رهبران کلیسای ارتدوکس روس پشتیبانی  گردید. نقشه‌ی جغرافیایی روی دیوار دفتر کار دوگین و نیز طرح روی جلد کتاب «تئوری سیاسی چهارم»، بیانگر دیدگاه فاشیستی اوست. سیاست دوگین، دیدگاهی است «آخرالزمانی» و از این روی با اسلام شیعی، اسلامی سنی از هر دسته، یهودیت و مسیحیت ارتدکس همخوانی دارد.

دوگین نقشه راه خود برای برپایی جنگ و چیرگی روسیه نوتزاری بر رقبا، چنین می شناساند:

“ارواسیاگرایی یک فلسفه سیاسی است که دارای سه سطح خارجی، میانی و داخلی می باشد. در سطح خارجی- جهان چند قطبی است. بدان معنی که چندین مرکز جهانی تصمیم گیری وجود دارد، که یکی از آنها ارواسیاست. منظور از ارواسیا تنها روسیه نیست بلکه روسیه به همراه کشورهای شوروی سابق می باشد. در سطح میانی همگرایی کشورهای شوروی سابق در ایجاد مدل فراملی (دولت ها) است. در سطح سیاست داخلی – به معنای ساختار سیاسی جامعه که به عنوان ارزش در ارتباط با حقوق شهروندی مدل لیبرال و ملی گرایی بررسی می شود. این سه سطح فلسفه ارواسیاگرایی است که بر مبنای آنها تنها یک شکل سیاست خارجی شکل می گیرد که متقاوت با جهانی شدن، جهان تک قطبی، ملی گرایی، امپریالیسم و لیبرالیسم است. پس ارواسیاگرایی به طور کلی مدل منحصربه فردی از سیاست خارجی است.»(۴)­­____

استاد الیگارشی روس و نیز قطب باند اصول گرایان و سران سپاه پاسداران در ایران، اینک به نام «استاد فلسفه» و علوم سیاسی دانشگاه دولتی مسکو: تابلو”مرکز پژوهش های محافظه کارانه” را در دانشگاه مسکو بر در دفتر دارد. دوگین اما در این دفتر، کمتر دیده می شود و بیشتر، در ایران به تدریس فرماندهان سپاه و ازلاعات و باندهایی مانند «قرارگاه عمار» سرگرم بوده و به آموزش و تبلیغ تز فاشیستی خود شبانه روز در سفر و حذر است.

دوگین برآن است که سه تئوری مدعی نجات بشریت، از جمله کمونیسم  و فاشیسم لیبرالیسم و شکست خورده و پاسخی به بحران های جامعه نداده اند، بنابراین به تئوری چهارمی نیاز است. دوگین مدعی است که او تئوری چهارم را گشوده است اما هنوز کامل نیست:

 «تئوری چهارم» کامل نیست؛ من آن را باز کرده ام و دیگران باید آنرا کامل کنند.» تئوری چهارم گودالی است که با تمامی بورهای اسلامی از هر قماش، تا مسیحیت ارتدوکس و یهودیت عهد عتیق (کابالائیسم) و ناسیونالیسم و فاشیسم و «ناسیونال بلشویسم» ووو باید پر شود. «خلق» یا «نارود» به روسی، مرکز این بسیج است و طبقه برای دوگین، واژه ی بی مفهومی است؛ به تبلیغ دوگین، همانند خمینی و دیگر «پوپولیست» ها که برای انکار طبقه، « امت» را آگاهانه از آستین در آورد، طبقه و مناسبات طبقاتی انکار می شود.  به بیان دوگین، همه ی دین ها به ویژه اسلام شیعی،  سلفی (جهادی) و مسیحی و یهودیت ارتدکس و هر برداشتی ماورایی باید در این تئوری چهارم سیاسی به هم آیند تا با بازگشت به بنیادهای باورمندی و ایدئولوژیک همه جهان، جهان (یونیورسال) به پیش از یونان باستان بازگردانده شود. یعنی به پیش از بروز تراژیک که آدم و حوا از بهشت جدا شد و سرگشته گردیدند. دوگین، از این روی خود را بنیادگرا می نامد و با تکامل و ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک به شدت کینه می ورزد. به آموزش این «دماگوگ» از جنس سید احمد فردید و سید حسین نصر، حرکت تاریخ دایره وار است و نه تکاملی بالارونده فنری! این دایره باید به اصل و بنیاد خویش بازگردد!

دوگین، حضور نظامی و سیاسی روسیه در سوریه، ایران، اکراین و آسیای مرکزی برای روسیه نوتزاری بسیار حیاتی می شمارد و شعار نابودی آمریکا را به آشکارا سر می دهد. رسانه ها و رهبران باند سپاه با «مرگ برهای» خود در ایران، ترجمه درس های دوگین را سر می دهند. دوگین، قطب این باند، از سوی الیگارشهای روس، «مهندسی انتخابات» در ایران؛ مهندسی و مدیریت سرکوب خیزش ها در ایران در سالهای ۱۳۸۸ و نیز کاربرد تک تیراندازان و کشتار در سوریه را به عهده داشته است. دوگین و رهبران روسیه یقین دارند که خط قرمز روسیه با غرب،  مرزهای ایران است. به بیان دیگر، در صورت نزدیکی ایران به غرب، روسیه واکنشی تا مرز جنگ جهانی از خود  نشان می دهد. همانگونه که در سوریه از هوا و دریا و زمین در حفظ  حکومت جنایتکار سوریه، با پیاده نظام حزب الله و حکومت اسلامی ایران در یک فرصت تاریخی به دست آورده، رویاروی غرب و آمریکا ایستاد و به تحریک جنگی هولناک دامن زد.

«حیدر جمال»، رئیس کمیته اسلامی روسیه و  رجب «صفر اف» از جمله کارگزاران دوگین هستند. صفر اف مبلغ این باند و مشاور سران سپاه و بخش تبلیغاتی ارواسیاست. وی در بیان سیاست ها نو تزاریسم و دوگین، می گوید: جهان، یک قطبی ست و ما خواهان تغییر این وضعیت به سود منافع روسیه هستیم. و باز: به همت پوتین و همراهان او فدراسیون ها دوباره در روسیه ساخته شده اند. هم او می گوید که ایران خط قرمز روسیه است. دوگین همیشه در سفر است همانند صفر که همیشه در ایران است. دوگین معلم سرخانه سپاه و باند خامنه ای است.

 وی سفرهای زیادی به کشورهای مختلف از جمله ایران داشته و نهادهای مذهبی، سپاه و امنیتی و اطلاعاتی رژیم ایران رابطه ویژه ای با وی دارند.  گاهی ماهی یکبار به ایران سفر می کند و در دانشگاه های سپاه پاسداران حضور می یابد. دوگین سال ۹۱  در ایران با آیت الله مصطفی محقق داماد، غلامرضا اعوانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی و… دیدار و گفت و گو کرد.

آخرالزمان

رجعت و ظهور در دین های ارتدکس روسی/ شیعی، سنی و یهود وعده های مسمومی است به مغز امتی که باید با مخدر شیشه و کوکائین روسی و افیون از طالبان در افغانستان در دست سپاه اسلام هروئینی شود، در روان امت تا اوراسیا سرانجام پذیرد. دوگین می گوید هر باوری که خواهان نابودی لیبرالیسم و مناسبات کنونی است و خواهان بازگشت به دوران اولیه و بنیاد بشریت است، در این بلوک جای دارد. از همین روی شیعیان در انتظار امام غایب شیعیان، مهدی و داعش و تمامی «جهادی» هایی که خواهان کوبیدن پرچم اسلام بر کاخ سفید هستند را متحد خود می داند.  نزدیکی دوگین با رژیم ایران به میزانی ست که در سفر آخر احمدی نژاد در اسل ۱۳۹۲ به روسیه، او را در کنار  وی و در میهمانی پوتین می بینیم. دوگین تنها یک نظریه پرداز نیست؛ وی نقش مهمی در سیاست خارجی روسیه بازی می کند.

 آنگاه که به نزدیکی روسیه به سران نظام های سرمایه داری مذهبی- استبدادی (از جمله حکومت ایران)  و نیز همزمان با کشمکش ها و رقابت ها ی ژئوپولیتیک و اقتصادی با اروپا و آمریکا ، به ناگه «تئوری چهارم» دوگین جلوه گر می شود. کتاب «تئوری چهارم» دوگین به سفارش «رایزن فرهنگی حکومت ایران» در مسکو در همان  ماههای نخست نشر در سال ۲۰۱۲، به فارسی برگردانده شد. دوگین، کتاب «به سوی تئوری سیاسی چهارم»، قرآن اوراسیا، نیز که در روسیه چاپ شد، را نخست با مشاورت « آلن- دو- بنوئا »  فرانسوی- روسی نوشت. دوگین به « آلن- دو- بنوئا » گرایش یافت و  و آرای او را پیگیر شد. « آلن- دو- بنوئا » منتقد لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی سازی است و برخلاف  دوگین، ناسیونالیست نیست. از وی کتاب «تامل در باره دمکراسی» در ایران ترجمه و به چاپ رسیده است.  دوگین با استفاده نقد دوبنوآ از هرج و مرج و آشوب سرمایه گلوبا با دستبرد به «تئـوری چهـارم» آلن- دو- بنوئا و پست گلوبالیسـم، دیدگاه این متفکر بورژاوزی را روسی ساخت. در اضطراب «بودن یا نبودن»، نگران از دست دهی هویت و مادیت سرمایه و قدرت خویش در این بازار فساد و برده‌داری،‌ که الیگارش روس، به ویژه در برهه‌ی یلتسین بیشترین تحقیر را تحمل کرده بود، سهم روسیه را دیگر رقیبان ربوده بودند. گورباچف کلید گشایش بازار را به به ریگان سپرد، و یلتسین، با شاگردان فریدمن (بنیانگزار مکتب شوک درمانی در اقتصاد و برنده نوبل و مشاور پینوشه جلاد در شیلی)، به شیکاگو، روادید‌ شوک به روسیه را داد.

شوک درمانی (دکترین شوک)

در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ قدرت سیاسی به پوتین واگذار شد. شوک درمانی برای تزریق برنامه نولیبرالیسم اقتصادی، یعنی هجوم ددمنشانه سرمایه به هستی و زیست فرودستان و جنایت علیه بشریت، مناسبت ترین تجویز صندوق جهانی پول و بانک جهانی بود. در آنگاه که از زیرین ترین لایه ها و طبقه آفریننده جامعه بشری، یعنی طبقه کارگر هنوز از خاکستر زمین های سوخته ی جامعه روسیه دود بر می خاست، الیگارش ها به مهندسان سیاسی و اقتصادی این یورش، همانند «یگور تیمورو ویچ گایدر» (Yegor Gaidar) و نظریه پردازانی همانند «دوگین» نیاز داشتند. خصوصی سازی سراسری اقتصاد دولتی سرمایه به نخبه گانی که نام الیگارش یا انگشت شماران نخبه گان حزبی (الیت ها) که زیر نام کمونیست در دستگاه های بالایی حزب «کمونیست اتحاد جماهیر شوروی» و سازمان امنیت آن (ک گ ب) لانه کرده بودند قبضه می شد. بوریس یلتسین به یاری «یگور گایدر»، به رهنمورد صندوق جهانی پول و بانک جهانی و فدرال بانک آمریکا؛ قرارهای واشینگتن ((Washington Consensus را به روش جنایت کارانه شوک درمانی اقتصادی مکتب «فریدمن» به پیش برده بود. مهندس اقتصادی این پروژه ی «یگور تیمورو ویچ گایدر»، بود که پس از ماموریت فلاکت بار خویش در پست نخست وزیر «یلتسین» و یکی از قدرتمندترین چهره های رقیب «پوتین» باید به شیوه ی «روسی»، «حذف درمانی» می شد. به همین شیوه، «یگور گایدر»، همانند دهها تن دیگر از رقبای الیگارش جدید، با آنکه از سال ۱۹۹۴ از نخست وزیری و قدرت سیاسی و آرشیتکتی نو لیبرالسیم کناره گرفته بود در دسامبر ۲۰۰۹ «رادیو اکتیو درمانی» شد و به «بوریس یلتسین» که هنوز از ۶۰ متری گورش بوی ودکای «ابسولوت» مشام را می آزرد پیوست. یلتسین، همان لوده ی با بوی الکل، انگشت نمای همه گان، شده بود و او و «کلینتون»، رئیس جمهوری دمکرات در ایالات متحده آمریکای شمالی، در سال های ۹۱ تا ۹۹  موجب شادی خلق الله بود، در رسانه های وقت، وظیفه شوک درمانی را به پیش برده بود. ناسیونالیسم روس، تحقیر شده در پی مجالی بود تا به مدد شمع و کافور و آتشگردان اسقف های از دخمه ها بیرون خزیده، روح «گریگوری راسپوتین» شهید، آن آیت الله دربار نیکلای تزار رومانف را ظاهر کند. کلیسای ارتدکس روسیه پس از تقدیس نیکلای در سال ۲۰۰۰ وی را نیکلای قدیس رنج‌کشیده خواند تا روح تزار قدیس، شوی تزارینا آلکساندرا و شاید که «ایوان مخوف» را در کالبد پوتین که با آن هیکل قناس، بادکرده جلوه می یافت به حلول آورد.

سمت چپ، راسپوتین، اسقف دربار نیکلای رومانف، آخرین تزار روس. سمت راست، پوتین در میان اسقف های سیاه جامعه.

زیر نوشت ها

۱) علی فراستی، عضو سابق هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی و عضو کنونی هیات علمی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا. متن گفتگوی اختصاصی ماه نامه«اعتماد» چاپ تهران به تاریخ مهرماه ۱۳۹۳، نظریه «اوراسیا» و دیدگاههای الکساندر دوگین . این گفتگو که تلاش شده است در رقابت باندهای حاکم، بدون برانگختین حساسیت باند اروآسیای سپاه انجام گیرد، دیدگاه باند اصلاح طلب اسلامی و تکنوکراتیک های این بلوک سرمایه داری را نمایندگی می کند. نوشته ی که با سرقت از نوشته های ما در باره  اروآسیا که تز دکترای وی شد، در سایت فارسی بی بی سی (درست با همان تصاویری که درنوشته های نگارنده از سایت های گوناگون گزینش شده بودند) و بیشتر روزنامه های باند رفسنجانی- روحانی بازتاب داده شد.

۲) نیویورک تایمز، هشتم مارس ۱۹۹۲- ص نخست، پل ولفوویتز معمار جنگ عراق، طراح استراتژیک پنتاگون در زمان جورج بوش اول و معاون وزارت جنگ وقت آمریکا و رئیس بعدی بانک جهانی. به نقل از عباس منصوران، کتاب «ترکیب بمب و ایدئولوژی»،‌ نشر آلفابت ماکزیما، سوید ۲۰۰۷.

۳) در ازین زمینه در باره کارل اشمیت به نوشتار نگارنده (عباس منصوران) از جمله در سایت های پیام و سایت حزب کمونیست ایران، و آزادی بیان نگاه کنید.

۴) آ. دوگین، نظریه چهارم سیاسی. از این پس، تمامی نقل قول های دوگین از این کتاب است.