رژیم سرمایه اسلامی مسبب جانباختن ۴ معدنچی

دیروز و بعد از ۶ روز از گرفتار شدن ۴ کارگر معدن هجدک، استاندارکرمان اعلام نمود که تلاش برای نجات جان این کارگران ناکام مانده و این ۴ کارگر جان خود را از دست داده اند . درست در ۱۶ آذر  یعنی با فاصله  ۷ روز قبل در همین معدن  اتفاق مشابهی افتاده و تعدادی از کارگران جان خود را ازدست داده اند . بنا به خبری از خبرگزاری مهر  از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا کنون بیش از ۲۰کارگر در معادن کرمان جان خود را از دست داده اند. استاندار کرمان در رابطه با گروههای امداد برای نجات جان این چهار کارگر می گوید ” که امدادگران به محل ریزش نرسیده‌اند: «متاسفانه اکیپ‌هایی که برای امداد اعزام شده بودند در مسیر دچار سانجه شده اند. دو نفر از امداد گران در سانحه تصادف دچار صدمات جسمانی شده‌اند و هم اکنون در یکی از بیمارستان‌های کرمان بستری هستند. دیشب نیز یک اکیپ جدید به منطقه اعزام شده است”. 
 در مقایسه سانحه اخیر با سانحه ای که برای کارگران معدن سن خوزه شیلی اتفاق افتاد چنین می گوید” شرایط این حادثه با حادثه معدنچیان شیلیایی متفاوت است. آن‌ها در معدن محبوس شده بودند اما معدنچیان هجدک در معدن مدفون شده‌اند”. براستی چه کسی بجز حامیان سرمایه و بورژواها میتواند اینچنین در مورد سرنوشت کارگران در مقام “مسئول” ظاهر شود. کارگران معادن در هجدک قربانی نا امنی محیط کار شدند. مقایسه سرنوشت کارگران معادن سن خوزه با سرنوشت قربانیان معادن هجدک به شکل مضحک و بورژوامنشانه این مزدوران در عمل تایید مرگ این کارگران در محیط نا امن کار است. در هجدک کرمان ۴کارگر قربانی شدند، جانشان را از دست دادند، خاموش بخاک سپرده شدند، اما در شیلی و سن خوزه آنجا که طبقه کارگر و بویژه خانواده هایشان خاموش ننشستند، با فشار و تجمع خانواده هایشان و فشار و در منگنه قرار دادن دولت و کارفرماها، بالاخره با تلاشی انسانی و بین المللی ٣٣ کارگر در فاصله مرگ و زندگی نجات پیدا کردند. در هجدک کرمان دولت ضد کارگر جمهوری اسلامی همراه استاندار و کارفرماها حکم به دفن این ۴کارگر بخت برگشته، این قربانیان خاموش نظام کار مزدی دادند، و در شیلی جامعه و خانواده کارگران نگذاشتند در نزد افکار عمومی کارگران دفن شوند، راه نجات و راه ابتکار و استفاده از آخرین دستاوردهای تکنیک را انتخاب کردند. دنیای کارمزدی و استثمار و ستم در هر گوشه از این دنیای نابرابر و ظالمانه یکی است. تنها تفاوت در دخالت جامعه، کارگران و افکار عمومی است که میتواند به رهایی از مرگ و ادامه زندگی و استفاده از دستاوردهای بشری را به نمایش بگذارد. قربانیان معادن هجدک متاسفانه از دستاوردهای انسانی و راه مبارزه برای نجات آنها محروم شدند. جنبش طبقه کارگر در هجدک کرمان بار دیگر بهای خاموشی خود را پرداخت، اما این جنبش و طبقه کارگر میتواند و باید از بیداری و هوشیاری و فضای انسانی و متحدانه کارگران معادن سن خوزه استفاده کند.

 
 
جانیان اسلامی خادمان سرمایه  رهبران کارگری را که صدای اعتراض به چنین بی حقوقی مطلق هستند را در زندانها خود نگاه می دارند . تا صدای این بی حقوقی کارگران را خفه کنند .
سانحه کرمان و جانباختن ۴ تن از کارگران این معدن بار دیگر تاکید دارد که رژیم  اسلامی  رژیم حامی سرمایه و علیه کارگران است  تنها با سرنگونی رژیم اسلامی می توان تلاش برای جامعه ای که در آن ارزش انسان و جان کارگر جایگاه خود را داشته باشد بکوشیم .
اسد نودینیان
آذر ۱۳۸۹
nodinyan.asad@yahoo.se