عقب نشینی “رسمی” جنایتکاران و یک هشدار

عقب نشینی “رسمی”  جنایتکاران و یک هشدار

در پی صدور احکام سنگینی که برای اسماعیل بخشی، محمد حنیفر، سپیده قلیان و دیگر حامیان کارگران هفت تپه صادر شد، خشمی مُقًدس و امید بخش سرتاسر جامعه ایران را فراگرفت. ادامه‌ی خواندن

یقینا، شاید

یقینا، شاید

شعیب زکریائی، در گفتگوئی تصویری نکاتی را مطرح کرده است. من به سیر تغییر فکری او، کاری ندارم. بهرحال، انسان  مختار است به مسیر طولانی که در مسیر زندگی چندین ساله طی کرده است، نگاه کند، برگردد و به آن انتقاد کند و مسیر آتی را به سوی دیگری کج کند. راهی طبق آرمانهای تازه و جهت های جدید که هر کس به حال خود صلاح میداند و “دست یافتنی” تر تشخیص میدهد. از این نکته نیز به دیده اغماز مینگرم که او ناچار و مجبور نبود، بازبینی مسیر زندگی گذشته اش و “انتقاد از خود” را نه صریح و صمیمانه، که با دست بردن به تحریک احساسات عقب مانده و شیطان سازی از کمونیسم کارگری، با مخاطبان خویش در میان بگذارد. او که  مخاطب را: “هیژا”(عاقل و فکور) فرض کرده است، از همان ابتدای بحث، نشان داده است که اتفاقا خطاب او دوایری است که چندان هم “هیژا” نیستند. از این رو، او بطور واقعی حتی همان مخاطبان را از توجه به آنچه واقعا انگیزه و مُحًرک او در ارائه چنین گفتارهائی است، سر درگم میکند و مدام سوال از “گذشته” خود او را در ذهن خواننده و بیننده، ایجاد میکند. ادامه‌ی خواندن