جشن سرنگونى نزدیک است!

تصور ایران بدون جمهورى اسلامى همچون رایحه اى خوش تن آدمى را نوازش داده و شادى و شعف  وصف ناپذیرى در وجود هر انسان شریف، آزادى خواه و با وجدانى را جارى میسازد. امروز دیگر بر همگان روشن گردیده که جنبش سرنگونى اینبار به خیابان آمده تا تکلیف خود را با یکى از منفورترین و جنایتکارترین حکومتهاى تاریخ بشر یعنى جمهورى اسلامى و یک سر اصلى دو قطب تروریسم بین المللى یعنى قطب تروریسم اسلامى یکسره نمایند. 

حدود سى و اندى سال پیش٬ بختک و اختاپوس جمهورى اسلامى، برآمده از اعماق سیاه و تاریک تاریخ، به کمک دولتهاى غربى به سردمدارى آمریکا و همینطور خیل روشنفکران ملى مذهبى با خرج  میلیاردها دلار، موفق شد با سوار شدن بر موج آنچه که به انقلاب ۵۷ مشهور شد، قدرت سیاسى را بدست گرفته و تحت نام انقلاب وظیفه سرکوب انقلاب را، که شاه در انجام آن ناتوان مانده بود به بهترین نحوى به پیش ببرد. از ۱۷ شهریور تا ۳۰ خرداد ۶۰ فرصتى بود که اسلامیون بقدرت خزیده نیاز داشتند تا ارگانهاى سرکوب خود را که طى پروسه قیام به یمن مبارزات مردم صدمه دیده بود را بازسازى کنند. و تنها بعد از دستگیریهاى وسیع، شکنجه، زندانى کردن، اعدام و تیرباران دهها هزار نفر از انسانهاى انقلابى و شریف و آزادیخواه و برابرى طلب آن جامعه، توانست انقلاب را بخون بکشد و سرکار بماند.  

 

این جانیان اسلامى بیش از سى سال تمام، تن فروشى را به عنوان راه حل امرار معاش و زنده ماندن در ابعاد میلیونى به دختران، خواهران، زنان و مادران ما تحمیل کردند و هر آنگاه که اراده کردند آنان را به "جرم" تن فروشى سنگسار یا اعدام کردند. سى سال تمام اعتصاب و اعتراض کارگران را سرکوب کرده و تسمه از گرده انسان کارگر و زحمتکش کشیده و بدینوسیله سودآورى افسانه اى سرمایه هاشان را تضمین کردند. رهبران و فعالین کارگرى را دستگیر، زندانى، شکنجه و اعدام کردند.  پدوفیلیسم را قانونى کرده  و رواج دادند. چنان فقر بى حد و حصرى را به جامعه  تحمیل کردند که کم نبودند خانواده هایى که با ریختن سم در غذا و خوردن آن بخاطر رهایى از شر گرسنگى ممتد و شرمندگى از روى فرزندان خود بخاطر ناتوانى در جوابگویى به نیازهاى غذایى آنان دست به خودکشى زدند. نصف جامعه را عنوان شهروند درجه دو دادند و آپارتاید جنسى را رسمیت دادند. کودکى را از کوکانمان ربوده و در ابعاد میلیونى آنان را  به کار واداشتند تا گردن صاحبان سرمایه کلفت تر شود. شادى کردن را جرم اعلام کردند. اعتیاد را سازمان دادند، اسید به چهره زنان پاشیدند، با پونز حجاب را بر سر زنان کوبیدند، در کوچکترین زوایاى زندگى مردم دخالت کردند، براى مردم تصمیم گرفتند چه نوع لباسى بپوشند، موزیک را "حرام" را کردند. در واقع اگر کسى پیدا بشود که بتواند لحظه اى از حیات جنایت بار رژیم جمهورى اسلامى را نشان دهد که در آن جنایت و خشونت به صورت سازمان یافته و در ابعاد گسترده وجود نداشته باید او را به عنوان کاشف قرن شناخت و به او جایزه داد. 

 

سى سال تمام با سپاه پاسداران، گله هاى بسیج، حزب الله  و دیگر نیروهاى سرکوبگرشان سعى کردند قوانین اسلامى را با توسل به تهدید، شلاق، سنگسار، دستگیرى، شکنجه، تجاوز و اعدام به نرمهاى حاکم و پذیرفته شده جامعه تبدیل کنند. اما نتوانستنند و مردم بدرست نپذیرفتند. این رژیم وصله ناجورى به تن آن جامعه و دنیاى امروز در قرن ۲۰ و ۲۱ بوده و هست. اینان توانستند قیام ۵۷ را سرکوب و پس بزنند٬ مردم را به خانه هایشان برگردانند٬ ولى هیچگاه نتوانستند آرمانهاى بشرى را شکست دهند. بدون اغراق میشود گفت در طول این سه دهه در هیچ کشورى در جهان به اندازه ایران در آن اعتصابات  و اعتراضات کارگرى و اجتماعى صورت نگرفته و در واقع جمهورى اسلامى هیچ شبى را بسادگى روز نکرده است.  

 

نوبت ماست!

تاریخ نشان میدهد که هیچ ارتجاعى و حتى هیچ خدائى همیشگى نبوده است. تاریخ نشان میدهد که دوران وحشت پایانى دارد و نوبت منکوب شدگان روزى میرسد. حال نوبت ما مردم است. براى خلاصى از شر هیولاى آدم کش و انسان ستیز جمهورى اسلامى، براى بدست آوردن آزادى و برابرى و رفاه یکبار دیگر مردم  به میدان آمده اند. بار دیگر جنبش نمیخواهیم در شرایط و اوضاع و احوالى جدید و با نسلى جدید و پیشرو با قدرت بمیدان آمد. و چه با سمبه پر زورى به میدان آمده است. این مردم به جان آمده از  فقر و فلاکت، از سیاهى و تباهى را دیگر نمیشود با شکنجه و تجاوز و اعدام به خانه برگرداند مگر اینکه جمهورى اسلامى را به زباله دان تاریخ سپرده باشند.

 

 در ایندوره جدید اعتراضات شاهد بودیم که اپوزیسیون مجاز جمهورى اسلامى٬ بورژوازى جهانى و خیل اپوزیسیون ملى- اسلامى سعى کرده اند و میکنند که بگویند این اعتراضات برسر تقلب در انتخابات و یا براى اصلاح رژیم است. اما خیلى زود مردم به آنها نشان دادند که آنان به چیزى کمتر از سرنگونى رضایت نمیدهند. مردم دار و دسته میرحسین موسوى، کروبى، خاتمى، اکبر گنجى، سازگارا و دیگر اعوان و انصارشان را خوب میشناسند. اینان در دوره هاى مختلف از سردمداران و شخصیتهاى کلیدى حکومت اسلامى بوده اند. سران سبز اسلامى چه در داخل و چه در خارج خوب میدانند که در صورت سرنگونى رژیم، مردم خود اینها را هم به محاکمه کشیده و باید جوابگوى جنایتهائى که خود در آن مستقیما دست داشته و یا سازماندهندگان آن بوده اند، باشند. هر کدام از هزاران شاکى خصوصى دارند. اینان خود متهم به قتل ده ها هزار تن از شریفترین انسانهاى آن جامعه هستند. به همین دلیل تمام تلاششان براى نجات رژیم است. این را با هزار زبان گفته اند که با
قانون اساسى جمهورى اسلامى مشکلى ندارند. "جمهورى اسلامى نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر" و ولایت فقیه پرچم مشترک شان براى نجات جمهورى اسلامى است.  

 

 تمام هدف و امید این مرتجعین این است که بتوانند مردم را یکبار دیگر به منزل بفرستند و جامعه را به دوران خوش رهبر جلادشان خمینى برگردانند. دارند زور خود را میزنند تا بتوانند چند صباحى دیگر را به حیات افسانه اى و جنایتکارانه خود ادامه دهند. واین البته خوش خیالیست. به قول منصور حکمت اگر اینان عقل میداشتند براى نجات جان خویش از کمونیسم کارگرى و حزبش (حزب کمونیست کارگرى حزبى که خود رهبرى آنرا به عهده داشت. این حزب به رهبرى حمید تقوایى دیگر کاریکاتور آن حزب هم نیست)  که امروز حزب اتحاد کمونیسم کارگریست تقاضاى پناهندگى میکردند.

 

اما صحنه هاى اعتراضات ۶ دى گامى بزرگ و تحولى خصلت نما در سیر اعتراضات این دوره جدید بود. این را باید ارج گذاشت و آن را بسط و گسترش داد. گر چه قبلا هم و در ابعاد کوچکترى ما شاهد چنین صحنه های شورانگیزى بودیم. دراین روز ما شاهد  به محاصره درآوردن واحدهایى از یگانها و نیروهاى ویژه سرکوب رژیم و وادار کردن آنها به تسلیم شدن کامل، خلع سلاح آنها و نشان دادن زبونى و درماندگى شان در مقابل نیروى انقلابى و متحد مردم، آتش زدن بعضى مراکز نظامى، به تصرف درآوردن بخشى از تهران، هر چند براى مدتى کوتاه، بودیم. یک مینیاتور کوچک و بسیار گویا  از کوتاهترین راه براى خلاصى از نکبت سیاه و چرکین جمهورى اسلامى. این روز تصویرى واضح و روشن را در مقابل چشم همگان از آنچه مردم میخواهند و میتوانند و باید ادامه دهند را قرار داد. (البته هستند کسانى که سر خود را مانند کبک زیر برف فرو برده و الا و بلا  اصرار دارند که این اعتراضات را یا به جناح موسوى و یا به جناح خامنه اى منتسب کنند. و با این کار فقط بى ربطى خود به جامعه و درک نازل خود از مبارزه سیاسى را به نمایش گذاشته و تبدیل شدن به یک جریان حاشیه اى را به ثبوت رساندند.)  

 

کارگران، زنان و جوانان        

میگویند بچه شیر باید از همان بچگى هیبت شیر را داشته باشد. آنچه که شما در ضد تظاهرات عاشورا با سیل خروشان و متحدانه خود بر علیه نیروهاى سرکوبگر رژیم خلق کردید نشانى از همین هیبت بود. هیبتى با جسارت و شجاعتى کم نظیر. این غرش انقلابى باید مانند زلزله کل ساختمان حکومت اسلام را درهم بکوبد. ریزش جمهورى اسلامى شروع شده و مدیون اراده انقلابى شماست. با اولین یورش سازمانیافته ما شاهد سرنگونى حکومت وحشت خواهیم بود. جشن سرنگونى نزدیک است.

 

براى نبرد نهایى باید متشکل شد و خود را سازمان داد. به این دلیل ساده که دشمن ما یعنى جمهورى اسلامى سازمان یافته است. براى ما بهترین و در دسترس ترین شکل سازماندهى خود، برگزارى مجامع عمومى و تشکیل شوراها درتمامى کارخانه ها، محلات و مناطق شهرهاست. در دسترس ترین به این دلیل که همین امروز در خیلى از محلات جوانان، زنان، کارگران دارند با همدیگر بحث و تبادل نظر میکنند و تصمیم میگیرند که مبارزات خود را چگونه پیش ببرند. با همدیگر در مناطق مختلف تماس میگیرند و قرار میگذارند و اطلاع رسانى میکنند. این تحرک و تمایل به متحد شدن را باید عمومى کرد. هیچوقت جمهورى اسلامى اینقدر ایزوله  نبوده است. نیروهاى سرکوبگر رژیم را باید شناسایى کرد، به آنها اخطارداد که دست از همکارى با این رژیم بردارند٬ و در صورت ادامه همکارى  زندگى را بر آنها در این محلات حرام کرد. اینها نباید جایى در میان ما و محل زندگى ما داشته باشند. باید براى محاصره نهایى ارگانهاى قدرت و سرکوبگر رژیم به شکل سازمانیافته آماده شد. این انسانى ترین و کم هزینه ترین راه  سرنگونى جمهورى اسلامى است. ما حزب اتحاد کمونیسم کارگرى این را تضمین میکنیم.

 

فعالین کارگرى، کارگران سوسیالیست و طبقه کارگر باید بتوانند از این موقعیت بیشترین استفاده را  براى خلاصى از نکبت اسلامى سرمایه داران و خلاصى از شر استثمار و نظام طبقاتى و ساختن دنیاى بهتر به عنوان آلترناتیو خویش براى وضع موجود ببرند. باید از هم اکنون متشکل شد چه در سطح کارخانه و چه در سطح محلات کارگرى. غول جنبش کارگرى باید آماده شود و با تحرکش همه چیز را زیر و رو کند. این فرصت را باید دریافت. باید کنترل کارخانه ها را در دست گرفت٬ باید جنبش ضد فقر سازمان داد٬ باید سرمایه و حکومتش را درهم بکوبیم. دراینراه نه فقط اکثریت مردم بلکه دنیا به مبارزات شما چشم دارد. پیروزى کارگران دنیا را تکان میدهد.

 

کارگران٬ زنان و جوانان جسور و انقلابى! به حزب اتحاد کمونیسم کارگرى بپیوندید. این حزب شماست. حزبى براى سرنگونى و ساختن یک دنیاى بهتر٬ دنیائى پر از شادى و رفاه براى همگان. دوره تحزب و متشکل شدن است. رفقا به پیش! *