بشریت قرن بیست و دوم، شایسته این توحش قرون وسطایی نیست!

روز دهم ماه اکتبر روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام است . مجازات اعدام توسط دولتها در ایران و کشورهای متعدد دیگری در دنیای امروز کماکان اعمال میگردد. از ایران و عراق و سوریه و سودان و عربستان سعودی، تا چین و آمریکا و ژاپن، هنوز برفراز سر بشریت قرن بیست و دوم در پرواز است، و هر روز در یک گوشه این جهان “متمدن” و “غیرمتمدن” قربانی میگیرد. اینکه در سیستم قضایی کشورهای زیادی هنوز مجازات اعدام و حتی حبس ابد وجود دارد. ننگی ست که جامعه بشری باید هر چه زودتر از شر آن خلاص شود. در ایران از دوران حکومت پهلوی تا امروز تحت جکومت اسلامی؛ انسانهای بسیاری به جرائم مختلف تیرباران؛ حلق آویز و یا زیر شکنجه کشته شده اند. طی ۳۳ سال گذشته ارتجاعیترین و عقب افتاده ترین افکار و آرا و سنتها را به جامعه تحمیل کرده اند. زیر سیطره رژیم هار اسلامی؛ هزاران زن و مرد و کودک به جرم فعالیت سیاسی و یا بخاطر اعتقاداتشان اعدام شده اند. هزاران فعال کارگری و کمونیست به صورتهای مختلف توسط جمهوری اسلامی کشته شدند. هزاران هزار انسان دیگر به جرم زنا؛ قاچاق، رشوه خواری، دزدی، قتل؛ تجاوز، خرید و فروش مواد مخدر و غیره حق زنده بودن و زندگی کردن ازشان گرفته شده است. این مردم کشی در ایران زیر نظر دولت اسلامی هر روز قربانیان بیشتری میگیرد. 
در اغلب موارد جمهوری اسلامی این آدم کشی ها را به فجیع ترین و درد آورترین صورت ممکن انجام داده است. زیر شکنجه ؛ کشتن، ترور کردن و نمونه های بیشمار اعدام در اماکن عمومی؛ دار زدن بوسیله جرثقیل و اعدام شده گان را در شهر و محلات چرخانیدن تنها جزئی از «عدالت قضایی » اسلام و حکومت آن است. این بکار گیری خشن ترین روشها در خدمت سرکوب نارضایتی عمومی، تسلیم نمودن استثمار شوندگان و تضمین حاکمیت و دیکتاتوری طبقه سرمایه دار. جمهوری اسلامی این اعمال زور؛ سرکوب خونین مردم و بیحقوقی توده های تحت استثمار را درابعاد اعظیمی گسترش داد، بدان مشروعیت مذهبی و الهی بخشید و آنرا تبدیل به یکی از شاخصهای اصلی مناسبات حاکم در ایران نمود.

جمهوری اسلامی ایران چهره بارز و بی پرده این شکل از وحشیگری و بربریت است . نه فقط اعدام بلکه در فجیع ترین اشکال قرون وستایی آن از حلق آویز کردن در ملا عام تا سنگسارو اعدام کودکان ، ترور و کشتار مخالفین زیر شکنجه؛ به خاطر رابطه جنسی غیر مجاز؛ احتکار؛ لائیک بودن؛ عقیده سیاسی داشتن؛ طنز کردن امامان و حواریون؛ همجنس گرایی؛ مشروب خوری؛ غیره بخشی از کارنامه سیاه این رژیم را تشکیل می دهند. در ۳۰ خرداد سال ۶۰ و شهریور ۶۷ در ایران دنیا شاهد قساوت و وحشیگری دستگاه سرکوب رژیم اسلامی ایران و رفتار و شیوه های غیر انسانی اوباش و عوامل او بودند. و بحق این رژیم بیشتر از همیشه مورد تنفر افکارعمومی در سطح دنیا قرار گرفت. تداوم جنایات آدمکشان جمهوری اسلامی چنان شرایطی را به جامعه تحمیل کرده است که امروز ظاهرا اعدام مجرمین جنایی امری عادی باید بنظر رسد. در کشوری که دولت آن هر روز از شریفترین و آزادیخواهترین مردم قربانی میگیرد. مجازات اعدام را نباید فقط بدلیل احتمال بیگناه بودن متهم رد کرد. مجازات اعدام ضد انسانی است چرا که حق زندگی را از انسان میگیرد.

اعدام یعنی نیست و نابود کردن مجازات اعدام یعنی مجازات بوسیله قتل هیچ دولتی؛ هیچ مرجع و قانونی و به طبع آن هیچ فردی نباید اجازه داشته باشد که در مورد حیات؛ موجودیت, هست و نیست، زنده بودن و زنده ماندن انسانها تصمیم بگیرد. حق زندگی مانند بسیاری دیگر از حقوق فردی و مدنی در جامعه باید انکار پذیر و غیر قابل نقض باشد. اگر امروز هنوز چنین حقوقی بدیهی و پیش فرض نیستند باید برای تحقق و تضمین آنها وسیعترین مبارزه را سازمان داد. باید با اقدامات اقتصادی؛ اجتماعی ؛ سیاسی و فرهنگی کل جامعه را از خطر وقوع هر گونه مصیبت از جمله ارتکاب جرائم توام با اعمال خشونت ؛ ارعاب و تجاوز به جسم و روان انسانها مصون نگه دارند. اصل بر ساختن جامعه ای برابر و خلاقیت ایجاد کن خواهد بود. جامعه ای که شهروندانش یکدیگر را تنبیه نمیکنند بلکه به هم یاری میرسانند و در خدمت رفع نیازها و رشد استعدادهای همگان قرار دارند. مجرم در این جامعه قرار نیست « قصاص» گردد. قرار نیست موضوع انتقامجویی و خونخواهی شود؛ قرار نیست تا آخر عمر خود را پشت میله های زندان بگذارند؛ و حتی قرار نیست از امکان معاشرت با دیگران و شرکت در فعالیتهای اجتماعی محروم گردد. او قرار است با کمک پیشرفترین روشهای آموزشی و مددکاری یاری شده و طی زمان معینی ( که همه امیدوارند هر چه کوتاهتر باشد) اصلاح گردیده و بدون هیچ قید و شرطی کلیه جوانب زندگی اش را از سر بگیرد. هر تصویر دیگری که این توقع را نزول دهد و یا آنرا مقدور نداند نسخه ای برای تحمیل درد و رنج و شکنجه و قتل خواهد بود.

در ایران، اما مبارزه بر علیه مجازات اعدام و تامین عدالت قضایی به مبارزه وسیعتری گره خورده است. تعدی به حق زندگی و تعرض به جسم و آسایش روحی انسانها تنها موارد نقض حقوق بشر در ایران نیستند. رژیم خشن و بدوی اسلامی زندگی مردم را تهدید میکند. حق معاش، حق فراغت و آسایش، حق رفاه و برخورداری از بیمه های اجتماعی، حق زن، حق کودک، و غیره تحت حاکمیت جمهوری اسلامی میلیونها بار هر روز و هر لحظه مورد تجاوز قرار گرفته و پایمال شده اند. سرکوب مردم ایران با توسل به قوانین و عرف مذهبی و اسلامی صورت میگیرد. دین اسلام ؛ دین پدوفیلی ( سواستفاده جنسی از کودکان) ؛ آپارتاید جنسی و فاشیسم فکری و نظری است. بلایی که سر مردم؛ کودکان؛ زنان، لامذهب ها، بهائی ها ؛ مارکسیستها و کمونیستها در ایران می آورند احکام صریح قران و اسلام است. این رفتار مال بنیاد گریان نیست، اسلامی است. مادام که جمهوری اسلامی در قدرت است رعایت حقوق ابتدایی مردم و حقوق بشر در ایران ممکن نخواهد بود. ایران تحت حاکمیت و اشغال جانورانی است که سر و دست و پا میبرند. مخالفان سیاسی خود را ترور و زنده بگور میکنند. دفاع از حقوق انسان امری عمیقا انترناسیونالیستی است. باید انترناسیونالیست بود تا امکان دفاع از حقوق انسان برایمان فراهم شود. با توجه به این واقعیات، هر گونه بهبود در زندگی مردم و امکان کسب حقوق و آزادیهای فردی و مدنی در ایران در گرو سرنگونی رژیم اسلامی خواهد بود.

نه به اعدام؛ نه به کلیت رژیم جمهوری اسلامی!
ایران تحت حاکممیت جمهوری هار اسلامی کشوری ناامن است!
در روز جهانی علیه مجازات اعدام ،علیه جمهوری اسلامی اعتراض کنید!

توفیق محمدی
ماه اکتبر ۲۰۱۲