فیلم مستند فاجعه زباله های الکترونیک

فیلم مستند فاجعه زباله های الکترونیک
مستند در سال ۲۰۱۴ تولید شده و به بررسی معضل یا تراژدی زباله های الکترونیک پرداخته است. زباله هایی که بعنوان نمادهای زندگی مدرن، تولید سالانه آنها به بیش از ۵۰ میلیون تُن رسیده و همین امر باعث شده که بیشمار دولت و شرکت های فرصت طلب و سودجو یا همان طور که مستند اشاره دارد، مافیای زباله، وارد عمل شده و تحت پوشش شرکت های جعلی – در سایه، اندک قوانین موجود در مورد ممنوعیت صدور زباله ها به خارج از اروپا از جمله کنوانسیون بازل را، دور زده و از راه های گوناگون، زباله ها را فروخته و بیرون از مرزهای ملی صادر نمایند.
کنوانسیون بازل : قرارداد در ۲۲ مارس ۱۹۸۹ منعقد گشته و تاکنون ۱۹۰ کشور از جمله کشورمان ایران، آن را امضاء کرده اند. بطور خلاصه مفاد قرارداد به موضوع جلوگیری از نقل و انتقال ضایعات سمی، مواد زاید و زباله های مختلف از جمله زباله های الکترونیک به خارج از مرزهای ملی پرداخته و ظاهرا کشورهای مختلف را ملزم می نماید، تا از ورود و خروج یا صادرات و واردات این نوع مواد آلاینده، جلوگیری قانونی بعمل آورده و سعی نمایند تا آنها را در داخل کشورهای خود، جمع آوری و بازیافت نمایند، امری که همانطور در مستند مشاهده می کنید، به هیچ وجه متحقق نگشته و در سایه عدم رعایت قوانین موجود توسط کشورهای صنعتی بعنوان کشورهای اصلیِ زباله ساز، بخش های بزرگی از جهان سوم را به این مواد زاید و خطرناک آلوده کرده اند. لازم به ذکر است که آمریکا بعنوان بزرگترین کشور زباله ساز جهان از جمله زباله های الکترونیک ( تولید سالانه ۹٫۵ میلیون تُن ) تاکنون از متعهد شدن به قرارداد بازل خودداری نموده، صادرات زباله ها را ممنوع نکرده و بدلیل حراج و خرید و فروش زباله ها در داخل مرزهای اتازونی، سابقه ای بسیار سیاه در امر بازیافت زباله نیز برای خود دست و پا کرده است، لذا مجموع این مسایل باعث شده اند که آمریکا علاوه بر عمده ترین تولید کننده زباله های الکترونیک در جهان، بزرگترین صادر کننده آنها نیز باشد. دومی و آخرین کشوری که قرار داد بازل را امضاء نکرده، کشور هائیتی بوده که به اعتقاد کارشناسان و علمای عظام، این امر جای نگرانی ندارد، زیرا آن کشور توسعه نیافته و فقیر در آمریکای لاتین، اصولا فاقد هر نوع زباله های صنعتی – خطرناک بوده و امضاء نکردن قرار داد نیز در عمل مشکل خاصی بوجود نمی آورد و به احتمال زیاد، تحت فشارهای خود آمریکا، از امضاء نمودن کنوانسیون مربوطه خودداری نموده تا نگذارند، عموسام و رؤیای آمریکایی، در میان زباله ها، یکه و تنها بمانند.
مافیای زباله : یکی از خطرناک ترین انواع مافیاهای موجود در رژیم های پلیسی – دمکراتیک غربی، مافیای زباله می باشد. همانطور که می دانیم، از اوان شروع و اجرایی شدن سیاست های استعماری اروپاییان در صدها سال پیش، نقل و انتقال نیروی کار ارزان یا رایگان از کشورهای مستعمره، تاراج منابع طبیعی و جابجایی ارزش اضافه تولیدی توسط مردمان مختلف جهان، با توسل به زور یا کاربرد ترفندهای مختلف، بسوی اروپا – آمریکا جاری گشته و همین این امر باعث شد تا در ممالک استعماری، علاوه بر ایجاد رفاه مبتنی بر فقر کشورهای مستعمره، مصرف گرایی لجام گسیخته ای نیز شایع گردد. مصرف گرایی که تا به امروز، مسبب بیشمار عوارض زیست محیطی، اجتماعی، بهداشتی، اخلاقی و سیاسی برای کل جهان شده و در مراحل متکامل تر آن به پدیده اوردوز رسیده است. هر چند اوردوز به زبان ساده و در پزشکی، به مصرف بیش از حد و خارج از آستانه تحملِ یکسری مواد ناهمگون و نامتجانس با محیط و متابولیسم های داخلی بدن انسان اطلاق شده و کمترین عارضه آن، بالا آوردن و در حالت وخیم، سنگ کوب و مرگ می باشد، ولی این پدیده یا فاجعه تنها شامل حالات پزشکی – بهداشتی نبوده و سیستم ها، دولت ها و جوامع را نیز در بر گرفته و همانطور که امروزه شاهدیم، عوارض جانبیِ اوردوز ناشی از مصرف گرایی در کشورهای غربی، خود را در اشکال متنوعی نشان داده که زباله های الکترونیک نیز بخشی از آن می باشند. زباله هایی که در سایه فیتیشیم حاکم بر غربِ به اصطلاح متمدن و تبدیل هر چیزی به پول و سود، بجای بازیافت، مورد تجارت واقع شده و باعث بروز آلودگی های گسترده در اقصی نقاط جهان از جمله قاره سیاه شده و زندگی را بر کام مردمان آن دیار، سنگین تر و ناانسانی تر نموده است.
بازیافت زباله : همانطور که در بالا اشاره شد، طبق مفاد کنوانسیون بازل، کشورهای جهان و بخصوص کشورهای صنعتی – زباله ساز، علاوه بر ممانعت قانونی از ورود و خروج زباله های مختلف، ملزم به ایجاد مراکز جمع آوری و بازیافت زباله ها در داخل مرزهای ملی نیز گشته اند و در همین راستا، دولت های اتحادیه اروپا، به ازای خرید هر یک از تجهیزات و دستگاه های برقی – الکترونیک، مصرف کننده را مجبور به پرداخت مقدار مشخصی پول بعنوان حق بازیافت نموده اند که در مورد یخچال، میزان باج گرفته شده به ۲۰ یورو در ازای خرید هر دستگاه می رسد. اما نکته جالبِ مورد اشاره مستند اینست که علیرغم دریافت حق بازیافت و بیشمار پروپاگاندای زیست محیطی – لوس بازی و احزاب رنگارنگ سبز و غیره، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نه تنها مراکز بازیافت زباله ها را آنطور که باید، تأسیس نکرده اند، بلکه با فروش و صدور این زباله ها و پر کردن جیب مافیاهای رنگارنگ، باعث آلودگی زیست محیطی دیگر کشورهای جهان نیز شده اند.
اصولا و در کل، کار بازیافت به دو صورت عمده موجود می باشد، اولین شیوه بازیافت که همان روش طبیعی می باشد، مربوط به بازیافت کنندگان مختلفِ موجود در طبیعت بوده که سلسله مراتب آنها، از درختان و جذب دی اکسید کربن و بازپس دادن اکسیژن توسط آنها شروع شده و به حیوانات مختلفی مانند سگ و گربه و پرندگان موجود در محیط های پیرامون ما رسیده و در نهایت به کرم ها و باکتری های تجزیه کننده زباله می رسد، سیستمی که تاکنون و علیرغم فشارهای وارده، توانسته بیوسفر را حفظ نموده و در نتیجه، امکان ادامه زندگی و توالی نسل ها را ممکن سازد، لازم بذکر است که انسان بعنوان اشرف مخلوقات، تنها آلوده کننده طبیعت بوده و حیوانات فاقد قدرت و توان زباله سازی و آلایندگی می باشند.
شیوه دیگر بازیافت نیز که از عهده و توان طبیعت و روش های زیست محیطی بیرون می باشد، مراکز بازیافتِ دست ساخت آدمی بوده تا بکمک آنها بتوانیم، زباله های تولیدی و غیر قابل برگشت به محیط را، دوباره به مواد خام اولیه برگشت داده و مورد استفاده مجدد قرار دهیم، امری که موفقیت آن، با توجه به رشد سرسام آور تولید کنونی زباله و تعداد محدود مراکز بازیافت و سیاسی شدن بیش از پیش امورات، بشدت زیر سؤال می باشد.
مترجم مستند : فریدون حسین زاده