سران رژیم اسلامی درباتلاق عملکرد خفت بار خویش گیرافتاده اند!

زیبنده ی این مردم، دوختن پلاسیده قبای دیگری نیست، کتمان حقایق نکنید، روبه  صفتان شرمتان باد!  درپس هروقایع افعی خوش خط وخالی را آوردن بس است. مارگزیده گان این روایت، نه تنها ازریسمان سیاه وسفید درهراسند بلکه شورشیان شهرما، زنیشخند سبز مرده خواران گریزانند! ( بخشی از شعر شورشیان شهر ما : آزاد زمانی)
نگاهی اجمالی به سیراعتراضات علیه جمهوری اسلامی که از نیمه دوم دهه هفتاد درابعاد واشکال  مختلف خود نمایی میکند رفتارشناسی اعتراضی- اجتماعی نفی نظام موجود را درجامعه ایران  به روشنی بیان میکند.
مردم زندگی میخواهند. رفاه ، امنیت وآسایش میخواهند،  جامعه سالم، آزاد وبرابر می خواهند. این خواستها ونیازها همواره با موجودیت حکومت اسلامی درتناقض بوده است. با اساس فکر وایدلوژی بنیان گذاران وگرداننده گان رژیم مغایربوده است. با اسلامیت رژیم درگیربوده است.  با سیستم  رهبری ، سیاسی ، اقتصادی  حکومت اسلامی درتضاد بوده است. اینها تناقضاتی هستند که جوهره جدال مردم آزادیخواه را با جمهوری اسلامی شکل داده است.
مردم ایران دربهمن ۵۷ ۱۳ سلطنت خدا- شاه – میهن را  با انقلاب پایین کشیدند. چیزی نپایید که خمینی دررکاب دولت موقت وکابینه های  خدا- خمینی- امت اسلامی، انقلاب مردم را تخطئه وسرکوب کرد. جامعه ایران تا کنون تشکیل نهمین دولت اسلامی وترفندهای عوام فریبانه هردولت رایکی پس از دیگری  پشت سرنهاده است. مسولین ریش دار وبی ریش، عالیجنابان سرخ پوش وسبزرنگ را درسی سال حکومت سرکوب ، جنگ وکشتار، شکنجه وزندان، اعدام وسربه نیست کردن تجربه کرده اند. فتوای آیات الله های کپ زده را ازخرد ترین مسایل شخصی واجتماعی تا کلان ترین عرصه های سیاست واقتصاد تجربه کرده اند. ازاینچنین شیادانی چیزی جز فقر وفلاکت ، خشونت وتبعیض وآدمکشی عاید مردم  جامعه ایران نشده است.
هرگونه توهم پراکنی وعوامفریبی برای اعاده حیثیت “هیئت  شکست خورده گان تاریخ معاصر” چیزی جز خیانت به مردم آزادیخواه جامعه ایران نیست.
آیا پس مانده گان و مردسالاران اولین وچندمین دولت اسلامی فراموش کرده اند که دردوره زمامت اموردولت شان فرمانهای خمینی را برای سرکوب آزادیهای سیاسی واجتماعی و زن ستیزی درهمه ارکانهای حکومتی اجرا کردند؟ زن وحقوق زن در کابینه وقلمرو حکومتشان پایمال شد؟
آیا رییس جمهوران ونخست وزیران جمهوری اسلامی فراموش کرده اند زمانیکه درراس دولت بودند چه ها کردند و چه بلاهایی برسرمردم آوردند؟ کارنامه عملکرد دولتشان را مروری بکنند که تحت عنوان “دفاع مقدس” میلیونها شهروند ایرانی وعراقی را درمیدانهای جنگ قربانی کردند وهنوز که هنوز است هزاران نفراز آسیب دیده گان ومعلولین ناشی از دوران جنگ رنج می برند.
مردم فراموش نکرده اند. خانواده های قربانیان جنگ وبمبارانها فراموش نکرده اند معلولین میدانهای جنگ فراموش نکرده اند. آواراگان جنگی فراموش نکرده اند گرسنگان زمان جنگ فراموش نکرده اند . سربازان اجباری و مخالفین جنگ وکشتار فراموش نکرده اند.
آیا همین آقایان علم دار موج سبز که امروز مردم پناهیشون گوش دنیا را کر کرده است بخاطر نمی آرند که برای سوزاندن کتابخانه ها، بگیر وببند های کوچه وبازار، تیربارانها، پاکسازیها واخراجها، اسید پاشی ها برسروروی جوانان، تشکیل دادگاههای انقلاب و کشتارهای دسته جمعی وفردی فرمان صادرکردند واجراکردند؟،مگر میشود همه اینها را از یاد برد، مگر همین آقایان سید خندان و میرحسین آقای سبزپوش ودلقکهای اعوان وانصارشان دربسیج وسپاه پاسداران فرامین ها و آئیین نامه ها ی کثیفشون را علیه شهروندان اجرا نکردند؟
  مردم هرگزفراموش نمیکنند ومیدانند که این مرتجعین جنایت کار  امروز کشتی شان به گل نشسته است ومظلوم نمایی میکنند. مردم هوشیارند ودرحاافظه جمعیشون کارنامه سیاه شرکای حکومت اسلامی را ثبت وظبط کرده اند وازآن نخواهند گذشت.
مردم بیش ازسی سال است با این هیولای اسلامی دست وپنجه نرم میکنند. پیکار اجتماعی مردم ایران علیه موجودیت جمهوری اسلامی دراشکال مختلف ومتنوع درهیچ برهه ای از زمان متوقف نشده است. مردم معترض وانسانهای مبارز رنجها ومرارت ها چشیده اند زیربار فشارها و توحش دستگاههای شکنجه وسرکوب جان فشانی کرده اند. برخاسته اند وزمین افتاده اند اما نبردی بی امان وپرفراز ونشیب را برای انداختن این حکومت بطور مداوم پیگیری کرده اند و ادامه داده اند.
بیش ازسه دهه مبارزه خستگی ناپذیر فردی وجمعی درابعادی بسیار وسیع وتوده ای درجریان بوده است. مبارزه ای تعطیل ناپذیر وطاقت فرسا درقا لب وقاموس فعالیت: شخصیت ها، انجمن ها ، گروه ها ، سازمانها ، احزاب وجنبش های اجتماعی درعرصه های سیاسی، نظامی، فرهنگی ومدنی درجریان بوده است. صدها هزار نفر درسنگرهای مختلف مبارزه علیه جمهوری اسلامی قربانی شده اند. شکنجه شده اند زندانی شده اند. هست ونیست شان توسط جانواران رژیم اسلامی غارت ومصادره شده است بی خانمان وتبعید شده اند.تهدید و ترور شده اند
  جامعه ایران تا به امروز صحنه جدال جنبش اعتراض به موجودیت جمهوری اسلامی بوده است.دراین جدال جنبش ها و نیروها ی سیاسی با خواستگاه طبقاتی اجتماعی مختص به خویش دخیل بوده اند. سنت های مبارزه اجتماعی وسیاسی متفاوتی درپیکار با جمهوری اسلامی دخیل بوده است.
اگرچه، برخی جریانات همیشه سردرکیسه یکی از جناحهای شریک حاکمیت داشته اند  وتلاش کرده اند مبارزه مردم را به سازش و تعطیلی بکشانند. اما جنبش رادیکالیزم اعتراضی مردم ایران علیه کل موجودیت جمهوری اسلامی بدون هیچ سازش و مماشاتی با جمهوری اسلامی درنبرد بوده است. برای تضعیف ومستاصل کردن جمهوری اسلامی تاوان های سنگینی داده اند. هزینه به گل کشیدن کشتی سران حکومت را این جنبش پرداخته است ، جنبشی که توان سرنگونی جمهوری اسلامی را دارد ونمی خواهد سربه تن یاوه گویان وشرکای حکومت اسلامی باشد. جنبش رادیکالیزم اعتراضی اجتماعی مردم ایران برای سرنگونی هیچ منفعتی در ماندن هیچکدام از جناحهای حکومتی ندارد.
سرنگونی حکمی است ازابتدای سرکارآمدن جمهوری اسلامی تا به امروزدرهمه شهرهای ایران توسط مردم معترض، توسط مبارزین رادیکال و توسط کمونیستها بازخوانی می شود.
هنگامی که پشت دیوارها ومیله های زندان جلادان  سینه  زندانیان وانقلابیون را نشانه رفتند فریاد مرگ برجمهوری اسلامی را سردادند. حکم سرنگونی جمهوری اسلامی دم به دم وسینه به سینه تا به امروز منادیانی دارد که ازخیل معترضان سازش ناپذیرعلیه جمهوری اسلامی هستند.
 این فریاد را زنان ومردان زیرضربات  شلاق جلادان بازگو کردند، کودکان ونوجوانان اعدامی سربدار بازگوکردند، کارگران اخراجی وبیکار بازگو کردند. کمونیست ها درسنگر مبارزه مسلحانه وسیاسی فریاد کردند. مرگ برجمهوری ا سلامی !  فریادی است که سران حکومت را به لرزه درآورده است. فریاد مردمی است که با یگان های سرکوبگر امنیتی وانتظامی دولت اسلامی درخیابان وکوچه وبازار می جنگند وبرای شکستش پیشروی کرده اند.
رژیم اسلامی با اعوان وانصارش درداخل وخارج درسرکوب خونین دهه شصت نتوانست پیکار برای سرنگونی را به شکست بکشاند.رژیم اسلامی با عوامفریبی، ترور ، توطئه وسرکوب نتوانست مبارزه کردستان انقلابی را به تعطیلی بکشاند. رژیم اسلامی با اعدام کارگران کمونیست ، سرکوب تشکلهای کارگری و زنان نتوانست جنبش آزادی خواهی وبرابری طلبی را عقب براند.
رژیم اسلامی  دهه هفتاد را با سیاست توطئه وترور علیه اپوزسیون ومردم معترض شروع کرد.ماشین ترور وسربه نیست کردن مخالفین سیاسی را راه انداخت تا امنیت بازار سرمایه اندوزی را برای رفسنجانی ها وآقا زاده ها  تامین کند. درپس این غارتها ی اجتماعی شورشهای  شهری واعتراضات کارگری اوج گرفت. جنبشهای توده ای دراشکال مختلف زنان، کارگران، دانشجویان درصحنه جامعه به راه افتاد.
 ترورمخالفین وسرکوب شورشهای شهری و اجتماعی نتوانست مردم را مرعوب کند وبرای همیشه به خانه هایشان بازگرداند مطالبات مردم فزونی گرفت. توقعات اجتماعی بالارفت.جامعه لبریز اعتراضات سرنگونی طلبانه شد. سران حکومت برای تعدیل مبارزات مردم  چاره اندیشی کردند. مجلس تشخیص مصلحت ها را بکار گرفتند. عوامفریبی کردند. بزک اصلاحات را با سید خندان جارزدند. جریان خاتمی چی ها را برای مهار اعتراضات به راه انداختند اسمش را دوی خرداد نهادند. شیر اطمینان را از بالا سرها برای جلوگیری ازانفجار اعتراضات ازپایین تعبیه کردند.
خاتمی چی ها ودولتشان برای جمهوری اسلامی عمر خریدند. مردم را ازقیام سرنگونی طلبانه بازداشتند. اما اعتراضات هرگز نخوابید. جنبش دانشجویی هژده تیر۷۸  توسط دولت خاتمی و شرکای حکومتیش سرکوب شد. اما جنبش دانشجویان درکنار سایر جنبشها به مبارزه مداوم روی آوردند.
جنبش های اجتماعی همانند: جنبش دانشجویی، کارگری ، جوانان ، زنان ، جنبش علیه اعدام ودفاع از حقوق کودکان درایران دراواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد اوج گرفت. فضای خفقان وسرکوب، بستن روزنامه ها ونشریات ،تعطیل کردن وزدن نتوانست این مبارزه اجتماعی را به تعطیلی بکشاند.
ازحربه های  پوپولیستی  برای تطمیع افکار عمومی ومهار خیزشهای اعتراضی استفاده کردند. به مردم گرسنه وفقیر گفتند پول نفت را سرسفرهایتان می آوریم ، با عوامفریبی  احمدی نژاد زمام امور را دردولت بعد از خاتمی به دست گرفت و سرکوب شدید را پیشه کرد اما هرگز نتوانست اعتراضات را مهار کند. مبارزه مردم را مهار کند.
 سپاه پاسداران با آمدن دولت احمدی نژاد تهدید به سرکوب فعالیت های اعتراضی ونهادهای مدنی کردند.خط ونشان کشیدند. بسیج همایش سنگر بندی خیابانها را راه انداخت که مردم را مرعوب حزب الله کند.  جنبش اعتراضی انقلابی  مردم نقشه همه این طرفند ها را برآب کرد، مردم سنندج دراولین روزهای ریاست جمهوری احمدی نژاد روزهشتم مردادماه ۸۳درمقابل استانداری علیه خشونت وسرکوب تحصن کردند. شهرهای کردستان به مدت یک هفته صحنه مبارزه واعتصابات سراسری شد.  سنگر بندی های سپاه و رییس حکومت  با نیروی اعتراض مردم  بی خاصیت شد.
اعتراضات کارگری واعتصابات درتهران و نیشکرهفت تپه، نبرد اهواز، ایران خودرو ، کرج ، کارگران کارخانجات جاده ساوه اعتراضات گسترده واعتصاب کارگران شرکت واحد تهران گسترده شد.
ج کارگران بیش از سی سال است درعرصه های مبارزه اقتصادی واجتماعی برای رفع استثمار و بی حقوقی می جنگند زندانی    می شوند. اعدام می شوند. نهادهای کارگری سرکوب ومنحل می شود. جمال چراغ ویسی ها درسنندج بخاطر دفاع از کارگران وبرگزاری اول مه  اعدام می شوند. کارگران معدن مس خاتون آباد به خاطر اعتراض به رگبار بسته می شوند. منصور اصالوها به خاطر اعتراض به بی حقوقی کارگران زندانی می شود. اول ماه مه واعتراضات کارگری  درسنندج هرساله به صحنه مبارزه خیابانی واجتماعی کارگران و نیروهای انتظامی و امنیتی دولت های اسلامی تبدیل شده است. صدها نفر از فعالین کارگری زندانی شده اند شلاق خورده اند وهم اکنون درزندان بسر می برند.
دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب با اعتراضات گسترده دردانشگاههای سراسر کشور مانند: دانشگاههای تهران ، دانشگاه انوشیروانی بابلسر، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه سهند  ودانشگاه آزاد تبریز، دانشگاه سنندج ، دانشگاه شیراز ودانشگاه اصفهان وسایر شهرها درهژدهم  تیرها و ۱۶ آذرها دمار از روزگار حکومتیان درآوردند . جناحهای حکومتی را تو سوراخ کردند. عکس احمدی نژاد را واژگون کردند فریاد زدند زندانی سیاسی آزاد باید گردد. دانشگاه پادگان نیست.
اعتراضات زنان آزادیخواه وبرابری طلب تهران ، سنندج ، تبریز، مشهد ودیگر شهرها را درمراسمهای با شکوه واعتراضی روزجهانی زن هشت مارس ، سمینارهای نفی خشونت علیه زنان،فستیوالها واعتراضات سی هزار نفره درسنندج  دردفاع از حقوق کودکان، تجمع مردم سنندج ودیگر شهرهای کردستان علیه اعدام وقتل های ناموسی  بخش های وسیعی از این جنبش اعتراضی اجتماعی جاری هستند.
این اعتراضات زاییده مضحکه انتخابات ریاست جمهوری حکومت اسلامی نیستند این تلاش های جنبشی واعتراضی از شکاف میان جناجهای حکومتی بیرون نیامده است. این تحرکات که طی سه دهه گذشته جریان داشته است وامروز اوج گرفته است  تاریخ وسنت خاص خود را دارد. ازجنس فرکانس های موج سبزی نیست.
 برخلاف همه تحلیلهای وارونه این قدرت اعتراضی جنبش سرنگونی طلبی مردم معترض از پایین است که جمهوری اسلامی را ازفرق سر دچار شکاف کرده است.جناحهای پادرهوا وبیرون افتاده از دایره قدرت حکومت اسلامی   از سر استیصال،  خویشرا به مبارزه مردم آویزان می کنند تا متاعی برای بازار مکاره خویش بیابند. اینها شکست خوردگان تاریخ جمهوری اسلامیند  که ازمبارزات مردم گرو کشی میکنند تا برای خویش اعاده حیثیت ازدست رفته را بکنند.
اززمان معرکه گیری های بین جناحی دوره انتخابات تا این روزها که مردم درخیابانها بساط اعدام را به آتش میکشند. سران جناج موج سبز و دنبالچه های آنها به  کرات حساب خودشون را از صف مردم سرنگونی طلب جدا کرده اند. سران موج سبز چیزی غیراز سهم خواهی از جناج مقابل دربساطشون نیست. اولین وآخرین مطالبه موج سبزی ها پست  ریاست جمهوری را کسب کردن  درجمهوری اسلامی است.بقیه غرولندها کشک است شیره مالیدن سرمردم است.منفعت همه جناجهای حکومتی تنها در موجودیت جمهوری اسلامی است .اینها خودشون اعلام کردند که دلشون به حال حکومت اسلامی امامشون می سوزد که دارد ازدست می رود.
 این مردم معترض هستند که هزینه مبارزه اجتماعی خویش را علیه جمهوری اسلامی می دهند. برای خواستها ومطالباتشون که مدتها است پایمال شده است درخیابانها می جنگند، مقریگانهای ویژه وبسیج سپاه پاسداران را به آتش میکشند. زخمی می شوند زندانی می شوند کشته می شوند. می افتند وبرمی خیزند . اما ازپیکار خیابانی دست نمی کشند. جنبش مردم درخیابانها سرنگونی طلب است. این جنبش کل موجودیت جمهوری اسلامی را میخواهد پارو کند.
جمهوری اسلامی درباتلاق عملکرد خود گرفتار شده است.  سران جمهوری اسلامی نمی توانند براختلافات درون  حاکمیت فائق آیند. روند اعتراضات واعتصابات توده ای رو به گسترش است. اوج گیری اعتراضات ونارضایتهای عمومی به شکاف و اضمحلال درون حاکمیت ونهادهای دولتی دامن می زند. بدون شک درایستگاههای بعدی نیروهای دیگری به صحنه اعتراضات میایند. صف آرایی های جنبشی ازهم اکنون خود نمایی می کند. اصلاحات چی ها از رادیکالیزه شدن اعتراضات مردم درهراسند، توقعات مردم فراتر از مطالبات جریانات مرتجع تحت عنوان موج سبزاست. به همین جهت این جریان با پیشرویهای جنبش اعتراضی – انقلابی مردم همخوانی ندارد،به محض گسترش مبارزات وسیع وتوده ای،بویژه دخالت طبقه کارگر، جریان موج سبزعقب می کشد و با اعتراضات رادیکال مردم فاصله میگیرد ودرشکل نهادهای حزبی ورسانه ای خودنمایی خواهد کرد. پیشروی مبارزه مردم تعیین کننده اوضاع سیاسی آتی درایران است . به مراتب فاکتورهای دیگری دخیل خواهند شدکه به مراتب می شود به طرح وبررسی آن پرداخت.

آزاد زمانی
۹ دیماه ۱۳۸۸