دو یادداشت : دیکتاتورى پرولتاریا و سازش طبقاتی ،نه دیکتاتورى پرولتاریا ،این است خط سیاسی و راست حزب کمونیست کارگری ایران …

دیکتاتورى پرولتاریا
دیکتاتورى پرولتاریا یعنی در هم شکستن سیادت بورژوازی و دستگاه های دولتی آن ،لغو ارتش ،دمکراسی وسیع برای کارگران و زحمتکشان و عدم دمکراسی برای دشمن (سرمایه داران) ،سرکوب سیاسی سرمایه داری و دیکته کردن برنامه و سیاست های کارگری بر جامعه و طبقات دیگر . سرکوب سرمایه داری یعنی درهم شکستن هر گونه تلاش عملی و سیاسی آنان جهت تلاش برای کسب مجدد قدرت .دولت و حکومت هر طبقه در واقع میدان قدرت و سیاست و آزادی آن طبقه است و دمکراسی اش متعلق به طبقۀ خودش است و دیکتاتوری و عدم آزادی برای طبقه و طبقات دیگر که در مقابلش قرار گرفته اند . جامعه طبقاتی و منفعت طبقاتی چنین حکم میکند .این خصلت دولت است . دولت کارگری هم چنین است .
،اگر در تصویر آینده انقلاب اجتماعی ،آنهایی که فقط دنیای زیبایی را تصویر میکنند و به واقعیت ها ، موانع و راه برون رفت از جامعۀ موجود و رسیدن به هدف اشاره نمیکنند و خیلی ساده وعده و وعید میدهند ،یا بی خبر از همه چیز و نادانند و یا ریاکار .

++++
سازش طبقاتی ، نه دیکتاتورى پرولتاریا –
این است خط سیاسی و راست حزب کمونیست کارگری ایران …
دوست ما میگوید :
“ما هم طرفدار پر پا قرص دیکتاتورى پرولتاریایم ،اما نه بسبک استالین ! درست برعکس و بسبک رادیکالترى چپ دنیایى حاضر! ما اهل حقیقت ایم و مردم را نیز به همین دعوت مىکنیم، ما راه بر چیده شدن انواع خرافه ها ونظریات ضد انسانى را نه در سر کوب که در ازادى بى قید وشرط ادمها مىبینیم .سوسیالیسم و برابرى بدون قائل شدن حق برابر در اظهار نظر سیاسى احاد جامعه شدنى نیست .”
– جملات رویایی و قشنگی مینویسی . اما در عالم واقع و در مبارزۀ طبقاتی این جملات فقط جمله اند . اگر با “قائل شدن حق برابر در اظهار نظر سیاسى” سوسیالیسم و برابری شدنی بود ،دیگر چه لزومی به طرح دیکتاتورى پرولتاریا بود .درست معکوس راه حل معضل طبقاتی و مسائل آنرا بیان میکنی . دیکتاتورى پرولتاریا برای ساقط کردن و از میان بردن دشمن است و اعمال دیکتاتوری بر این طبقه اصل و اساس مسئله است . بر عکس مارکسیسم و راه حل آن ،آزادی را به دشمن عطاء میکنی . شما نه تنها طرفدار دیکتاتورى پرولتاریا نیستی ،بلکه خط راستی را هدایت میکنی و عملا” طرفدار سازش طبقاتی هستی .
بهروز شادیمقدم
۲۰۱۵٫۴٫۱