نامه ای به کمونیست های کارگری: حول و حوش پلاتفرم علی جوادی متحد شوید!

تحولات امروز ایران و منطقه و فقر و فلاکت و سرکوب طبقه کارگر ضرورت یک حزب قوی کمونیستی و سازمانده را فریاد میزند. گزینه های راست روی میز است.برای قرنها به فلاکت کشیدن طبقه کارگر صدها جلد نقشه دارند. حتی ما در نمونه یونان دیدیم چگونه میتوانند از یک چپ نیم بند برای انحراف طبقه کارگر بپاخواسته استفاده کنند. امروز کار برای کمونیستها و طبقه کارگر ایران دو چندان مشکل شده است از سویی کاخ سفید وامهای کلان سیاسی اقتصادی به بیت خامنه ای میدهد و از طرف دیگر غول جانوران اسلامی در هر گوشه دنیا از چراغ جادوی سرمایه داری جهانی بیرون میزند.:داعش طالبان گرفته حزب الله لبنان و حماس و بوکو حرام. امروز نظام سرمایه داری و دنبالچه های قرون وسطایی اش کل دنیا را تهدید میکند.

اما کدام کمونیستی است که در قلبش نیاز داشتن یک حزب قوی را احساس نکند؟ حزبی که نماینده ارمانها و امیدها بشر امروز باشد. اما امروز تحزب کمونیسم کارگری به دلایلی که هر کس تعبیر میکند دچار مشکل است اما اصل تغییر این شرایط است.

رفیق علی جوادی در پراتیک چند سال اخیرش نشان داد که اصلا به حزب به شکل یک ظرف ایستا و مقدس نگاه نمیکند. قطب نمای سیاسی اش رنجیده شدن از حرف فلان رفیق و فلان سیاست نبود. به نظر من نشان داد که حزب را بعنوان ضرورت اجتماعی نگاه میکند. با تمام مشقاتی که کشید باز برای برپایی یک حزب قوی پیش قدم شد. مگر زندگی مبارزاتی چیزی جز ازمون و خطاست تا به بهترین نتیجه برسیم؟

بله تاریخ نشان میدهد هر کدام از ما قادر به به هم ریختن شهری است و تاریخ این حزب کمونیستهای قوی و مبارز و تئوریک و پراتیک کم ندارد! ااما اگر همه این ابها به یک بستر ریخته نشود به هرز میرود. به قول منصور حکمت تقدس حزب برای ما به شکل دستجات مافیا نیست که انرا ازلی و ابدی بدانیم.

سوالی که برای من پیش می اید این است چطور ما کمونیستها زندان و شکنچه را تحمل کردیم حتی صابون مرگ را بارها به تنمان مالیدیم ولی نمیتوانیم حرف ناراحت کننده رفیق سابقمان را تحمل کنیم؟

ما دم از جامعه شورایی میزنیم بهتر است امروز نمونه مدرن این جامعه را در جمع خودمان متحقق کنیم.هر اپسیلون قوی تر شدن کمونیستها نوری برای اینده بهتر روشن میکند . مشت محکمی در دهن اطلاعات رژیم میاندازد. خواب را باید در چشم خامنه ای و رفسنجانی و روحانی زهر مار کنیم.

قصد من باد زدن کیش شخصیت نیست بلکه الگو برداری از نمونه های کار امد است. بهتر است مثل رفیق علی جوادی به دعواهای گذشته کمترین بها را بدهیم و به ضرورت تشکیل حزب اجتماعی سیاسی تاثیر گذار در شرایط سیاسی فکر کنیم. رویا و اروزی همه ما سرنگونی رژیم اسلامی و برپایی جامعه ای انسانی است.

به نظرم چه اشکال دارد حتی با حزب کمونیست ایران متحد شد! ایا این اسمها و تشکیلات ها دردی دوا میکند! نه!
امروز باید از ظرفیت ها استفاده کرد و این زباله های تاریخی را تحویل همان تاریخ داد.

من از تمام اعضا و کادرهای کمونیست کارگری میخواهم وقتی افق همه شما یکی است چترتان را یکی کنید و سلاحتان را برای مبارزه با جمهوری اسلامی برق بیندازید.تعدد نظرات در یک حزب نشانه پویایی است هیچ اشکال ندارد هرکس چه دیدگاهی دارد اتفاقا جمع دیدگاه در یک افق شرط تحول انقلابی است.

علی حکمت