٧٠ سال بعد از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی، جهان ناامن تر از گذشتە است.

سە ماه بعد از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا در ماه مه ١٩۴۵ ، در روزهای ۶ و ٩ اوت همان سال کە ژاپن هنوز تسلیم نشدە بود، جنایات وحشتناکی توسط ایالات متحد آمریکا ، ابرقدرت عظیم در حال ظهور علیە مردم بی دفاع این کشور به وقوع پیوست کە جهانیان را شوکە کرد. آلمان تحت سلطە نازیسم و رهبر آن “ادولف هیتلر” کە در روز ١ سپتامبر ١٩٣٩ با “حملە برق آسا” به لهستان این کشور را اشغال و جرقە آتش جنگ جهانی دوم را روشن کرد ، در حال پیشروی و تصرف دیگر کشورهای اروپایی بود. با آغاز جنگ جهانی دوم، آلمان با اتحاد جماهیر شوری پیمان “عدم تخاصم” امضا کرد، اما با پیشرویهای ارتش هیتلر در اروپای غربی و بالکان ، هیتلر به این پیمان پایبند نماد و در ٢٢ژوئن ١٩۴١به خاک شوروی نیز یورش برد. گشودن جبهە جدید و درگیر شدن در شرق و شکست از ارتش سرخ و “اتحاد جماهیر شوروی” نهایتآ به شکست المان نازی در جنگ و تسلیم بی قید و شرط در روز ٨ماه مە ، ١٩۴۵ شد و جنگ در اروپا پایان یافت.
اما ژاپن بعنوانی یکی از کشورهای بلوک “متحدین”هنوز تسلیم نشدە و به جنگ آدامه می داد. تسلیم نشدن ژاپن در واقع بهانه به دست رییس جمهور آمریکا(ترومن) داد و قرعە بکار بردن بمب اتم به نام ژاپن از صندوق بیرون آمد. با بکار بردن بمب اتم علیە ژاپن ، ایالات متحدآمریکا قصد نشان دادن ابرقدرتی جهانی خود را داشت . در دو روز ۶ و ٩ اوت ١٩۴۵ آمریکا دو بمب اتم را بر روی مردم بی دفاع دو شهر “هیروشیما” و “ناگازاکی” فروریخت کە در نتیجه فروانداختن بمب اورانیومی بر شهر هیروشیما ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر قربانی این اقدام وحشیانه شدند. سه روز بعد نیز یک بمب دیگر بر شهر “ناگازاکی” ریخته شد کە قربانیان آن بین ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر برآورد شدە است. بعد از این جنایات و شکست ارتش ژاپن در دیگر جبهەهای جنگ، دولت امپریالیستی ژاپن تسلیم بی‌قید و شرط‌ را پذیرفت و درروز ٢ سپتامبر همان‌ سال‌ معاهدە تسلیم شدن را بر عرشه‌ رزم‌ناو آمریکایی‌ “میسوری”‌ امضا و جنگ‌ در این جبهه نیز خاتمه‌ یافت‌.
طبق آمارها، شمار قربانیان بمباران اتمی ژاپن، تا پایان سال ۱۹۴۶ بر ۲۲۰ هزار نفر تخمین زدە شدە است. به گفتە مقامات ژاپنی مرگ و میر ناشی از سرطان‌ به دلیل تشعشات اتمی هیروشیما و ناگازاکی هنوز هم سالانه جان ٣ هزار نفر را می گیرد.
جنگ دوم جهانی میان بلوک های رقیب امپریالیستی و مطابق منافع آنان و به منظور تقسیم مجدد جهان و ظهور قدرتهای جدید به راه افتادە بود. بنا بر آمارهای منتشرە، بیش از ١٠٠ میلیون نفر در آن جنگ خانمان برانداز جنگیدند. برخی از آمارها از کشتە شدن ۶١ میلیون ، و برخی از آمارهای دیگر از ۴٩ میلیون کشتە ، ٢٣ میلیون نظامی و ٢۶ میلیون غیرنظامی حکایت دارند. سهم تلفات “اتحاد جماهیرشوروی” سابق با ٢٣ میلیون کشتە در طول جنگ ،از همه کشورهای دیگر درگیر جنگ بیشتر بود. این‌ جنگ‌، که‌ بین‌ دو بلوک‌ متحدین‌ (آلمان و ایتالیا و ژاپن‌)و متفقین‌ (انگلیس‌ ، فرانسه‌ ، آمریکا و شوروی‌) درگرفت‌، به‌ لحاظ‌ گستردگی‌ جغرافیایی‌ ،درگیری نیروی انسانی در آن و قدرت‌ تخریب‌ منابع‌ طبیعی و انسانی‌ ‌، تا کنون بی‌همتا بوده است.
بنا به اطلاعات منتشرشدە، ایالات متحد آمریکا کە در جنگ جهانی دوم با تاخیر درگیر جنگ شدە و پنهانی به بمب اتم دسترسی پیدا کردە بود، مصمم به بکارگرفتن آن بود. دولت “ترومن” درصدد بود این سلاح وحشتناک و مخوف را علیە المان به کار گیرد، اما آلمان قبل از آمادە شدن این بمب تسلیم شدە بود. رییس جمهور آمریکا از بکار بردن سلاح اتمی، اهداف جهانی توسعە طلبانه و امپریالیستی را دنبال می کرد.آمریکا بعد از پایان حکومت فاشیستی هیتلر و در نگرانی از قدرت گرفتن بیشتر اتحاد شوری بعنوان بلوک رقیب دولت های غربی به شدت نگران و در صدد کوتاە کردن دایرە نفوذ شوروی بود و لذا بکار بردن سلاح اتمی را یکی از این راە کارها می دید. اما با دسترسی اتحاد جماهیر شوری به بمب اتم بە فاصلە چند ماه بعد از آمریکا، عملآ توازنی در میان بلوک “شرق و غرب” کە به “توازن وحشت” معروف شد ایجاد گردید کە تا انحلال اتحاد جماهیرشوری و فروپاشی دیوار برلین ادامه یافت. بعد از فروپاشی بلوک “شرق” توان جهانی میان رقبای امپریالیستی و بویژه دارای سلاح هستەای در اشکال دیگر ادامه یافتە است.
اکنون به غیر از ۵ عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، انگلستان ،فرانسە، روسیە و چین)کە دارای سلاح اتمی هستند، کشورهای(اسرائیل، هند، پاکستان) نیز این سلاح کشتار جمعی را در اختیار دارند و گفتە می شود که کرە شمالی نیز حداقل یک بمب اتم تولید کردە است. برنامه هستەای ایران نیز با تسلیم بی قید و شرط رژیم حاکم فعلآ معلق و در حال خنثی شدن است کە خبر خوبی برای مردم زجرکشیدە ایران تحت حاکمیت رژیم ولایت فقیە، کل منطقە و جهان است.
تآثیر و نگرانی از جنایت بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی ،کماکان بر افکار و وجدان بشریت اگاه و ضد جنگ سنگینی می کند. سرمایەداری هار و لجام گسیختە برای حفظ و بقاء خود به هر روش و ابزاری از جمله سلاح هستەای متوسل شدە و می شود. این سیستم و مناسبات ضد انسانی ، بعد از پایان جنگ جهانی دوم ، بیش از ١۴٩ جنگ بزرگ و کوچک را با ٢٣ میلیون تلفات انسانی کە دو جنگ ارتجاعی و خانمانسوز و تروریست پرور “خلیج” از نمونەهای آن بودەاند را بر بشریت تحمیل کردە است(جان ریز، کتاب، جبر انقلاب). طرفداران نازیسم و فاشیسم که بانیان جنگ جهانی دوم بودند، به همت نظام فاسد و گندیدە سرمایەداری در اروپا و در رقابتهای جهانی سرمایەداری و در تحمیل فشار روزافزون این نظام و دولت های حامی آن به طبقە کارگر و جنبشهای انقلابی ، رادیکال و چپ و ناچار کردن این جنبش ها به عقب نشینی، طی چند سال اخیر، بیشتر از تمام دهەهای بعد از پایان جنگ جهانی دوم کسب نیرو کردەاند. در خاورمیانه نیز تروریست های اسلامی به همت حامیان جهانی و منطقەای آنان و با اتکا به دلارهای بادآوردە نفتی به جولان می پردازند، دولت اسلامی تشکیل می دهند و هیچ گاه به اندازە امروز منسجم و در برابر بشریت حق طلب، مسلح ، مزاحم و مانع ادامه زندگی و حق حیات انسانها نبودەاند. کل این عوارض ، نمودها و دمل های چرکین از تن گندیدە و فاسد نظام طبقاتی سرمایەداری بیرون آمدە و خواهد آمد.
در هفتادمین سال گرامیداشت یاد و خاطرە قربانیان کشتار و بمباران اتمی دو شهر “هیروشیما و ناگازاکی” سیستم جنگ طلب و ضد انسان سرمایەداری بیشتر از هرزمانی بر گردە بشریت سنگینی و جهان را ناامن تر از گذشتە و غرق در جنگ ، کشتار، تروریسم و بیعدالتی کردە است. اکنون خواست و مطالبه نابودی سلاح های هستەای، جلوگیری از گسترش آنان، ایجاد مناطق عاری از چنین سلاح های خوفناک و ضدانسانی، در واقع جلوگیری از تکرار رویداد تلخ قتل عام مردم بی دفاع شهرهای هیروشیما و ناکازاگی در گوشە و کنار جهان ، خواست کل بشریت مترقی و صلح طلب و ضد جنگ است . این مطالبات ،تا به گورسپردن نهایی نظام سرمایەداری، رسالت طبقە کارگر اگاه و سازمانیافتە و بشریت مترقی و حق طلب است کە اکنون به نیاز مبرم و فوری تبدیل شدە است.
۶ اوت ٢٠١۵