پاکستان، قتلگاه زنان

سولماز سعیدی

زنان در پاکستان بخصوص در مناطق قبائلی حتی از ساده ترین حق خود خبر ندارند و نه حقی به آنها داده میشود. بیش از ‪ ۵۲‬درصد از کل جمعیت ‪ ۱۶۲‬میلیون و ‪۴۰۰‬هزار نفری پاکستان را زنان تشکیل می‌دهند.

. سنت هاى عقب مانده و پوسیده اسلامى که با حمایت دولتی همراه است، عملا پاکستان را به قتلگاه وسیع زنان تبدیل کرده است. هزاران زن پاکستانى سالانه گرفتار انواع خشونت هاى فیزیکى میباشند.  خشونتهاى گسترده به زنان گاه حتى در خبرها نیز نمیاید.

عده زیادی از مردان هنوز در هزاران سال پیش سیر میکنند و دشمنی دیرینه با زنان در تاریخ این نوع جوامع داستانی حقیقی و دردناک است

بارها با به دنیا آمدن دختری مادران را آزارو اذیت می کنند و مانع از شیر دادن به نوزاد میشوند و گشنگی باعث میشود که نوزاد بمیرد… این جنایت با زنده به گور کردند نوزادان  دختردر سالیان دور  هیچ فرقی ندارند.

از دوران نوزادی دشمنی با دختران شروع میشود تا زمانی که زن میشوند

متاسفانه به خاطر جامعه ای که زنان  در آن بزرگ میشوند حتی ستم بر خود را روال زندگی میدانند و خبری از حقوق خود ندارند و شاید گهگاهی در خلوت با خود بگویند: که زن چقدر بدبخت است.

اما این صدا نباید بلند شود و اگر صدای اعتراض به گوش حتی پدر,شوهر,برادر و … برسد  . 

آن را زنی سرکش و خراب نامیده و آیندهای بهتر از  سیره نصرت بی بی و یا دختران وزنانی که در برابر حق خود ایستادند و جز مرگ را به آنها روا ندانستند میشود

«سیره نصرت بی‌بی» یک دختر ١٧ ساله پاکستانی بود. سیره  از ٩ سالگى مجبور شده بود که با مردى ۴۵ ساله ازدواج کند.او براى نجات و رهایی خود از این ازدواج اجبارى تلاش و فعالیت میکرد. به دادگاههای متعددى مراجعه کرده بود. زیرا او نمیخواست مانند دختران مجبور دیگر در برابر این ظلم سر خم کند و یا بنا به اعتراصی خود را به آتش بکشد اما هنگام خروج از دادگاه شهر ساهی وال در استان پنجاب در محاصره گروهی مرد درآمد که به وسیله والدین او اجیر شده بودند. مزدوران در مقابل چشم ماموران پلیس سیره را به گلوله بستند.

سیره نه اولین و نه آخرین قربانى قتل هاى ناموسى در پاکستان بود این داستان آنچنان با سرعت و خشونت  ادامه دارد

همانطور که  ماجراى زنده به گور کردن ۵ زن به خاطر حق انتخاب همسر، به یکی از خبرهای داغ و بحث برانگیز در پاکستان تبدیل شد. مبارزه در برابر آزادی زنان در پاکستان تا این حد پیش رفته.

این قتل ناشی از ناموس پرستی در روستایی دور به نام "بابک کوت" که ٣٠٠ کیلومتر با مرکز استان (کویته) فاصله دارد رخ داد. قربانیان این قتل ٣ دختر در سنین ١۶ تا ١٨ سال بودند. دو دختر نوجوان محصل که در کلاس‌ها ١٠ تا ١٢ درس می‌خواندند.  دو زن دیگرکه یکی عمه فوزیه نام داشت  و دیگری مادر یکی از دختران نیز قربانی این جنایت شوم شدند. همه این زنان  در خانه ای  واقع در همین روستا جمع شده بودند برای رفتن به دادگاه مدنی واقع در شهر اوستا محمد  تا سه دختر بتوانند با مردانی که دوست دارند، ازدواج کنند و این تصمیم آنها بعد از روزهایی سخت و رودر رویی با خانواده برای این موضوع و مخالفت خانواده بوده است.

وقتی خبر نقشه آن‌ها به گوش دیگران رسید، عبدل ستار عمرانی – برادر کوچک صدیق عمرانی، از استانداران و یکی ازرهبران برجسته حزب مردم پاکستان (حزب حاکم)، – همراه با شش نفر به آن جا رفتند و آن‌ها را با زور اسلحه سوار جیپی با پلاک اتومبیل‌های دولتی بلوچستان کردند و به  منطقه دوردست "نوآبادی" در حوالی "بابک کوت" بردند

بعد از رسیدن به آنجا، عمرانی و دیگر همدستانش سه دختر بیگناه را که تنها به دنبال زندگی آزاد و انتخاب همسر دلخواه خود بودند، را به زور از داخل ماشین بیرو کشیده و مورد آزارو خشونت فیزیکى قرار دادند. بعد از این شکنجه های حیوانی به آنها شلیک کرده و اجساد غرق خون ونیمه جان آنها خاک کردند. آنها هنوز زنده بودند. نفس میکشیدند و ناله میکردند و شاید  به این می اندیشیدند که آیا واقعا گناه کرده بودند که خواهان انتخاب همسر دلخواه و زندگی آزاد بودند  که روی آنها را با سنگ و خاک پوشاندند و چشمان پر از امید به زندگی را برای همیشه با سنگ و خاک ظلم پوشاندند. دوزن مسن وقتی برخورد وحشیانه این جانوران  با دختران را دیدند، در عین حال شاهد بودند که این دختران هنوز زنده اند، براى نجات این دخترها تلاش کردند. اما عمران و همراهانش  با سقاوت و بیرحمى بی نظیرى آن دو را نیز به داخل گودال هل دادند و آنها را نیز زنده زنده زر آوارى از خاک کرده و نفس و زندگى آنها را نیز گرفتند.

عبدل ستار عمرانی، برادر وزیر در قتل سه نفر دیگر از جمله زن جوانی در ژانویه ۲۰۰۶ دست داشته است. آن مورد هم مثل این بار به یک معلم مدرسه به نام محمد اسلام مربوط می‌شده که با زنی که دوست داشته است به دادگاه می‌رفته تا ازدواج کنند. قاتلان آن‌ها را در "مانجوشوری" از مناطق "تومبو" در نصیرآباد متوقف کردند و هر سه نفر را با اسلحه کشتند. راننده تاکسی، جلال آیدی، هم یکی از این سه نفر بوده است. پلیس تا هنگام مداخله آقای افتخار چودری، رئیس معزول قوه قضاییه و معاون سخنگوی سنا، پنج ماه نتوانسته بود، پرونده قتل را باز کند. اما فقط یک نفر بازداشت شد و عبدل ستار عمرانی آزاد ماند.

اسرار اله ظاهری نمایند مردم بلوچستان در پارلمان پاکستان گفت این کار کاملا ً درست و به جا بوده و در میان مردم ما رسم است که دختران با همان کسانی که والدین شان به آن ها پیشنهاد می کند ازدواج کنند نه این که آن ها مخالفت کرد
ه و همسر آینده شان را خودشان انتخاب کنند این نوع مجازات ها درس عبرتی می شود برای دیگر زنان قبیله ما که با رسم و سنن قبیله ای خود مخالفت نورزند.

پشت این خشونت ها و قتل هاى ناموسى مذهب و مردسالارى خوابیده است.  بیشتر این خشونت ها و قتل ها به دلیل آنچه که صیانت از شرافت خانواده شان مى نامند, صورت گرفته است. رفتارهایى چون داشتن روابط نامشروع, صحبت کردن با مردان و یا قرار ملاقات با آنها, قربانى تجاوز شدن, و حتى ضعف در مهارت آشپزى,و نازا بودن و یا دختر زا بودن از دید بسیارى از مردان پاکستانى, زنان را مستحق مرگ مى کند. مذهبى که حکم میدهد قتل زن خاطى, حیثیت خانواده را حفظ مى کنند.

در مورد خشونت و قتل زنان در پاکستان آمار واقعی وجود ندارد. بسیارى از زنان قربانى به دلیل ترس از خشونتهای بیشتر یا بى آبرویی خانواده و غیره فجایع و اتفاقات و بلاهایی که بسرشان میاید را گزارش نمیکنند. شکایت نمیکنند. با این حال آمارهای رسمى  دولتى از قتل زنان تکان دهنده است

بنا بر امارى که وزارت کشور پاکستان منتشر کرده است در چهار سال اخیر ۲۷۷۴ زن و ۱۳۲۷ مرد قربانى ”قتلهاى ناموسى“ شدند. دفتر کمیسیون حقوق بشر در پاکستان اعلام کرد، شمار قتل هاى ناموسى این کشور نسبت به سال گذشته، ٢۵ درصد رشد کرده است.

آمار تجاوز خانگی در پاکستان از این نیز بیشتر است. طی سال گذشته ۵۷۲ مورد تجاوز در محیط خانوادگی گزارش شده که صرفاً به قصد تنبیه صورت گرفته‌اند.

قتل تنها خشونتی نیست که گریبان زنان در پاکستان را گرفته است. پاکستان به عنوان مراکز اصلی قاچاق زنان و دختران در دنیا و خاورمیانه معرفی شده است. بسیاری از دختران در پاکستان توسط باندهای قاچاق با انواع حیله ها ربوده یا خریده میشوند و به خارج از پاکستان برای کار تن فروشى صادر میگردند.

میلیونها زن در پاکستان با مشکلاتی جدی از قبیل ازدواج‌های اجباری، قتل‌های ناموسی، گروکشی زنان و دختران در قتل‌های خانوادگی، خودکشی دختران و افزایش طلاق روبرویند.

سنت های پوسیده اسلامى زیر وحشت طالبانى ها از یکسو و ارگان ها و نهادهای دولتی از سوى دیگر همچنان در پاکستان قربانی میگیرد. اسلام یکی از مهمترین عامل خشونت نسبت به زنان است. هنوز در پاکستان جریان رادیکال و لائیکی که در دفاع از حقوق زنان این سنت ها و ارکان مذهبی و دولتی را زیر ضرب نقد و انتقاد ببرد وجود ندارد. در نبود چنین جریان و افقى خشونت به زنان در پاکستان متاسفانه  همواره افزایش میابد.