لحظه های انقلاب مصر: روز هفدهم –٨ … سخنان رئیس جمهور و پاسخ انقلاب!

حکومت اعلام کرده بود که مبارک قرار است امشب با مردم سخن بگوید. تا چند لحظه پیش، همه دوربینها به میدان تحریر خیره شده بودند: مبارک چه خواهد گفت؟ میدان تحریر چه پاسخی خواهد داد؟ سخنان مبارک به نمایندگی از ضد انقلاب و واکنش میدان تحریر به نمایندگی از انقلاب. در میان حدس و گمان رسانه ها و مفسرین، بالاخره مبارک در تلویزیون دولتی ظاهر شد. شخصی که فعلا فقط در میان وفاداران نظام فاسدش مشروع است، شخصی که در ۱۷ روز گذشته، حکم رفتنش با حضور میلیونی مردم در خیابانها صادر شده است، چشم در چشم همان مردم دوخت وخود را رئیس جمهور خطاب کرد! همین کافی بود که سکوت چند لحظه ای میدان تحریر به غرشی تکان دهنده تبدیل شود: “باید بروی. باید بروی.” مبارک نتوانست حتی برای چند لحظه توجه انقلاب را از خواست اولیه اش منحرف کند: خلع رئیس جمهور.

در حالیکه فریاد “باید بروی، باید بروی” در فضای قاهره طنین افکن بود؛ مبارک جوانان مصر را به عنوان فرزندانش خطاب کرد. غرش “باید بروی” بلندتر و بلند تر شد. رئیس کهنه کار ضد انقلاب نتوانست نسل جوان انقلاب را با الفاظ پدرسالارانه ساکت کند.

مبارک به تحریک احساسات ناسیونالیستی آویزان شد. چهره یک نظامی مدافع سرزمین مقدس را به خود گرفت. قسم خورد که به فشار بیگانگان تسلیم نخواهد شد. اعلام کرد که منافع کشور را بالاتر از همه چیز میداند. اطلاع داد که میخواهد در سرزمینش دفن شود. نسلی که هزاران بار اعلام کرده است میخواهد مثل انسان زندگی کند؛ نسلی که هفده شبانه روز تمام در همان میدان تحریر نمونه ای از یک جامعه فارغ از مرزهای ملی و نژادی و جنسی و مذهبی را به نمایش گذاشته است؛ مسحور اراجیف  ناسیونالیستی نشد. اینها را به حساب استیصال نماینده طبقه حاکمی که در حال سقوط است گذاشت. انقلاب به تحریک ناسیونالیستی طبقه حاکم تره هم خرد نکرد.

مبارک افتخارات جوانی اش در ارتش را به خاطرنسل جوان آورد. خود را جزوی از رنسانس نسل جوان اعلام کرد. قلب هیچ جوانی از این حقه بازی تسخیر نشد. فریاد “باید بروی” قطع نشد. مگر نه این است که همین نسل جوان به خاطر اینکه جوانیش زیر پای مفتخوران سرمایه و حکومت حامیش و در راسشان خود همین مبارک پایمال شده است به انقلاب روی آورده است؟

“شهروندان عزیزم” را از اولویتهای این لحظه حساس مطلع کرد: بازیابی اعتماد در میان مردم مصر! آیا کسی که سقوط خودش اولویت انقلاب است میتواند در باره اولویت انقلاب سخن بگوید؟ آیا کسی که مظهر بی اعتمادی شهروندان است میتواند در باره بازیابی اعتماد سخنرانی کند؟ میدان تحریر این را به حساب وقاحت رئیس جمهور گذاشت. خشمگین تر شد. بلند تر فریاد زد که “باید بروی، باید بروی”.

در پیشگاه “خدا و سرزمین” قسم خورد که امنیت سرزمین و مالکیت مردم را پاس خواهد داشت. میدان تحریر فریب نخورد. به یاد آورد که ایشان مالک هفتاد میلیارد دلار ثروت دزدیده شده از جیب طبقه کارگر است. به یاد آورد که ایشان سی سال تمام، در راس طبقه سرمایه  دار، مسئول حفظ امنیت سرمایه داران در مقابل خشم و عصیان کارگران و بیکاران و تهیدستان بوده است.

میدان تحریر را مطلع کرد که دستورات جدیدی برای تغییر قانون اساسی صادر کرده است! برای کسانی که کل نظام و دستگاه حاکمه و رئیس جمهور منفورش را مورد تعرض قرار داده اند، قسم به اصلاح قانون اساسی همان رژیم توسط رئیس همان رژیم مثل پاشیدن نمک بر زخم عمل کرد.

در یک کلام، رئیس حکومت سرمایه، همه مقدسات شناخته شده سرمایه، یعنی خدا و سرزمین و مالکیت را به یاری گرفت تا انقلاب را به تردید بیاندازد و از حرکت باز دارد. انقلاب تردید نکرد، بلکه مصمم تر شد. از حرکت باز نایستاد، دو جبهه جدید باز کرد: تعداد زیادی به سمت تلویزیون دولتی، این نهاد منفور تحریف انقلاب روانه شدند. و تعداد زیادتری مارش عظیمی به سمت کاخ ریاست جمهوری را آغاز کردند. میدان تحریر همچنین اعلام کرد  فردا با قدرت تمام به سمت کاخ ریاست جمهوری خواهد رفت.

کاخ ریاست جمهوری در محاصره چند حلقه ای ارتش است. همان ارتشی که درست یک هفته پیش، دروازه های میدان تحریر را به روی اوباش رژیم باز کرد تا انقلابیون را لت و پار کنند. همان ارتشی که امروز فرماندهش در میدان تحریر ظاهر شد و به مردم خشمگین اطمینان داد که امشب به همه خواسته هایتان خواهید رسید و با فریاد “ارتش و مردم” یکی هستند استقبال شد. با این حساب، یکی از لحظات حساس انقلاب در حال شکل گیری است: احتمال ملاقات جمعیت عظمیمی از صف انقلاب با رئیس منفور ضد انقلاب در حضور ارتش.

آیا این لحظه تقابل خونین ضد انقلاب با انقلاب خواهد بود؟ آیا این ملاقات آخر خواهد بود؟ پاسخ این سئوال هر چه باشد، اما یک چیر روشن است. هر چقدر انقلاب مصر بیشتر پیش میرود بیشتر معلوم میشود که این انقلاب، با این همه قدرت و این همه  عزم و اراده و هشیاری، اگر صاحب حزب انقلابی بود، تا کنون ده بار بساط این نظام با طبقه مفتخور و دولت فاسد و نیروهای سرکوب اش را برچیده بود. *

پنجشبنه ۱۰ فوریه ۲۰۱۱ شامگاه به وقت قاهره