معضل اعتیاد در کردستان

چندی پیش «نماینده» سردشت و پیرانشهر طی سخنانی در مجلس ارتجاع گفت:

«وضعیت در این منطقه کاملاً وخیم است و لازم است در سطح ملی، ‌استانی و شهرستانی با قاطعیت در رابطه با مواد مخدر برخورد کنیم و یکی از مهم ترین عوامل مقابله با آن ایجاد اشتغال و مبارزه با بیکاری است.»

خب که چه؟! این آقا فقط به بخشی از واقعیت اشاره کرد. تازه معلوم نبود منظورش از قاطع برخورد کردن حاکمیت به معضل اعتیاد چیست. باز هم اعدام چند ده نفر و باز کردن چند اردوگاه ترک مواد مخدر؟ اما این یکی حداقل مثل بقیه منکر وجود این معضل نشد. فراموش نکرده‌ایم که چند ماه پیش یکی از مسئولین نظام اسلامی در سفری که به سنندج داشت با خونسردی کامل گفت: وضع اعتیاد در کردستان در مقایسه با وضعیت شهرهای مرکزی بسیار خوب است!

واقعیت چیست؟ در کردستان معضلات اقتصادی بیداد می‌کند. تفریحات سالم گران و یا نایاب است. جوانان گرفتار آسیب‌های روحی و روانی و نا امیدی از آینده و کارند. کسانی که زندگی زناشویی‌شان از هم پاشیده یا نقطه اتکاء خود در زندگی را به هر علت از دست داده‌اند مستعد رو کردن به مواد مخدرند. عموم کسانی که اسیر مواد مخدر سنگین مثل هروئین هستند وضعیت اقتصادی خوبی ندارند. چرخه تجارت مواد مخدر بعد از مدتی بسیاری از آنان را وادار می‌کند به خرده فروشی رو بیاورند. طولی نمی‌کشد که این افراد با قهر و اعتراض و طرد خانواده روبرو می‌شوند و خانه را ترک می‌کنند.

معمولا می‌گویند پیشگیری مهم‌تر از درمان است. مسئولین امور بهداشت و درمان پیشگیری را کم هزینه‌تر می‌دانند و دائما والدین را نصیحت می‌کنند که نگذارید فرزندان‌تان به این راه کشیده شوند. مقامات نظام نیز هر وقت حرف اعتیاد پیش می‌آید طمع‌ورزی و سود اندوزی را نکوهش می‌کنند. اما این حرف‌ها فقط به دردِ سرِ کار گذاشتن مردم می‌خورد. با این حرف‌ها درکی سطحی و عامیانه از روابط موجود و به تبع آن مسئله اعتیاد را در بین مردم رواج می‌دهند. آسیب‌های اجتماعی، برخاسته از عوامل متعدد است. وضعیت اقتصادی خانواده‌ها، نوع آموزش و تربیت در خانواده‌ها و مدارس، و نیز فشارها و بحران‌های اجتماعی و روانی از جمله این عوامل هستند.

کردستان به لحاظ تعداد فارغ التحصیلان رشته روان‌کاوی و جامعه‌شناسی در رده بالایی قرار دارد اما متاسفانه اکثر این فارغ‌التحصیلان بیکارند. تعداد مراکز روان‌کاوی که خدمات ارزان یا با دفترچه بیمه ارائه می کنند ‌اندک است. بسیاری از معتادان از خانواده‌های فقیرند. مرگ عزیزان و یا بیکاری و نا امیدی از آینده بسیاری را به مصرف مواد می‌کشاند. به خاطر فساد موجود، هر نوع مواد مخدر و یا روان گردان به ارزانی و وفور در کوچه و خیابان پیدا می‌شود. حتی با یک تماس ساده تلفنی می‌توان از شیشه گرفته تا هروئین و تریاک را به سادگی تهیه کرد. شخص معتاد بسته به وضعیت خانوادگی می‌تواند در صورت قانع شدن قدمی در راه ترک اعتیاد بردارد. در کردستان مانند سایر نقاط ایران مراکز درمانی خصوصی و دولتی برای ترک اعتیاد وجود دارد. شخص معتاد که معمولا اعتیادش برای خانواده دردسر ساز است به مراکز مراجعه کرده و مدتی بستری می‌شود. به او داروهایی مانند متادون می‌دهند تا به اصطلاح اعتیادش کنترل شود. اما اکثر معتادان پس از ترک، دوباره به مصرف مواد رو می‌آورند و این چرخه تکرار می‌شود. تا زمانی که وضعیت زندگی و محیط اجتماعی یک معتاد به طور اساسی دگرگون نشود امکان بازگشتش به زندانِ اعتیاد بسیار زیاد است.

اما رویکرد حاکمیت به معضل اعتیاد چیست؟

طی سال‌های اخیر وضعیت اعتیاد در شهرهای استان کردستان به یمن سیاست‌های جمهوری اسلامی بسیار بدتر از قبل شده. این سیاست‌ها عامدانه است و هم زمان به دو هدف خدمت می‌کند: خنثی کردن رادیکالیسم جوانان و دور کردن آنان از سیاست با حربه اعتیاد؛ دستیابی به سودهای کلان از راه تجارت مواد. طبق قانون، خرید و فروش مواد مخدر ممنوع است اما در کردستان مانند سایر استان‌ها دست فروشندگان مواد بالنسبه باز است. از نیروی انتظامی توقع مبارزه با مواد مخدر را نباید داشت که این خوشخیالی و توهم است. این نیرو، یکی از نهادهای مسلح سرکوب مردم است. در کردستان نیز هدف نیروی انتظامی چیزی جز تامین و تحکیم حاکمیت طبقه استثمارگر حاکم و نظام مذهبی، اعمال ستم ملی و نظم و قانون ضد مردمی نیست. فساد در نیروی انتظامی هم مزید بر علت شده، باعث می‌شود که فروشندگان کوچک و بزرگ مواد مخدر با پرداخت رشوه کارشان را پیش برند. تنها در مواقعی که حکومت قصد دارد کنترل اوضاع منطقه و سرکوب مردم را در پوشش مبارزه با مواد مخدر انجام دهد شاهد حمله مامورین انتظامی به معتادین نگون‌بخت و یا شبکه‌های فرعی و بدون پارتی توزیع مواد مخدر هستیم. بعضی وقت‌ها هم که یکی از مقامات عالیرتبه رژیم به کردستان سفر می‌کند معتادین را به قول خودشان «جمع آوری» می‌کنند تا آبروی نداشته حکومت پیش چشم رسانه‌ها نرود. و گرنه در حالت عادی، معتادین یا کسانی که به اتهامات مربوط به مواد مخدر سرکوب می‌شوند فقط گوشه‌ای از جدول آمار هستند. فقط می‌شنویم که فلان تعداد نفر در زندان‌ها به سر می‌برند یا امروز صبح اعدام شده‌اند ؛ فلان تعداد مرکز ترک اعتیاد احداث شده….. و همین.

مراکز ترک اعتیاد

مرکز ترک اعتیاد چه نوع دولتی و چه نوع خصوصی‌اش، تجارتخانه است. یعنی هدف این مراکز از ارائه خدمات کسب سود است و درمان معتادان در درجه بعد قرار دارد. برای کم هزینه‌تر کردن خدمات ارائه شده، این مراکز از ارزان‌ترین روانپزشکان، ماموران و داروها استفاده می‌کنند. به همین خاطر زیاد می‌شنویم که در این گونه مراکز بسیاری اوقات کارکنان به کتک زدن معتاد مبادرت می‌کنند و یا در نتیجه بی‌دقتی و بی‌مبالاتی شخص معتاد زیر دست کارکنان بهداشت می‌میرد. کار این گونه مراکز با بیرون رفتن شخص معتاد از مرکز خاتمه می‌یابد. این در حالی است که اتفاقا مراقبت بعد از درمان موقت است که در عدم بازگشت شخص به سوی مواد اهمیت دارد. در بهترین حالت به شخص معتاد یا همراهانش می‌گویند که به مراکز درمانی پس از اعتیاد مراجعه کنید. تعداد این مراکز کم است و شخص باید اراده قوی داشته باشد که به این مراکز مراجعه کند و مستمرا در برنامه‌های آن‌ها که بیشتر نوعی روان درمانی است شرکت کند. نظام سلامت که اینک حکومت در بوق و کرنا کرده خدمات بسیار کمی به معتادان ارائه می‌کند. از کمبود بودجه مرکزی برای استان کردستان و‌ یا انداختن تقصیرها به گردن تحریم‌های خارجی هم دیگر چیزی نمی گوئیم. با این حساب در چشم بر هم زدنی معتاد دوباره به مواد روی می‌آورد و روز از نو…. جمهوری اسلامی ناتوان از حل مشکل اعتیاد مدام می‌کوشد صورت مسئله را پاک کند و مرتبا  روی آوری جوانان به اعتیاد را به دوری جستن آن‌ها از مذهب و توطئه دولت‌های خارجی مربوط کند.

مانع تراشی رژیم در مقابل راه های دیگر

در کردستان به خاطر سطح بالای فعالیت سیاسی احزاب و گروه‌های چپ، تشکلات غیر دولتی زیادی موجودند که تلاش می‌کنند با بهبود وضعیت فرهنگی و تشویق ورزش به کاهش رنج آسیب‌های اجتماعی کمک کنند. تلاش می‌کنند از کشیده شدن جوانان به سوی مواد مخدر جلوگیری کنند. در کردستان نیز مانند سایر استان‌ها هر اقدام غیر دولتی شکل سیاسی به خود می‌گیرد و حکومت را که وظیفه اصلیش تامین امنیت سرمایه است هراسان می‌کند. در دوره احمدی نژاد اکثر این تشکلات غیر دولتی را تعطیل کردند و در دوره روحانی ابتدا به آن‌ها کمی اجازه فعالیت دادند اما بعدا به خصوص در سنندج و سقز دوباره جلوی فعالیتشان را گرفتند.

معضل اعتیاد فقط یک راه حل دارد

این معضل فقط به کردستان و یا ایران محدود نشده و در کلیه جوامع سرمایه‌داری ما شاهد این پدیده مخرب هستیم. از آمریکا گرفته تا اروپا و روسیه و از افغانستان و پاکستان گرفته تا ژاپن و سوئد، خرید و فروش مواد مخدر کسب و کاری فوق‌العاده پر سود است. تا زمانی که سود و منطق سرمایه بر اقتصاد جهانی حکمفرما است وضع به همین منوال خواهد بود. قضیه در ظاهر به تقاضای معتادان و عرضه فروشندگان خلاصه می‌شود ولی در پشت پرده دولت‌ها و نهادهای نظامی و سرمایه‌های عظیم و شبکه‌های تاجران و قاچاقچیان بزرگ قرار دارند. اگر می خواهید جامعه را از شر مواد مخدر رها کنید باید اعتیاد به سود و سرمایه‌داری و روابط اجتماعی و فرهنگ و ارزش‌ها و باورهایش را از بین ببرید. بیایید به عمق مشکل بیاندیشیم، کارکردهای نظام را بهتر بفهمیم و با هم برای خلاصی از این دوالپا و برقراری سوسیالیسم تلاش کنیم.

به نقل از نشریه «آتش» شماره ۴۱  ـ  فروردین  ۱۳۹۴

www.n-atash.blogspot.com       email: atash1917@gmail.com