جمهوری بد نامی

« جمهوری بد نامی »‎

نتایج نظرسنجی موسسه‌های گلوب‌اسکن و پیپا برای شبکه جهانی بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که مردم در بیست و چهار کشور جهان، منفی‌ترین نظر را در مورد ایران و مثبت‌ترین را در مورد آلمان دارند . سرویس جهانی بی‌بی‌سی می‌گوید این نظرسنجی بین سال‌های دو هزار و سیزده و دو هزار و چهارده از بیست و چهار هزار و پانصد و چهل و دو نفر انجام شده و هدف از آن لحاظ میزان تاثیرگذاری، به شانزده کشور جهان با امتیاز مثبت یا منفی بوده است در میان این شانزده کشور ایران با شصت درصد رای منفی، نخستین کشور از نظر داشتن تاثیر منفی بر افکار عمومی معرفی شده است .. موسسات یاد شده در سال گذشته میلادی نیز نظرسنجی تقریبا مشابهی را در بیست و پنج کشور جهان انجام داده بودند که آلمان در آن در صدر محبوب‌ترین‌ها و ایران (پنجاه و نه درصد نظر منفی) در قعر جدول بود

در نظرسنجی این موسسات در سال‌های دو هزار و یازده و دو هزار و دوازده نیز ایران در قعر جدول (پنجاه و پنج درصد نظر منفی) قرار داشت .به گفته سرویس جهانی بی‌بی‌سی، پرسش مهمی که این نظرسنجی بر می‌انگیزد این است که افکار عمومی شهروندان تا چه حد می‌تواند از انبوه خبرهای رسانه‌های ملی آنها تاثیر بگیرد

سالهاست که از ایران در خبرهای منفی دنیا به عنوان سرزمینی تبه کار یاد میشود. نام ایران و رژیم حاکم بر آن از دست داشتن در بمب گذاری در آرژانتین ٬ سقوط هواپیمای لاکربی ٬ قتل های میکونوس ٬ حمایت از جنایات بشار اسد تا دخالت نابجا در کشورهای همسایه و حتی حمایت از روسیه به واسطه دخالت در کریمه و دهها خبر نا امید کننده از این دست در افکار عمومی دنیا ایران را به عنوان سرمنشاء این گرفتاری ها مطرح ساخته ست . این پروسه به درازای عمر جمهوری اسلامی ادامه داشته و رژیم با سیاست های غیرانسانی خود مبلغ و خواهان این گونه عرض اندام در جهان است . لیکن بازی در رل منفی در تحولات بین المللی به شدت به شیوه زندگی ٬ اعتبار و احترام مردم ایران در بین کشورهای جهان صدمه زده است. ملایان حاکم بازتاب منفی این گونه حضور در عرصه بین الملل را اقتدار و عزت ملی نام نهاده اند.
در طول حیات شرم آور رژیم کسانی سعی نموده اند با نمایشات اصلاح طلبانه خود چهره کریه نظام را اندکی بزک نمایند دستگاههای رژیم اما همچون « دستگاه تبلیغات » با گسترش تنفر و تبلیغ آن و ایجاد هراس بیشتر و با تصویر نمودن اعترافات تحمیلی فعالان سیاسی ٬ « دستگاه قضا » با سنگسار ٬ قطع عضو ٬ شلاق ٬ اعدام های گسترده ٬ مخفی و در ملاء عام و زندان های سنگین برای فعالین سیاسی و عقیدتی ٬ « سپاه قدس » با دخالت در منطقه و بحران آفرینی در دیگر کشورها به شرایطی دامن زده اند که تا حتی نمایشات اصلاح طلبی باندهای رقیب نیز ناکام بماند. جمهوری اسلامی اما در بسیاری از این موارد به این بدنامی بالیده است.

نیاز حکومت به بحران آفرینی در دنیا٬ حیات آزاد و آبرومند شهروندان در داخل و خارج از ایران را با مشکلاتی بی شمار مواجه ساخته است. صرف هزینه های فراوان برای گسترش دخالت در کشورهای منطقه و پیگیری برنامه های تسلیحاتی و هسته یی و هزاران ماجراجویی بی ارزش از این دست ٬ علاوه بر بی اعتباری و بدنامی و تحریم و انزوای گسترده برای مردم ایران٬ جامعه را گرفتار رنج و فقر و سرگشتگی بی سابقه نیز نموده است.
جمهوری اسلامی در فرصت سی و پنج ساله خود نه تنها برنامه یی برای رفاه عمومی و آزادی های اجتماعی شهروندان نداشته بلکه با دست بردن در جیب ملت و با چپاول سرمایه های ملی در کنار سرکوب آزادی خواهان و معترضین به این چپاولگری ٬ ماجراجویی شوم خود را به بیرون از مرزهای کشور نیز برده و به نام مردم ایران جنایات خود را به بیرون از مرزهای کشور نیز گسترش داده است.
رژیم به عوض تضمین آزادی های اجتماعی و فراهم نمودن امنیت شهروندان ٬ به عوض ایجاد اشتغال و توسعه زیربناها٬ احیاء و گسترش صنایع با تکنولوژی روز ٬ ساخت و توسعه جاده ها ٬ مدارس باکیفیت ٬ تجهیز و توسعه کمی و کیفی آموزش عالی ٬ خدمات درمانی شایسته ٬ ارائه خدمات آموزشی به روز و آماده نمودن زمینه های بسیاری از این دست و توزیع و تقسیم این امکانات در سراسر کشور ٬ شرایط تاسف باری را امروزه روز در کشور و در منطقه به وجود آورده که حاصلی جزء اندوه و شرمساری برای مردم ایران به همراه نداشته است و بالعکس با سرکوب بیشتر آزادی خواهان و توزیع افزونتر فقر و با میدان دادن به رانتخواران ودلالان وفادار به رژیم و دشمنان مردم و با دخالت و شراکت در سرکوب های منطقه یی و ایجاد هراس در داخل و خارج از کشور بر آن است تا حیات نکبت بار خود را دم به دم تمدید نماید.

در آن سو نیز سیاست های ماجراجویانه و غیر انسانی رژیم نه تنها سبب در به دری و خروج چندین میلیون ایرانی از سرزمین مادری خود شده بلکه سیاست تنش زای خارجی و خانمان سوز رژیم و حمایت از شبکه های تروریستی دنیا و ارسال تروریست به سرزمین های دیگر همین تبعید شده ها و آوارگان را در زیر ذره بین ظن و گمان قرار می دهد.

سی و پنج سال فرصت مناسبی ست تا سرزمینی از فرش به عرش درآید تا رژیم سیاسی حاکم با استفاده از سرمایه های انسانی و طبیعی موجود ٬ از ایران سرزمینی بسازد آزاد ٬ آباد و متمدن. اما چنین نشد و فرصت های تاریخی یکی پس از دیگری قربانی توهمات و جنون قدرت حاکمان گردید ٬ تاراج ٬ سرکوب ٬ فریب و دروغ روش حکومت گردید و افسردگی ٬ فقر ٬ بی فردایی و بدنامی سهم ملت.اما همه چیز نیز به همین جا ختم نگردیده ٬ زیاده خواهی رژیم تا به آن جا گسترده گردیده که با بهره گیری از سرمایه های ملی و دست اندازی در خواست و اراده مردم منطقه و با پشتیبانی از حاکمان جنایت پیشه و مشارکت در سرکوب گری آنان بنا را بر آن گذاشته تا سایه شوم خود را در منطقه نیز گسترده نماید . که این به نوبه خود به شیوه زندگی ٬ اعتبار و احترام ملت ایران در دنیا لطمه بیشتری خواهد زد.

محمود رضا کاظمی فر