کامنتهای کارگری (آدرس غلط دادن، اعتصاب معلمان سیاتل، رهبری جدید حزب لبیر و …)

این آدرس‌های غلط دادن!

شاید شما هم اخبار تعلیق پلیس‌هائی که در حمله و قساوت به سیاهان در آمریکا، که آخرین مورد آن حمله پلیس به بازیکن سیاه پوست ستاره تنیس در نیویورک بود و به سرتیتر اخبار رانده می‌شوند را شنیده‌اید. اگر نه، حتما خبر تعلیق و اخراج آن خانم فیلمبرداری که در ضرب و شتم پناهندگان در مجارستان کاری وحشی‌تر از پلیس می‌کند را دیده‌اید. شما هم اگر کمی انصاف داشته باشید، حتما، حداقل در دلتان، لعن و نفرین نصیب این آدم‌نماهای عاری از احساسات کرده‌اید. اما به نظر من به سرتیتر اخبار رانده شدن چند نفر که مورد خشم توده معترض قرار گرفته‌اند یک آدرس غلط دادن عمدی است. قربانی کردن کسی برای نجات دادن سیاستهایی است. اولا کل دم و دستگاه پلیس در همه جا کارش قساوت و جنایت است. سیستم آدمکش سرمایه‌داری وجود خودش را مدیون کشتار و قساوت همین زمختی اعمال پلیس است. در ثانی، اگر کمی بیشتر توجه کرده باشید، همه سران دولتها در غرب، چه آنجا که مثل آن سراسقف در مجارستان و آن رئیس جمهور آنجا صریح به پناهندگان حمله کرده‌اند، چه آنجا که مثل نخست وزیر انگلیس پناه آوردن پناهندگان به انگلیس را به حمله حیوانات تشبیه کرده و چه آنجا که مثل آلمان ۴۰۰۰ ارتشی به مرزهایش فرستاده که جلوی ورود پناهندگان را بگیرد، جملگی دلی مثل سنگ دارند و همان کاری را می‌کنند که خانم پترا لازلو، آن فیلمبرداری که اکنون معرف عالم و آدم شده است، می کنند.

نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است که اگر احساسات لحظه‌ای را کنار بگذاریم و اگر به تمام تصویر توجه کنیم، این سیستم و نظام سرمایه‌داری است که مسبب همه این خانه خرابی‌ها و همه این اذیت و آزار است.

اعتصاب معلمان سیاتل، فضای این روزهای دنیای ماست

معلمان و دیگر کارکنان عضو “اتحادیه معلمان سیاتل” روز ۹ سپتامبر در یک رأی گیری کم سابقه به اتفاق آرا به اعتصاب رأی دادند. ما هر روز درباره اعتصابی “کامنت” نمی‌نویسیم؛ اما اعتصاب معلمان سیاتل از جهاتی منحصر بفرد است. گزارشات حکایت از این دارند که دستمزد اعضای این اتحادیه در ۶ سال گذشته افزایش نیافته است. مطالبات معلمان نه تنها افزایش دستمزد و مسائل به اصطلاح صرف صنفی را دربر می گیرد، بلکه مسائل اجتماعی مربوط به شاگردان و خانواده‌هایشان، از جمله ریشه کن کردن راسیسم ضمنی که در دم و دستگاه آموزشی و آموزش و پرورش استان ریشه دارد را نیز برجسته کرده و جامعه را حول اینگونه مسائل اجتماعی دور اعتراض خودشان بسیج کرده. یکی از فعالین جنبش اعتراضی معلمان گفته است که هرگز در این اتحادیه فضائی به این اندازه متفاوت و میلیتانت ندیده است. می‌گوید کار و فعالیت چند سال گذشته آنها از اینکه بالاخره اتحادیه را از یک نهاد بسته و در خود به اتحادیه‌ای که مسائل اجتماعی را برجسته کند، میوه داده است.

یکی دیگر از معلمان می‌گوید تناقض بین کارگران و کارفرمایان در مرکز ثقل جامعه ماست. می‌گوید این ایده که کارگران و سرمایه‌داران منافع مشترکی دارند و اگر با هم راه بیایند هر دو کمپ از آن سود خواهند برد، حرف چرتی بیش نیست.

یک گام مثبت در تثبیت زمان رفت و برگشت به حساب کار

بحث بر سر اینکه زمان رفتن و برگشتن از سر کار خود جزئی از ساعات کار باشد بحثی داغ بین فعالین کارگری و قانونگذاران طرفدار نظام سرمایه‌داری بوده است. بی‌بی‌سی انگلیسی روز ۱۰ سپتامبر خبر داد که عالی‌ترین دادگاه اتحادیه اروپا که شکایت کارگران شرکتی در اسپانیا را بررسی می‌کرد، حکمی صادر کرده مبنی بر اینکه مدت زمان رفت و برگشت به سر کار کارگرانی که جای کار مشخصی ندارند باید جزو ساعات کار به حساب آید. این حکم مشخص البته که دارای محدودیتهای زیادی است و فقط کارگران در حالات خاصی را مد نظر دارد. اما همین که کارگران توانسته‌اند این مقوله را به سیستم سرمایه‌داری بقبولانند که ساعاتی را که کارگر از آن هیچگونه لذتی نمی‌برد و در اختیار کسب سود برای صاحب کار است، جزئ ساعت کار محسوب شود واین موضوع را به مسئله جامعه تبدیل کند، خود یک گام بسیار مهم در راه زندگی ای بهتر است.

درباره انتخاب رهبر جدید حزب لیبر انگلیس

بالاخره جرمی کوربین، نماینده بخش چپ حزب لیبر انگلیس به رهبری این حزب انتخاب شد. او در مقابل کاندید تونی بلر که ۴ درصد آرا به خود اختصاص داد، با ۶۰ درصد آرا در همان مرحله اول به لیدری حزب لیبر انتخاب شد. جرمی کوربین نماینده اتحادیه‌های کارگری بود. نماینده جوانان بیکار بود. نماینده “نه به بلر و براون” بود. اعضای حزب لیبر که به ایشان رأی داده‌اند، به پلاتفرم “علیه ریاضت اقتصادی” ایشان رأی داده‌اند. اینکه حزب لیبر در آینده، اگر به رهبری کوربین کابینه دولت تشکیل بدهد چقدر به سیاست “علیه ریاضت اقتصادی” پایبند بماند، چیزی است که باید حداقل تا سه چهار سال دیگر منتظر ماند. اینکه ایشان دمخور جریانات اسلامی در خاورمیانه بوده و اینکه نظر مثبتی به دادگاه‌های شریعه در انگلیس خواهد داشت یا نه به احتمال بسیار زیاد در تصمیم رأی دهندگان به وی تأثیری نداشته. آنچه که او را کاندید بخش وسیعی از حزب لیبر کرد، وضعیت کار و معشیت در جامعه انگلیس و شعارهای علیه ریاضت اقتصادی بود و این مهم است.

کوربین حتی اگر در آینده در انتخابات پیروز شود و بتواند دولت را تشکیل دهد، البته اگر تا آن زمان جناح راست حزب لیبر برای خلاص شدن از شر یک لیدر چپ چیز خورش نکرده باشد یا هواپیمایش را منفجر نکرده باشد، در بهترین حالت یک الکسیس سیپراس خواهد شد که آش دهان سوزی نیست. فضای جامعه انگلیس، به شهادت رسانه‌های راست و چپ انگلیس، فضائی است چپ. فضائی است که در چهارچوب سیاستهای پارلمانی حزب لیبر نمی‌گنجد. استنتاج سیاسی و عملی‌ای که می‌شود از انتخاب جرمی کوربین گرفت، تلاش برای نهادهائی است که جامعه را به سمتی سازمان بدهند تا از وضعیت نابسامان فعلی عبور کند.

تنور انقلابات “بهار عربی” همچنان داغ است

انقلابات “بهار عربی” در مصر، تونس، یمن، بحرین، لیبی و سوریه متأسفانه میوه مطلوبی نداده است. اعتراضات چند روز گذشته در لبنان که به یک اعتراض ساده به عدم جمع آوری زباله‌ها در شهر بیروت شروع شد، سریعا سیمای ادامه انقلابات “بهار عربی” به خود گرفت و تنها راه ممکن تغییر مطلوب وضعیت سیاسی را با شعار “سرنگونی رژیم” فریاد زدند. بخش‌هایی از کارگران لبنان هم، از جمله ۱۷ هزار نفر از کارگران بخش خدمات اعلام کردند که بطور متشکل در این اعتراضات شرکت خواهند کرد و خواهان تغییر برای رفاه عمومی هستند.

انقلابات “بهار عربی” گرچه هنوز حاصلی مطلوب نداده‌اند، اما از آنجا که مطالبات توده‌های انقلابی جواب نگرفته‌اند هر روز از جائی سر باز می‌کنند. گام بعدی برای انقلابیون “بهار عربی” و همچنین برای ما که در ایران اعتراضات وسیع سال ۱۳۸۸ را تجربه کردیم، باید این باشد که برای پیروزی این انقلابات، چه باید کرد؟