ترکیه به کجا میرود؟درسهایی از خیزش اخیر ترکیه

خیزش اخیری که در ترکیه در پارک گزی در میدان تقسیم در شهر استانبول ترکیه اتفاق افتاد یک مبارزه طبقاتی است . کوته فکری خواهد بود اگر این اتفاق را فقط یک خیزش توده ای موقت و چند روزه ببینیم. و اینکه این اعتراض فقط و فقط بخاطر تصمیم دولت رجب طیب اردوغان برای تخریب پارک گزی و ایجاد یک مسجد و یک مرکز خرید بود.
سوال این است که این خیزش که به بهانه تخریب یک پارک اتفاق افتاد – آنهم با این وسعت – بعد از چند روز تعطیل شده و مردم دوباره به خانه هایشان برمی گردند و فردا همه چیز بر روی روال عادی خودش برمی گردد؟
اینکه این خیزش در این زمان کوتاه در ابعاد میلیونی در بیش از ۶۰ شهر دامنه پیدا کرد ، چیز غیر مترقبه ای نبود. حتی فقط اعتراض به وحشگیری پلیس برای بکارگیری خشونت بی حد و حصرش نیز نبود.
اینکه جنبشهای گوناگون و احزاب مختلف چه میخواهند( یعنی از نظر برنامه چه میخواهند) و چه میخواهند اتفاق بافتد ، امری است مجزا . صورت مسئله برای کل شرکت کنندگان و سازمان دهی هر روزه و فی البداهه در زمان و مکان مشخص بعضا خارج از اراده احزاب است.
جامعه ترکیه بشدت سیاسی است و احزاب مختلفی در آنجا فعالیت می کنند. اما هیچ کدام از آنها به دلایل گوناگون نتوانسته اند اکثریت پارلمان را بدست آورند تا حکومت را از دست دولت فعلی در بیاورند.
( جمهوریت خلق پارتیسی) که CHP بزرگترین حزب اپوزسیون که مخالف دولت فعلی است ، حزب
خود را کمالیست میدانند. اما خودشان یک حزت کاملا بورژوایی هستند. هر چند خودشان را سکولار میدانند ،اما باید ترکیه را نه با سال ۱۹۲۳ بلکه باید با شرایط امروز و دست بالا داشتن اسلام سیاسی در منطقه سنجید.

چرا دولت اردوعان سقوط نکرد؟
واقعیت این است که اگر این خیزش ادامه پیدا کند و پیگیرتر سر خواسته هایش بایستد هنوز احتمال دارد که اتفاقی جدی در جامعه ترکیه رخ دهد. اما این کار ساده نیست . احزاب دخالتگر باید خواسته های مشخص داشته و به نیازهای جامعه جواب دهند. چون هیچ کدام از آنها به تنهایی قدرت ندارند پس باید با همدیگر متحد شوند . آنهم بدلیل اختلاف جنبشی که با هم دارند تا به امروز به هیچ توافقی نرسیده اند.
نیروهای چپ ،رایکال،سوسیالیست و کمونیست یا نیرویی قابل شمارش نیستند و یا جنبشهای دیگری هستند مثل مائویستها ، چپهای خلقی، چریکیزم و کمونیستهای اردوگاهی که به اسم کمونیست فعالیت می کنند ، اما از نظر من ربطی به کمونیسم کارگری ندارند.
ایا اتحادیه دیسک با داشتن ۳۳۰۰۰۰ عضو میخواهد دستی در قدرت داشته باشد یا فقط به مبارزات صنفی اکتفا میکند؟
این نوع چپها شاید انسانهای خیلی خوبی هم در میانشان باشند اما بدلیل نداشتن خطی کمونیستی کارگری و فاقد برنامه ای کمونیستی ، نداشتن تشکیلاتی منسجم با سبک کار مدرن . و از طرفی سرکوب خونین پلیسی طوری که اکثر نویسندگان و روشنفکران در زندان بسر میبرند. مهمتر از همه این فاکتورها اشتیاق نداشتن و حتی در دستور کار نبودن تصرف قدرت سیاسی و بسیج طبقه کارگر و جنبشهای دیگر مثل جنبش زنان و دانشجویان برای نیل به این منظور است. موانع بزرگ دیگری هم در سر راه چپ در ترکیه و حتی ایران این است که اولا باید از چپ و کمونیسم کارگری طوری دفاع کرد که تفاوتهایش را با همه سوسیالیسهای ما قبل ثابت کند و دوم باید اینقدر قوی باشد که در معادلات جهانی از نظر اقتصادی مقاومت کند در صورتی که بخواهند آن را بزنند.

بررسی اوضاع ترکیه و کشورهای دیگر منطقه از جمله سوریه ، ایران و مصر را باید بعد از فروپاشی شوروی و دست بالا پیداکردن نظم نوین قرار داد. خلق اسلام سیاسی و تقویت آن از طرف بلوک بورژوازی در جریان جنگ سرد و بعد از فروپاشی پا به میان گذاشتن مکتب فرانکفورت
، پیشنهاد دکترینهای مارگارت تاچر و رونالد ریگان و آغاز به باز پس گیری رفاهیات دوره جنگ سری باید بررسی کرد.
در دنیای تک قطبی که شاید هیچ وقت وجود نداشت ، امروز اسلام سیاسی در منطقه سهم میخواهد. تا این لحظه بورژوازی جهانی دست از اسلام سیاسی نشسته ، چرا که راه دیگری هم ندارد. تا میتواند دارد با شاخه های مختلف اسلام از بنیادگرایش گرفته تا طالبان، طرفدار خودش یعنی نوع اردوغان گرفته دارد معامله میکند . آوانس و باج میدهد و دارد روز به روز در منطقه تقویتشان میکند. سوریه را ملاحظه کنید که چگونه جانوران اسلامی را در واقع بر علیه چپ و مردم مسلح میکند. من فکر نمی کنم بر علیه بشار اسد باشد ٰ از ترس نیروی کمونیستی است که متاسفانه آنهم هم ضعیف است و هم آمادگی تصرف قدرت سیاسی و برقراری سوسیالیسم را ندارد.

اما در ترکیه ، دولت اردوغان فعلا بهترین آلترناتیو برای بورژوازی است. مهمترین فاکتور این است که ترکیه یکی از پایگاههای آمریکا در منطقه و متحد آمریکاست. نقش ایران در منطقه ، آتش افروزی و مسئله هسته ای ، دفاعش از حزب الله لبنان و پشتیبانی از بشار اسد و غیره همه از امتیازهای منفی ایران هستند. ترکیه تا امروز اسلامی تلطیف شده باقی مانده است.
اما سوال این است که یا باید متحد بورژوازی و آمریکا بماند یا باید راه جمهوری اسلامی را طی کند.
ترکیه فعلا دولت رفاه است و بخش عظیمی از بورژوازی را با خود دارد. ارودغان چگونه به این موقعیت رسیده است. ترکیه از لحاظ صنایع مادر و منابع و ذخایر کشور ثروتمندی محسوب نمیشود. با استفاده از صنعت نساجی ، زغال سنگ و توریسم چگونه میتواند در عرض مدت کوتاهی تمام قرضهایش را به آی . ام . اف پرداخت کند. یکی از اقدامات دولت اردوغان خصوصی سازی صنایع و معادن و فروش آنها به شرکتهای خارجی است . چرا بعد از این اعتراضات فورا بازار بورس ترکیه تا ۱۰/۵درصد سقوط کرد؟
جا دارد اینجا به فراوردهای معدنی طلا و مس در شرق ترکیه در کردستان اشاره کنم. به دلیل نا امنی منطقه هنوز دولت یا شرکتهای خارجی فرصت پیدا نکرده اند که وارد مرحله کاوش و استخراج شوند. چه بسا آغاز گفتگو بین دولت و پ . پ. کا به این منظور باشد.

دولت قصد دارد که راههای مواصلاتی را نیز بفروش رساند.اوضاع اقتصادی دارد روز بروز بیشتر بر گرده طبقه کارگر سنگینی میکند.
کمکهای هنگفت قطر و عربستان در ازای نگهداری از آورگان سوریه ای بهانه ای است برای ترکیه برای بازپرداخت بدهی هایش به آی.ام .اف.
نباید از نظر دور داشت که در سال ۲۰۰۹ بیش از ۱۸/۵ میلیارد دلار از ثروت ایران که بوسیله سران حکومت از ایران خارج شد ترکیه آن را ضبط کرد.و هموز مشخص که چه بروز این شمشهای طلا و اوراق بهادار آمد.

همچنانکه فوقا اشاره کردم آیا حزب عدالت و توسعه میخواهد هنوز در چهارچوب قوانین بورژوازی بازی کند یا میخواهد بیشتر رادیکالیزه شده و به اجرای قوانین شریعه روی آورد. ممنوع کردن لاک ناخن برای مهمانداران هواپیما و مجبور شدن به پس گرفتن این لایحه . ممنوع کردن بوسه در ملا عام . محدود کردن ساعات فروش مشروبات الکلی. اقداماتی بودند که در هفته های اخیر اعلام شده بود. این اعتراضات در این مقیاس وسیع نمی تواند فقط مربوط به پارک گزی باشد.
این اعتراضات آتش زیر خاکستر بود که به این بهانه سر برآورد.

بخش پایانی را دوست دارم با یک برخورد یا استنتاج به پایان ببرم و دلیلش هم این است که این خیزش مردم ترکیه که بغل گوشمان دارد اتفاق می افتد درسی باشد برای ما کمونیستها که اگر فردا هم اتفاقی در ایران پیش آمد،چگونه با آن برخورد کنیم و دچار شوک عصبی نشویم.
یک برخورد غیر کمونیسی و آنارکوسندیکالیستی هست که اینگونه به این خیزش برخورد میکند.
این خیزش توده ای وسیع به هیچ وجه یک انقلاب نیست. از نظر من هم اینگونه است. حتی اگر انقلاب هم باشد ، چون طبقه کارگر در آن شرکت وسیع ندارد و رهبری آن انقلاب در دستش نیست . این یک حرکت بورژوایی است. اگر هم دولت اردوغان ساقط شود چپ که سر کار نمی آید. کمالیستها سرکار میآیند که آنها از دولت اردوغان بدتر خواهند بود.
تازه دولت اردوغان قرضهایش را باز پرداخت کرده یا کار ایجاد کرده و غیره.
یا برخوردی اینچنینی در سوریه میکنند، ” من مخالف بشار اسدم ، اما چون آمریکا از گروههای مذهبی کثیف اسلامی دفاع و به آنها اسلحه میدهد ،اگر سر کار بیایند بدتر از بشار اسد خواهند بود. ” پس نقش کمونیستی حزب یا دخالت کارکران کجا رفت؟
حال که طبقه کارگر بپانخواسته و به میدان نیامده است ما هم نباید کاری بکنیم . این موضع را میتوان در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی هم دید. بعد از احمدی نژاد چه رفسنجانی چه جلیلی سر کار بیاید. دست طبقه کارگر به جایی بند نمیشود . پس ما هم کنار گود بنشینیم.
حال موضع لنینی در رابطه با جنگ امپریالیستی اول جهانی و این که این امر و پایان این جنگ امپریالیستی به موضوعی تبدیل میشود و سر میز لنین کشیده شده و لنین میگوید که پایان جنگ وظیفه ما کمونیستهاست و من این جنگ را پایان می دهم. لنین نگفت که این جنگ امپریالیستی است و به ما کمونیستها مربوط نیست و هیچ نقعی برای طبقه کارگر ندارد. اتفاقا میدانست که اگر از طرف طبقه کارگر جنگ ضد بشری را خاتمه دهد به نفع کارگران است.

خاتمه: تا کمونیسم کارگری اشتهای تصرف قدرت سیاسی را نداسته باشد. تشکیلات مدرن و امروزی که با قد و قواره سیاستهای کمونیستیش خوانایی داشته باشد. جنبشهای زنان ،داتشجویان و غیره را به رهبری حزب کمونیست کارگری با سیاست و خط کارگری متشکل نکند. انحاد چپها را با اتوریته خود ایجاد نکند. جمهوری اسلامی در ایران و حزب عدالت و توسعه در ترکیه حکومت خواهند کرد.
خوشایند نیست ، اما وقتی پدیده ای هنوز به آن بلوغ خود نرسیده چکار باید کرد.
چپ در ترکیه باید دست بالا پیدا کند.
به امید پیروزی در ایران و ترکیه

http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_political_parties_in_Turkey#Kurdish_Separatist

http://www.brecorder.com/business-a-economy/189/1194224/

http://www.bbc.co.uk/news/business-22750491

http://www.bloomberg.com/news/2013-05-13/erdogan-s-imf-triumph-masks-surge-in-private-debt-turkey-credit.html