تمام خیابانهای منتهی به بانک مرکزی اروپا بسته شده است دمِ درِ اداره های این منطقه وسیعا پلیس ایستاده است. کنترل به شدت ادامه دارد و بخصوص از جوانان کارت شناسایی می خواهند. پلیس اعلام کرده است که چادرهای متحصنین را امروز جمع خواهد کرد. از رادیو محلی این خبر مداوما پخش می شود. گر چه ایستگاههای این منطقه پوشیده از پلیس است، با وجود این قطارهای زیر زمینی که از این محل عبور می کنند اجازه توقف ندارند. پلیس هر چند لحظه یک بار در مقابل چادر های متحصنین اعلام می کند که بدون خشونت بیائید و بیرون بروید، نگذارید پلیس با خشونت شماها را بیرون کند. جوانها اعلام می کنند که اگر بانکها از سرمایه خالی شدند، اگر همه کارمندان بانکها بیرون آمدند ما هم از اینجا بیرون می رویم ، ما چیزی برای از دست دادن نداریم همه ثروت ما در بانکها است. در این اثنا بانکِ مرکزی اروپا هم توسط دیوار محکمی از پلیس محاصره شده است.
ساعت ۹ و دوازده دقیقه صبح است پلیس آخرین اخطار ها را می دهد و هر دم به درون چادرها نزدیک تر می شوند جوانان حوضچه ای را از رنگ درست کرده اند و به روی پلیسهای که نزدیک می شوند رنگ می پاشند سخنگوی متحصنین از بلند گو اعلام می کند این انقلاب است و ادامه دارد. پلیس حمله می کند و جوانان چون دفاعی ندارند از رنگ استفاده می کنند و به روی پلیسها رنگ می پاشند دو طرف اکثرآ رنگی می شوند. و تک به تک متحصنین را می گیرند و هر چهار یا پنج پلیس دست پای متحصنین را می گیرند و به سر خیابان می آورند.حدود هزار نفر از مردم که رو به روی چادرها در مقابل صفهای پلیس ایستاده اند شعار می دهند و از متحصنین پشتیبانی می کنند. از جمله شعارهایی مانند، خجالت بکشید اینها بچه های ما، برادران و خواهران ما، پدر و مادرهای ما هستند. ما کجا زندگی می کنیم. این است دمکراسی آلمان، بانکهای که خون ما را مکیده اند باید خالی شوند نه این چادرها، این انقلاب است. این انقلاب است. تک تکِ متحصنین را مچاله شده دارند بیرون می آورند.
در این موقع توماس گریلیش سخن گوی متحصنین از ستون بلندی که دوازده ستاره بعنوان پول واحد اروپا و در مقابل این بانک قرار دارد بالا رفت و در میان ستاره ها قرار گرفت. همه را نظاره می بود. توماس اعلام کرد امروز را نگذاشتید فردا چه؟ فردا را نگذاشتید؟ پس فردا چه؟ من به شماها
اطمینان می دهم این حرکت ادامه دارد و سکوتی نخواهد کرد. پس از ۳۶ دقیقه توماس پایین آمد و همه خبرنگاران و کانالهای تلویزیونی بدنبالش روان گشتند. توماس مداوما می گفت این حرکت ادامه دارد. ما اینرا ادامه می دهیم . یکی دیگر از مسئولین متحصنین در سخنرانی خود در مقابل چادرها اعلام کرد، جوانان، مردم، برادران، خواهران. پدران مادران. پدر بزرگها . مادر بزرگها. ما اکثریت جامعه هستیم ما پیروز خواهیم شد، ثروتی که در این بانکها وجود دارد مال سرمایه داران نیست بلکه متعلق به این مردم است.
این اعتراض ادامه دارد تا آن ثروت به دست شماها می رسد. از بلندگوهای متحصنین این چنین برابری در بین انسانها فریاد زده می شد.
از طرفِ دیگر مرکز اتحادیه های کارگری اعلام کردند که غذا برای همه این انسانها در مرکز این اتحادیه آماده است همگان می توانند به آنجا بروند صبحانه و نهار را آنجا صرف کنند.
قرار شد تظاهراتی با شرکت چندین هزار نفر که از سایر شهرهای آلمان به فرانکفورت آمده اند برگزار شود اما پلیس اجازه نداد. بعدا اعلام کردند که ساعت شش بعد از ظهر در مرکز شهر، بزرگترین تجمع را خواهند داشت آنجا برنامه های روزهای آینده را اعلام خواهند داشت. هم اکنون ساعت ۳ بعد از ظهر است و مرکز شهر و خیابانهای اطراف چادر ها کاملا بسته شده است. حضور هزاران جوان در این منطقه و به همین تعداد پلیس. ادامه دارد. زنده باد انسانیت.
محمدامین کمانگر. ۱۶ مای ۲۰۱۲