آنقدر کوچک

گفتی

آنقدر کوچکم

که زیر پای تو له خواهم شد.

کوچکترین کوچکها

کوچکتر از یک مورچه

آن  زمان که همچو شیشه شکسته بودی

آنقدر کوچک

که در میان اشکهایت غرق می شدم .

آنقدر کوچک

که خنده تمخسر آمیزت

زلزله بود و مرا تا عمق زمین فرو برد

البته

کوچک خواهم مانده

کوچکتر از یک مورچه

و برای مخفی شدن

زیر چتر گیاهان اسیرخاک

آنقدر کوچک که

دربرابر آفتاب سوزن مرا پناهی است

آنقدر کوچک

در وداع آخرین با بزرگان 

خود را به باد خواهم سپرد

تا در سفر با دیگر کوچکها

برای جگونه زیستن

به هر کران از این خطه گذر کنم .

شمه صلواتی     http://shamisalwati.wordpress.com/