اسید پاشی، تروریسم حکومتی در ایران

این روز ها شنیدن خبر جنایت ها ی وحشیانه زنجیره ای در اصفهان، آن چنان سنگین است که هر شنونده ای را به غم و نفرت فرو می برد.

در حالیکه جامعه شاهد جنایات وارده بر زنان و کودکان بی دفاع می باشد، در حالیکه این جنایت ها، جزیی جدایی ناپذیر از ابزار قدرت حاکمیت هستند، در حالیکه جنایت، با مرام، اعتقادها، مقدسات و سیاست های رژیم حاکم عجین بوده است، و در حالیکه امام جمعه رژیم و و مسئولان انتظامی و امنیتی حاکمیت، همه در این جنایات دست دارند، در حالیکه این جنایت ها ابعاد تازه ای به خود گرفته است، اما متاسفانه از اعتراضی سراسری و کوبنده خبری نیست. وهمچنان لحظه به لحظه و روز به روزبراین جنایتها افزوده می شود ودرکمال ناباوری می بینیم که جسم و جان کودکان و زنان چگونه به بازی گرفته می شود وجنایتکاران حکومت اسلامی برای حفظ قدرت، از هیچ عمل وحشیانه ای سرباز نمی زنند.
جنایات تازه ای که دراین روزها، زنان ایران با جان خویش در برابر آن، گرفتار آمده اند، شرم بشریت است. اینک با اندوه و خشم، شاهد اسید پاشیدن برروی سروصورت و قلب زنان وکودکان، در برخی از شهرهای ایران هستیم. این جنایت علیه بشریت است، خطری جدی و وحشتناکی است که حتی دیدن تصویرهای آن و یا به کابوس دیدن آن، زجر آور و رعب انگیز است.
اکنون، زنان و دختران درایران به طور گروهی، برنامه ریزی شده و زنجیره ای با بحران داعشی روبروشده اند که درتاریخ جنایت و جنایت گران، کم سابقه است. زنان و دختران، نه تنها در اصفهان بلکه در سراسر ایران اسلامی، در دلهره و هراس هول انگیزی به سر می برند، به کوچه و کار و آموزشگاه و دانشگاه و خیابان، اگر هم با هراس و دلهره پا بگذارند، مرگ سوختن و ذوب شدن در اسید در برابر خود می بینند. آمران اسید پاش، با فتوای آیت الله در دست، امربه معروف و نهی از منکر و حکم نهی از منکر گرفته اند. حکم ممنوعیت و سوخته شدن در اسید اسلامی سوزانیدن لبخند و زندگی.

درطی ۳۴ سال حکومت مستبدان وسران قتل وخون درایران که نتوانسته اند برمردم غلبه کنند و به اهداف شوم خود که همانا برقراری حکومت اسلامی مورد نظرشان و همانا الگوی داعش است برسند، و ناامید از تبلیغات و ترویج های پوسیده و تهوع آور آخوندهای خون آشام وجنایتکار، راهی جز دست زدن به خشونتی این چنین، علیه زنان نیافته اند. حاکمین اسلامی سرمایه در ایران، به خیال خامشان می پندارند که ازاین راه می توانند افکار پلید خود را برمردم غالب کنند؛ غافل ازاینکه، ستمکشان و مردم آگاه و هوشیار، هیچگاه بر این بااین جنایت کاران از همان ابتدای سال ۱۳۵۷ نه تنها همراه نشدند، بلکه از همان آغاز، آنانی که به خواری تن ناسپار بودند، در بسیاری از مناطق از کردستان و ترکمن صحرا گرفته تا خوزستان و بلوچستان و آذربایجان و شمال و جنوب و کارخانه ها و دانشگاه ها، طبقه کارگر و زنان در این ۳۴ ساله همواره با این رژیم در جنگ و ستیز بوده اند. زندان ها و خاوران ها در سراسر ایران، نشانه این نبرد بین ما و حکومت اسلامی است.
اکنون، زهی خیال باطل که حکومتگران، بتوانند با تهدید و ایجاد فضای رعب و وحشت درمیان مردم به خصوص زنان وکودکان به اهداف پلید و شوم برسند .
جنایتکارن حکومت اسلامی باید بدانند که مردمان آگاه وآگاهانه با این فاجعه مقابله می نمایند. مردمان آزادیخواه و با اتحاد وهمبستگی می توانند، عاملان این جنایات که همانا مزدوران کثیف و رذل جمهوری اسلامی هستند را برسر جایشان بنشانند وبه آنان اثبات کنند زنان و مردان آزاده و طبقه کارگر با این خشونتها وتهدیدها تسلیم نمی شوند. ستم ناپذیران، ثابت خواهند کرد که جای این جنایتکاران حاکم و عمال آنها در زباله دانی تاریخ است. جای اوباشان اسید پاش و فرماندهان و آیت الله هایشان، در بین مردم و زنان مبارز وازادیخواه ایران نیست. جامعه، با ایستادگی ومقاومت، با این بحران آفرینی رژیم می جنگند و بی شک در این مبارزه پیروز خواهد شد.

ما زنان کارگر و مبارزه، همراه مردان، وهمه آزادیخواهان ایران، به پشتوانه طبقه کارگر انقلابی، دست به دست هم ومتحد درمقابل جنایات حاکمان جنگ وخون، باید بایستیم و در همبستگی باهم، در برابر خشونت علیه زنان وکودکان جامعه ایستادگی خواهیم کرد. نبایستی گذاشت که آنانی که به اینگونه جنایت های طبقاتی و سیاسی دست می زنند، به اهداف پلیدشان برسند. نبایستی این جنایتکاران را آسوده گذاشت. تنها با اعتراضی سراسری می توان در برابر این یورش سراسری داعشیان حاکم ایستاد. به اعتراض بر خیزیم، اصفهان تنها نیست، همانگونه که کوبانی قهرمان تنها نیست. هجوم به زنان در اصفهان می تواند هجوم به همه زنان و دختران باشد.
باید همصدا با هم، لرزه براندام حکومت وعاملان جنایات اخیربیندازیم و برای دستیافتن به آزادی و برابری، همچنان با عزمی راسخ واستوار بایستیم واجازه ندهیم که بیش از این، شاهد جنایت و بقای فاسدان و قاتلان حاکم بر جامعه باشیم.
در اینجا به عنوان یک زن، زنی برابری خواه و از طبقه کارگر و سوسیالست، به اینگونه، حاکمیت اسلامی سرمایه در ایران، جنایات وارده و این این فاجعه آفرینی حکومت را محکوم می کنم و از تمامی زنان و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب انتظار دارم که با عزمی راسخ واستوار در مقابل این جنایات وجنایتکاران بایستند وتا رسیدن به خواسته ها و آرمان های انسانی که همانا برقراری امنیت و آسایش و برابری و ارزش های انسانی است، ازپای ننشینند و هم صدا با هم فریاد سرنگونی انقلابی این حاکمیت ارتجاعی و برقراری رهایی و برابری سر دهیم.

به امید رسیدن روزی که دیگرهیچ ستم طبقاتی و استثمار و اسارتی در میان نباشد و سرود رهایی و سرود رسیدن به سوسیالیسم سر دهیم.

پریسا کلاه قوچی
۲۴ اکتبر ۲۰۱۴