نکته ها وگفته های خبری

-گرد آورنده وترجمه :ن. هدایت

سندهای ویکی لیکس و رسانه های عرب  وافکار عمومی عرب :در این مورد تاگس سایتونگ آلمان سی ام نوامبر مینویسد که :….درباره تمامی این سندها در باره موضع گیری های محرمانه سران عرب در مقابل ایران  ) ذره ای نمیتوان در رسانه های عرب خواند. البته اکنون رسانه های عربی  تنها در مورد توجهات کمتر شیک درباره سران سیاستمدار اروپایی ، اما نه در مورد آنچه که در مورد سران عرب در این اسناد ویکی لیکس گفته شده است ، گزارش میدهند. حتی بزرگترین رسانه های “مستقل “مانند فرستنده های تلویزیونی با این مساله محتاطانه برخورد نمودند ، هرچه باشد الجزیره از طرف امارات قطر والعربی از طرف عربستان سعودی حمایت مالی میشود . برای هردو این بهترین میبود که میتوانستند که این داستان را کاملا فراموش کنند.
تنها استثنا : “روزنامه القدس العربی که در لندن منتشر میباشد در باره قدرتمداران عرب مینویسد: یک زمانی این را بالاخره میفهمند که این برای کشورهای عربی خطرناک است که طرح آمریکا را بطور مخفیانه کور کورانه دنبال کنندو باور به این داشته باشند که  این روزی آشکار میگردد.”برعکس رسانه های رسمی از  خبرهای کوتاه  تویتر در مورد این افشاگریها در دنیای عرب  منفجر شده است وبلوگهای زیاد عربی از آبروریزی رِژیم های خود خبر از جزییات میدهند، این کاملا نا روشن نیست  که  این به عنوان یک زلزله برای آینده سیاست در این منطقه معنی دارد  . در هیچ نقطه ای دیگر از جهان شکاف بین گفته های افکار عمومی و سیاست مداران این چنین بزرگ نیست.
سوال بزرگی که در بین است :آیا سیاستمداران اکنون که نظرات خصوصی اشان آشکار شده است موضعگیری علنی خواهند داشت ویا بدلیل آبروریزی بیشتر ، بطو ر فزاینده ای با توجه به افکار عمومی احتیاط بیشتری را در پیش بگیرند. ؟بهر شکل بایستی که از هم اکنون در مورد ملاقاتهای سیاسی آینده رهبران عرب و ایران در یک مکان با یکدیگر  ، خوشحال بود.

………………………………
اگر ما هم ویکی لیکس ایرانی میداشتیم ؟
چه پنهانکاریهایی که افشا نمیشد. دست چه کسانی به نام اپوزیسیون که رو نمیشد؟مثلا میفهمدیم که چرا مثلا اکبر گنجی مدالهای متعدد از دست نئوکانها میگیرد ؟ چرا به یکباره یک خانم تقریبا گمنام  از ایران  جایزه “صلح “نوبل دریافت میکند؟چرا برای خانم احدی اکس کمونیست و”اکس مسلم “امروزی فرش قرمز هالیوودی پهن میشود وچرا از سرها جایزه میگیرد ؟ویا میفهمیدیم که این چهارصد میلیون دلار برای طرح “رژیم چنج “توسط آمریکا به جیب کدام “اپوزیسیون “ایرانی سرازیر میشود وچراجان بولتن در کنار مریم رجوی در فرانسه قرار میگیرد وارتباط ترور دانشمندان هسته ای در تهران با قطعنامه اتحادیه اروپا در حمایت از مجاهدین در چیست؟ویا میفهمیدیم که اسرائیل چه نقشی و چه پولی برای جدایی طلبان ایرانی هزینه میکند و با چشمان خود آنچه را که سیمون هرش در سرازیر شدن پول به جیب جند الله و مجاهدین مدعی است بصورت سند میدیدیم و یا اگر ویکی لیکس ایرانی میداشتیم میفهمدیم که چه کسانی از طرف رژیم بنام “اپوزیسیون سبز”در خارج کشور جا سازی شده اند وبزرگ میشوند و چرا در اعتراضات مردمی هماهنگ بین رژیم وفرنگی ها “ُسبز”رنگ برترمیشود ؟وچرا وزارت اطلاعات رژیم علی رغم اینکه مجاهدین هیچگونه نقشی واقعی در اعتراضات مردمی نداشتند این ها را در این جریان اعتراضی بزرگ میکند؟اگر ویکی لیکس داشتیم میدانستیم که چه کسانی از سبز و دیگر رنگها یکدستشان در جیب استعمارگران است ودست دیگرشان در جیب رژیم وبه عنوان “واسطه “بین تهران و خارج کشور در تردد هستند ؟میفهمدیم که چه کسانی هم قیافه “اپوزیسیون میگیرند” وهم با سفارت در  ارتباط هستند و هم در سفر به ایران ؟میفمدیم که مثلا نقش وزارت اطلاعات در اپوزیسیون سازی در خارج کشور چقدر میباشد وارتباطات اطلاعاتی بین وزارت های اطلاعاتی بین کشورهای اروپایی و رژیم تا چه حد میباشد؟میفهمدیم که مثلا سازمانهای پوششی رژیم ساخته در خارج کشور کدام است ویا سازمانهای حقوق بشری ساخته شده با پول استعماری چه کسانی میباشند ویا سازمانهای پوششی مجاهدین برای کلاهبرداری حقوق بشری و مالی از مردم کوچه وبازار کشورهای غربی کدام است؟البته مانند اسناد منتشر شده از ویکی لیکس که تقریبا کسانی که مسائل روز سیاسی جهان و ایران را دنبال میکنند ، میدانستند که کم وبیش قضیه چیست ؟ما هم بدون ویکی لیکس میدانیم که در پشت این ماجراها که برشمرده شد چه کسانی هستند وکیستند؟ولی اگر ما هم ویکی لیکس داشتیم بسیاری از سازمانها و گروهها ورهبران خود ساخته وا ستعمار ساخته وارتجاع جمهوری ساخته میبایستی که با بی آبروگی بزرگی روبرو شوند ویا مانند سیاستمداران امروز تکذیب کنند ویا خاموش شوندن تا موج از سرشان رد شود وپس از چندی روز ی ا زنو

گر ما هم ویکی لیکس ایرانی میداشتیم

بر ریش وپشم رژیم و این اپوزیسیون  و ارفته خشم بیشتر میداشتیم

درک از جرینگ جرینگ دلار وریال در جیب دلالان دنیای سیاست میداشتیم

از ما بهترون دنیای قدرتمداران جهان و ملاها خبر میداشتیم

از زمزمه و راز پنهان این وآن اپوزیسیون با اباما در خفا خبر میداشتیم

از جیک جیک  احمدی نژاد در نیویورک با دیپلماتهای شیطان بزرگ رازها میداشتیم

از توگوشی خوردن احمقی نژاد از جعفری پاسدار خنده ها میداشتیم

اگر ما فقط ویکی لیکس ایرانی میداشتیم

از راز پنهان واشکار سوراخ مخفیگاه رجوی خبر میداشتیم

از سقط مرگ کردن “رهبر”ملاها با سرطان خون شادی ها میداشتیم

از لاس زدن خصوصی مریم خانم و جان در پاریس گزارشها میداشتیم

اگر ما فقط ویکی لیکس ایرانی میداشتیم

از رقص سکسی ر هبر مجاهدین با زنهای شورایش خبر روز فوق العاده میداشتیم

از کشته شدن دانشمندان هسته ای از موساد خبر دست اول میداشتیم

از راز رسوایی ایران گیت های دیگر به هنگام اشغال عراق و افغانستان  تیترها میداشتیم

اگر ما ویکی لیکس ایرانی فقط  میداشتیم

خبر از سکس بازیهای دیگر فرماندهان نیروهای انتظامی تهران میداشتیم

یا اینکه چند عکس لخت و عور از رهبر در کنار پریها میداشتیم

اگر ما ویکی لیکس ایرانی  فقط میداشتیم

////////////////

،فیس بوک اطلاعات کاربران را به غیر نیز انتقال میدهد

شکایت از فیس بوک بدلیل سو استفاده از اطلاعات کاربران،فیس بوک اطلاعات کاربران را به غیر نیز انتقال میدهد: برلن- انجمن حمایت از مصرف کنندگان از شبکه  اجتماعی فیس بوک بدلیل کمبود در حفاظت اطلاعاتی کاربران شکایت کرده  است این را روزنامه زود دویچه سایتونگ در سی ام نوامبر گزارش میدهد.در این شکایت بایستی علیه بخش “جستجو گر دوست یابی “فیس بوک بیش از همه باشد که برای مثال زیرا که این جستجو گر کابر را در این جهت راغب میکند که ایمیل ونام دوستان خود را که هنوز در فیس بوک عضو نیستند بدون اجازه دعوت شونده ، داده و ارسال نماید. واین اطلاعات البته که در نزد فیس بوک ذخیره میشود ومورد استفاده قرار میگیرد. بعلاوه فیس بوک بایستی برای دیگر شرکتها برای مثال که بازی را در فیس بوک عرضه میکنند وکاربری آنرا بازی میکند  که اطلاعات دوستان این بازیکن کاربر در فیس بوک راهم بدست آورند. در ماه اوریل ایلسه آیگنر وزیر حمایت  از مصرف کنندگان کشور آلمان در یک نامه علنی به ریئس فیس بوک مارک سوکربرگ خارج شدن خود را به عنوان اعتراض ا ز فیس بوک اعلام کرد. اعتراض او بدلیل دادن اطلاعات کاربران به غیر ذکر شده است
//////

هماهنگی رسانه ای برا ی انتخاب موضوع ایران در رابطه با اسناد ویکی لیکس ،دیپلمات آمریکا یا جاسوس ؟
هماهنگی خبری از اسناد  ویکی لیکس  در خط آمریکا و اسرائیل
یونگه ولت سی ام نوامبر:در یک سطح نازل: برای شروع رسانه های منتشر کننده سندهای ویکی لیکس که ماههاست وجوددارد بر روی موضوع ایران وعربها توافق کردند. متن ها ی مربوط به  این موضوع در یک شکلی شروع و محتوی در یک سطح نازل ژورنالیستی و سیاسی در کارکرد مقاله منتشر شده است.بدون هیچگونه نظر انتقادی و به ظاهر با سادگی آنچه را که در ا ین نوشته ها  در گفتگو ها منتشر شده است را به عنوان حقیقت کامل  عنوان شده است -و انچه که حال وهوای دیپلماسی آمریکایی است را میشود که خواند. متن ها ی منتشر شده در اشپیگل کاملا در خط خواسته های آمریکا و تل  اویو:”مدارک آمریکایی آشکار میکند که جبهه علیه یک ایران اتمی بزرگتر از آن است که تا کنون شناخته شده بود:قدرتمداران عرب در گفتگوهای محرمانه علیه ملاها در تهران خواستار تدابیر میباشند». در مقایسه با دیگر مقالات منتشر شده در این رابطه با نام در این مجله نام برده شده است . ال پیس تیتر میزند:”عربها از آمریکا و اتحادیه اروپا خواستار شده اند که ایران را به هر وسیله ای متوقف کنند “در نیویورک تایمز تیتر این است :”در جهان نگرانی سخت درباره  ایران ” و لوموند مینویسد:ترس کشورهای عرب ا ز ایران و متدهای وحشت آوری ایران “. گاردین نیز این سرخط را دارد که :”عربستان سعودی بطور مکرر به آمریکا فشار میاورد که به ایران حمله نماید.”عدم شفافیتمتاسفانه هیچکدام از این پنج سردبیران روزنامه های فوق در مورد فشارهایی که توسط طرف آمریکایی در زمینه قبل از انتشار داشته اند موضع گیری ندارند . به نظر میرسد که در این نقطه دیگر شفافیت به پایان میرسد. اما فاکت این است مین استریم که جریان اصلی رسانه ها و خبرنگاران آنها به این موضوع وابسته میباشند که خود را دردید دولت آمریکا خراب نکنند، ونشان دهند که در مقابل “خواسته های “آمریکا باز میباشند.هماهنگی کامل این پنج رسانه منتشر کننده سند های ویکی لیکس در باره موضوع ایران نشانی از یک ژست حسن نیت به واشنگتن بایستی تفسیر شود…. این غافلگیر کننده نیست که در سندهای ویکی لیکس این را میتوان عمدتا مشخص دید که وزارت خارجه آمریکا دیپلمات های خود را در یک نظر کلی به عنوان خبرچین بکار میگیرد. رابطه تنگاتنگی با  سیا که تحت نظر مستقیم وزارت خارجه  میباشد ، یک جد ا سازی بین کار سیاسی و کار مخفی در سراسر جهان دیگر ممکن نمیباشد. ..یک متن  کتبی وزیر امورخارجه آمریکا به دیپلماتها این دستور را میدهد که تا حد ممکن اطلاعات شخصی در مورد سیاستمداران کشورمیزبان جمع آوری شود از  شماره بانکی ، کدها، طرحهای خدماتی تا  اطلاعات بیومتریک -برای مثال قد و وزن ، اثرانگشت ، امضا  البته انتظار اعتراض از طرف کشورها از جمله اتحادیه اروپا و دولت آلمان نمیرود:آنها در باره اوضاع قبل از این مطلع شده اند و این را با سکوت تحمل میکنند.

/////////////////////
رادیو فردا : دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در پشت ترور دانشمندان اتمی ایران

یونگه ولت آلمان سی ام نوامبر  درباره ترور دانشمندان اتمی درایران :……در یک بیانیه دفتر رئیس جمهور گفته های رئیس سرویس مخفی انگلیس جان ساورس یادآوری شده است که در بیست وهشتم اکتبر بیان شده است که برای مبارزه با برنامه اتمی ایران “علاوه بر بکارگیری دیپلماسی متعارف”از “عملیات سرویس مخفی “نیز بایستی استفاده شود.دفتر رئیس جمهور همچنین در این رابطه همچنین خواسته اتحادیه اروپا از دولت آمریکا مبنی بر حذف نام مجاهدین خلق از لیست ترور اشاره کرده است. نمایندگان اتحادیه اروپا از راست های تندرو تا حزب چپها از حامیان دائمی “مجاهدین خلق “میباشند. در ژانویه دانشمند اتمی ایران دانشگاه تهران مسعود علی محمدی توسط یک ماده منفجره کشته شد. عاملین این سو قصد بمبی در موتور سیکلت ا و کارگذاری کرده واز راه دور آنرا منفجر کردند.  رسانه های غربی در آنزمان گزارش دادند که محمدی یک همکاری تنگاتنگ با عباسی داشته است که دیروز به او سو قصد شده است.احمد ی نژآد در آنروز همچنین اسرائیل را مسئول این سو قصد دانست.  در سال دوهزار وهفت کشتن هدفمندار در قتل اردشیر حسن پور که بوسیله خفه شدن بوسیله گاز احتمال داده شد.رادیو فردا که یک فرستنده تبلیغاتی رادیویی آمریکایی است در همان زمان این شایعه را منتشر کرد که سرویس های مخفی اسرائیل از عاملین اصلی این کشتن ها میباشند
/////
دشمنان دوست نما!
دشمنان دوست نما :احمد ی نژآد در باره موضع کشورهای عربی و تشویق آمریکا توسط این کشورها به ایران که اسناد آن توسط ویکی لیکس منتشر شده است خود را به کوچه علی چپ زده ومیگوید که “این ها صحت ندارد و شیطنت است”. سفیر امارات هم در تهران در ابتدا میگوید که باید “از دولت خود سوال کند وبعد موضع بگیرد ” وبعد هم یک موضع گرد میگیرد که بعد اعلام میکند:وی با ابراز بی اطلاعی درباره خبر اخیر منتشر شده در پایگاه ویکی لیکس تاکید کرد: پس از تماس با مقامات کشور امارات شما را در جریان موضع رسمی کشورم قرار می دهم.

کاردار سفارت امارات دقایقی بعد در تماس با خبرگزاری مهر اعلام کرد: من با مقامات کشور متبوع خود تماس گرفته ام و موضع رسمی ما در این زمینه این است که ما تعامل با رسانه های خبری نداشته و روابط ما در سطح مقامات دو کشور تعریف می شود

المری در ادامه بدون تایید و یا تکذیب خبر تقاضای کشور امارات از آمریکا برای حمله به ایران، تاکید کرد: روابط ایران و امارات در حال حاضر در سطح خوبی ادامه دارد.
وی در ادامه از پاسخ به این سوال که آیا هدف از انتشار اسناد جدید ویکی لیکس را تخریب روابط کشورهای منطقه می دانید، سر باز زد. البته قابل فهم  است که رو شدن دست ها برای هر دو طرف نا مطبوع است ودرجهت ماستمالی کردن آن میباشند ولی در پشت پرده دشمنی خود را به یکدیگر ادامه میدهند. امارات که میخواهد جزایر ابوموسی را پس بگیرد و در عین حال وضعیت تجارتی اش با رژیم ایران بد نبوده است بارها به دشمنی با ایران پرداخته است و رژیم هم این را بخوبی میداند و میخواهد سر به تن عمرا و پادشاهان این کشورها نباشد ولی ظاهرا رسوایی آنقدر بالا هست و سندها این قدر مستحکم هستند -با توجه به اینکه بدون این سندها هم این قضایای کشورهای عربی و رژیم ایران کاملا مشهود بود – که این ها جز سکوت و حرفهای گرد جوابی ندهند واحمدی نژاد هم احمقانه به ظاهر هم که  شده خود را به کوچه علی چپ زده وبه نفهمی بزند. این کشورهای عربی دشمنی شان با یک حرکت دمکراتیک واقعی مردم  ایران عمیق تر از فعلا در مقابل رژیم ایران خواهد بود و این مرتجعین عرب مساله اشان وجود حاکمیت خودشان است وحمایتشان از “سبزها “هم در جهت منافعشان بوده است و میباشند وگرنه دشمن هر گونه حرکت دمکراتیک واقعی در ایران ودر کشورهای خودشان میباشند ودر واقع از یک ایران دمکراتیک ومردمی بیشتر از این حاکمیت وحشت دارند .

آنچه مسلم است رو شدن دیپلماسی مخفی وکثیف حاکم بر جهان با عکس العمل بی تفاوتی این حاکمین روبر و میشود زیرا آنقدر بی آّبرو میباشند و شده اند که چاره ای جز یک لبخند ملیح تکذیب ندارند

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1200850http%3A%2F%2Fwww.mehrnews.com%2Ffa%2Fnewsdetail.aspx%3FNewsID%3D1200937%EF%BB%BF
//////
برخورد هدفمند گزینه ا ی از انتشارات ویکی لیکس با مساله ایران توسط رسانه های امپریالیستی چیست؟

انتشارات بخشی از اسناد توسط ویکی لیکس نشان دهنده ، ، هدف مندی ودر خدمت سیاست مشخص میتواند باشد. البته باید این نکته را هم اشاره کرد که رسانه های غربی بویزه صدای فارسی های کشورهای خارجی مانند رادیو فردا، آلمان ، بی بی سی ، که از هر اپوزیسیون ایرانی این روزها اپوزیسیون تر عمل میکنند ، وکاسه داغ تر از آش برای “دمکراسی “مورد نظر خود میباشند هر بار که ویکی لیکس انتشارات جدیدی دارد این رادیو ها وسانه ها و رسانه های اپوزیسیون وابسته به این جریانها تنها به تتیر کردن خبرها و دستکاری خبری آن گونه ای که به سیاستهای آنها هماهنگ میباشد میپردازد.مثلا این روزها تیترها از ویکی لیکس و ایران ودیپلماسی کشورهای عربی ومواضع آنها ست که در سانه های غربی تیتر میشود و تیز ، همانطور که در انتشارات قبلی ویکی لیکس مسله “دخالت های رژیم ایران در عراق “مطرح میشد.این به نفع سیاستهای آمریکاست چرا که حفره بی اعتمادی و دشمنی بین رژیم های ارتجاعی منطقه و رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی را عمیق تر میکند و نتیجه اش  نیز بهره برداری بیشتر امریکا ومتحدینش مانند اسرائیل در منطقه است که بقول ژنرال پتروس باعث شود که آمریکا بیشتر وبیشتر به کشورهای عربی نزدیک و به آنها سلاح فروخته و در خلیج فارس  بیشتر بیشتر جای پای خود را محکمتر کند ودر همین راستا میباشد که این بخش از انتشارات تیزتر میشود. البته باید گفت که این راز نهانی نبوده است که این دسته بندی در تقسیم بندی قدرت منطقه ای از طرف رایس وزیر امورخارجه بوش دنبال میشد که در منطقه اتحادی از کشورهای ارتجاعی عرب وسنی ها در عراق واسرائیل بقول اشپیگل “یک اتحاد مخفی “را تشکیل دهند که درمقابل قدرت ارتجاعی دیگر یعنی اتحاد ایران ، سوریه وحزب الله و حماس وشیعیان عراق ودیگر مناطق پرنفوذ ایران در افغانستان که در واقع یک “اتحاد علنی “دارند بوده است ودر واقع این “اتحاد مخفیانه “آشکار بین کشورهای عربی با امریکا و اسرائیل درمقابل نفوذ رژیم ایران در منطقه را بخوبی میتوان از دیپلماسی علنی آنها نیز طی چند ساله گذشته مشاهده کرد  ولی مانند هرآنچه که تاکنون ویکی لیکس منتشر کرده است :یک راز آشکاری بوده است که همه میندانستند ولی اکنون تنها بصورت سند منتشر میشود و دانسته ها را سندیت میبخشد وحدسیات را نیز
/////
انتشارات جدید ویکی لیکس و “بمب اتمی ” رژیم ایران :نیروهای مترقی هوشیار !

از متن منتشر شده در مجله هفتگی اشپیگل آلمان چند نکته مشخص است

-آمریکا ودیگر کشورهای اروپایی وحتی اسرائیل معتقد به این امر نیستند که رژیم ایران حد اقل در کوتاه مدت قادر به ساخت بمب اتم باشد و خود اشپیگل هم بیان میکند که اسرائیل هم هرساله مدتهاست که میگوید رژیم شش ماه دیگر ، یکسال دیگر ، پنج سال دیگر بمب اتمی میسازد
-کشورهای عربی مرتجع منطقه بر اثر وحشت از قدرت گرفتن رژیم در منطقه اکنون به سوی آمریکا دست دراز کرده و با اسرائیل یک جبهه »مخفی :بطوریکه اشپیگل مینویسد تشکیل داده اند که هدفش در  اصل تغییر رزیم و اگر نشد تضعیف رژیم حتی با حمله نظامی در منطقه است
بطوری که ژنرال پتروس بیان کرده است رژیم ایران در واقع دست آ ویزی برای آمریکا برای فروش سلاح به کشورهای عربی و گسترش نفوذ نظامی وسیاسی د رمنطقه خلیج فارس شده است
دیر یا زود یک برخورد نظامی د ر منطقه صورت خواهد گرفت که میتواند منطقه را دچار یک فاجعه دیگر نماید. این از ماجراجویی های امپریالیستی صهیونیستی و کشورهای مرتجع عرب از یک طرف و رژیم ایران ومتحدین کوچکش از طرف دیگر خواهد بود
آنچه مسلم است ایران در سال آ ینده مسیحی در مقابل یک تنش منطقه ای تعیین کننده قرا ر دارد که تضعیف اباما در هیئت حاکمه آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری در سال دوهزار ودوازده میتواند در آمدی برای ماجراجویی برای رفع بحرانهای سرمایه داری جهانی از جمله آمریکا باشد که با جنگ بیشتر در سراسر جهان از کره گرفته تا خلیج فارس و ایران بخواهد بر “رونق اقتصادی ” بطوریکه خبرنگار کهن کار واشنگتن برودر نوشته بوده است ، گردد. اپوزیسیون مترقی بایستی هرچه بیشتر در جهت صلح و عدالت و آزادی به پیش برود و مبارزه با امپریالیسم وارتجاع را یک مساله منطقه ای برای تمامی مردم کشورهای منطقه نماید. زیرا در جنگ وبحران وفضای جنگی تنها نیروهای ارتجاعی رشد میکنند و خطر بالکانیزه شدن ایران نیز میرودکه از نقشه های دیرینه کشورهای عربی و نئوکانها و اسرائیل نیز بوده است وبی جهت نیست که به گفته سیمون هرش جدایی طلبان قومی مانند جند الله و حتی گروههایی مانند مجاهدین خلق جیبهایشان از دلارهای آمریکایی پر پول میشود
نیروهای مترقی باید پرجم برای صلح و  آزادی و  عدالت ا جتماعی را با کمک کارگران وزحمتکشان به پیش ببرند و مانند فرصت طلبان حکاکا جنگ را یک “فرصت”ندانند بلکه از عراق وافغانستان درس کافی گرفته باشند که از دل جنگ آزادی و برابری خارج نمیشود بلکه در بهترین شکل ارتجاع دیگری حاکم میگردد که این بار خونبار تر سرکوب میکند و خونبار تر به اسثثمار و غارت زحمتکشان میپردازد.
زنده باد صلح ،آزادی وبرابری
نکته :منظور از صلح ، صلح با رژیم نیست بلکه بدور ماندن از فضای جنگی است که به نفع میلیتاریسم امپریالیسم وارتجاع منطقه ای وحاکم بر ایران است که از جو وفضای جنگی ویک جنگ همراه با اپوزیسیون راست ومرتجع  وو ابسته ایرانی سودمیبرد.جنگ مردم زحمتکش ایران با رژیم جانی فاشیستی اسلامی و نظام بربریت سرمایه داری برای رسیدن به آزادی وبرابری همیشه فروزان
////
ترور دواستاد فیزیک دانشگاه در روز دوشنبه در تهران وسوالات در این زمینه ؟

ترور:دواستاد فیزیک دانشگاه امروز دوشنبه  ترور شده اند که یکی از آنها کشته ودیگری زخمی شده است. این دو همراه با همسران خود  میخواسته اند به دانشگاه تهران ،به گزارش خبرگزاری مهر رژیم حرکت میکردند مورد سو قصد قرار گرفته اند. آیا رابطه ای بین ترورها ی ا ستادان فیزیک  و مساله هسته ای وجود دارد ؟آیا مانند عراق اکنون اسرائیل بدنبال نابود کردن عوامل علمی مساله هسته ای رژیم میباشند؟کاری که در عراق پس از اشغال این کشور شد ومقامات علمی این کشور  انجام گرفت و آنها مورد ترور قرار گرفتند.آیا گروههای تروریستی که ساکن عراق میباشند و توسط سخنگوی قلعه خود حسین مدنی در لوس آنجلس تایمز اعلام کردند که “آماده هر نوع همکاری با کشورهای دمکراتیک از جمله آمریکا میباشند”و یا بقول عامل پنتاگون که در رابطه با این گروه تروریستی ارتجاعی که قبلا هم ترورهایی را با همکاری وهماهنگی با استخبارات عراق تحت حاکمیت صدام  برعلیه رژیم ایران انجام میداد که در مورد این گروه ارتجاعی تروریستی که این روزها نیز در بن بست قرار گرفته است گفته بود “آنها برای  ما کارهایی میکنند که ما از انجام ان خود شرم داریم “اکنون اینکارهای “شرم آور”را انجام میدهند؟ تا از همکاری وهمگامی وحمایت لابی های صهیونیستی در هیئت حاکمه آمریکا و اروپا بهره مند شوند.؟البته در صورتی که جواب بلی ممکن باشد هرگز این گروه علنا مسئولیت این ترورها را بعهده نمیگیرد. البته خبرگزاری مهر رژیم عنوان کرده است که کسی هنوز  مسئولیت  این ترورها را بعهده نگرفته است ؟ویا نوعی تصفیه حساب داخلی در درون رژیم است ؟سندی مبنی بر فعال بودن سیاسی این دواستاد دانشگاه از طرف خبرگزاری مهر منتشر نشده است ولی با توجه به اینکه هنوز پس از یکسال ونیم از اعتراضات مردمی این افراد  هنوز بکار خود ادامه داده اند، نشان از سیاسی بودن یا فعال سیاسی بودن آنها ندارد. بهرحال خبرگزاری مهر از قول فرمانده نیروهای سرکوبگر رژیم درتهران گزارش میدهد که هیچ ردی نیز شناسایی نشده است والبته تعقیب وگریز وتیراندازی با این نفرات ترور را که میگویند موتور سوار بوده اند را او  رد میکند؟

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1200555

http://www.asriran.com/fa/news/147078/%D9%88%D8%A7%D9%83%D9%86%D8%B4-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%8A
//////////////
ویکی لیکس :کتک خوردن احمدی نژآد از فرمانده کل سپاه در جلسه شورای امنیت رژیم

اشپیگل ، بیست و هشتم نوامبر -چند خبر فوری از ویکی لیکس درباره ایران بنا به گفته مدارک بدست آمده ومنتشر شده از ویکی لیکس رهبران کشورهای عرب خلیج از ایران وحشت داشته واز آمریکا در گفتگوهای محرمانه در خواست دارند که  در این مورد تدابیری اتخاذ نمایند هرچند بطور علنی چیز دیگری میگویند. این در یک پروتکل سفارتخانه  درباره یک گفتگو با محممد بین زید از شاهزاده ابوظبی بر میاید:او «یک جنگ متعارف با ایران بهتر از یک ایران مسلح به سلاح هسته ای  میداند “-  البته این حرف محرمانه ای نیست و این گفته وی قبلا علنی شده بود در باره اردن چنین آمده است از قول یک دیپلمات:« در حالیکه دولت اردن بدون  هیچ شکی از آمریکا برای فشار به ایران حمایت میکند ، اما از  یک نقش علنی در این مورد امتناع مینمایند. پادشاه عربستان میگوید «هدف ایران ایجاد مشگلات است «و به جهان ترس سرازیر کند». دیوید پتروس بنا به یک سند محرمانه میگوید که ایران برای آمریکا «بهترین ابزار خدمتگیری  میباشد و تعداد شرکاها و قراردادها برای حمایت نظامی با ایالات متحده از بین کشورهای عربی در خلیج بطور روشنی افزایش یافته است ».بیش از همه آمریکاییها برای مسلح کردن کشورهای خلیج با سیستم دفاعی موشکی تلاش میکنند.در باره همکاری کشورهای عربی با اسرائیل بنا به گفته معاون وزارت خارجه اسرائیل «کشورهای عربی خلیج بوسیله سفارتخانه هایشان میگذارند که پیام از طریق اسرائیل به امریکا داده شود : آنها بر این باورند که اسرائیل  میتواند جادو  کند»فرستادگان هیلاری کمتر مساله ای از نظرشان دور میماند : از پایتخت کشور آذربایجان یک «ناظر متخصص ایران » ازیک خبر خاص خبر میدهد که در یک نشست شورای امنیت در تهران بایستی پیش آمده باشد . فرمانده سپاه پاسداران محمد علی جعفری بایستی که به رئیس جمهور احمدی نژاد حمله کرده باشد و توی صورتش زده باشد ، زیرا که رئیس جمهور محافظه کار بطور غافلگیرانه ای  برای آزادی مطبوعاتی بیشتر تلاش میکرده است
/////
کلاهبرداری از دستگاه امنیتی انلگیس بنام فرمانده طالبان!

روزنامه ‘دیلی میرور’ چاپ لندن روز شنبه نوشت: یک رهبر تقلبی گروه طالبان که توسط سازمان ‘ام آی ۶’ انگلیس برای مذاکرات صلح با مقامات افغان معرفی شده بود، ۶۰۰ هزار پوند به سازمان جاسوسی انگلیس ضرر زد. این روزنامه افزود: این فرد که یک مغازه دار در پاکستان بود خود را به عنوان ملا منصور نفر دوم گروه طالبان جا زده بود و حتی برای مذاکره به کاخ ریاست جمهور افغانستان نیز برده شد. دیلی میرور نوشت: رییس دفتر حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان گفته است که مقامات انگلیسی مسئول این گاف هستند… این حادثه شرم آور به فضای موجود برای مذاکرات صلح لطمه می زند. در همین حال روزنامه ‘دیلی تلگراف’ لندن نیز امروز درباره این حادثه نوشت: ژنرال ‘استنلی مک کریستال’ فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در افغانستان از سازمان جاسوسی ‘ام آی ۶’ خواسته بود که یکی از مقامات طالبان را برای مذاکره پیدا کند. این روزنامه افزود: افسران سازمان ‘ام آی ۶’ از سوی دیوید کامرون نخست وزیر و دیگران تحت فشار فزاینده ای قرار داشته اند تا یک مذاکره کننده مناسب را در میان طالبان شناسایی کنند و به همین دلیل با علاقه مردی را که مدعی شده بود ‘اختر محمد منصور’ است پذیرفته بودند. دیلی تلگراف نوشت: این فرد صدها هزار پوند دریافت کرد و قبل از کشف هویتش سه بار در مذاکرات محرمانه با نمایندگان ناتو و دولت افغانستان شرکت کرد… بعدا مقامات اطلاعاتی افغانستان دریافتند که وی یک مغازه دار در شهر کویته پاکستان بوده است. شبکه خبری ‘بی بی سی’ نیز گزارش داد: محمد عمر داوودزی، رییس دفتر رییس جمهوری افغانستان، گفته است که مقام های انگلیسی یک ‘فرمانده دروغین طالبان’ را برای مذاکرات صلح به کاخ ریاست جمهوری در کابل آورده بودند. او در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست گفت که مقام های انگلیسی در تابستان امسال فردی که خود را به دروغ ‘ملا اختر محمد منصور’، از رهبران ارشد طالبان معرفی کرده بود را به کابل آوردند تا با کرزی دیدار کند. بی بی سی در ادامه به نقل از ‘منابعی در داخل دولت انگلیس’ مدعی شد که ماموران اطلاعاتی افغانستان فرد مذکور را به انگلیس معرفی کرده بودند و انگلیس فقط به دیدار وی با مقام های دولت کرزی کمک کرده بود. این منابع تایید کرده اند فردی که خود را به جای ملا اختر محمد منصور معرفی کرده بود، ناپدید شده است. اما واشنگتن پست به نقل از منابع خود در دولت آمریکا تاکید کرد که فرمانده دروغین طالبان ‘آدم انگلیسی ها’ بود و توسط آنها آورده شده بود.

//////////////

امروز بیست و پنجم نوامبر روز بین المللی علیه خشونت بر زنان
von Nader Hedaiat, Donnerstag, 25. November 2010 um 09:09

خشونت علیه زنان با دو مولفه همیشه همراه بوده است . سییستم شوینیسموس و شوینیسم مردانه . در یک جامعه دمکراتیک حقوق زنان وخشونت علیه زنان رویکرد دیگری دارد. در جامعه ای که در جمهوری اسلامی بر آن حاکم است و خود یک رژیم ضد دمکراتیک و شوینسم اسلامی و مردانه را یکجا در خود دارد حقوق زنان  پایمال است و خشونت علیه زنان همه گیر. زن موجودی درجه سوم به حساب میاید و دختران وزنان اسیر شوینیسم مردانه اسلامی خود میباشند . در جوامع پیشرفته سرمایه داری زن به صورت کالا وسکس عرضه میشود وروی دیگر سکه جامعه های عقب افتاده  اسلامی میباشند . هردو زن را سرکوب میکنند یکی آنرا میخواهد درخانه از چشم همه پنهان کند و دیگری میخواهد او را به صورت اوبیکتی در خدمت سرمایه نگه دارد . تن فروشی زنان و خشونت وبکارگیری آنها به عنوان یک عامل سکس وجه مشترک شوینیسم مردانه در جوامع اسثثمار زده آن چه به صورت اسلامی و چه در جوامع بورژوزی پیشرفته میباشد

حجاب اجباری خشونت علیه زنان
von Nader Hedaiat, Freitag, 26. November 2010 um 09:53

رژیم سرکوب گر جمهوری اسلامی در روز بیست وپنج نوامبر روز بین المللی علیه خشونت بر زنان ، چهره کثیف خود را در یک آمار دیگر ی که در سایت تابناک وابسته به سبزه علی رضایی پاسدار است نشان میدهد که چگونه بعد از نمایش انتصابات ریاست جمهوری خود در سال گذشته همراه با رشد سرکوب عمومی سرکوب زنان را افزایش داده است . رشد دمکراسی و یا سرکوب در هر جامعه ای با گزینه حقوق زنان ارتباط مستقیم دارد در جامعه ای که زنان به ا جبار بایستی حجاب داشته باشند و دهها قوانین سرکوبگرانه علیه زنان وجود دارد هرگز نمیتواند ا زادی وجود داشته باشد . در زیر لینک در مورد سرکوب زنان به عنوان حجاب اجباری

http://www.tabnak.ir/fa/news/132682/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%86
//////////
خشونت علیه زنان در سازمان مجاهدین خلق
von Nader Hedaiat, Freitag, 26. November 2010 um 11:51

خشونت علیه زنان در سازمان مجاهدین: خلق سازمان مجاهدین خلق که از یک سازمان سیاسی توسط رجوی با یک کودتا به یک سازمان سکت مافیایی تبدیل شده است در چهارچوب سیاستهای سکتی خود در راسش سیاست خشونت علیه زنان را بنام “رهایی  زن” قرار داده بود . این سازمان بدروغ از حقوق زنان سخن میداد در حایکه زنجیر تاریخی زن را به گردن آنها به معنی حجاب انداخته بود . از رهایی آنها صحبت میکرد در حالیکه آنها را وسیله قدرت طلبی رجوی نموده بود. از زنان به عنوان حربه ای علیه مردان استفاده میکرد و آنها را وسیله دورن تشکیلاتی نموده بود. حتی دوست داشتن و عاشق شدن از این زنان دریغ شده و آنها بایستی که طبق نظرات رهبری تشکیلات با اشخاص مشخصی ازدواج میکردند. از خود مریم ر جوی گرفته تا پایین ترین اعضای زن مجاهد وسیله بده وبستان بین رهبران این سازمان شده بود. مثلا مریم رجوی که قبلا همسر مهدی ابریشمچی بود طلاق گرفته و به عقد مسعود رجوی که قبلا دختر بنی صدر را به عنوان همسر داشت ، درامد. بهانه هم این بود که میخواهند زن را از بند استثمار  جنسی رها کنند. ولی دقیقا همین ازدوا ج دو سوال را پیش میاورد . ایا مریم رجوی همسر سابق خود مهدی ابریشمچی را دوست نداشت وعلاقه ای به اونداشته است ؟اگر داشته است چرا طلاق گرفت و چرا به ازدواج با مسعود رجوی تن میدهد؟ مریم رجوی هم در واقع دستآویز بازی تشکیلاتی وتفکرات احمقانه رجوی بود که میخواست بقول خودش “موشک “به سوی رژیم پرتاب کند . بهر روی گذر زمان این رهایی جنسی را در داستان دیگری از عقده های یک رهبر نشان میدهد که بقول

اعضای زن سابق شورای رهبر مجاهدین وسیله جنسی رجوی در آ مده بودند و اعضای شورای رهبری مجاهدین که همه آنها زن بوده اند بایستی که به عقد مسعود رجوی در میامدند

. http://www.banafsheh707.blogfa.com/8905.aspx

خشونت علیه زنان عضو مجاهدین خلق

-داشتن حجاب اجباری در سازمان

مجاهدین خلق :

بسیاری از اعضای زن مجاهدین که در خارج کشور قبل از پیوستنشان به مجاهدین بی  حجاب بودند با پیوستن به مجاهدین مجبور به پوشش حجاب شده اند

-ازدواج وطلاقهای اجباری

– سو استفاده جنسی رهبر مجاهدین از زنان -بیرون  آوردن ر

 

حم زنان  و عقیم کردن آنها به گفته یکی از اعضای زن سابق مجاهدین خلق

http://www.rohi15.blogfa.com/page/27.aspx

http://www.mojahedin.ws/article/show.php?id=2917%EF%BB%BF

 

جدایی کودکان و فرزندان از مادران وپدرانشان

-بکارگیری نوجوانان دختر و سو استفاده از آنها به شکلهای متفاوت حال

چنین سازمانی با چنین مشخصاتی که درمقابل زنان دارد مدعی رهایی زن میباشد. سازمان مجاهدین خلق یک جریان سکت ارتجاعی مافیایی است که رهبرانشان برای رسیدن به اهداف سیاسی اشان از هر کار ضد انسانی دریغ نکرده اند از ستم وسرکوب زنان در تشکیلات تا خود سوزی های ا جباری سازمان یافته شده توسط رهبران مجاهدین ، تا خودکشی دادنهای افراد تا به بند کشیدن مخالفین خود در درون تشکیلات مجاهدین در قلعه اشرف.رهبران مجاهدین باید روزی بخاطر جنایتهایشان در دادگاه های مردمی پاسخگوی این اتهامات باشند .

//////////////
گلهایی که از “هیستری و “پرچم ضد اسلامی”حکاکا و خانم احدی راسیستهای و پوپولیست های راست طرفدار اسراییل میچینند

امروز در روزنامه فرانکفورتهای روند شاو گزارشی  ومصاحبه ای با نماینده ترکها در آلمان انجام گرفته بود که به تهدیدات علنی وحتی با نام از طریق ایمیل علیه مسلمانها انجام گرفته است شکواییه داشت و خواستار گذراندن یک قانون علیه “مسلمان دشمنی “شده بود . امروزه نیروهای فاشیستی و راسیستی و راست پوپولیست در کشورهای اروپایی با “مسلمان دشمنی و” و “دشمنی با اسلام”با مساله خارجیها برخورد کرده و آنرا به صورت یک سوس مبارزات انتخاباتی خود ویا برای اوج گرفتن انتخاباتی کرده اند . در این راه دو گروه راست و نازی در این راه فعال میباشند. راستهای پوپولیست که طرفدار اسرائیل میباشند که خانم احدی نیز با آنها همکاری میکند ودر ا کس مسلم نیز با آنها فعال میباشد مانند “استوپ بمب “ویا “پلیستیش کورکت” و همچنین نیروهای راست ونازی که در آلمان فعال میباشند و هردو نیز اسلام ومسلمانهای خارجی را هدف خود قرار داده اند. وبه این گروه در آلمان ودراروپا نیز نیروهای حاکم دولتی نیز به آن باید  اضافه کرد که  در راستای “انتگرال “خارجیها بزرگترین موج ضد خارجی را در این کشورها از جمله آلمان گشوده اند و در جهت انحراف در افکار عمومی خود در رابطه با مساله بحران اقتصادی و جنگ در افغانستان میباشند و مساله خارجیها را با مساله “تروریسم “گره زده اند و جو  و اتمسفری برپا کرده اند که زندگی برای خارجیها بویژه مسلمانها سخت شده است . در این راهبرد حزب کمونیست کارگری به سرکردگی خانم مینا احدی با “پرچم ضد اسلامی “خود شدیدا مورد استقبال این نیروها ومین استریم و مدیای روز در آلمان و اروپا میباشند و از سر فرصت طلبی این نیرو نیز خود را با این جریانهای همراه وهمگام کرده است . البته از مجاهدین خلق هم نباید گذشت که با نیروهای طرفدر اسرائیل بوسیله شخصی بنام کاظم موسوی زاده در برلن با گروه “استوپ بمب “همراه است وبا آنها شدیدا همکاری مینماید. این دو نیروی فرصت طلب شدیدا در جهت اهداف سیاسی خود اکنون مورد استقبال وحمایت نیروهای غربی قرار گرفته اند بطوریکه سرهای انگلیسی برای خانم احدی فرش قرمز پهن میکنند و به او جایزه میدهند و مدیای مین استریم آلمان او را حلوا حلوا مینمایند ولی این دو نیرو بخوبی میدانند که تنها ابزاری در دست بورژوزای میباشند وروزی که به آنها نیاز نباشد همانند دستمالی مصرف شده به زباله دان پرت خواهند شد ولی در عین حال در ماهیت نیروهای فرصت طلب چیز دیگری ننهفته است
////////////
حمایت ریچارد پرل معروف به شاهزاده سیاهی و از مبتکرین «خاورمیانه بزرگ«ومشاور امنیتی سابق بوش از “اپوزیسیون “ایرانی
von Nader Hedaiat, Freitag, 26. November 2010 um 20:01

باشگاه مطبوعات واشنگتن روز دوشنبه میزبان نشستی بود که از سوی مرکز پژوهشی پتومک با شرکت سخنرانانی با موضوع ایران، برگزار شد.

سخنرانان نشست که با تمرکز بر ایران و مسائل آن از چند مرکز تحقیقاتی گوناگون درنشست روز گذشته حاضر شده بودند هریک از جنبه هایی دیدگاههای خود را پیرامون شیوه برخورد ورابطه ایالات متحده با جمهوری اسلامی، ابراز کردند.

ریچارد پرل که درمرکز پژوهشی امریکن اینترپرایز خدمت می کند و روزنامه نویس نیز هست از هواداران تغییر رژیم درایران است. وی درسخنان روز دوشنبه خود با انتقاد از پرزیدنت اوباما به خاطر آنچه وی عدم حمایت او از اپوزیسیون ایران نامید گفت تحریمهای مصوب وزارت خزانه داری آمریکا دربرگیرنده تحریم رسیدن آنتن ماهواره و دوربین به فعالان اپوزیسیون نیز می شود . پرل از این تحریم به شدت انتقاد کرد و افزود که وی سال گذشته سفری به اسراییل کرده و می داند دولت آن کشورتا چه اندازه نگران آن است که ایران به سلاح هسته ای، دست یابد.

ریچارد پرل چندین بار بر ضرورت تمرکز بر تلاش برای تغییر رژیم درایران تاکید کرد و افزود که رییس جمهوری اسلامی ایران اراده کرده است که به سلاح هسته ای، دست یابد.

سخنران دیگر نشست باشگاه ملی خبرنگاران واشنگتن دکتر بری بلکمن بود که مسؤل پروژه تحقیقاتی مرکز ستیمسن بوده است که تحقیقاتی با تمرکز برنظرسنجی از گروهی از ایرانیان و گروهی تحلیلگر درواشنگتن بوده انجام داده است. آقای بلکمن گزینه حمله نظامی به ایران را گزینه ای ناصحیح و به کل غیرضروری توصیف کرد. وی افزود که گزینه مذاکره با جمهوری اسلامی تا جایی که ظرفیت داشته مورد امتحان عملی قرار نگرفته است و نتیجه پژوهش گروه وی حاکی از آن است که حتی فعالیتهای جنبش سبز درسایه بهبود و تعمیق روابط واشنگتن و تهران افزون و پربار تر، خواهد شد.

سخنران دیگر همایش روز گذشته مرکز پتومک در باشگاه ملی مطبوعات در واشنگتن دکتر آنتونی کوردزمن بود که پیش از انقلاب اسلامی درایران کارمند سی آی ای بوده و سی سال است که با تمرکز بر مسائل ایران کار می کند. وی درابتدای سخنان خود به دشوار بودن دسترسی به اطلاعات لازم برای بررسی دقیق آنچه درایران می گذرد و فعالیتهای هسته ای ایران اشاره کرد.

آقای کوردزمن اضافه کرد که با اتکا به تویتر و حرف و نقل نمی توان اظهار عقیده دقیق کرد. آنتونی کوردزمن گفت که وی پیش ازانقلاب درایران زندگی کرده و پس ازانقلاب نیز دردوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به تهران سفر کرده است. او گفت طبیعت جامعه ایران آن است که ایرانیان پیش از انقلاب از ساواک و شاه و بنیاد پهلوی انتقاد می کردند و پس ازانقلاب ازساواما و رفسنجانی و خاتمی و بنیاد مستضعفان نقد می کنند.<

 ////////////
یک پارلمان با خشونت و پول، روزنامه تاگس سایتونگ

یک پارلمان با خشونت و پول روزنامه تاگس سایتونگ   بیست و پنجم نوامبر  :در باره نتیجه انتخابات باصطلاح پارلمانی در افغانستان مینویسد که :…با یک نگاه به این پارلمان ناکامل  این به نظر خواهد آمد که بیش از همه این کاندیداها با نیروی آتش و پول حاضر در پارلمان میباشند: کماندوهای مجاهد سابق و همچنین تاجرین جدید. کاندیداهای منتقد دولت نمیتوانتسند که با تقلب های شدید مقابله کنند. با انتخاب شدگان جدید از جمله شصت ونه زن ، این پارلمان کمتر از پا رلمان گذشته سیاسی و همچنین تجربه دارد .تنها نود عضو انتخاب شدگان سال دوهزار و پنج دوباره به ا ین پا رلمان جدید پا گذاشتند.
/////

یک  معامله نادر-یبن کلانتر و رئیس مافیا
von Nader Hedaiat, Montag, 22. November 2010 um 10:22
یک معامله نادر-«بین کلانتر و رئیس مافیا» پرفسور نوه گوردون که به عنوان چتر باز ارتش اسرائیل به سختی زخمی شده است و اکنون از حقوق فلسطینی ها دفاع میکند ،یک پیشنهاد اوباما به نتانیاهو را با یک معامله پوچ بین یک کلانتر با یک رییس باند  کانگستر مقایسه میکند.
تصور کنید یک کلانتری را که با رئیس یک باند کانگستر پیشنهاد زیرا  را میدهد «اگر تو همسایه هایت را در سه ماه آینده  مورد غارت قرار ندهی ، به تو مدرن ترین سلاحهای پیشرفته را میدهم و تمامی مجازاتها وتعقیب های جزایی ات  که بخاطر فعالیتهای جنایی ات علیه تو در نزد دوائر دولتی قرار دارد را  بلوک میکنم ” این به نظر مزخرف به نظر میرسد؟ در مورد پیشنهاد فوق چه فکر میکنید؟

http://www.jpost.com/Israel/Article.aspx?id=195342

http://www.bbc.co.uk/news/world-middle-east-11751713

به عنوان تلافی این حاتم بخشی بایستی که سه ماه سخت های

و ا ز مصوبه های سازمان ملل در این رابطه جلوگیر کرده و بلوک کند وهمچنین این را که برنامه اتمی اسراییل در نزد آ ژانس اتمی  مورد مراقبت قرار گیرد را رد نماید.در این چهارچوب این مهم است که دراین مورد فکر کرد که  کلانتر اوباما گناهکار اصلی است ونه رئیس کانگستر ننانیاهو  لینگ های دیگر در این مورد
http://en.wikipedia.org/wiki/Neve_Gordon .)http://www.lrb.co.uk/blog/2010/11/15/neve-gordon/one-sided-deal/

http://www.luftpost-kl.de/luftpost-archiv/LP_10/LP22010_201110.pdf

برگرفته از سایت لوفت پست ، ترجمه ن. هدایت
///