“تحولات” مصر و نقش امپریالیسم

پس از حدود سه هفته تداوم خیزش شجاعانه توده‌های ستم دیده مصر که به صورت تظاهرات و اعتراضات خیابانی عموم توده‌‌های محروم و بالاخره اعتصاب کارگران ،کشتار صد‌ها نفر از مردم بی‌ گناه به دست اوباشان دولتی ،دستگیری هزاران نفر از مردم به ویژه جوانان که تا کنون هم به رغم خواست مردم برای آزادی زندانیان سیاسی از سرنوشت آنها خبری نیست و همچنان در سیاه چال‌های بورژوازی وابسته این کشور اسیرند،همانطور که پیشبینی‌ می‌‌شد امپریالیسم مفوق در مصر و کًل منطقه یعنی‌ امپریالیسم آمریکا پس از محاسبات دقیق و بکار گیری سیاستی حساب شده جهت مهار خشم انبار شده زحمتکشان این کشور و تداوم سلطه استثمارگر و غارتگر خود بر این کشور و دیگر کشور‌های منطقه ،با در نظر گرفتن امواج مبارزات کارگران و زحمتکشان منطقه و نقشی‌ که مصر به عنوان یک کشور پر جمعیت هم در کشور‌های خاور میانهٔ و هم در کشور‌های شمال آفریقای  ایفا می‌‌کند،صلاح را در آن دید که حسنی مبارک این دیکتاتور سر سپرده و رئیس جمهور دائما “۹۸درصدی” را که سی‌ سال از او بر اریکه قدرت حمایت کرده بود با حفظ تمام و کمال دستگاه عریض و طویل دولتی به کناری بگذارد.
خشم انباشته شده زحمتکشان مصر در بستر بحران کم سابقه سرمایه داری امپریالیستی و بالطبع شدت و حدت این بحران در کشور‌های تحت سلطه مانند مصر به دلیل وظایفی که در چهار چوب این سیستم بر عهده آنها گذاشته شده (تامین منافع انحصارات امپریالیستی)،بحرانی‌ که در اثر آن شمار کثیری از کارگران و زحمتکشان(حدود پنجاه درصد)بطور دائمی بیکار هستند،طبق گزارشات رسانه‌های بورژوازی امپریالیستی میلیونها انسان در این کشور با درآمدی کمتر از ۲ دلار در روز یعنی‌ در فقر مطلق روزگار می‌‌گذرانند،بحرانی‌ که وجوه دیگرش تورم،و گرانی می‌‌باشند و بر همین اساس تشدید اختناق سیستماتیک خشونت آمیز دولتی،در چهار چوب چنین مجموعه  شرایطی منفجر شد و حدود سه هفته به صورت تظاهرات و اعتراضات کارگران و فرو دستان در خیابانهای قاهره و دیگر شهر‌های مصر دولت وابسته به امپریالیسم مبارک را به مصاف طلبید.
از همان آغاز خیزش مردم محروم مصر با توجه به ضعف آشکار این خیزش یعنی‌ خود به خودی بودنش و فقدان رهبر انقلابی‌(کمونیستی)امپریالیسم با آمادهگی و بسیار حساب شده هم زمان با اشک تمساح ریختن برای مردم مصر، کسانی که عامل اصلی‌ تمام دردهایی که برای حلشان به پا خواسته اند  سلطه خود او (امپریالیسم) می‌ باشد ،بوسیله ماشین تبلیغاتی عظیم خود و توسط افراد و جریانات خودی به توّهم “ایجاد” شرایط دمکراتیک و “انتخابات آزاد” و “رفرم سیاسی” در میان آنها دامن زد.در همین جهت مبارک مزدور که سه دهه معاونی نداشت و از طریق نظامی در واقع بر مردم مصر حکومت می‌‌کرد ،یک دفعه عمر سلیمان رئیس سابق وزارت اطلاعات و امنیت را به به عنوان معاون خود بر گزید  و مسئولیت‌های زیادی را به او “محول” کرد،این امر همانطور که می‌‌دانیم حلال مشکل نشد سپس خود مبارک به پشت تلویزیون فرستاده شد تا وعده “اصلاحات” سیاسی به مردم به دهد و “قول”  دهد که بار دیگر “کاندید” پست رئیس جمهوری در “انتخابات آزاد” نخواهد شد.
همانطور که گفته شد هم و غم این سیاست آن بود و هست که ماشین دولتی بورژوازی وابسته و جز تعیین کننده آن یعنی‌ ارتش امپریالیستی ،ارتشی که نقش‌های کلیدی در اقتصاد وابسته مصر هم داراست دست نخورده باقی‌ بماند.بهمین منظور ابتدا همین ارتش به ظاهر بیطرفانه با توپ و تانک‌هایش در خیابان ها و میادین شهر قاهره و دیگر شهر‌های مصر مستقر شد، و وزیر دفاع مصر ژنرال تنتهواهی و ژنرال سامی حافظ اونان  رئیس ستاد ارتش که تازه از یک دیدار یک هفته‌ای با رهبران پنتاگون یعنی‌ رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا و مایکل مولان رئیس ستاد ارتش آمریکا یعنی‌ کسانی که به واقع افسار دار ارتش مزدور مصر هستند از آمریکا برگشته بود به تبعیت از رهبران اصلی‌ ارتش مصر (امپریالیستها) به میان مردم در میدان تحریر رفت و همه وی را در حال خوش و بش کردن با جوانان معترض به همان نظمی  که همین ارتش پاسدار آنهاست دیدیم.در این کارزار حساب شده ارتش را بیطرف جا زدند و این شعار را در میان مردم بردند که “ارتش و مردم یک تن‌ واحد هستند” .با همین هدف ارتش از تیراندازی به مردم خود داری کرد و به مثابه جریانی در افکار جا داده شد که  که اوست که به مبارک برای “پیشرفت امور” و به “نفع ” مردم  فرمان کنارگیری داده است. ارتشی که در چند دهه گذشته رهبران مزدور این کشور مانند سادات و مبارک از دل‌ آن بیرون آمدند.
شورای عالی‌ ارتش به ریاست تنتهواهی تشکیل شد و تا زمان برگزاری “انتخابات آزاد” اداره امور به این شورا “منتقل” گردید.با همین حربه به رغم آنکه تمام قوانین دوران مبارک و از جمله قانونی که طبق آن هیچ کس و هیچ جریانی حق مخالفت با دولت را ندارد و کسی‌ نمی‌ تواند به دولت اعتراضی بکند(حکومت نظامی) و تمام قرار داد‌های دوران سادات و مبارک از جمله قرار داد صلح با سهیونیست‌های اسرائیلی که تحت نظارت  مستقیم امپریالیسم  و با هدف تداوم وضعیت دردناک زحمتکشان فلسطینی بسته شد قرار دادی که اکثر مردم مصر مخالف آن هستند ،توده‌های محروم مصر را به خانه‌هایشان بر گرداندند،و به کارگرانی که در اعتصاب هستند اخطار داده شد که اگر  اعتصاب‌شان را پایان ندهند ارتش “دخالت” خواهد کرد.در این میان برای فریب بیشتر مردم چند عضو دولت مبارک مثل وزیر توریسم و چند سرمایه دار دستگیر شدند و قرار است ” محاکمه” شوند. ولی‌ اگر قرار است کارگران و زحمتکشان مصر به معنی‌ واقعی‌ به مطالباتشان برسند چاره‌ای ندارند مگر آنکه خود را برای ناا بودی ماشین دولتی وابسته به امپریالیسم در کشور خود و کسب قدرت سیاسی به رهبری طبقه کارگر و آغاز انقلاب اجتمأعی که با ناا بودی سرمایه داری معنی‌ واقعی می‌‌یابد آماده کنند..  غلام—امیدوار ۲/۱۹/۲۰۱۱