کامنتهای کارگری (استقلال زنان، از سرگیری اعتراضات کارگری در یونان، شوراهای اسلامی خیانت نمی کنند …)

کامنتهای کارگری (استقلال زنان، از سرگیری اعتراضات کارگری در یونان، شوراهای اسلامی خیانت نمی کنند …)

زن اگر استقلال می خواهد باردار نشود!

معاون حسن روحانی در امور زنان که ملاوردی نام دارد، گفته است ۴٧٠٠٠ زن شاغل بدلیل استفاده از مرخصی زایمان از کار توسط کارفرمایان اخراج شده‌اند. و در ادامه می گوید چون این مسئله برای زنان مشکل ایجاد می کند، ایشان پیشنهاد ایجاد مهد کودک در ادارات را داده بودند که ظاهرا با مخالفت روبرو شده است. بطور خیلی ساده و به زبان آدمیزاد ملاوردی می گوید زنان کارگر و شاغل باردار نشوند! سئوال این است که چگونه است شما از سران دولت یک مملکت باشید و از چنین اجحافاتی در حقوق بخشی از جامعه باخبر باشید، اما آن را غیرقانونی اعلام نکرده و صرفا پیشنهاد می دهید و آن هم رد می شود؟ محدودیت بر سر بارداری زنان شاغل در ایران را با هر کشور دیگری که نسیمی از انسانیت در آن وزیده باشد مقایسه کنید تا ببینید که زنان را در ایران به چه موقعیت وحشیانه‌ای رانده‌اند!؟

منتها در مورد زنان این جنایتی فراتر از باردار نشدن است. زنی که بخواهد باردار شود اما در ایام زایمان اخراج می‌شود، یعنی از لحاظ اقتصادی به دیگران وابسته است و این وابستگی هزار و یک تبعیض و اذیت و آزار برایش بدنبال دارد. تمام تلاش برای آزادی زنان در واقع روی همین نکته کلیدی دور می‌زند که زن از لحاظ اقتصادی به مردان وابسته نباشد که دائم تو سری بخورد.

یونان: دور دیگری از اعتراضات کارگری شروع شده است

هر کسی که وضعیت سیاسی یونان در یک دهه گذشته را، که به قدرت گیری حزب سریزا منجر شد دنبال کرده باشد، می داند که جامعه پر بود از اعتراضات و اعتصابات عمومی کارگری که در ادامه این موقعیت سیاسی بود که حزب سریزا قدرت گرفت. کارگران برای یک مدت نسبتا کوتاهی به امید اینکه حزبی چپ، که نسبت به احزاب چپ دیگری که در جامعه تا آن زمان مطرح بودند، متفاوت است و مطالباتی را مطرح می کند که کارگران به خودشان مربوط می دیدند، خیابانها را ترک کردند. اما با، عملا، تجربه کردن ادامه برنامه های ریاضتی توسط دولت سریزا هم، کارگران بار دیگر به خیابانها برگشته اند. در همین چند روز گذشته اخبار اعتراضات کارگران راه آهن به خصوصی سازی، کارگران و کارمندان یک شبکه تلویزیونی به بیکاری سازی، کارکنان تعدادی از موزه‌ها به عدم پرداخت دستمزدها، کارگران معادن طلا به تخریب محیط زیست و غیره خشم کارگران یونان را بار دیگر به نمایش گذاشتند. دولت سریزا به کارگران ثابت کرد کارگران فقط با قدرت اعتراض و اعتصابات است که می توانند حقوق خود را بگیرند. کارگر نباید انتظار بهبود وضعیتش را از پارلمانها داشته باشد.

پلاتفرم علیه “ریاضت اقتصادی” می برد

یکی از نویسندگان سایت کارگری http://inthesetimes.com/ به نام جین میلر، می نویسد که بعد از اینکه جرمی کوربین، که با پلاتفرم مخالفت با ریاضت اقتصادی (Austerity) وارد رقابت انتخاباتی برای ریاست حزب لیبر انگلیس شد، او (جین میلر) هم، مثل دهها هزار نفر از اعضای چپ دیگر که از این حزب قطع امید کرده و از آن استعفا داده بودند، دوباره به این حزب پیوسته است تا در این رقابت از ایشان حمایت کند. پابلو ایگلسیاس از حزب پودوموس اسپانیا هم در کنفرانس پایه گذاری این حزب گفته بود که بلند کردن پرچم اعتراض به ریاضت اقتصادی، حزب ایشان را به قدرت خواهد رساند. حزب سریزا در یونان هم با همان پلاتفرم مخالفت با برنامه‌های ریاضتی به قدرت رسید.

اینجا بحث بر سر ظرفیت و چهارچوب حزب لیبر و دو حزب نامبرده دیگر برای مبارزه با ریاضت اقتصادی نیست. بحث بر سر این است که توده‌هایی که جانشان از برنامه‌های ریاضت کشی اقتصادی به لبشان رسیده، به حق ریاضت اقتصادی را همان می‌دانند که هست: یعنی همه مشقات سیستم سرمایه‌داری مثل بیکاری، فقر مطلق، قراردادی کردن هر چه بیشتر کارهایی که جنبه دائمی دارند، سقوط وضع اقتصادی مردم کارگر به شرایط وحشتناک دوران تکوین سرمایه‌داری، ساعات طولانی کار، شرایط کاری طاقت فرسا، حذف هر چه بیشتر خدمات و حمایت‌های اجتماعی و غیره. ایستادن در برابر چنین برنامه‌هایی می برد. کارگران به درست از کسانی که نماینده این اعتراض باشند دفاع می کنند، اما باید ظرفی بیابند و یا آن را ایجاد کنند که بتواند نماینده واقعی این اعتراض باشد.

شوراهای اسلامی؛ خیانت یا انجام وظیفه

در شماره ٢ “پیک سندیکا” که “خبرنامه داخلی برای اعضای سندیکای کارگران شرک واحد اتوبوسرانی تهران و حومه” معرفی شده است، مطلبی هست به نام “سند خیانت شورای فرمایشی به کارگر زحمت کش”. در این “سند” نامه‌ای از شورای اسلامی کار شرکت واحد منتشر شده که در آن اخراج یکی از کارگران را تأیید کرده است. در کامنت زیر این “سند” آمده است: “این سند نشان می‌دهد که شوراهای فرمایشی همچون ابزاری بی‌اراده در خدمت کارفرما و مدیریت بوده و برخلاف قانون، مقررات، اخلاق و وجدان اقدام به بریدن نان کار و زن و بچه اش می کنند.”

دو نکته: ١) شوراهای اسلامی برای همین هدف سرهم بندی شده‌اند که با مدیریت و کارفرما همدستی کنند و بر اقدامات آنها، به نام نماینده کارگر، مهر تأیید بزنند. نه تنها در حرف، بلکه بارها در عمل ثابت کرده‌اند که “بازی توانائی مدیریت” هستند. اتفاقا اعضای شورای اسلامی مد نظر “پیک سندیکا” هیچگونه کاری برخلاف قانون، اخلاق و وجدانشان انجام نداده‌اند. قانونا به آنها دشمنی با کارگر تفویض شده است. اخلاق و وجدانشان هم اخلاق و وجدان اسلامی است که ضد انسان و ضد کارگر است. ٢) در جنگ بین کارگر و کارفرما “خیانت” معنا ندارد. “خیانت” یک مقوله اخلاقی است و اخلاق جایگاهی در سیاست ندارد. و در مورد شوراهای اسلامی کار، “خیانت” وقتی معنا می‌دهد که انتظار دیگری از آنها می‌رفت! اتفاقا اگر بر اقدام مدیریت و کارفرما در اخراج کارگر مورد نظر مهر تأیید نمی زدند، به وظیفه ای که به آنها محول شده است، خیانت کرده بودند. در نتیجه برای ما در جنبش کارگری، هر وقت با شوراهای اسلامی کار برخورد کنیم باید بعنوان ارگانی از مدیریت و کارفرما، مانند مثلا حراست، با آن برخورد کنیم.