مذاکرات ایران و ۵+١ در بغداد

حول و حوش مذاکرات بغداد گفتمان های زیادی در مورد آن و فرصتی که برای ایران جهت اثبات حسن نیت خود به جامعه بین المللی پیش آمده، صورت گرفت. از اوباما و مشاورش در امور ایران، مجلس نمایندگان و سنای امریکا، جلسه وزیران ارشد کابینه انگلیس و نشست گروه هشت کشور صنعتی جهان گرفته تا طیف وسیعی از سران و کاربدستان ایران و دول خارجی و مراکز تحقیقی و آکادمیک را در خارج از ایران بخود مشغول نمود. همه این مباحثات و اظهار نظر ها گویای موقعیت ضعیف ایران و منعکس کننده فشاری بود که امریکا در راستای اهداف خود در مذاکرات بغداد به آن نیاز داشت. هم گروه جی هشت و هم پنج بعلاوه یک، سیاست مشابهی را در مورد این دور از مذاکرات در پیش گرفتند و تلاش همسوی را البته با اهداف متفاوتی جهت تن دادن ایران به خواست گروه پنج بعلاوه یک صورت دادند. تا قبل از تحولات خاورمیانه هنوز توازن قوای نسبی اجازه میداد که ایران هر از گاه شانه بالا بیندازد و این جلسات را عقیم بگذارد و بی حاصل آنرا ترک کند. اما موقعیت شکننده رژیم ایران بویژه بعد از تحولات کشورهای عربی و شمال افریقا شرایط مناسبی جهت فشار و گسترش هر چه بیشتر تحریم های اقتصادی به جمهوری اسلامی توسط امریکا و متحدینش را فراهم نمود. طوری که امروز مهمترین ساختارهای اقتصادی ایران را در راستای سیاست به زانو در آوردن حکومت اسلامی، در بر گرفته است. که هر از گاه با چاشنی تهدید نظامی و هشدار به انتخاب گزینه نظامی نیز همراه میشود. تقابل منافع در این کارزار هر از گاه چین و روسیه را نیز به مجادله بر سر این مسئله با امریکا کشانده است و در مواردی نیز کش دادن و زیاده خواهی ایران در مغایرت با منافع عمومی تر این دو کشور قرار گرفته و آنها نیز بطور موردی در بگو مگو های فی ما بین، همسوی و همراهی با امریکا را ترجیح داده اند. همسوی این دو متحد ایران با گروه پنج بعلاوه یک در این دوره نیز ناشی از موقعیت امروز ایران است. فشار شدید امریکا در شرایطی ممکن شده است، که جمهوری اسلامی قدرت تقابل با امریکا را در داخل و منطقه از دست داده و قادر به ادامه آن نمیباشد. این تناقضی است که نماینده گان حکومت ایران در نشست بغداد با آن روبرو خواهند شد.
سفر آمانو در آستانه مذاکرات بغداد، قبل از اینکه هدفش کسب توافق ایران جهت بازرسی مراکز هسته ای این کشور توسط آژانس اتمی باشد، در راستای درجه آمادگی جمهوری اسلامی، رساندن پیام امریکا و فراهم نمودن مقدمات نشست بغداد قابل ارزیابی است. رضایت آمانو از نتایج گفتگوهایش با سران حکومت ایران و گفتگوی تلفنی صالحی وزیر خارجه حکومت اسلامی با همتای آلمانی خود در مورد این که ایران با «حسن نیت و اراده جدی‌» عازم بغداد خواهد شد و انتظار دارد گروه پنج بعلاوه یک نیز با «رویکرد سازنده» وارد مذاکره شود گامی در جهت هموار شدن زمین بازی برای گروه پنج بعلاوه یک با جمهوری اسلامی در نشست بغداد میباشد.
موقعیت شکننده داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی، فشار تحریم های اقتصادی و برنامه افزایش آن تا حد متوقف کردن صدور نفت ایران و اخیرا تصویب تحریم خرید نفت از ایران توسط مجلس سنای امریکا، بی خاصیت شدن اهرم های منطقه ای حکومت ایران، نظیر حماس و بدرجه ای حزب الئه لبنان بعد از تحولات کشورهای عربی و شمال افریقا، اوضاع نا مساعد سوریه به عنوان متحد اصلی اش در منطقه، کاهش نفوذش در میان نیروهای اسلامی عراق و همراهی چین و روسیه با امریکا در دور اخیر مذاکرات با هدف تنظیم گام های جمهوری اسلامی با موقعیت فعلیش، همه گواه بر ناتوانی سران حکومت ایران در بر قرار کردن بالانس مناسب در گفتگوی بغداد است.
دور اخیر مذاکرات بغداد شش کشور مذاکره کننده را متحدانه در مقابل ایران قرار داده است. پشت این اتحاد موقت انگیزه ها و خواستهای متفاوتی وجود دارد،. برای چین و روسیه دست کشیدن ایران از غنی سازی اورانیوم بیست درصدی، میتواند به کاهش تحریم های اقتصادی بیانجامد و فرصت های مناسبی جهت کاهش فشارهای بین المللی و برون رفت از شرایط کنونی در اختیار ایران قرار دهد. و در قدم های بعدی نیز بسته به انعطاف ایران، ممکن مشوقها شامل لغو تحریم بانک مرکزی و یا تحریم خرید نفت شود، و همچنین میتواند به‌ باز شدن گره سوریه و تغییر نقشه امریکا و غرب در این کشور کمک نماید. چین و روسیه این پروسه را در راستای منفعت خود میدانند. اما برای امریکا توقف غنی سازی بیست در صدی در ایران قدم نهائی حکومت ایران نیست، به همین خاطر طبق گفته کلینتون و اوباما هیچ پیش شرطی از ایران از جمله لغو تحریم های اقتصادی پذیرفته نمیشود. آنچه از دور دوم مذاکرات بغداد و انعکاس غیر مستقیم آن در سایت ها به چشم میخورد، بسته پیشنهادی آش دهن سوزی نبوده است، که پنج بعلاوه یک، از طریق کاترین اشتون رو میز ایران قرار داده است و آنطور که پیدا است پیشنهادات ایران نیز جوابی نگرفته است. عقب نشینی رژیم در مقابل امریکا و غرب به اختلافات و بحران درونی حکومت اسلامی دامن خواهد زد و شاخکهای حسی مردم متنفراز جمهوری اسلامی را جهت اعتراض تیز میکند. با وجود این، بعید نیست جمهوری اسلامی در موقعیت ضعیف امروزش و دست بالای غرب در این مذاکرات تن به عقب نشینی بدهد و تاکتیک سازش مرحله ای را در مقابل امتیازات عامه پسندتری در نشستی که قرار است، در ٢٩ و ٣٠ خرداد در مسکو برگذار شود، اتخاذ نماید.
این کشمکش ها و تنشهای ناشی از آن گاه به جنگ های ویرانگری تبدیل شده است که جان هزاران انسان بی کناه را گرفته و مشقات فراوانی را به کارگران و مردم زحمتکش تحمیل نموده است. مذاکرات کنونی تنظیم رابطه بین دولت های سرمایه داری جهت سهم بیشتر از استثمار طبقه کارگر است. نه مذاکرات ایران با پنج بعلاوه یک و نه توافق حاصل از آن و نه بن بست آن، ربطی به منفعت طبقه کارگر مردم فاقد سرمایه ندارد و در راستای مصلحت اقشار زحمتکش جامعه نیست. تحریم اقتصادی قبل آنکه لطمه ای به جمهوری اسلامی وارد نماید، فشار مضاعف به زندگی مردم زحمتکش ایران وارد مینماید. و دست جانیان اسلامی و صاحبان سرمایه را در تحمیل فقر و فاقه و سیاهی و تباهی بیشتر به کارگران و انسانهای فاقد سرمایه بازتر و زمینه سرکوب هر اعتراضی را به بهانه تحریم اقتصادی فراهم میکند. تحریم اقتصادی توهم و انتظار را نسبت به اقدامات امریکا افزایش میدهد و موانع بر سر راه شکل گیری تشکل و آگاهی ایجاد می نماید. تنها راه نجات جامعه از فلاکت و مشقات غیر قابل توصیف کنونی که به همت سه دهه حاکمیت جانیان اسلامی سرمایه بر ایران مستولی شده و بهترین راه جهت ممانعت از دسترسی ایران به صلاح اتمی سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی توسط کارگران و کمونسیتها است.
۲۵ می ۲۰۱۲