میر حسین موسوی بند نافش با اصل نظام جمهوری اسلامی محکم تر میکند!

نظری کوتاه به نامه شماره ۱۸ ( منشور هواداران سبز ) میر حسین موسوی!؟
امروز سه شنبه برابر با ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ خورشیدی، میر حسین موسوی هیجدهمین نامه (منشور) در رابطه با سالگرد اعتراضات ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ داده است. قبل از اینکه به آن بپردازم باید نشان دهم که میر حسین موسوی کجا ایستاده است. مبارزات مردم  در ۵ ،۶ سال اخیر حاکمیت را چند تکه کرده. حال هر آخوند یا حجت الاسلامی خود یک بارگاه دارد و فتوا میدهد. آخوند ها و هواداران جنبش سبز که بخشی از سیستم حاکمیت اسلامی هستند، در این میدان جنگ داخلی همه بر مسئله حفظ نظام تاکید دارند. اما از طرف دیگر مبارزات سرنگونی طلبانه مردم هر روز به این شکاف در بالا عمق و شدت میدهد. اعتراضات و تظاهرات بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ ریاست جمهوری در ایران، بالا گرفتن دعوا بین برندگان و بازندگان انتخابات این فضا را ایجاد کرد که مردم درصف میلیونی در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ به خیابان بریزند و صدای اعتراض خود به نظام سیاسی در جامعه نشان بدهند و حاکمیت جمهوری اسلامی را به لرزه بیاندازند. این نیروی خیابان آمده انفجار ی است که سالها هاست مردم، کارگران و مبارزان در ایران آنرا جمع کرده اند. از انتخابات دور قبل و افتضاحات سیاسی آندوره  تا انتخابات سال قبل یک دعوای جدی بین سران حکومت اسلامی برقرار بوده است. این دعوا در اساس بنیادش بر فشاری است که مبارزات در جامعه حکومت اسلامی را تحت فشار قرار داده. در همین رابطه بخشی از حکومت مداران تلاش میکنند که هویت و اصل نظام اسلامی را حفظ کنند، اما کسانی که امروز در مصدر کار هستند را قبول ندارند و روش حکومتی متد خودرا میخواهند پیاده کنند. این متد و شیوه حکومتی که با سرکار آمدن جریان دوم خرداد در ۱۳۷۶ و سرکار آمدن محمد خاتمی شروع شد خواهان فضای سیاسی ملایم تری است. زیرا با توجه به فضای امروز جهان و فشار اعتراضات سیاسی در جامعه سردمداران حکومت اسلامی در برقراری و ادامه حکومت دچار اختلاف شده اند. البته اختلاف در بالاقائم به ذات به نفع مردم است ولی اساسا خود مبارزات مردم باعث این اختلاف و شکاف در رهبری شده است و حاکمیت را از یک پارچگی انداخته. بهر حال طیف لیبرال اسلامی ، ملی/مذهبی ها در ایران با توجه به فضای سیاسی مبارزات مردم در ایران و موقعیت ایران درجهان در دو دهه اخیر قدرت پیدا کردند و حکومتهای سرمایه داری در دنیا تلاش میکنند برای گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی این اوضاع یعنی کمپ لیبرالهای حکومتی را تقویت کنند (برای اطلاعات بیشتر لازم است بگویم که جایزه دمکراسی امسال به جنبش سبز میرحسین موسوی تعلق گرفت و رئیس جمهوری آمریکا براک اوباما از آن تقدیر کرد)

 

قبل از احمدی نژاد هم فضای سیاسی در ایران کاملا متشنج بود و اعتراضات کارگری جامعه را دو قطبی کرده بود. حکومت احمدی نژاد با دادن امتیازات و امکانات به مرتجعین و سازمان دادن یک نیروی شبه فاشیست دیگر بنام لباس شخصی ها فضای جامعه را بیشتر ملیتاریزه کرد. در سالهای اول حکومت احمدی نژاد با ایجاد رعب و وحشت بنام مسئله حمله به ایران از طرف آمریکا کلا جامعه را مسخ کردند. در دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری کمپ اصلاح طلب حکومتی بار دیگر خودرا سازمان داد. این سازمان دادن اساسا نیرویش همچنانکه گفتم از قبل مبارزات چند ساله کارگران، دانشجویان و زنان و مردان آزادیخواه بود که فرجه داد اصلاح طلبان درون حاکمیت جمهوری اسلامی علیه انتخابات حرف بزنند. یعنی فضای سیاسی جامعه امکان داد  کارگران، روشنفکران و مردم زحمتکش بار دیگرصدای اعتراض خودرا بلند کنند.. که در این میان از نبود یک تشکل کارگری قوی ویا متشکل بودن یک جریان رادیکال و سکولار در جامعه جنبش دوم خردادی اینبار بنام سبز از طرف اصلاح طلبان راه افتاد و از فضای سیاسی جامعه و اعتراضات مردم استفاده کرد. موج میلیونی اعتراضات روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ تجلی این مبارزات دهه بود.

 

شعار دادن موسوی برای حاکمیت قانون جمهوری اسلامی در نامه شماره ۱۸ اش ، مساوی با همراه بودن جنبش برابری طلبی که در جامعه وجود دارد نیست، مسئله اساسی این است که فشار مبارزات مردم حاکمیت را به انشقاق و دو دستگی کشانده است و هر کدام میخواهند به شیوه خود نظام را از سرنگونی نجات دهند. موسوی و کروبی و شرکا آزادیخواه و برابری طلب نیستند؛ با پز قانون گرایی آنهم قانون اساسی موجود در جمهوری اسلامی، تلاش شان برای جابجایی آدمها در سیستم اسلامی است نه سرنگونی حاکمیت اسلامی. اینجاست اصل اختلاف حرکت کارگران و مردم علیه جمهوری اسلامی با میرحسین موسوی و همکارانش. 

 

  مفاد نامه شماره ۱۸ امروز موسوی برای مردم کارگر و زحمتکش ایران نان و آب نمیشود. این روزها آقای میر حسین موسوی تازه بیدار شده و میگوید باید قانون اجرا شود! آقای میر حسین موسوی که نامه اش به مناسبت سالگرد ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ است چند نکته برجسته دارد که نشان میدهد موسوی با بنیاد جمهوری اسلامی مخالف نیست. بر اصول قانونی اسلامی مثل اصل ۹ قانون جمهوری اسلامی دست میگذارد!؟ آیا موسوی با قانون اپارتاید جنسی و مسئله حجاب اجباری چه میگوید !؟ که هم اکنون زندگی میلیونها انسان رد جامعه را مچاله کرده است؟؟.

یعنی موسوی نمیخواهد قبول کند که خواست اکثریت ملت ایران سرنگونی نظام حکومت اسلامی است. آیا آقایان کروبی و موسوی وشرکا موافق خواست مردم هستند یانه؟ موسوی بعنوان نماینده یک جریان اسلامی سرمایه داری ایرادی به سیستم حکومتی ندارد. اما عده ای ساده لوح سیاسی میگویند، بالاخره حالا عده ای از مردم پشت سر این باند راه افتاده اند. اصلا این طور نیست. بارها، در این دوسه ماهه مردم و جنبش برابری طلب شان کاری کردند که رسما میر حسین موسوی و کروبی و دارو دسته جنبش سبز مخالفش بودند. مردم خواستار سرنگونی نظامند ولی موسوی کروبی پشت سر هم اطلاعیه میدهند که خودرا متعهد به اصل نظام، ولایت فقیه و قانون اساسی میدانند. ارزش مصرف نامه های میر حسین موسوی برای نگهداشتن بالانس سیاسی با حکومتیان است و ربطی به جنبش سرنگونی طلب در ایران ندارد. نامه اخیر آقای میرحسین موسوی در فضای مجازی رقابتهای سیاسی درون حکومتی است وتلاش میکند بند نافش را بیشتر با ارزشهای نظام جمهوری اسلامی محکمتر کند. در ست مخالف آنچه در خیابانها، در جامعه اتفاق میافتد. خواست مردم مبارز ایران فاصله های جدی با نوشته های و یا آرزوهای میر حسین میوسوی دارد.

 

مردم ایرن سرنگونی طلب هستند؟ آیا آقای موسوی و شرکا خواستار آزادی کلیه زندانیان سیاسی رد ایران هستند؟ آیا آقای موسوی و شرکا خواستار برقاری آزادیهای بیقید و شرط سیاسی در جامعه ایران هستند؟؟ آیا میرحسین موسوی میخواهد برابری طلب و آزادیخواه باشد؟؟ قطعا نه چون با سرنگونی جمهوری اسلامی جنازه اسلام سیاسی با موسوی و شرکا و کل نظام اسلامی به زباله دان تاریخ ریخته خواهد شد. مردم برابری طلب و کارگران و زحمتکشان جامعه ایران با منشور حداقلی مطالبات کارگران و مردم آزادیخواه ایران که در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ علنا بعنوان آلترنایتو ارائه داده شده است و این پلاتفرم سرنگونی طلب و تلاش برای جامعه ای آزاد و برابر است که در قدم اول تعیین تکلیف با نظام حاکم و جنایتکار جمهوری اسلامی است. نامه شماره ۱۸ آقای میرحسین موسوی هیچ چیز تازه ای مبارزات مردم آزادیخواه ندارد و اینبار مسرانه اسرار دارد قانون ضد بشری جمهوری اسلامی دقیقا اجرا شود!! در صورتیکه خواست سرنگونی اولین شعار اساسی و پایه ای مردم ایران است.

 

زنانی سیاسی آزاد باید گردد

جمهوری اسلامی نابود باید گردد