غزل چیست غزلسرا کیست؟‎

حافظ آن کید تو با خونبار قلبم جور شد
دین تو با شرع آدمکش حدیثی کور شد
یوسفت در چاه ویل شیخ و مذهب گیر کرد
غم میان سینه ام آتشگهی پر شور شد
حافظا عاشق نبودی عاشق یک زن و یک آزادگی…
حرف تو غلمان و شاهد بود طبعت حور شد
زور مذهب زور قرآن زور آیات و تمام سوره ها
روی مردم آن خدایت قاتلی پر زور شد
آن محمد کشت آن لات و منات و هرچه بود
شعر تو از دین او یک حرف بد ناجور شد
آنکه شب بالینت آمد سینه چاک و مست و کوک
مرد بود او زن کجا شبگرد و مست آنجور شد
رو بیفکن جامهء شاهد پرستی را بکن
جان اخگر عاشق زن شد نه با تو جور شد
الف ۲۰۷
شاعر مسلمان باید از خود سئوال کند و به خوانندگانش بگوید که عشق را از که آموخته ؟ تغزل و غزل را از کدام متون ایدئولوژیک کسب کرده؟ آیا عشق را از قرآن آموخته که لغت عشق در آن یافت نمیشود ولی بجایش هر مردی میتواند چهار عقدی و ده ها صیغه داشته باشد؟ برای حرمسرا که نمیشود غزل سرود. قرآن سکس را توصیه میکند و سکس را آموزش میدهد آنهم در حرمسرا با زنان متعدد؟ تاریخ زندگی محمد و علی و کلیه امامان این دین و خلفای آن تاریخ سکس و چند همسری و تجاوز و نرینگی است نه تاریخ عشق و تغزل و غزلسرائی. قرآن و اسلام مکتبی نیست که شاعر ساز باشد اسلام تنها سازنده نرینه های وحشی ضد زن است. آیا شاعر مسلمان عشق را از صوفیگرخانه ای آموخته ای که هم ریشه هایشان در یونان در پدوفیلی و همخوابگی با پسران شهره جهان بوده اند؟ و یا از عرفای اسلامی که با عرفان بازی های بچه بازانه پدوفیلی ننگ تاریخ ایران هستند؟
آیا عشق را نسبت بزنانی که هیچ حقی در مکتب اسلام نداشته و ندارند و در بهترین صورت باید با لچک و چادر و چاقچور اسلامی خود را بگفته سوره نور که زنان را عورت مینامد بپوشانند آموخته است؟
و یا شاید عشق را از عرفائی آموختی که بر پای امردان پسران کم سن و سال مفعول دامن میپوشانند و با آنان در حال رقص به اصطلاح سماع همخوابگی
میکنند؟
شاعر مسلمان ابتدا باید بگوید عشق را از که و از کجا آموخته است از سعدی که از بیست بخش گلستانش هفده بخش آن اختصاص به بچه بازی و پدوفیلی و شاهدی بازی دارد یا از مولانا با شمس که در همخوابگی امردانه شهره این شاهد بازی ها و بچه بازی های ها و غلمان بازی ها بوده اند. مولانا به شمس مینویسد
سجاده نشین با وقاری بودم / بازیچه دست کودکانم کردی
شاید عشق و تغزل و غزل را از حافظ آموخته ای که حتی یکبار نام دختری را در دیوان اشعارش که هیچکدام غزل و تغزل عاشقانه نیستند نمی بینی و هر آنچه هست رمز سکس با پسران کم و سن و سال و بی ریش است؟ و سکس به غلمان پسر ها و شاهدان و شاهد بازی و پدوفیلی است. شاعر مسلمان باید در جلو آئینه بایستد و از خود سئوال کند شعری که مینویسد نامش چیست غزل ؟ تغزل؟ این معاشقه را از کدام متون فرا گرفته وقتی زن را نفس عماره میداند و با تمام عوامل سرکوب مذهبی و شرعی منکوبش میکند.
شاعر سکولار که دُم شعر و غزلش را از اسلام این دین ضد بشر کنده زن را که معشوقه اش هست و در محور غزلهایش قرار دارد می پرستد و با او معاشقه و تغزل میکند و برایش غزل میسراید

نوید اخگر ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵

سوئد استکهلم