صادق هدایت! نژاد پرستی و عرب ستیزی!هدایت و ستیز با خرافه و مذهب اسلام ، از زاویه پان ایرانیسم!

! نمونه هایی از ادبیات نژادپرستانه و عرب ستیز صادق هدایت

این عربها که تا دیروز با پای برهنه دنبال سوسمارمی دویدند وزیر چادر سیاه زندگی می کردند
این تقصیر خودمان بود که طرز مملکتداری را به عرب ها آموختیم.
قاعده برای زبانشان درست کردیم، فلسفه برای آیینشان تراشیدیم
برایشان شمشیر زدیم ، جوانهای خودمان را برای آنها به کشتن دادیم ، فکر ، روح ، صنعت
، ساز ، علوم و ادبیات خود را دودستی تقدیم آنها کردیم تا شاید بتوانیم روح وحشی و
سرکش آنها را رام و متمدن کنیم. ولی افسوس!
اصلا نژاد آنها و فکر آنها زمین تا آسمان با ما فرق دارد و باید هم همینطور باشد .
این قیافه های درنده، رنگهای سوخته،دستهای کوره بسته باری سرگردنه گیری درست شده.
افکاری که میان شاش و پشگل نشو و نما کرده بهتر از این نمی شود.
تمام ساختمان بدن آنها گواهی می دهد که برای دزدی و خیانت درست شده .
(آخرین لبخند از مجموعه سایه روشن نوشته (صادق هدایت)
روزی نیست که فاشیست های پان ایرانیست و انسان ستیز و یا شونیسم ایرانی و ناسیونالیست های عظمت طلب نوشته ها و پست هایی را در رسانه هایی چون فیسبوک منتشر نکنند! و البته بنا به ماهیت آنان گلایه ای نیست! چرا که آگاهانه دست به چنین شیوه ها و روش هایی میزنند و یقینا پشت اینگونه تحلیل هایی منافع طبقاتی سلطنت، مذهب و بورژوازی و اساسا سرمایه داری قرار دارد.

حال حکایت نوشته ها و گفته ها و نقل قول هایی از صادق هدایت نویسنده است، که بنظر من افکار ضد انسانی، در این متون و نوشته های صادق هدایت کم نبوده است! ایشان از زاویه ستیز با مذهب اسلام، به پان ایرانیسم گرایش داشت و از جمله به درجه ای کمتر نویسنده و تاریخ نویسی چون احمد کسروی نیز اینگونه نوشته هایی داشت،
منتها نویسندگان ناسیونالیست دیگری نیز به درجه ای کمتر نیز بودند که دست به چنین نوشته هایی زدند.بطور مثال اگر که یک انسان بیسواد و یا گمنام و یا بطور کل امثال سلطنت طلب ها و یا ناسیونالیست های عظمت طلب ایرانی به این شیوه دست میزنند، از نظر حضرات روشنفکر ایرانی و یا کمونیست های ایرانی ، مورد خطاب و عتاب و سرزنش قرار می گیرند، منتها صادق هدایت (حتما به دلیل صادق هدایت بودن!) هرگز مورد نقد همین حضرات ظاهرا کمونیست قرار نگرفته اند!

بنا بر این هیچ مایل نیستم که چنین پست هایی را در صفحه خود داشته باشم. بطور کل چنین ادبیات ضد انسانی و به نقل از امثال “صادق هدایت” صرف مبارزه با مذهب اسلام، حکایت همان روشنفکرانی است که موضعشان نسبت به مذهب اسلام نه بر مبنای یک پدیده طبقاتی و واپسگرا، که از موضع اسلام ستیزی و بطور کل اینکه اسلام یک مذهب عربی است می باشد و گر نه با زرتشت و اساسا آسمان و دعا و مذهب ، فرد پان ایرانیست و یا سلطنت طلب مشکلی ندارد!

نمونه اینگونه روشنفکران بورزوا و ناسیونالیست های عظمت طلب دکتر شجاع الدین شفا و یا دکتر انصاری هستند. و جالب اینجاست که از این زاویه به خودشان لقب سکولار نیز میدهند!

بطور خیلی صریح مواضع امثال صادق هدایت گرایش به ناسیونالیسم و پان ایرانیسم بود و اینگونه اراجیف و گفتارهایی را حتی آدم های شونیسم ساده لوح و انسان ستیز نیز میتوانند بیان کنند! ادبیات صادق هدایت نسبت به انسانیت پر از اشکال و نقد است! اینگونه ادبیاتی ریشه در نژاد پرستی و شونیسم و ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی را دارد و جز این تعریف مشخص و منطقی ندارد!