ورود جنگ جناحها به فاز خونین

چند رویداد تازه در جنگ باندهای حکومت نشان میدهد که این جنگ دیگر به طور جدی به مرحله تعیین تکلیف رسیده است و یک طرف باید طرف مقابل را بطور کامل از میدان بدر کند. جالب است که دو طرف مدام پرونده دزدیهای کلان و نجومی یکدگر را رو میکنند. یکی از رویدادهایی که نقطه عطفی را در تشدید جنگ باندها بازتاب میداد، در روند استیضاح شیخ الاسلامی وزیر کار حکومت بود که احمدی نژاد برای انتقام از مجلسی ها، نوار مکالمات فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی را علنا پخش کرد که برادر رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه در تلاش جلب ساخت و پاختهای اقتصادی کلان بود. و اعلام کرد که حملات به مرتضوی بخاطر اینست که گویا او به تقاضای برادر لاریجانی برای بالا کشیدن پولهای کلان میدان نداده است. این یک اتهام تند شخصی و کم سابقه به برادران لاریجانی و کلا جناح او در مجلس بود. حملات متقابل لاریجانی ها به احمدی نژاد نیز کاملا شدید و شخصی بود. و بدنبال آن مجلس به شیخ الاسلامی وزیر کار احمدی نژاد که یکی از مهمترین وزرای دولت تلقی میشد با اکثریت بالایی رای عدم اعتماد داد و اورا کنار زد. پس از آن جنگ به خیابان کشید و دستجات طرفدار احمدی نژاد به سخنرانی علی لاریجانی، حمله کردند و او را مجبور به فرار کردند. دخالت خامنه ای و تحکم به هردو طرف، نمایندگان باند خودش را به توبه و لابه کشاند اما طرف مقابل کوتاه نیامد و احمدی نژاد در عین حال که به خامنه ای اعلام ارادت کرد، اما بدون اشاره به کشاکشها نشان داد که این اعلام وفاداری نیز تنها برای خالی نبودن عریضه بوده است.
اما تازه ترین و مهمترین رویداد که به دنبال وقایع قم و مجلس داغ شده است، اعلام احکام محکومیت متهمان اختلاس ٣ هزار میلیاردی است. بنابه گفته اژه ای دادستان کل جمهوری اسلامی در اولین دور محاکمه ٣٩ متهم این پرونده، به ۴ نفر از این متهمان حکم اعدام داده شده، ٢ نفر حبس ابد گرفته اند و سایر متهمان حبسهای ٢۵ ساله، ٢٠ ساله، ١٠ سال و رده های پایین تر به مجازاتهای نقدی محکوم شده اند. روزنامه های جمهوری اسلامی اعلام کرده اند که این پرونده بیش از ٢٠٠ متهم دارد که اکثر آنها از رده های بالای حکومت هستند.
ساده انگاری است که کسی فکر کند این احکام اعدام از نوع سایر احکام اعدام قوه قضائیه است. این ها در واقع جزئی از تاکتیک جنگی است. این اعدامها و احکام سنگین شروع تعرض خونین باندهای حکومت علیه یکدیگر است. اسامی اعدامی ها و آنها که به زندان ابد و ٢۵ سال و ٢٠ سال و غیره محکوم شده اند هنوز اعلام نشده است. اما با توجه به اینکه حکم بررسی این پرونده توسط محمد جواد لاریجانی رئیس قوه قضائیه به اژه ای داده شده است و به اژه ای تاکید کرده که در این مورد به کسی رحم نکنید، و با توجه به اینکه وزرای اقتصاد و راه و ترابری و معاونین آنها و همچنین مقامات بانک ملی و بانک سپه و بانک های متعددی در ماجرای دزدی ٣٠٠٠ میلیاردی متهم هستند، روشن است که محکومین به اعدام قاعدتا باید از باند احمدی نژاد باشند. شاید یکی دو نفر از باند مقابل هم به میان متهمین بر زده شده باشند تا اتهام جناحی بودن به قوه قضائیه خنثی شود و بعد هم آنها را از در پشتی به قصرهایشان در کشورهای دیگر گسیل میکنند.
تلاش باند خامنه ای اینست که فضا تا برگزاری انتخابات حتی المقدور آرام باشد. اما در این زمینه بهیچ وجه موفق نبوده است. روند اوضاع به گونه ای پیش میرود که امکان همزیستی باند احمدی نژاد و مجلسی ها و باند خامنه ای برای چند ماه آینده غیر ممکن شده است. نه ولی فقیه و نه هیچ معجزه ای نمیتواند آنها را تا انتخابات کنار هم نگه دارد. آنها فی الحال رابطه شان خونی تر از آنست که کسی بتواند به یکی از طرفین افسار بزند. مخصوصا که خود شخص خامنه ای و اعضای بیت اش پرونده دزدی های کلان دارند و اتوریته ای در برابر طرف مقابل ندارند.
همین روزها روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود که بعد از پرونده اختلاس ٣٠٠٠ میلیادی نوبت پرونده اختلاس بیمه میرسد که معاون احمدی نژاد رحیمی نقش اصلی را در آن داشته است. و طرف مقابل اعلام کرده است که باهنر در راس دزدی بیمه بوده است. این رشته یعنی دزدیهای و اختلاس های کلان سر بسیار درازی دارد که برای مردم این جامعه حتی هضم اخبار آن ساده نیست.
اینکه جنگ انتخاباتی این باندها به چه سرنوشتی دچار شود دقیقا معلوم نیست. مساله برای حکومت اکنون اینست که دیگر فقط نمایش انتخاباتی و تقلبها و کشاکشها نیست که اوضاع بالای حکومت را بهم میریزد. کار بجایی رسیده است که هرروز میتواند طوفان جنگ حکومتی ها سربلند کند و جامعه را به دخالتگری بطلبد. همین احکام اعدام متهمین اختلاسها بی شک تعرض خونین طرف مقابل را بدنبال خواهد داشت. از سر گذراندن انتخابات اکنون تمام مساله نیست بلکه هرروز و هر تاریخی میتواند برای جمهوری اسلامی خطر مرگ داشته باشد. زیرا مردمی میلیونی مترصد فرصتی هستند تا خودرا از شر حکومت مفتخوران و جانیان اسلامی خلاص کنند، و بهم ریختگی اوضاع اقتصادی و انزوای حکومت و جنگ خونین جناحها دارد این فرصت را هرروز نزدیک تر میکند. بطور واقعی هم تنها انقلاب مردم برای به زیر کشیدن کل این مافیای سرمایه داری اسلامی است که میتواند جامعه را از شر چپاولگران و از جهنم فقر و فلاکت و جنایت خلاص کند. در این زمینه بیشتر سخن خواهیم گفت.
٢٢ فوریه ٢٠١٣*