نظام سرمایه داری غرب : شکست در مبارزه با اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی

خلاصه:

امروز در مدارس کشور جدیدالتاسیس داعش از همان کتابهای درسی استفاده میشود که در عربستان اسلامی استفاده میشود.
عربستان وکشورهای حاشیه خلیج میلیارد ها دلار خرج مساجد ومراکز اسلامی در اروپا وغرب میکنند.
کشورهای سرمایه داری غربی به ایدئولوژی اسلامی، اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی احتیاج دارند تا بتوانند در منطقه وکشورهای اسلام زده جنبش سکولار وانقلابی را بعقب برانند. اسلام سیاسی وترویزم اسلامی جهان معاصر ساخته وپرداخته خود این نظام جهانی سرمایه داری است. این نظام قادر نیست این هیولایی را که خودش بوجود آورده وهنوز هم دارد از آن حمایت میکند را از بین ببرد. به اصطلاح چاقو دسته خودش را نمیبرد. اسلام سیاسی وسرمایه داری غرب در هم تنیده اند وبهم احتیاج دارند ولازم وملزوم یکدیگرند. نظام سرمایه میداند که نابودی اسلام سیاسی وفرهنگ اسلامی وتروریزم اسلامی در جامعه در حقیقت نابودی خودش را به دنبال دارد. اگر این نظام میتوانست بدون اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی کارش را راه اندازی کند هرگز بوجودش نمیاورد. نابودی اسلام سیاسی وتررویسم اسلامی کار طبقه کارگر، انقلابیون وکمونیستهای کارگری است.

مقدمه:

سرمایه داری در اروپا با شکست کلیسا بقدرت رسید. این طبقه انقلابی با تمام قوا فئودالیسم را به شکست کشاند. از نظر اقتصادی،سیاسی، فرهنگی ونظامی بر مذهب وحکومت مذهبی چیره شد وتوانست حکومت وجامعه خودرابسازد. اگر چه بزودی درک کرد که به مذهب برای عقب نگهداشتن توده ها احتیاج دارد تا بتواند هر چه بیشتر آنان را استثمار کند. اما هر گز اجازه نداد که در غرب حکومت مذهبی پا بگیرد.
این نظام در کشورهای عقب افتاده برای پیشبرد منافع وصدور سرمایه وکار ارزان مجبور شد که از حکومتهای دیکتاتوری-نظامی استفاده کند تا بتواند منافعش را حفاظت نماید. بیش از صد کودتای نظامی وحکومتهای دست نشانده یکی بعد از دیگری برای پیشبرد استثمار طبقه کارگر وانسانها در کل گیتی بود. اما بقدرت رساندن اسلام سیاسی در دهه های اخیر جهت نابودی جنبش انقلابی وعقب زدن خواسته های انسانی کشورهای اسلام زده، دور جدید سیاستهای سرمایه داری در جهان محسوب میشود.
اسلام سیاسی در حکومت
عمدتا بعد از انقلاب ۵۷ در ایران این نظام متوجه شد که باید با کارت مذهب برای منافع خودش بازی کند. مجبور شدند اسلام را در ایران بقدرت برسانند. اگرچه حکومت آمریکا چند سال قبل حکومت اسلامی ضیاالحق را در پاکستان بقدرت رسانده بود وجامعه پاکستان به جامعه اسلام زده تغییر کرده بود، اما حکومت اسلامی ایران کل مملکت را اسلامیزه کرد وتمام قوانین مدنی رادربست اسلامی وقرانی نمود.
با حمله نظامی شوروی به افغانستان واشغال این کشور، حکومتهای غربی به رهبری آمریکا برای مبارزه با شوروی وحکومتهای دست نشانده سکولارش باز مجبور شدند از نیروهای کاملا اسلامی استفاده کنند تا اینکه حکومت شوروی ودست نشاندگانش شکست خوردند وحکومت مجاهدینی بقدرت رسید که بخاطر جنگ داخلی وتثبیت نشدن حکومت وجامعه حکومت طالبان را از پاکستان وارد کردند.
در ظرف چند سال حکومتهای مرتجع عرب یکی بعد از دیگری جامعه را هر چه بیشتر اسلامیزه کردند. از کویت، فلسطین، لبنان، اردن وقسمتهایی از شمال ودیگر مناطق آفریقا اسلامیزه شد که همگی با همیاری وهمفکری نظام سرمایه داری امکان پذیر شد . حکومت عربستان که از قبل یک حکومت اسلامی در آن حکومت میکرد خود ش باعث پیشبرد حکومتهای اسلامی دیگر در این مناطق میشد.

برای درک ازچند وچون پیاده کردن اسلام وحکومتهای اسلامی در مناطق جهان ، ایران یکی از نمونه های آن است که میتوان درک کرد چرا اصلا لازم بود نظام سرمایه داری با کارت اسلام به جلو بیاید. جنبش انقلابی در ایران برای سرنگونی حکومت پهلوی کل معادلات سرمایه داری را در منطقه بهم میزد. یک حکومت سکولار وانقلابی میتوانست به سرعت در کل منطقه پیاده شود وحتی در نبود یک حکومت انقلابی، ایران میتوانست به اردوگاه سرمایه داری دولتی شوروی به پیوندد. بایستی حتما با اسلام به جنگ این جنبش بروند تا از درون نابودش کنند.
این الگو وترفند را در سراسر دنیا به اجرا گذاشتند.هر جا که بویی از مقاومت واعتراض وانقلابی میامد جنبش اسلامی را با پول، اسلحه وقدرت بجان مردم میانداختند وحکومت بدستشان میدادند.
جنبش اسلامی در تمام منطقه گسترش پیدا کرد. از ایران، افغانستان، پاکستان، تا قسمتهایی از هند، چین، فیلیپین، اندونزی، اسیای میانه، لبنان، سوریه واکثر کشورهای عربی وشمال آفریقا یا حکومت اسلامی بر قرار شد ویا جامعه از درون اسلام زده شد.
جنایات وتروریسم اسلام سیاسی
اما بنیانگذاران اسلام سیاسی در غرب خیلی زود متوجه شدند که اسلام سیاسی بسادگی رام شدنی نیست. بادی را کاشته بودند به طوفان تبدیل شد. حکومت خمینی برای خودش خرده امپریالیست منطقه ای را در سر میپروراند. بن لادن وطالبان منافع حکومت آمریکا را در منطقه وسراسر جهان به خطر انداختند. در لبنان وفلسطین اسلامیون طرفدار ایران منافع اسراییل وغرب را به خطر انداختند. در شمال آفریقا هم تمام نیروهای فوق ارتجاعی اسلامی منافع غرب وآمریکا را بر هم زدند.
اسلام در کشورهای غربی
مهاجرینی که از کشورهای اسلام زده فرار کرده بودند ودر غرب ساکن شده بودند، عمدتا بخاطر بافت نژاد پرستانه وطبقاتی این جوامع هر گز نتوانستند در این جوامع حتی بعد از چند نسل ادغام شوند. مانند سیاهان آمریکا وغرب که هنوز بعد از صدها سال در مناطق خودشان که عمدتا گتوها است زندگی میکنند. مهاجرین اسلام زده جزو شهروندان دسته دوم وسوم محسوب میشوند وبخاطر شرایط بحرانی ساختاری سرمایه داری اوضاع اقتصادی واجتماعی این مردم روز به روز تحلیل میرود وبخاطر فقر فرهنگی واقتصادی قسمتی از آنان میتوانند جذب نیروهای تروریستی اسلامی در خاورمیانه شوند وجنگ تروریستنها را به کشورهایی که بنیانگذار تروریسم اسلامی بودند را وارد کنند. حالا گرگی را که برای دیگران پرورش داده بودند به جان خودشان افتاده و تمام جوامع غربی عملا میتواند صحنه تاخت وتاز تروریستهای اسلامی بشود.
آیا نظام سرمایه داری غرب حریف اسلام میشود؟
این نظام از مذهب واسلام رسما حمایت کرده ومیکند. اسلام سیاسی را به حکومتها نشانده واز تروریسم اسلامی حمایت کرده ومیکند .از نظر این نظام، تروریسم اسلامی خوب داریم وبد. تروریسم اسلامی خوب تروریسمی است که فقط مردم جامعه ومنطقه خودش را ترور میکند.اما اگر این ترویزم منافع وجامعه غرب را نشان بگیرد آنوقت باید با اوبرخورد خصمانه کرد.
بن لادن ساخته وپرداخته دول غرب وآمریکا است.مادام که در خاورمیانه وافغانستان ترور وجنایت میکرد مورد تایید اینان بود.اما بمحض حمله به منافع غرب، دشمن او شدند. همچنین طالبان. امروز با طالبان دارند گفتگو میکنند .اگر بتوانند رامش کنند تا فقط در منطقه جنایت کنند از نظر این نظام قابل قبول اند.
جمهوری اسلامی اگر با حکومتهای غربی از سر صلح وسازش برآید وفقط در ایران وخاورمیانه جنایت وترور بکند، با او هم کاری ندارند.
نظام سرمایه داری اسلام پرور است، تروریست پرور است واین بار ماری را که در آستین پرورده اند دارد خودشان را نیش میزند.
اگر این نظام توانست حکومت فاشیست وکمونیست بورژوازی روسی چینی را شکست دهد به این خاطر بود که این نظامها عمدتا در سه کشور حکومت میکردند.سرنگونی این حکومتها در این کشورها باعث فروپاشی کمونیسم بورژوازی وفاشیست شد.
اما اسلام سیاسی در کشور ویژه ای فقط پایگاه ندارد. دهها وشاید صدها سال اسلام ، اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی را پرورش دادند تا به اینجا رسیده. همانطور که قبلا متذکر شدم اسلام در تمام جوامع از خاورمیانه تا شرق آسیا ، آسیا میانه وکل آفریقا نفوذ کرده وسرنگونی اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی دیگر از عهده نظام سرمایه داری غرب بر نمیاید.
این نظام نمیتواند با اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی قاطعانه مبارزه کند. این نظام معتقد نیست ویا حداقل اینطور وانمود میکند که اسلام یک ائدولوژی عقب افتاده وترور پرور نیست. اینان در غرب وتمام دنیا تبلیغ میکنند که اسلام دین صلح وانسانیت است وتروریزم اسلامی ربطی به اسلام وتعلیمات اسلام ندارد. مبارزه با عقاید اسلامی حتی در جوامع غربی ممنوع است. شبکه های خبری غرب عمدتا هیچ تبلیغی نمیتوانند بر علیه اسلام بکنند ودر عوض همگی از اسلام تعریف وتمجید میکنند.
از این نظر این نظام نمیتواند اسلام وتروریزم اسلامی را شکست دهد. اگر میخواست شکتش بدهد هرگز بوجودش نمیاورد. اسلام وتروریزم اسلامی را بنیان نهادند چون به آن احتیاج داشتند.
نابودی اسلام، اسلام سیاسی وتروریسم اسلامی کار این نظام نیست. اگر حکومت طالبان را شکست دهند ، طالبان را قوی تر میسازند ومجبورند با آن مذاکره بکنند تا سر کارش بیاورند. اگر بن لادن را میکشند داعش ازالقاعده بوجود میاید که دهها بار بزرگتر وجنایتکار تر از بن لادن است. اگر داعش را سرنگون کنند ، در تمام منطقه داعشهای دیگر ساخته شده است. از جمهوری اسلامی تا حماس وحزب الله وبکوحرام ودهها نیروی تروریزم اسلامی در مقابل نظام غرب ایستادگی میکنند.
چگونه میتوان اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی را شکست داد؟
شکست اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی فقط با راه حل نظامی میسر نیست وآنهم راه حل نظامی غربی. تا بحال نشان داده شده که اسلام وتروریزم اسلامی قوی تر شده.
شکست اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی کار توده های میلیونی مردم است. مردمی که در جوامع اسلام زده از اسلام، حکومت اسلامی وتروریزم اسلامی بیزار هستند ومیخواهند سر به تنش نباشد. با انقلابات اجتماعی وسرنگونی حکومتهای اسلامی باید اسلام را در جای خودش نشاند.
باید اسلام را از نظر تئوریک، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی ونظامی خلع سلاح کرد.این فقط با ارتش ونیروهای مسلح مقدور نیست. باید جامعه ای آزاد ساخت . در یک جامعه آزاد وبرابر اسلام را میتوان نابود کرد. در یک جامعه خفقان زده ودیکتاتور زده اسلام رشد میکند.
در جامعه آزاد وبرابری که همه انسانها حق حرف زدن داشته باشند، اسلام ونیروهای اسلامی بزودی ایزوله میشوند وجامعه آنان را طرد میکند ودیگر نمیتوانند جهالت وجنایت بیافرینند.
آزادی ،برابری، انسانیت، علم وعقلانیت دشمن اسلام، عقاید اسلامی وتروریزم اسلامی است.

موخره:
حملات نظامی فرانسه ، ناتو وروسیه نمیتواند اسلام سیاسی را نابود کند آنرا قوی تر میکند. حتی اگر داعش از بین برود اسلام سیاسی جمهوری اسلامی، اردوعان وعربستان در منطقه پیشروی میکنند. اسلام واسلام سیاسی خوب وبد نداریم. در پی تضعیف بن لادن حکومت داعش بوجود آمد وسرنگونی طالبان ، اسلام سیاسی در افغانستان وپاکستان را ضعیف نکرد. اسلام سیاسی وتروریزم اسلامی فقط با نیروهای مردمی وحکومتهای شورایی نابود خواهد شد.