نه به تحقیر و آزار و اذیت زنان در آواز های فولکلوریک!

نه به تحقیر و آزار و اذیت زنان در آواز های فولکلوریک!
سالها پیش با یک دوست فارس زبان به جشن عروسی کردی رفتیم. دوستم از من خواست که یکی از آوازهایی را که از بلند گو پخش میشد برایش ترجمه کنم. من تا آن موقع هیچوقت به  متن آواز های کردی توجه نکرده بودم. برای من آواز های کردی همیشه با خاطرات خوش دوران کودکی آمیخته بود. سیزده بدر بود که آواز های شاد از ضبط صوت هایی که مردم همراه خود می آوردند پخش می شد، عصرهای بعد از مدرسه بود که با بچه های محله  در حال بازی بودیم و آواز های محلی را از پنجره ها می شنیدیم، روز های شاد عروسی ها بود که ما در میان شادی و سرور مردم مشغول شیطنت های خودمان بودیم و کسی هم حواس اش به ما نبود.
درخواست دوستم باعث شد که با دقت به آواز گوش دهم. ولی متن آواز آنقدر زننده بود که به دوستم گفتم که بهتره ترجمه نکنم. او هم با تعجب دلیل این کار را پرسید و همچنان به اصرار های خود ادامه داد. عاقبت مجبور به ترجمه شدم. معنی قسمتی از
متن آواز این بود که من می خواهم تو را ببوسم و اگر هم خودت نخواهی به زور این کار را انجام می دهم. و یا در قسمتی دیگر در مورد دختر بچه ای ۱۴ ساله بود که پستان های اش به لیمو و انار و… تشبیه شده بود و باید دست کاری می شد و غیره. شاید اینکه من به این شکل این موضوع را می نویسم زننده باشد و حتی اعتراض های را هم بر انگیزد. سوال این است که چرا این اعتراضات نباید در مورد این باشد که در آوازها و اشعار فولکلوریک، در آنجا که زن مورد تحقیر و بی حرمتی قرار می گیرد هیچ اعتراضی شکل نمی گیرد؟!
اشعار و آوازهایی که پایه در آداب و رسوم عقب مانده و مردسالار دارند. شاید در نظر عده ای این نوشته ی من برخوردی خشک به مسئله ای پیش و پا افتاده باشد، ولی به نظر من از آنجایی که آوازها نفوذ زیادی در زندگی مردم دارند، این مسئله بسیار  جدی و پر اهمیت است. آیا دختر نوجوانی که اینگونه آواز ها را می شنود،  خود را با تهدید خطر مواجه نمی بیند؟!. متاسفانه این موضوع جز تابو ها می باشد، اما به دلیل همین آواز های زننده، همین افکار عقب مانده و هزاران مشکل اجتماعی دیگر، دختران نوجوان به خاطر اینکه پستان های شان زیاد توجه جلب نکند خمیده راه می روند و این مسئله بعدها تاثیرات زیادی بر سلامتی آنها دارد. و یا تعدادی از دخترها سینه هایشان را می بندند تا صاف به نظر برسد و زیاد جلب توجه نکند تا به این شکل از نگاههای آزار دهنده در امان باشند.
مدتی قبل یک کانال کردی را نگاه می کردم. برنامه در مورد مسابقه ی آواز خوانی بود. پسر هفت، هشت ساله ای در برنامه شرکت کرده بود و اتفاقا صدای خیلی خوبی هم داشت. متن آواز در مورد این بود که او ۹ زن می گیرد، یکی از زنها لباسهای اش را بشورد، یکی از آنها برایش غذا درست کند و ….مردم برای پسرک دست می زدند و می خندیدند. وقتی آواز پسر تمام شد مجری برنامه به او گفت که امیدوار است که این فقط آواز باشد و وقتی که پسر بزرگ شد ۹ زن نگیرد. پسرک با افتخار گفت که او می خواهد دقیقا همین کار را بکند. منظورم از آوردن این مثال قدرت و نفوذ سنت های عقب مانده در لابلای آوازها از همان سنین کودکی می باشد.
البته منظور من این نیست که تمام اشعار و آواز های کردی از چنین محتوایی برخورداند. نوک حمله ی من به آوازهایی است با
محتوای آزار و اذیت جنسی و تحقیر زنان.
مسئله ی نگرش کالایی به زنان در آنجا که از جسم زن نام برده می شود و مردان همیشه فاعل هستند و سخن فقط از آنها و احساسات آنهاست، زنان تحقیر می شوند و حتی در رابطه ی عاشقانه مقصر هستند، در آوازها و اشعار فارسی و ترکی ( زبان های که من بر آنها تسلط دارم) نیز وجود دارد که این هم قابل قبول نیست. اما آنچه آواز های کردی را از این آوازها تفکیک می کند مسئله ی خشونت و تحقیر جنسی است که من اسمش را تجاوز می گذارم.
در چند سال اخیر به یمن فعالیت های سازمان ها و نهاد های دفاع از حقوق انسانها و تشکل های ضد راسیستی اقدامات فراوانی در سطح دنیا در راستای احترام به حقوق زنان، کودکان و نژادها صورت گرفته است. یکی از این اقدامات برداشتن کلمه ی نگرو* (سیاه پوست) می باشد که تحقیر آمیز می باشد. دولت ها موظف شده اند تمام کتاب ها را با محتوای این کلمه جمع کنند و در صورت چاپ مجدد کتاب ها، از این کلمه استفاده نشود.
مثال دیگری که موفقیت آمیز بوده، مسئله ی اعتراض به تحقیر لباس زنانه در مریوان بود که جنبش اجتماعی عظیمی را هم در ایران و هم در خارج کشور به راه انداخت.
آنچه ما می توانیم انجام دهیم در چند سطح می باشد. اول اینکه از طریق اطلاع رسانی به نهادهای دفاع از حقوق زنان و تشکل های دیگر، تمام آواز های تحقیر آمیزی که از طریق  یوتیوب در دسترس گذاشته شده را گزارش دهیم که از این صفحه برداشته شود.
در مورد زیان های این نوع اشعار و آوازها بحث و گفتگو کنیم و حتی در این رابطه جلسات آگاه گرانه تشکیل دهیم.
در جشن ها وقتی که این نوع آوازها را می شنویم از صاحب مجلس بخواهیم که آواز را عوض کنند و…
ناهید وفائی