قتل عمد کارگر انقلابی سرخ شاهرخ زمانی توسط نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی یا “مرگ مشکوک” ؟!

قتل عمد کارگر انقلابی سرخ شاهرخ زمانی توسط نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی یا “مرگ مشکوک” ؟!

 

شگفت انگیز نیست که متاسفانه بسیاری از گروه ها و از جمله چریانات رفرمیست، حقوق بشری و گروه های طرفدار اصلاح طلبان و دولت روحانی دارند صرفا “به مرگ مشکوک زمانی” اشاره می کنند ولی مسئولیت قتل زمانی را به گردن دولت جمهوری اسلامی نمی گذارند. نه تنها این یک فاجعه است، بلکه مهمتر استراتژی بورژوازی لیبرال است … البته بسیاری از نهادهای “کارگری” و افراد البته در مورد شاهرخ زمانی سکوت نکرده اند! ظاهرا خیلی هم در زمینه ی یک خبر رسانی صرف فعالند و با هم رقابت می کنند، ولی مانند نظام جمهوری اسلامی دارند از “مرگ مشکوک زمانی” صحبت می کنند! و توهم ایجاد می کنند؛ یعنی چیزی می گویند که آب به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزد… و جمهوری اسلامی را در قتل زمانی تبرئه می کنند… وقوع چنین امری یک “اشتباه تاکتیکی” از طرف چنان جریاناتی نیست، بلکه دیدگاه و چشم انداز رفرمیسمی آنها در چارچوب رفرم این نظام اتفاقا خیلی آگاهانه برای تثبیت پایه های این نظام ضد بشری و کند کردن لبه تیز مبارزه طبقاتی رادیکال و به حاشیه بردن نیروهای کمونیست انقلابی که انقلاب و سرنگونی این نظام را در دستور روز خویش قرار داده اند، چنان توهماتی را در مورد قتل زمانی دامن می زنند.

کمونیستها شکی ندارند که این یک قتل عمد از طرف جمهوری اسلامی است و نه “مرگی مشکوک”! کمونیستها های انقلابی قتل عمد شاهرخ زمانی را شدیدا محکوم می کنند و در تقابل با توهم پراکنی بورژوازی لیبرال و خرده بورزوازی رفرمیست مسئول قتل او را نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی می دانند و به عنوان یک قتل عمد علیه بشریت شدیدا آنرا محکوم می کنند. باید ارتباط قتل عمد زمانی را با کارکرد این نظام سرمایه داری ضد کارگری برملا کرد.
طبق تمام قوانین بین المللی درمان نکردن زندانی بیمار، کشتن او و قتل عمد محصوب می شود. مسئولیت مرگ زندانی بیمار بر عهده ی زندانبانان نظام حکومتی است که قوانین آن دولت را اجرا می کند.

پاسخ علمی کمونیستی هوشمندانه ای به چنین قتل عمدی در میدان مبارزه طبقاتی که خود ما زمان، مکان و تاکتیک آنرا تعیین می کنیم داده خواهد شد!

نکته ای چالشگرانه:

بر خلاف طرفداران گرایش راست اکونومیستی در جنبش کارگری، کارگر سرخ شاهرخ زمانی در کوران مبارزه عملی طبقاتی آبدیده شد و از اعماق جنبش توده ای کارگری پس از سالها جنگ طبقاتی قاطع و رادیکال توانست خود را به عنوان یکی از رهبران توانا در جنبش کارگری ایران تا سطح رهبری سیاسی-ایدئولوزیک آنت ارتقا دهد. شاهرخ زمانی مبارزی جدی و رادیکال بود که حرف و عملش با هم یکی بود… طی سالها تحقیق و تفحص شاهرخ به نکته ی حیاتی پی برد تا جایی که جان خویش را بر چنان آرمان کمونیستی اش گذارد:
چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است

برهان عظیمی از فعالین سابق سندیکای کارگران پروژه ای آبادان و حومه

۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵

بر سینه ات نشست
زخم عمیق کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری …
در تو ترانه های خنجر و خون،
در تو پرندگان مهاجر،
در تو سرود فتح
اینگونه چشمهای تو روشن
هرگز نبوده است.