نگاهی کوتاه‌ به‌ کتاب پنج سال با عبدالله‌ مهتدی» بخش شش

کتاب «پنچ سال با عبدالله‌ مهتدی»

پرسش کنند سوال می کند: بعث به‌ دلیل همکاری با اتحادیه‌ میهنی کردستان، کومله‌ را کیما باران می کند، چرا دو بار پیشمرگان شما به‌ سلاح کیمیای بعث بومباران می شوند  یکی درمنطقه‌ “هه‌لبجه‌” ودیگری در “بوتی ” ولی یک بار اعلام کردید بعث این جنایت را کرد؟   

عبدالله‌ مهتدی “اولا اعلام کردیم بعث بوده‌، اینجور نیست میدانم تو به‌ تاریخ کومله‌ آشنا هستید و ازتشکیلات پیشمرگایتی ما با خبرهستید‌! اولا اعلام کردیم، دوما فدات شوم،آخر ما قربانی یورش حمله‌ کیمیای قرار گرفتیم، زیاد هم فریاد زدیم که‌ کیمیا باران شدیم، ازنظر امکاناتی ، بسیار درمضیقه‌ بودیم. ازاین هم بیشتر قدرت نداشتیم باید کاری می کردیم که‌ ازاین بیشتر به‌ آتش کیمیای نسوزیم، بخاطرهمین صدامان درنیآمد، ما میدانستیم سیاست دشمن چه‌ است و چرا کیمیا باران می کند، بخاطرآن ما به‌ پیشمرگان اتحادیه‌ مهینی کردستان کمک می کردیم زخمیهای آنان را دربیمارستان خودمان علاج می کردیم،  دولت عراق ، سازمان جاسوسی امنیت عراق (مخابرات) ازاین همکاری خبربودند”(۱۷۷)

درکتاب شما و سید ابراهیم روی این مسله‌ تاکید شده‌ کومله ‌به‌ جنبش کردستان عراق ‌کمک کرده‌ این هم دلیل خاص خود دارد . ولی هیچ اشاره‌ به‌ این نمی شود‌ که‌ بعدازسرکارآمدن رژیم جنایتکاراسلامی نیروی پشتیبان ازطرف اتحادیه‌ مهینی کردستان عراق وکومله‌ رنجدران کردستان عراق به‌ کردستان ایران سرازیرشدند. درست است ما در راه‌ کمک رسانی به‌ جنبش کردستان عراق رفیق سعید معنیی (خانه‌) را ازدست دادیم ولی در عوض تیپ گرمیان به‌ فرماندهی کاک پشتیوان درمنطقه‌ موکریان پا به‌ پای، پیشمرگان کومله‌ علیه‌ جمهوری اسلامی جنگیدند . کاک دارا پیشمرگ اتحادیه‌ مهینی درمنطقه‌ مهاباد جانباخت و  ۱۴روز جنازه‌اش در راه‌ بود تا به‌ خانواده‌اش درکردستان عراق تحویل داده‌ شد. کاک فرج  در درگیری جاده‌ بانه‌ – سقز سال ۶۱جانباخت  واین همکاری دو طرفه بود . چرا شما در کتابیتان این همه‌ روی همکاری یک طرفه‌ صحبت می کنید؟ در حال  حاضراحزاب کرد ایرانی از دولت اقلیم کردستان کمک مالی می گیرند، وانمود کنند این کمکها درعوض کمکهای است که‌  درقبل کومله‌ به‌ اتحادیه‌ میهنی کردستان عراق کرد.

۷۲پیشمرگ کومله‌ درهه‌لبجه‌ جانباختند

پرسش کنند سوال می کند:پس چرا عقب نشینی نه‌ کردید، قبل ازاینکه‌ فاجعه‌ رو بدهد؟

عبدالله‌ مهتدی:”این داستان سردور و دراز دارد، میشد عقب نشینی کنند فرماند‌هان و رهبری وقت ما چه‌ میدانم فکر کردند این راه‌ بهتر باشد بله‌ به‌ فکر عقب نشینی بودند، دیگر چه‌ میدانم دراشتبا ه‌ افتادند!” (۱۸۱)

کاک عبدالله‌ با مهارت دیپلماتیک جواب سوال را می دهد و خود را از رهبری وقت کومله‌ جدا می کند، نکند روزی دربرابر این سوال قرار گیرد، چه‌ ضرورتی داشت گردان شوان در بیاره‌ و در نوک حمله‌ دو دولت ایران و عراق مقر داشته‌ باشد. فاجعه‌ “هه‌لبجه”‌ سال (۱۹۸۸)میلادی روی داده‌ حال سال(۲۰۱۳) است! این همه‌ سال رهبری کومله‌ و حزب کمونیست ایران وقت نکردند کمیسیون حقیقت یاب درست کنند جواب روشن به‌ این فاجعه‌ داده‌ باشند، با کلمات چه‌ میدانم، چه‌ فکر میکنم جواب میدهند. در مرحله‌ اول رهبری حزب کمونیست ایران جوابگواست، چونکه‌ کومله‌ تشکیلات منطقه‌ای حزب کمونیست ایران بود ، دوم کمیته‌ مرکزی وقت کومله‌ باید جواب دهد نه‌ این چهار نفر که‌ شما اسم بردید.

دیدارهئیت ایرانی با کومله‌ سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران و حزب دمکرات کردستان ایران .

پرسش کنند سوال می کند: صحبتی هست که‌ گویا مام جلال چندین بار کوشده‌ تا مذاکره‌ بین کومله‌ و دمکرات  بطورجداگانه‌ و یا با هم ، با هئیت جمهوری اسلامی درشهرک قلاچوالان انجام گیرد اما شما چند باراین خبررا تکذیب کردید؟

عبدالله‌ مهتدی: “حکومت ایران دوره‌ احمدی نژاد این دوره‌ تازه‌اش را نمی گویم،بله‌ سالهای پیش زیاد کوشش کردند کسانی پیدا کنند و سفارش کنند یک بارمام جلال را پیش دمکرات فرستادند و پیش ما هم تنها یک بارفکرمیکنم! اگر فراموش نکرده‌ باشم درفوریه‌ و یا مارس(۲۰۰۳) بود، زیاد سفارش می کردند، ما تنها این یک بار با هئیت دولت نشستیم، بله‌ من مصاحبه‌ مفصل کردم در رابطه‌ با این مسله‌ خیلی ریز صحبت کردم و کسانی دیگر و رفقا ی خودمان بحث این نشست را کردند ما هم مخفی نکردیم”(۱۹۵)

 کومله‌ هیچ وقت مذاکرات را با رژیم نفی نکرده‌ ولی همیشه‌ شروط خود را برای مذاکرات داشت. یکی از شرطهای کومله‌ مذاکره‌علنی و ازرسانه‌های رسمی دولتی اعلام شود . دوم توازن قوا درچه‌ وضعی است ؟ آیا رژیم درحال عقب نشینی است؟ یا رژیم ازموضع قدرت می آید با اوپوزیسیون کرد مذاکره‌ کند. اینجا فرق مذاکره‌ شما با مذاکره‌ زنده‌ یاد رفیق فواد مصطفی سلطانی با رژیم دراین است! ایشان رژیم را مجبور کرد  تا هئیتی ازتهران به‌ مریوان بفرستد. وقتی که‌  آیت الله‌ لاهوتی و چمران به‌ مریوان رسیدند. مردم مریوان می دانستند کاک فواد نماینده‌ آنان درحال مذاکره‌ با هئیت دولت است انتظار می کشیدند و لحظه‌ شماری می کردند تا ازجلسه‌ بیرون بیآید نتیجه‌ مذاکره‌ را برایشان تشریح کند. ولی مذاکره‌ شما مخفی  دور از چشم مردم کردستان از این هم بدتر اسم و رتبه‌ هئیت دولت برای شما معلوم نبود. ولی برای هئیت دولت معلوم بود که‌ در راسی هئیت کومله‌ عبدالله‌ مهتدی حضور دارد .  سال ۱۳۵۹کومله‌ سازمانی قدرتمند بود، رفقا دکترداریوش نویدی، حمزه‌ چابک ، احمد خاکی، کمال ولیانی، در تهران توسط پاسداران جهل وسرمایه‌ دستگیرشدند.  رژیم درمقابل سازمان قدرتمند کومله‌ زانو زد مجبور به‌ مبادله‌ شد. ولی بعدها همین رژیم همین سیستم و همین افراد که‌ خود را در موضع قدرت دیدند و متوجه‌ شدند رهبری وقت کومله‌ توانمندی گذاشته‌ را ندارند سال ۱۳۶۱برای بار دوم رفقای ما در تهران دستگیرشدند  رهبری کومله‌ از موضع قدرت اعلامیه‌ می دهد به‌ دولت  پشنهاد مبادله‌ میکنند و کومله‌ حاضراست چندصد اسیرجنگی خود را آزاد کند تا رفقای دربند مان آزاد شوند. ولی جمهوری اسلامی به‌ این مبادله‌ حاضر نشد.

پرسش کنندە سوال می کند:نشست با کی بود و چە نتیجه‌ی داشت؟

 عبدالله‌ مهتدی: نه‌ نتیجه‌ هیچ بود”(۱۹۶)

 کاک عبدالله‌ اینجا هم طفره‌ می رود  وجواب روشن نمیدهد با کی نشست داشته‌ اید ؟ به‌ جای ایشان میگویم با فرماندهان‌ قرارگاه‌ رمضان بوده‌ است.

پرسش کنند سوال دوم می کند: چرا؟ “

عبدالله‌ مهتدی: آخر ایران نمی خواهد چیزی بدهد دروغ میگوید”

کاک عبدالله ،‌ جمهوری اسلامی چه‌ وقت راست گفته است‌؟ پس چرا قبول کردید گفتگو کنید؟ حق دادنی نیست بلکه‌ گرفتنی است.

پرسش کنند سوال می کند: پس چرا با جمهوری اسلامی مذاکره‌ می کنید؟

عبدالله‌ مهتدی: چند دلیل دارد، یکی اینست که‌ آنها بعدازکوشش زیاد فکرمی کردند حرفی برای گفتن دارند”!

‌ مذاکرات با رژیم مستقیما با سرنوشت خلق کرد گره‌ خورد ه‌ است . شما درکدام رفراندوم وکالت گرفتید که‌ با رژیم وارد مذاکره‌ شوید، آنهم مذاکره‌ی مخفی که‌ ازنظرکومله‌ مردود به‌ شمار آمد است.

عبدالله‌ مهتدی” ما نمی خواستیم طوری نشان دهیم ‌ طرف کرد نمی خواهد وارد گفتگو شود، یک باردیگرنشان دادیم کرد ازراه‌ آشتی آماده‌ حل مسله‌ کردستان است، ولی حکومت ایران آماده‌ نیست”

مگرملت کرد جنگ را شروع کرد تا آماده‌ باشد ازراه‌ آشتی مسله‌ را حل کند؟ اینجا به‌ صحبتها ی بنی صدر فرمانده‌ کل قوا حقانیت می دهید  که‌ گفت  نیروهای مسلح حق ندارند پوتین هایشان را  از پا در آورند تا ضدانقلاب را نابود می کنند. سال (۱۳۵۸) کاک فواد دریک سخنرانی میگوید رژیم جمهوری اسلامی به‌ کردستان حمله‌ می کند کومله‌ باید هرچه‌ درتوان دارد بکار گیرد تا جلو این جنگ نا خواسته‌ و تحمیلی بر  مردم کردستان را بگیرد حتی اگربرای یک روز هم باشد..جمهوری اسلامی از روز اول سرکار آمدنش کمر به‌ نابودی ملت کرد بسته است‌،  و این همه‌ سال توهم  به‌ رژیم اسلامی  داشتید، تا فرصت به‌ گیر اوردید توهم خود را علنی کردید . به‌ محض اینکه‌ جمهوری اسلامی چراغ سبزآنهم به‌ دورغ به‌ شما نشان داد حتی بدون اطلاع هوادران خودت قبول می کنید.

پرسش کنند سوال می کند: پیوند کومله‌ و چریکهای فدایان خلق ایران که‌ درحال حاضر به‌ چندین شاخه‌ تقسیم شده‌اند ازچه‌ قرار است؟

عبدالله‌ مهتدی: پیوند چریکهای فدائی خلق  با کومله‌ همه‌ جانبه‌ بود  وتاریخ پرپیچ خمی است. اگربه‌ راستی همه‌ را تعرف کنم سرت را به‌ درد می آورم.آنها چندین شاخه‌ شدند و انشعاب زیاد کردند. ما با تشکیلات فدائیان اکثریت دوستی و پیوند داریم.حال دعواهای کهنه‌ را کنار گذاشته‌ایم. و انتقاد شدید ازآنها  کردیم آنها سیاستشان را عوض کرده‌اند بعدازشکست تشکیلاتشان به‌ طرف آزادی خواهی آمدند بهترازهروقت به‌ مسئله‌ ملی و کرد دلسوزی خودشان را نشان دادند . به‌این دلیل همکاری نزدیک با هم داریم”(۲۱۰)

اکثریت عوض نشده‌ بلکه‌ این کاک عبدالله‌ مهتدی است که تغیر فکر داده‌ و از چپ بودن کومله‌ فاصله‌ گرفته‌. پیوندتان مبارک نان تان درروغن  اکثریتی که‌ درمیان جنبش چپ ایران منفور همدوش پاسداران درجنگ ارتجاعی ایران و عراق شرکت کرده‌ . شعار سپاه‌ پاسدران به‌اسلحه‌ سنگین مسلح کنید. جنبش انقلابی کردستان را به‌ پالیزبان نسبت میدادند‌ دولت را تشویق می کردند به‌ جنگ کردستان  بیایند می گفتند مزدوران پالیزبان درمرز ترکیه‌ جمع شده‌اند می خواهند به‌ میهن عزیزمان حمله‌ کنند. حال ورق برگشته‌ عبدالله‌ مهتدی کادرقدیمی کومله‌، رهبرحال حزب کومله‌ به‌ دفاع ازجریانی اکثریت برخاسته‌،و برایشان ادعای حیثیت می کند. جالب اینست کاک عبدالله‌ ازانشعاب زیاد سازمان چریکهای فدائی خلق صحبت می کند مثل آنکه‌ خودش خمیرمایه‌ اتحاد درکومله‌ و چپ ایران بوده‌ است! شما میتوانید ازنفوذ حزب کومله‌ برای اکثریت ادعای حیثیت دربارگاه‌ خلق کرد  کنید.ولی بدان اکثریت درمیان مردم ایران آبرو باخته‌ و نفوذ ندارد تا برای تکه ‌تکه‌ بودن کومله‌ ادعای حیثیت کند.

کنگره‌ سه‌ کومله‌ (۱۹۸۲) سردشت

پرسش کنندە سوال می کند: طرح خودمحتاری دراین کنگره‌ مورد قبول قرار گرفت؟

عبدالله‌ مهتدی: طرح درکنگره‌ سه‌  تایید شد،قبل هم گفتم جنبش کردستان شروع شدە ‌بود خمینی دستور حمله‌ به‌ کردستان صادر کرده‌ بود. و مقاومت پیشمرگان گسترش یافت بود ، درمقابل به‌ رژیم وقت طرح خودمختاری داده‌ شد، به‌ هیئت دولت گفتیم خودمختاری، نگاه‌ کردیم فدرالیزم کسی ازش حرفی به‌ میان نمی آورد، ما دنبال رو  طرح مردم شدیم خودمختاری را قبول کردیم”(۲۱۴)

کاک عبدالله‌ مهتدی میخواهد بگوئید ازپیدایش کومله‌ بحث فدرالیزم مطرح بود ه‌اینهم تحریف ازتاریخ کومله‌ است. شما حال هرجوری فکرمی کنید حق طبیعی خودت است. ولی حق ندارید تاریخ کومله‌ را با فکرو گرایش تازه‌ خود توضیع دهید.

پرسش کنندە سوال می کند: چه‌کسانی به‌ عضویت کمیته‌ مرکزی انتخاب شدند؟

عبدالله‌ مهتدی: می دانم من،شعیب زکریائی،عمرایلخانی زاده‌،ابراهیم علیزاده‌،جواد مشکی،سعید یزدیان اهل کرمانشاه‌ بود،ساعد وطندوست،محمد شافعی،محسن رحیمی،حسین مرادبیگی،مشهوربه‌ حمه‌ سور،ایرج فرزاد،دکترجعفر شفیعی،تعداد کمیته‌ مرکزی را اضافه‌ کردیم،دفترسیاسی را به‌ وجود آوردیم.

 کاک عبدالله‌ اینجا هم بسیارماهرانه‌ اسم رفقای کمیته‌ مرکزی را پشت سرهم ردیف می کند تا موضعی را برساند. گویا حسن رحمان پناه‌ عضو کمیته‌ مرکزی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومله‌) درجلسه‌ حزبی گفته‌ کرمانشاه‌ جزو کردستان نیست. میخواهید بگویید چگونه‌ کرمانشاه‌ جزو کردستان نیست،ببین  عضو کمیته‌ مرکزی کومله‌ اهل کرمانشاه است‌. واگرنه‌ چه‌ ضرورتی داشت دکترسعید یزدیان را با هویت شهری معرفی کنید. حتما شناسنامه‌ ایشان را در اختیار نداشته‌اید  و اگرداشته‌ بودی شماره‌ را می نویشتید. جواد مشکی ترک  واهل ارومیه‌ است چرا هویت  ایشان را با شهرش معرفی نکردید شما‌ معذرت خواهی به‌ دکترسعید یزدیان و رفقا که‌ همراه‌ش توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند بدهکارهستی. دررابط با مقاله‌ زوزه‌توابین و خروش انقلاب، کاری کردید اسامی این رفقا تا حال درلیست جانباختگان کومله‌ قرار نگیرد.

اجازه‌ ندادند درکنگره‌ برای حزب کمونیست رای گیری کنیم.

پرسش کنندە سوال می کند: درکنگره‌ سه‌ درباره‌اش صحبت نشد؟

عبدالله‌ مهتدی”بله‌ صحبت درباره‌اش شد ولی درکنگره‌ تشکیلش بررسی نشد و مورد پسند نماینده‌گان کنگره‌ قرار نگرفت بلکه‌ دربین کنگره‌ سه‌ و کنگره‌ چهاراین بار انجام گرفت، ولی مورد پسند کنگره‌ چهار قرار نگرفت دلیلش معلوم بود، من خودم رایم این بود باید درباره‌ی حزب کمونیست ایران بیشتر صحبت کرد نظرم این بود که‌ دریک کنگره‌ قانونی، حزب رای اعتماد بگیرد ولی خیلی ازرفقا رای شان این بود که‌ لازم نیست  ، چونکه‌ازروی نظری برایش کارشده‌ بلکه‌ کادرهاهستند که‌ حزب را تشکیل می دهند”(۲۱۸)

کاک عبدالله‌ شما قبل و بعدازتشکیل حزب رو به‌ بیرون ازکمیته‌ مرکزی هیچ صحبت نکردید .همیشه‌ در تایید حزب کمونیست ایران صحبت کردید و گفتی دیراست باید حزب را تشکیل دهیم و حال چرامی خواهید دیگران را مقصر معرفی کنید ما ازکجا بدانیم مخالفت کردید.

  1. پنج سال با عبدالله‌ مهتدی.ص،۱۷۸
  2. همان منبع.ص،۱۸۱
  3. همان منبع.ص،۱۹۵
  4. همان منبع.ص،۱۹۶
  5. همان منبع.ص،۲۱۰
  6. همان منبع.ص،۲۱۴
  7. همان منبع.ص،۲۱۸

۲۶/۲/۲۰۱۳