کامنتهای کارگری

جمهوری اسلامی بی‌همتاست

بخش فارسی رادیو آلمان در گزارشی درباره بیکاری و اشتغال در ایران می‌نویسد: بسیاری از کارشناسان تاکید می‌کنند که عامل اصلی در وخامت اقتصادی ایران سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی و فساد بسیار گسترده است؛ فسادی که به گفته بسیاری از اقتصاددانان در ایران سیستماتیک شده است. به گفته سعید لیلاز، مشکل فساد اقتصادی ایران نه تنها در تاریخ این کشور بی‌سابقه است، بلکه “در تمام خاورمیانه بی‌همتاست”. اینها اما نمی گویند که مابه ازاء این فساد اقتصادی و ورشکستگی اقتصادی برای مردم کارگر و زحمتکش در این جامعه چیست. نمی گویند که جمهوری اسلامی در تمام دنیا و بخصوص در تباه کردن زندگی مردم رژیمی منحصر بفرد است. جامعه‌ای با حدود ٨٠ میلیون نفر را بیش از سه دهه در فقر و نداری نگه داشته و هر روز اوضاع معیشتی مردم از روز قبل بدتر و وخیم‌تر می‌شود.

یونان: بازگشت به اعتراض

به دعوت اتحادیه‌های کارگری، روز ١٢ نوامبر ٢٠١۵ بیش از ٢۵ هزار نفر در اعتراض به برنامه‌های جدید ریاضت اقتصادی در شهرهای یونان و عمدتا در آتن به خیابان‌ها ریختند که این اعتصاب عمومی ٢۴ ساعته با سرکوب پلیس روبرو شد. کارگران یونان که در سال‌های منتهی به انتخاب حزب سریزا، بیش از ٢٠ بار دست به اعتصاب عمومی مهم و خبرساز در سطح بین المللی زده و در برابر طرح‌های ریاضتی دولت و احزاب پیشین مقاومت کرده بودند، اکنون بار دیگر و با تجربه زندگی زیر سیطره حزب دیگری از قطب سرمایه داری که لباسی از نوع دیگر پوشیده اما در صدد است همان طرح‌ها را بر جامعه تحمیل کند، به خیابان آمده و اعتراضات را پی گرفته اند. سئوال این است که نقطه پایان بر این دور باطل دست به دست شدن قدرت دولتی از حزبی به حزب دیگراز همان طبقه، کی فرا خواهد رسید؟ یک چیز معلوم است که خود بخود اتفاق نخواهد افتاد. جنبش از نوع دیگری، که توهمی به انتخابات و دمکراسی نداشته باشد لازم است. نیروی خیابانش و زمینه این جنبش هم اکنون موجودند. فعالینی که این جنبش و این نیرو را سازمان و رهبری کنند باید پا جلو بگذارند و حزب از نوع دیگری ایجاد کنند.

آفریقای جنوبی: گام نخست در عبور از این تناقض

اعتراض سه هفته‌ای دانشجویان دانشگاه‌های آفریقای جنوبی که دولت را در نیت افزایش ١٠٠ درصدی شهریه‌ها پشیمان کرد، بار دیگر اخبار اعتراضات در آفریقای جنوبی را به سرتیر اخبار اعتراضات راند.

نهاد “World Economic Forum” چندی پیش کارگران آفریقای جنوبی را برای چهارمین سال متوالی “میلیتانت ترین کارگران” خواند. طبقه حاکمه و سرمایه‌داران این کشور از نظر تصاحب سهم ثروت، رده سوم در دنیا را به خود اختصاص دادند و توده‌های زحمتکش آفریقای جنوبی، با همه ثروتی که از سر و کول جامعه می‌بارد، در زمره فقیرترین مردم قاره آفریقا قرار دارند؛ طوری که زندگی ۵٣ درصد بنابه آمار دولتی زیر خط فقر گزارش شده است. پلیس آفریقای جنوبی ٢٣٠٠ اعتصاب از ١۴٧۴٠ اعتصاب ثبت شده در سال ٢٠١۴ و ٢٠١۵ را، که ٢ برابر تعداد اعتصابات سال‌های ٢٠٠٧ و ٨ گزارش شده‌اند، اعتراض “خشن” گزارش کرده.

سئوال این است: با این همه اعتراض، این همه ثروت و نابرابری، این طبقه کارگر میلیتانت و این جوانان و دانشجویان معترضی که زورگوئی را قبول نکرده اند، چرا گام‌های بلندی در عبور از این شرایط دیده نمی‌شود؟ یک جواب می‌تواند این باشد که هنوز بخش مهمی از طبقه کارگر، گرچه درگیر اعتراض است، اما به “کنگره ملی آفریقا” که حزب حاکم است توهم دارد. از این حزب هم باید عبور کرد.

از خصوصیات بیزنس یونیونیسم

سایت http://labornotes.org/ خبری درباره آخرین توافق بین “اتحادیه کارگران ماشین سازی” آمریکا و یکی از شرکتهای ماشین سازی منتشر کرده است. می‌گوید در پشت ارقام “این جایزه”، “آن حق الامتیاز” “این انعام” و این فلان یک سکوت خوابیده: یکی از دستآوردهای مهمی که کارگران در طول سال‌ها مبارزه به دست آورده بودند “حقوق بازنشستگی” است که اکنون اتحادیه در مذاکراتش آن را به مرور به مدیریت پس داده است.

یعنی کارگری که تا ۶٠ – ٧٠ سالگی مجبور است زندگی‌اش را فدای سود سرمایه کند، بعد از بازنشستگی به امان خدا رها می‌شود! این یکی از خصائص امروز نهادهای کارگری در غرب است که، امروز کارگر کارش را می‌فروشد و تشکل کارگری هم “نمایندگی‌اش” می‌کند، اما در فردایی که دیگر عضو این نهاد نیست، زندگی و آینده اش به خودش مربوط است!

چرا کارگر “دزدی” می کند؟

گاردین روز ١٢ نوامبر مطلبی درباره دستمزد زیر خط فقر کارگران شرکت مالتی میلیاردر وال مارت (Wal-Mart) منتشر کرده بود که جدا از تحلیل و تفسیر خود خبر، شنیدن یک چنین خبری آدم را مضطرب می‌کند. نوشته است بر مبنای یک تحقیق، بسیاری از کارگران وال مارت در آمریکا به دلیل فقر و دستمزد کم، یا نهارشان را با همکارانشان تقسیم می‌کنند، یا اصلا از خیر نهار می‌گذرند و یا هم نهار همکارانشان را می‌دزدند! این وضعیت کسانی است که کار می کنند و ظاهرا دستمزد می گیرند!؟ حال به وضعیت حقوق و دستمزد کارگران در ایران فکر کنید که با آن دستمزد چندرغاز بارها زیر خط فقر چه می‌شود کرد؟