بعداز داعش، میلیشای شیعه جدی ترین تهدید برای مردم کردستان عراق خواهد بود.

در روزهای اخیر شاهد درگیریهایی مابین نیروهای پیشمرگ و میلیشای شیعه مشهور به “حشد شعبی” در شهر دوزخورماتو در کردستان عراق بودیم، تا جائیکه کودکی کرد زبان در این شهر توسط تک تیراندازان این نیرو جان خود را از دست داد، پزشکی بنام عبدالخالق عبدالکریم علی در محل کارش کشته شد و شماری از نیروهای طرفین در جریان این درگیرها کشته شدند. ۷۰ نفر از شهروندان کرد توسط میلیشای شیعه به گروگان گرفته شده اند.

علاوه بر حشدالشعبی، دولت ایران و سپاه قدس پشت این درگیرهاست، تا جائیکه مقامات عراقی امروز از دولت ایران برای مهار و جلوگیری از گسترش درگیریها تقاضای دخالت کرده اند. اما در عین حال یکی از سخنگویان یکی از نیروهای شیعه به نام عصائب اهل حق” اعلام کرده است که نیروی ویژه ائی را برای اعزام به  شهر توزخورماتو آماده کرده اند که برای عملیات شهری و کوچه به کوچه تربیت شده اند.  امروز دوشنبه ۱۶ نوامبر نیز یکی از سخنگویان گردان های حزب الله عراق نیز در فرمایشی دیگر  گفت : “به نیروهای پیشمرگ ۴۸ ساعت فرصت می دهد تا شهر دوزخورماتو را ترک کنند در غیر اینصورت با مشتی آهنین بر سر آنها خواهیم کوبید.”

میلیشای شیعه عراق توسط جمهوری اسلامی و عامل اصلی رژیم ایران در عراق یعنی “هادی عامری” فرمانده سپاه بدر که بشکلی کاریکاتوری ادای قاسم سلیمانی را که خود عددی نیست اما رسانه های در بزرگنمائی اش نقش دارند، سازماندهی و مدیریت می شود. به باور من بعداز داعش جدی ترین خطر و تهدید برای مردم کردستان عراق میلیشای شیعه می باشد، بخصوص در مناطق مورد اختلاف ماده ۱۴۰

در دی ماه سال ۹۳ تقریبا” یک سال پیش در باره تهدیدات این نیرو علیه مردم کردستان عراق در مطلبی هشدار داده بودم. مطالعه این مطلب و اظهار نظر در باره آن را توصیه می کنم.

میلیشای شیعه ( ماعش ) تهدیدی جدی برای آینده کردستان عراق است

فرهاد شعبانی

به دنبال تصرف “موصل” توسط نیروهای داعش و هزیمت ارتش عراق از این شهر و خطر تصرف  بغداد و مناطق شیعه نشین این کشور توسط داعش، علی سیستانی مرجع تقلید شیعیان در این کشور، فرمان جهاد علیه داعش را صادر کرد و از شیعیان عراق خواست که مسلح شوند و به صفوف میلیشیای شیعه و ارتش عراق بپیوندند.

صدور فتوای “سیستانی” و فراخوان به مسلح شدن و پیوستن شیعیان عراق به میلیشیای شیعه تداوم سیاستی بود که داعش معلول آن نبود بلکه محصول آن بود. تشکیل و تجهیز میلیشیای شیعه در عراق به سالها پیش از صدور این فتوا و اعلام موجودیت داعش برمی گردد. فراخوان به مسلح شدن شیعیان در عراق بر مبنای شبیه سازی از نیروهای بسیج در ایران که با توجیه هراس از پیشرویهای داعش و خطر سقوط دولت حاکم بر بغداد و نگرانیهای امنیتی جمهوری اسلامی در این شرایط تازه صورت می گرفت، اهداف دیگری را هم تعقیب می کند. این اهداف عبارتند از :

  • اشغال مناطق بینابینی مورد اختلاف ماده ۱۴۰ در حالیکه ارتش در حال هزیمت عراق بخشهائی از آن را تخلیه و امنیت آن را به پیشمرگان سپرده بود و بخشهای دیگر آن را پیشمرگان خود به تصرف در آورده بودند.
  • فراهم آوردن زمینه های حضور و دخالت مستقیم و گسترده تر نیروهای سپاه قدس در عراق در حالیکه با کناره گیری “نوری مالکی” جمهوری اسلامی یک گام عقب نشینی کرده بود و در صدد بود این خلاء را با حضور واحدهای نظامی سپاه در عراق به بهانه جنگ با داعش در راستای پیگیری استراتژی امنیتی – اقتصادی جمهوری اسلامی در منطقه، و مهار زیاده روی رهبران کرد در عراق پُر کند.

تبعات این تغییر جغرافیای نظامی در منطقه را تا آنجائیکه به خواست مردم کردستان مبنی بر استقلال و حل اختلاف مربوط به ماده ۱۴۰ برمی گردد را بررسی می کنیم.

بدون شک فتوای “علی سیستانی” مبنی بر پیوستن شیعیان عراق به میلیشیای موجود و تشکیل واحدهای جدید میلیشیای شیعه، اعلام نتیجه تصمیمات اتاق علمیاتی فرمانده هان سپاه قدس و سران میلیشیای عراقی از جمله “هادی عامری فرمانده سپاه بدر” که عملا” یکی از واحدهای سپاه پاسداران ایران بحساب می آید، بود که، در قالب فتوای مذهبی علنی شد. بخشی از پیکره و فرماندهی رده های میانی و بالای سازمان بسیج عراق(حشد شعبی) که یک شبیه سازی از نیروهای بسیج ایران بود را فرمانده هان سپاه قدس سپاه پاسداران و واحدهای عملیاتی “جنگ نامتقارن”  سپاه تشکیل می دهند. حضور سرپاسداران “قاسم سلیمانی” و “حمید تقوی” و دهها فرمانده دیگر سپاه در مناطق گوناگون عملیاتی در عراق و تامین سلاحهای انفرادی و نیمه سنگین این نیروها توسط جمهوری اسلامی و پوشش عملیاتهای آنها با  آتش سلاحهای سنگین و حمایت هوائی تنها یکی از نشانه های وابستگی آنها به سپاه و تشکیل و فرماندهی این میلیشیا توسط سپاه پاسداران است. “حمید تقوی” سرپاسداری که در سامرا توسط تک تیراندازان داعش کشته شد، رسما” از جانب “قاسم سلیمانی” بعنوان فرمانده یکی از محورهای علمیاتی شمال سامرا تعیین شده بود.

***

اولین ماموریت واحدهای بسیج عراق  که “ماعش”  یا “میلیشیای شیعیان عراق و شام ” نام گرفت، اعزام و استقرار در استانهای صلاح الدین، کرکوک، و دیاله یعنی بیشترین مناطق مورد اختلاف مابین دولت اقلیم کردستان و دولت مرکزی بود. نخستین ماموریت جنگی این نیرو در این دوره که در پشتیبانی سلاحهای سنگین و با فرماندهی مستقیم فرمانده هان سپاه قدس انجام گرفت، شرکت در عملیات آزاد سازی شهر شیعه نشین “آمرلی” بود که بیش از ۷۰ روز در محاصره داعش قرار داشت. اضافه کنم که فتوای “علی سیستانی” مبنی بر پیوستن شیعیان به میلیشیای شیعه و تبدیل آن به  “سازمان بسیج شیعیان عراق” در شرایطی صادر شد که  اعتماد به فرماندهی ارتش عراق از جانب دولت فرقه گرای مالکی از دست رفته بود و نگرانی از بابت کاهش قدرت علمیاتی و هزیمت گسترده ارتش به اوج خود رسیده بود، شماری از فرمانده هان ارتش فورا” بازنشسته شدند، شماری از کار بیکار و گفته می شود که فرماندهی دفاع از بغداد عملا” به فرماندهان سپاه قدس و شخص “قاسم سلیمانی”  واگذار شده بود.

اظهارنظر “هادی عامری” در کرکوک

اندکی پس از آزاد سازی “آمرلی” و استقرار شمار هرچه بیشتری از میلیشیای شیعه در مناطق مورد اختلاف مابین حکومت اقلیم و دولت مرکزی بویژه شهر نفت خیز و کردنشین کرکوک، “هادی عامری” در جریان سفری به کرکوک به منظور استقرار نیروهای “سپاه بدر” در دو منطقه “صنعتی” و “تازه” این شهر و در حالیکه از جانب “علی سیستانی” بعنوان فرماندهی جنگ علیه داعش تعیین شده بود، (اما در واقع در سایه سپاه قدس و فرماندهی قاسم سلیمانی “جق جقه ائی” بیش نبود) در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در کرکوک که، “نجم الدین کریم” استاندار کرکوک دوش به دوش ایشان ایستاده بود، گذشته خود زیر سایه پیشمرگان در کردستان را به خاک سپرد و نمکدان را شکست و پرده از روی ماهیت و عملکرد میلیشیای شیعه در آینده برداشت. او نیروهای پیشمرگ را غیرقانونی، شکست خورده و کارتونی خواند و خواهان خروج آنها از شهر کرکوک و مناطق اطراف آن شد. گرچه مردم کردستان نسبت به دولتهای حاکم در عراق چه شیعه و چه سنی آن توهمی ندارند و بر این باور نیستند که این دولتها حقوق دمکراتیک آنها را برسمیت خواهند شناخت، اما این اظهارنظر “هادی عامری” و عملکرد میلیشیای شیعه پس از استقرار در مناطق بینابینی نشانه های روشنی از دشمنی این نیرو با مردم کردستان و استراتژی آنها برای اشغال مناطق بینابینی به اصطلاح خارج از اداره حکومت اقلیم کردستان  است.

بعداز آزاد سازی شهرکهای سعدیه، جلولا و دوزخورماتو و روستاهای اطراف آن با فرماندهی و عملیات مشترک مابین پیشمرگان و این نیروها که نیروی عمده و اساسی آن را پیشمرگان تشکیل می دادند و بیشترین قربانیان از نیروهای پیشمرگ بود، میلیشیای شیعه نه تنها حاضر به ترک این مناطق که از مناطق تحت پوشش ماده ۱۴۰ بحساب می آید نیستند، بلکه از بازگشت مردم آواره ساکن این مناطق به خانه و کاشانه خود جلوگیری می کنند، دست به تاراج، اذیت و آزار و ترور شهروندان و ساکنین این مناطق و ویران کردن مساجد آنجا زده اند. تنها در شهرک سعدیه ۶ مسجد را منفجر کرده اند که یکی از آنها مسجد قدیمی کردها مشهور به “مسجد محمد پاشای جاف” بوده است که در سال ۱۸۹۳ میلادی ساخته شده بود. در شهر “دوزخرماتو” که یکی از شهرهای کردنشین اما در چارچوب سیاستهای دولتهای “صدام” و “مالکی” با کوچ دادن کردهای ساکن در این شهر، از آن یک شهر عرب نشین ساختند، شخصی بنام “صلاح جمیل” پیش نماز مسجد عبدالوهاب این شهر را روز روشن بوسیله اسلحه مجهز به صدا خفه کن ارسالی از جمهوری اسلامی ترور کردند. فرماندهی یکی از واحدهای میلیشیای شیعه ( سریه خراسان ) در این شهر شخصی است بنام “اقبالی” که ایرانی است و ایرانی بودنش را انکار نکرده است. البته در پاسخ به این ترور، مردم شهر “دوزخورماتو” پس از به آتش کشیدن شماری از اتوموبیلهای میلیشیای شیعه با در حرکتی اعتراضی و برگزاری تظاهرات خواهان خروج آنها از شهر شدند. در شهرهای “کلار” و “کفری” که هر دو کُردنشین هستند، دست به اذیت و آزار ساکنین زده اند و عملکرد بعثی ها را در اذهان مردم زنده کرده اند، صدای اعتراض مردم علیه حضور آنها بالا گرفته است تا جائیکه یکی از فرمانده هان نظامی محلی حزب شیوعی کردستان در منطقه گرمیان بنام “برهان احمد” خواهان جلوگیری از تردد درون شهری آنها شده بود. نه تنها این بلکه، در این مناطق مابین میلیشیای شیعه و نیروهای پیشمرگ درگیریهائی هم رخ داده که بدون تلفات نبوده است. ارزیابی برخی از فرماندهان میانی نیروی پیشمرگ و مردم این مناطق حاکی از تحمیل درگیری از جانب میلیشیای شیعه به مردم و پیشمرگان است.

فتوای دوم “علی سیستانی” برای جلوگیری از غارت

گستردگی چپاول و غارت اموال مردم در مناطقی که توسط میلیشیای شیعه و ارتش عراق به تصرف در می آید بحدی است که “علی سیستانی” را وادار کرد در ۱۳ دی ماه با صدور فتوائی غارت اموال عمومی مردم در این مناطق را حرام اعلام کند و از “شیخ عبدالمهدی کربلائی” نماینده خود و امام جمعه شهر کربلا بخواهد که در خطبه های نماز جمعه حرام بودن غارت اموال مردم در مناطقی که به تصرف ارتش و میلیشیای شیعه در می آیند را اعلام کند. تمام این اقدامات از چشم فرماندهان نیروهای پیشمرگ، سران حکومت اقلیم کردستان و احزاب اصلی و سران حکومت مرکزی نیز بدور نمانده است. برخی از سران حکومت اقلیم و فرماندهان نظامی نیروی پیشمرگ اگر تنها یک جنگ تبلیغاتی رسانه ای نبوده باشد، یاوه گوئیهای “هادی عامری” در کرکوک را پاسخ دادند. وزارتخانه نیروی پیشمرگ خواهان عذر خواهی او شد و “شیخ جعفر” وزیر پیشین نیروی پیشمرگ در واکنشی به اظهارات “هادی عامری” گرچه این نوع اظهارنظرها را بی اهمیت دانسته بود اما گفت : “پس از دفع حمله داعش در کردستان و عراق نوبت به این اشخاص نیز خواهد رسید و خواهند دید که چه کسی در مناطق کردستانی باقی خواهند ماند.”  اما پشت میز مذاکره و بدور از چشم مطبوعات و رسانه ها چه می گذرد موضوع دیگری است. خبرها حاکی از آن است که، میلیشیای شیعه علاوه بر استقرار در شهرهای کرکوک، جلولا، دوزخورماتو، سعدیه و … اقدام به تاسیس چهار پادگان  آموزشی – عملیاتی در “داقوق” “قادرکرم”، “آمرلی” و “جاده اصلی بغداد – کرکوک” در مناطق بینابینی کرده اند و دهها هزار نفر از میلیشیای شیعه در این پادگانها توسط فرماندهان و مستشاران سپاه پاسداران جمهوری اسلامی آموزش داده می شوند. فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی یکی از اولین کشورهائی بود که با اعلام رفراندم برای استقلال کردستان بشدت مخالفت کرد. آینده عراق بهر سمتی که برود، یک کشور یکپارچه باقی بماند و یا اینکه به  سه دولت فدرال “شیعه” “سنی” و “کُرد” تقسیم شود، میلیشیای شیعه و جمهوری اسلامی یکی از تهدیدهای جدی علیه مردم کردستان عراق و حکومت آنها هستند و خواهند بود. این واقعیت را مردم کردستان عراق درک کرده اند. کمتر خبرنگاری است پا به شهر و روستاهای مناطق بینابینی کردستان عراق گذاشته باشد و مردم ساکن در این مناطق نارضایتی خود از حضور میلیشیای شیعه و جمهوری اسلامی را بیان نکرده باشند و خواهان خروج این نیروها از شهر و روستاهای خود نبوده باشند. احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق این تهدید را نه تنها جدی نگرفته اند، بلکه در حالیکه افکار عمومی مردم کردستان عراق و به درجاتی افکارعمومی جامعه بین المللی را در مبارزه علیه داعش و در دفاع از حقوق و مطالبات مردم کردستان را با خود دارند، اما در سازش و امتیاز دادن به دولت شیعه در عراق و جمهوری اسلامی از خطوط قرمز زیر پا گذاشتن منافع مردم کردستان بسرعت عبور کرده اند، و با در پیش گرفتن سیاستهای کوته بینانه و سادلوحانه ترجیح دادن منافع حزبی بر منافع مردم کردستان که بخشی از ماهیت آنهاست نه تنها برای جمهوری اسلامی در تحقق استراتژی اش در منطقه که با منابع مردم کردستان در تضادی عمیق قرار دارد آسان کاری می کنند، بلکه با اتخاد این سیاستها تیشه به ریشه خود و منافع مردم کردستان در عراق می زنند. بدون تردید دولت شیعه عراق با تقویت پایه های خود در مرکز دشمنی با مردم کردستان را از سر خواهد گرفت. حضور سپاه قدس و میلیشیای شیعه در کردستان عراق و مناطق بینابینی اهرم فشار جمهوری اسلامی و دولت شیعه “حیدر عبادی” بر مردم کردستان در این کشمکش ها خواهد بود. اظهارنظر “هادی عامری” در کرکوک بیانگر این پیام است.