در یاد و گرامیداشت عزیزه نودینیان

شش سال از مرگ خواهر همرزم و رفیق روزهای سخت عزیزه نودینیان می گذرد. ۶ خرداد سالروز مرگ این عزیز است. بیاد و در گرامیداشت و احترام به او متن کوتاه سخنرانی ام را که در شهر استکهلم سوئد در مراسمی که جمعیت زیادی از رفقا و دوستان و یاران ما و عزیزه حضور داشتند را مجددا منتشر میکنم. 

” قبل از هرچیز میخواهم مراتب قدردانی و تشکر خودم را از اینکه شما عزیزان لطف کردید و در مراسم یاد عزیزه شرکت کردید، ابراز کنم. من و نسان با شنیدن خبر مرگ عزیزه با نوشتن مطلب کوتاهی دریادش ، نوشتیم که عزیزه عزیز همگان بود و غم از دست دادن وی نیز همه آن انسانهای شریف را که از نزدیک با عزیزه آشنا بودند را داغدارنمود. در طول این چند روز از مرگ وی ما شاهد صدها پیام و تماس های تلفنی و دیدار عزیزانی بوده ایم که در غم و اندوه از دست دادن او با ما شریک شده اند. در تمام این تماس و پیام و دیدارها هر کس خاطره ای از فداکاری مقاومت و از صمیمیت و همکاری عزیزه را بازگو میکرد، یکی می گفت که وقتی در زندان بودم می دانستم که حتما همراه مادرم عزیزه هم به ملاقات خواهد آمد و چهره پر از احساسش روحیه بخش بود، یکی می گفت که در شرایط سختی بودم رژیم می خواست دستگیرم کند عزیزه را مطلع کردم مرا یاری داد که از چنگ آنها خود را فراری دهم، یکی از سرود و اشعارش در یاد جانباختگان یاد میکردو یکی از مقاومتش در زیر شکنجه و زندان رژیم اسلامی ، مراسم چند هزار نفری  یادبودش از طرف مردم شهرهای  مریوان و سنندج نمونه ای دیگر از جایگاه این عزیز را نشان میدهد.

داستانها  زیادی نوشته شده و خوانده ایم، خاطره خیلی از قهرمانان این داستانها را بیاد داریم. اگر امروز داستان ۲۵ سال مقاومت مردم ایران علیه رژیم اسلامی را بنویسیم بدون شک عزیزه یکی از قهرمانان  این مقاومت و داستان خواهد بود، او با شرکتش در اعتراضات مردمی علیه رژیم اسلامی ، با سازمان دادن اعتراضات در مقابل زندان، در میان خانواده جانباختگان و با مقاومت و ایستادگیش در زیر شکنجه در زندان یکی از این قهرمانان است.

همانگونه  که فاتح شیخ قبل از من در یاد او به نقش او در دوران رژیمهای شاه و اسلامی اشاره نمود، عزیزه انسانی آگاه به منافع طبقاتی خودش بود. او در خانواده ای که بر بستر کار و تلاش همگی اعضای  خانواده بنا نهاده شده بود بزرگ شد. زندگی واقعی او درس و تجربه بزرگی در پرورده کردن او داشت، هرگز فراموش نمی کنم سحرگاهی را که ساواک به منزل ما و تعداد دیگری از فعالین سیاسی در مریوان یورش بردند. وقتی که مادرم در را باز کرد او را در کنار در نگه داشته و شروع به بازدید اطاقها نمودند، عزیزه در یکی از اظاقها خوابیده بود، او می دانست که ما در پستوی این اطاق کتابخانه ای را که در دیوار خانه بود و در آن کتابها و دست نویسهای ممنوع جا سازی شده بود، که یاید کاری کند که ماموران ساوال متوجه نشوند. برای یک لحظه فکر می کند، با بیدار کردن بچه ها در اطاق شلوغی و سرو صدای زیادی برپا میکند، تا آنها را سراسیمه کند به یکی از مامورین میگوید باید با بجه اش به توالت برود مبادا بعدا بهانه بگیرند . عزیزه با بلند کردن هر لحاف و پتوی و نشان دادن آنها به مامورین  تلاش نمود که سراسیمه شان کند و وقتی آنها میخواستند او را آرام کنند با مهارت تمام پتو و لحاف ها را به جلو این کتابخانه پرت میکرد، به این شیوه  عملا کتابخانه  را از نگاه آنها دور و مخفی می کند و ما را از خطر نجات داده. این فقط  نمونه ای از ابتکارات و کارهای عزیزه بود.

عزیزه نودینیان روز سه شنبه ۲۵ مه (۶ خرداد) ۱۳۸۳ در اثر ناراحتی قلبی جانش را از دست داد، از نظر من عزیزه به قتل رسیده و قاتل او جمهوری اسلامی است، چرا که عزیزه در طول حاکمیت این رژیم لحظه ای را بدون دیدن صحنه های دلخراش و سخت بسر نبرد، تصور کنید وقتی که برای ملاقت برادر کوچکش نعمت که در زندان بود می رود و زندانباننان اسلامی ساک لباس خونین نعمت را که همراه ۲۳ تن دیگر از فعالین سیاسی اعدام کرده بودند، را تحویلش میدهند و به او بخاطر اعدام برادر عزیزش تبریک می گویند و پول گلوله را میخواهند و با یورشهای هرازگاهی به منزل مادر و پدر ییرش و یا دستگیری مادر و برادرانش و یا زندان و شکنجه خودش ، چگونه در واقع اورا دچار این بیماری قلبی که اساسا ریشه در اضظراب و استرس ناشی از فشارهای سالیان رژیم اسلامی دارد، میکنند و جانش را میگیرند.

جا دارد در اینجا و درخاتمه سخنانم از طرف خودم ،نسان نودینیان و پروین معاذی از مردم شهرهای مریوان و سنندج و تعداد زیادی که از سایر شهرهای دیگر در مراسم گرامیداشت او شرکت نموده بودند، از همه کسانی که در کلن آلمان و استهکلم شوئد نیز در مراسمهای او شرکت دارند و از تمام عزیزانی که با تلفن و پیام شریک غم از دست دادنش با ما بودند تشکر کنم.

در اخر با یادش و به نامش گیلاسهای شرابمان را سر میکشیم و یاد عزیزشان را یکبار دیگر گرامی میداریم.

در این مراسم  فاتح شیخ و مجید حسینی از یاران دیرینه عزیزه  سخنرانی نموده و پیام اصغر کریمی  رئیس هیئت دبیران حزکمونیست کارگری نیز قرائت گردید.

اسد نودینیان