زن و سوسیالیسم!

گفتگوی نشریه آزادی زن با علی جوادی

پروین کابلی : علی جوادی در ایران فقر بیداد میکند. قیمت مواد غذائی در همین چند ماه گذشته چند برابر شده است. این اوضاع  چه تاثیری در زندگی روزمره مردم و بویژه در خانواده ها دارد؟

علی جوادی : چندی پیش یکی از مسئولین حکومت اسلامی (معاون اقتصادی برنامه ریزی دولت احمدی نژاد) جمعیت زیر خط فقر را ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر اعلام کرد. اما در نزد خودشان به سرعت برخی اعلام کردند که این آمار مربوط به "خط فقر خشن" است و نه "خط فقر"؟! خودشان میگویند که جمعیت زیر "خط فقر" بیشتر از ۵۰ در صد است. یعنی بیش از ۳۵ میلیون نفر مردمان در یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه نمیتوانند حتی از زندگی ای برخوردار باشند که با "خط فقر" تعریف شده توسط اوباش اسلامی حاکم، تامین شود. واقعا شرم آور است! 

اما ۳۵ میلیون، ۵۰%، تنها چند رقم هستند. آمارند! و "آمار" درد و رنج و مصائب انسانها را منعکس نمیکند. این آمار آنقدر تجریدی و آبستره هستند که هیچ بیانی از درد شکم کودکان گرسنه، از درد والدینی که باید شاهد بیماری و عدم امکان درمان فرزندان خود باشند، بدست نمیدهند. هیچ آماری عمق فاجعه ای را  که گریبان دهها میلیون انسان را گرفته است را بیان نمیکند. یک بررسی ساده رابطه مستقیم و یک به یک فقر و گرانی را با تمام مصائب اجتماعی نشان میدهد. میتوان دید که با گسترش فقر و چه تعداد دختران دیگری که برای گذران زندگی و امکان تامین هزینه دانشگاهی ناچار به تن فروشی شدند. میشود محاسبه کرد که چه تعداد کودکانی روی دست پدران و مادرانشان درد کشیدند و شاهد عجز والدین در تامین امکانات درمانی برای خود بودند! میتوان بسادگی مشاهده کرد که چه تعداد انسانها از خوشی و شادی محروم شدند. چه تعداد افسرده و دچار دیپرسیون شدند. و چه تعداد روز را بدون هیچ عشق و امیدی به شب رساندند. این تنها گوشه ای از جنایتی است که فقر و نظام سرمایه داری و حکومت اسلام هر روز بر مردم اعمال میکند. 

پروبن کابلی : شما تصویری ارائه میدهید که واقعیت است. اما سوال این است که  این بحران بطور واقعی فقط مختص به ایران نیست، یک بحران جهانی است. با این وصف چه میتوان کرد؟ فرض کنید که مخالفین این نظرات شما و یا مسئولین جمهوری اسلامی، با این استدلال به میدان بیایند؟ پاسخ شما چیست؟ 

علی جوادی : من اگر با چنین استدلالی از جانب مسئولین جمهوری اسلامی مواجه شوم، نه چندان محترمانه خواهم گفت: گورتان را گم کنید! دور نیست روزی که تمام سران رژیم اسلامی را به جرم جنایت علیه مردم در ایران پای میز محاکمه قرار دهیم. و در ادامه به تمامی کسانیکه کارکرد نظام سرمایه داری حاکم و جایگاه رژیم اسلامی را نمی شناسد، نکات زیر را مطرح خواهم کرد.

۱-فقر و فلاکت امروزی محصول نظام سرمایه داری حاکم بر است. یک رویداد ناگهانی نیست. محصول کارکرد نظامی است که جان و حرمت انسان دارای کمترین ارزش است. تردیدی نیست که سرمایه داری نظامی جهانی است. اما مساله این است که این نظام در حال حاضر با قدرت نظام اسلامی در مقابل تعرض جامعه ای که میخواهد آزاد و برابر و مرفه باشد، پا بر پا نگهداشته شده است. مهم این است که نظام اسلامی حامی و حافظ چنین سیستم ضد انسانی است. دولت چنین طبقه ای است. برای بقا و حفظ آن و نکبت اسلام بیش از صد هزار نفر را کشته است. اعدام کرده است. شلاق زده است. به بالای دار برده است. گرانی اقلام غذایی یک واقعیت جهانی است. اما مسبب فقرو فلاکت گسترده جامعه در ابعاد کنونی گرانی کنونی نیست. ببنید، دستمزد کارگر را که دست نامریی بازار جهانی تعیین نکرده است. جلوی تشکل طبقه کارگر را افزایش اقلام غذایی در سطح جهان نگرفته است. اعتراض کارگران و جوانان و زنان را که بالا رفتن قیمت برنج و گندم و ذرت سرکوب نکرده است.

۲-بعلاوه مساله حیاتی تر این است که چرا اصولا قیمت اقلام مورد نیاز زندگی مردم باید توسط بازار و مکانیسم بازار تعیین شوند؟ چرا؟ چه کسی گفته است؟ چرا یک اقلیت اندکی سرمایه دار باید این محصولات تولیدی را که حاصل تلاش و تعاون بشری است در تصاحب خود داشته باشند؟ چرا خود تولید کنندگان نباید صاحبان و اداره کنندگان محصولات تولید شده باشند؟ چرا تمامی تولید کنندگان نباید به میزان نیازشان از این محصولات بهره مند شوند؟ آیا کمبود مساله است؟ آیا قدرت تکنولوژیک و تولیدی بشر مساله است؟ خیر، مساله مناسبات اقتصادی حاکم بر جوامع بشری است. مساله نظام سرمایه داری و دولتهای حافظ آن است. مساله در ایران دولت اسلامی و نظام سرمایه داری است. 

اما بحث چه میتوان کرد در قبال افزایش اقلام زندگی مردم را باید در دو سطح پاسخ داد. به طور فوری چه میتوان کرد؟ بطور پایه ای چه میتوان کرد؟ بنظر من باید دولت را وادار کرد که این اقلام را با سوبسید کامل در اختیار مردم قرار دهد. چرا بار بالا رفتن هزینه این اقلام در بازار جهانی را کارگر و مردم زحمتکش باید متحمل شوند؟ چرا طبقه حاکم متحمل نشود؟ چرا دولت متحمل نشود؟ از طرف دیگر راه حل پایه ای ما خلاصی از مکانیسم بازار و "دست نامریی" لعنتی بازار آزاد است. راه حل پایه ای ما سوسیالیسم است. سوسیالیسم پاسخ نیازهای مردم، پاسخ معضلات مردم، پاسخ تمامی مصائبی است که بشریت امروز با آن مواجه است. پاسخ ما سازماندهی انقلاب کارگری است. پاسخ ما استقرار فوری یک جمهوری سوسیالیستی است. 

پروین کابلی: مبارزات کارگری به نظر میرسد که مبارزه ای برای مردان کارگر است. موقعیت زنان کارگر هنوز به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته است. در رشته هائی که زنان اکثریت را دارند از ابتدائی ترین حقوقی خبر نیس