بچه محل سقراط !

هفته پیش و به دنبال مصاحبه با بقراط ، سیل سوالات سرازیرشد . منتها از کجا ؛ به کی ؟ بماند ! این بود که خدمت ما رسید ؛ رضا پهلوی و سوالاتی مطرح کرد که بدک نبود . خوبی دنیای مجازی همینه . هرکسی رو بخوای به جیک ثانیه سوسکش میکنی . 

رضا : میشه خودتونو معرفی کنید .

سقراط : من سقراط هستم بر وزن بقراط . اینقدرسن دارم . درسم تموم شده . مجردم . جوون نیستم . به موزیک علاقه دارم و سوگند معرف سقراط کشف خودمه ……

رضا : ببخشید ولی منظورمن اینا نبود . راستش هفته پیش آبجی خانم شما ( بقراط ) با من مصاحبه کرد . به نظرخودم هم سوالات واضح بود و هم جوابات…ولی بازم میگن خودتی..!هرچی هم واسه هم سنگ تموم میذاریم بازم تو کتشون نمیره. اونا داوطلبانه به من میگن شاهزاده…من آگاهانه میگم خداوند نگهدار ایران زمین….ولی همش میخندن ! این بود که کم اوردم . گفتم ازت کمک بگیرم .

سقراط : اونوقت این بقراط کی باشه ؟ چند سالشه ؟ کی استحاله شد ؟ الان کجا لیز میخوره ؟ متاهله یا مجرده ؟ کی به خواص سلطنت و شاهزادگی پی برد ….؟

رضا : فکرکنم اشتباهی شده . قرارنیست شما سوال کنی . قراره سوالات رو جواب بدی . یکی از سوالات اینه که چرا من ( یعنی رضا پهلوی ) همش از زیرسوالات اصلی درمیرم ؟ چرا جوابات تکراری شده و چنگی به دل نمیزنه ؟ چرا نو آوری نداری ؟ چرا حزب نداری ؟ برنامه حزبی چه معجونیه ، چرا فکرمیکنی که دو دوزه بازی جواب میده ….بالاخره فره ایزدی داری یا نه ؟ میخوایی شاه بشی یا چی ؟ شاه سیاسی یا شاه تشریفاتی ؟ شاه خوب یا شاه بد ؟ اگه حزب داشته باشی برنامه مالی حزب و سابقه مبارزاتی اعضای حزب …میگم چهره شما خیلی آشناست ما قبلا کجا همو دیدیم ؟

سقراط : از آخرشروع کنیم . ما قبلا همو ندیدیم . ولی یه بچه محلی داشتیم که میگفت : اون قدیما بعضی وقتا میاومدی دبیرستان فلانجا و بازی میکردی با تیم فوتبال همان دبیرستان فلانجا که اسمشو ساواک گفته نبرید و منم به سوگند خودم پایبندم . اون موقع رفقای ساواک ما رو جمع میکردن و سفارش میدادن که کسی توی بازی حق دریب زدن شاهزاده رو نداره ؛ حق گل زدن به شاهزاده رو نداره ، حق نداره تنش به تنه شاهزاده بخوره و تو هم توی عالم خودت شاید فکر میکردی چه فوتبال خوبی داری ! خلاصه دنیایی بود .

حالا شرایط و موضوع فرق کرده . الان دیگه ساواکی نیست که فرمان بده چطوربازی کنیم . الان دیگه با هرسلیقه ایی خودمونیم . تصمیم میگیرم چطور بازی کنیم . با کی و کجا و چه وقت بازی کنیم ؟ انواع مصاحبه با خاله سوسکه و موشهای جهانی و وطنی و تکرار ثابت همان تئوری که : تابع رای ملت هستی….! یعنی بند بازی . به نظرم حرف جدی خودت رو بگو . رای مردم درآینده مربوط به آینده و خودشان است شما تکلیف خودت را امروز روشن کن . البته درمثل مناقشه نیست ولی مثلا اگر بعد از حکومت اسلامی رای مردم این باشد که یک کفتاری بیاورند و روزی ۱۷ بار جلوی آن جانور سجده کنند …شما هم به خاطراحترام به رای مردم همان سجده را انجام میدهید یا برای هدف و آرمان خودت ( هرچه که باشد ) تلاش میکنی ؟

بالاخره در یک فردای فرضی بعد از حکومت اسلامی شما حول چه برنامه و نظامی قراراست تبلیغ کنی تا رای ملت جذب شود ؟ نظرت راجع به نظام پادشاهی چیست ؟ هنوز خودت را ولیعهد قانونی میدانی و فره ایزدی داری یا نه ؟ مثلا اگه بگی که ازتاج وشاهی و نظام اجدادی پادشاهی خوشت میاد و عاشقی و به سوگند ولیعهدی خودت پایبندی….ولی نهایتا به رای مردم گردن میگذاری …..خیلی فرق میکند با زمانی که جوابهای لایه داربدی و بخوای بچیپونی . مثلا هنگام مصاحبه درهرکجا ، اگر پرچم شیروخورشید تاج دار کناردستت باشد و یا هرسمبلی که به آن اعتقاد و علاقه داری ، اعتماد سازی بیشتری دارد تا که بی هویتی سیاسی…! درچنین حالتی دیگه موضوع حزب و برنامه سیاسی هم نیازی به مطرح شدن مکرر ندارد . بقیه هم میرن دنبال کارای خودشون.

نیروی مرتجعی مثل مجاهدین درتفکرهیچ فرقی با حکومت اسلامی ندارد.ولی همین وامانده حداقل با خودش تکلیفش مشخص است . برنامه دارد . موافق اعدام و حجاب است ؛ تعدد زوجات را مشروط میکند ؛ برای نقی غش میکند ، برای تقی تب میکند ، برای حسین ضعف میکند و درمجموع چاله اسلام دموکراتیک را همیشه کنده است و میکند . فقط یه رساله کم دارن که ازتو لیست دربیان سرفرصت میدن بیرون…تازگی هم که به باقی زندانیان اشرف رده تشکیلاتی پوشک…اوا ببخشید ” موشک ” دادند ! بقیه هم درهمین ردیف سازمیزنند . یعنی مدافع برنامه های خودشان هستند . ( موضوع فعلا این نیست که کدام برنامه بد است یا خوب ..) موضوع اصلی این است که نقشه راه از نظر شما و درذهن شما چیست ؟ روزی که قرارشد و امکان انتخاب نظام سیاسی آینده برای مردم به وجود آمد ؛ شما با کدام “جی پی اس” از منظر برنامه های مشخص سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و…..میخواهی تبلیغ کنی و مردم را رهنمون کنی !؟

صادقانه بگم . شما خودت هم نمیدانی چه میخواهی! این بلاتکلیفی کاردستت میدهد . علاقه و پتانسیل داری ولی ابزارو ظرف مناسب نداری و روشت غلط است . زمین سیاست کمی تا حدودی جدیتراز زمین فوتبال است . اگر چارچوب یک سازمان و یا حزب سیاسی مشخص را ملاک و معیار قرارندهی هزاران مصاحبه و سوال و جواب هم کمکی نمیکند . اینکه اگراونجوری بود چی میشد ؟ بی خیال . هیچی نمیشد . اگه خاله من ۲ تا خایه داشت میشد ؛ دائی ! اگه کودتای ۲۸ مرداد و قبلش نبود ؛ اگه مشروطه پا میگرفت ، اگردوره های استبداد سلطنتی کودتا چپان نمیشد و اگرهای دیگر…جامعه ومردم ایران به فلاکت دینی امروز گرفتارنمیشد و ایران امروز حداقل درحد و اندازه اسپانیای حاضر، با هرکج و کولگی بود ازنظرسیاسی، اقتصادی و… با همان شاه وسیستم بی مصرف تشریفاتی ؛ که به نسبت وضعیت اسفبار فعلی حاکم برمردم ایران بهشتی بود !

آن آفتی که از زمان مشروطه به تن جامعه ایران خورد هنوز و همیشه حضورابرهای سنگینش روی ملاء وذهن شماست. دیربجنبی از ژنتیک هم رد میشود ؛ مگراینکه از آن گذشته عملا کنده شوید. آقای رضا پهلوی؛ در حسرت و یا رویای گذشته ماندن ؛ اتلاف وقت است . حواله دادن به آینده با شعارهای کلی ؛ نشانه غیرجدی بودن است . هرفرد و جریان جدی ازحالا شروع میکند و یا کرده است.حالا هی باز مثل تاندول ساعت تلوتلو بخوروسخنرانی و مصاحبه و حرفای بی مصرف تکراری بزن . آقای رضا پهلوی هیچگاه نمی شود یک اشتباه تاریخی مثل نظام سلطنتی را ؛ دوبار مرتکب شد چرا که بار دوم دیگر اشتباه نیست بلکه یک “انتخاب” است و انتخاب چنین اشتباهی دربافت سیاسی و فرهنگی جامعه ایران ،عملی و جدی نیست ؛ فقط مایه طنزاست . اینکه علاقه شخصی و قلبی شما و بقیه معتادان به تاج و تخت چیست…..یک حرف است ! و اینکه شرایط فرهنگی و سیاسی و واقعیتهای جهانی و داخلی چیست…حرفی دیگر! اگرکسانی هستند که هنوز تشویقت میکنند درزمین سیاست ، برای به چنگ آوردن تاج و تخت ؛ تلاش کنی ، با هرانگیزه و درهرمقامی ( آگاهانه یا ناآگاهانه ) به احتمال قریب به یقین دستت انداخته اند .

اسماعیل هوشیار
۱۲٫خرداد.۱۳۹۰