چرا مهاجرت ، چرا پناهندگی؟

چرا مهاجرت ، چرا پناهندگی؟

نویسنده : رزگارشیخ جگری
در چند ماه اخیر اخبار و گزارشات ناخوش آیند و درناکی در ارتباط با جان باختن عده زیادی از پناجویان و زندگی اسف باری که در کمپهای یونان، ترکیه و …. دارند پخش شده است و شنیده ایم. “مهاجرت عبارت است از جابه جایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکنندهٔ مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادیهای سیاسی بهتر باشد.
پناهنده کیست؟
در چارچوب معاهده های جاری، واژه ” پناهنده” به اشخاصی اطلاق میگردد که :

به علت ترس موجه از شکنجه و آزار بر اساس نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروههای اجتماعی مشخص، و یا عقاید سیاسی، از کشور خود خارج شده (فرار کرده) و قادر به بازگشت به کشور خود نیست؛ و یا به دلیل ترس موجه از شکنجه و آزار، مایل به بازگشت به کشور خود و قرار دادن خود تحت قوانین مراقبتی جاری در کشور خود نیست .”
حال نکته قابل تامل در اینجاست که در چه برهه زمانی و مکانی فردی حاضر به ترک کردن مکان تولد، زیست، شکل گیری شخصیت و پایگاه اجتماعی که به آن دست پیدا کرده است اقدام به پناهندگی میکند .هر فردی در هر جامعه ای، باید دارای آزادی در تمام زمینه ها، دارا بودن امنیت اجتماعی، و مسکن باشد ، تا بتواند در آن جامعه با تمام فراز و نشیبهای که پیشا روی وی قرار دارد زندگی کند. در این ارتباط سوالاتی مطرح می شود، که چرا فردی با تمام مشکلات و خطراتی که در مسیر مهاجرت با آن مواجه می شود، پی آن را به تن می مالد. عواملی چون جنگ داخلی و خارجی، بیکاری ،فشارهای اجتماعی ، اعتیاد، تبعیض جنسیتی ، و اختلافات طبقاتی ، دلایلی برای مهاجرت و تقاضا پناهندگی است .
با درا بودن هر یک از مواردی که در بالا بدان اشاره کردم و شاید هم ، همه موارد ، برای وی دیگر جای ماندن و زندگی کردن نیست و چاره ای جز مهاجرت و پناهندگی برای وی باقی نمی ماند. تا بدین شکل بتواند در گوشه ای از دنیا ساکنی گذیند و به آرامش روحی و جسمانی برسد.
حال دوباره این سوال مطرح می شود که چرا فردی با تمام مشکلاتی که در سر راه مهاجرت وی قرار دارد اقدام به چنین کاری می کند، و پی همه خاطرات را به تن می مالد. گر در کشور او امنیت، آرامش، کارٍ، بیمه درمانی خوب و مناسب، بودن آزادی وجود عینی داشت به چنین کار دست می زد؟
اما این موج پناهجویان از کجا می آیند؟
سران دولتهای امپریالیستی در اروپا انکار نمی کنند که پناهجویان عمدتا از مناطق جنگ زده خاورمیانه و شمال آفریقا روانه اروپا شده اند و در این رابطه از سوریه و لیبی و افغانستان نام می برند. اما شرایط زندگی فلاکتبار و جنگهای ویرانگر را چه کسانی بر مردم این کشورها تحمیل کرده اند، جز همین دولتهائی که به دنبال سیاستهای سودجویانه اقتصادیشان، نخست به کمک بانک جهانی و راههای دیگر غارتگری، مردم را به فلاکت می کشند . ”
“سازمان ملل در گزارش خود ۶۰ میلیون آواره جهان در سال ۲۰۱۴ را اینگونه تفکیک کرده است: بیش از ۱۹ میلیون نفر مجبور به ترک سرزمینشان شدند، بیش از ۳۸ میلیون نفر خانههایشان را از دست دادهاند و در سرزمین خودشان آواره هستند، نزدیک به ۲ میلیون نفر در کشورهای دیگر تقاضای پناهندگی کرده و روزگارشان را در کمپهای پناهجویی سر میکنند.”
دول غربی برای رهایی از بحرانهای پی در پی اقتصادی که در آن قرار می گیرد و یان قرار دارند اقدام به دخالت در امور داخلی کشورهای آسیایی، خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس و با به راه انداختن جنگهای داخلی و فرقه ای در کشورهای مذکور و با دست زدن به لشکر کشی و با شعار به اصلاح دموکراسی ، در این کشورها و مناطق ماندگار و اقدام به یغما بردن ثروت کشورهای مذکور، مهیا کردن بازاری مناسب برای اجناس خود، کشور کشایی را به سبک جدید توسعه می دهند و با فروش سلاح و ابزار جنگی از بحران هاب مالی خود خالصی می یابند و ثروت اندوزی میکنند. اما با این لشکر کشی و دخلاتها هیچ که وضع مردم بهتر نمی شود بلکه بدتر نیز می شود، موجب به آواره گی، گرسنگی، مرگ ، اشوب و مهاجرت می گردد. برای اثبات این موضوع به تاریخ مراجعه می کنیم و زیاد به عقب نیز بر نمی گردیم. افغانستان، عراق، لیبی، مصر، تونس و سوریه که نزدیک به ۴ سال است ما بین دوال غربی و ایران جنگ است، جنگی خانمان سوز. نه ملت به دمکراسی دست پیدا کردن و نه وضع اقتصادی و اجتماعی یشان بهبود یافته است و امار پنا اوردن مردم کشورهای جنگ زده اخیر سر به فلک کشیده است “آنتنویو گاترس، رئیس کمیساریای عالی آوارگان، آمار پناهجویان در سال گذشته را «هشدار دهنده» خوانده و گفته است که این ارقام منعکس کننده رنج میلیونها نفر و مشکلاتی است که جامعه جهانی در زمینه جلوگیری از درگیری و حل اختلافات سیاسی با آنها مواجه است.وی گفته است که رقم هفت میلیون و ششصد هزار آواره به معنی آن است که در هر ثانیه، بیش از چهار نفر در سطح جهانی آواره شدهاند.
به گزارش دویچه وله، ۶۰ میلیون نفر در جهان به واسطه جنگ و بحران در سال ۲۰۱۴ از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند. آماری که در مقایسه با یک سال پیشتر از آن، از افزایش ۸ میلیون نفری شمار آوارگان در سراسر جهان نشان داشته است. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهجویان در تازهترین گزارش خود که در ژنو ارائه شده، از رکوردی جدید سخن به میان آورده است. از زمان جنگ جهانی دوم هیچگاه تا به اندازه امروز شمار آوارگان و پناهجویان در جهان بالا نبوده است. حتی در سالهای تاریک و سخت آن جنگ خانمان سوز ۴ ساله نیز به اندازهای که اکنون مردم در مناطق بحرانزده طعم آوارگی را چشیدهاند، آواره و پناهجو در جهان نبوده است.”
اما فقط جنگ نیست که موجب به مهاجرت و پناهدگی می شود، فشارهای اجتماعی از قبیل بیکاری، بی عدالتی، تبعیض جنسیتی، نبود خدماتی مناسب بهداشتی، فشار به دلیل مخالف بودن با سیاستهای حاکم رژیم ، ممنوع کردن هر گونه فعالیت و تعصن نات کارگری و دانشجوی، زنان و …. تمامی این موارد می تواند علل مهاجرت و پناهدگی به نقطه ای از گیتی باشد به امید داشتن زندگی آرام و مرفه.
پناهندگی:
ترس، هراس، فرار، زندان، انتظار، نه، دیپورت، اقامت، کار سیاه، سی تی زین، سوسیال، کیس، بازداشت، مترجم، UN ، زندگینامه، علت فرار، علت درخواسته پناهندگی، تمامی این واژها برای گوش افرادی که دست به مهاجرت زده اند آشناست و شاید هم برایشان تداعی خاطرات ناخوشایندیست.