نگاهی به مشخصاتِ امروزینِ امپریالیسم

نگاهی به مشخصاتِ امروزینِ امپریالیسم

۱-شکی نیست در دنیای امروز که همه پدیده های اجتماعی، همواره در حال تغییر هستند، سرمایه داری و خصیصه هایِ امپریالیستیِ آن، نیز دچار تحولات بوده، وارد مرحله جدیدتری شده است. در وافع، تغییراتِ تدریجی در اشکالِ امپریالیستی، عمدتا حولِ محورِ خصلتِ انحصاری و جهانی بودنِ سرمایه، ظهور میابد. از نقطه نظر ماتریالیسم تاریخی، امپریالیسم در مراحل زمانی و شرایطِ مختلف، اشکال نوین بخود میگرد.  اما آنچه که در دو دهه اول قرن بیستم عنوان امپریالیسم بخود گرفت، عمدتا به مرحلهِ انحصاریِ  و جهانیِ سرمایه داری اطلاق میشد. بسیاری ازتحلیلگرانِ سوسیالیست؛ در میان آنها لنین، بوخارین و روزا لوکزامبورگ ظهورِ مجموعه خصلتهای سرمایه داری از جمله پدیدار گشتن سرمایه انحصاری، سرمایهِ مالی، سود آوریِ مازادِ انحصارات، جهانی شدن سرمایه و تقسیم بین المللیِ نیرویِ کار، تقسیم جهان بین قدرتهای بزرگ جهانی، نقش دولت-ملتها در پیش یردن منافع شرکتهای انحصاری، رقابتهای درون سرمایه داری، جنگهای تجاری و پولی، تشدید سیاستهایِ استعماری، نواستعماری و ظهور کشورهای وابسته، بحرانهای اقتصادی و توسعه طلبی امپریالیستی، صدور سرمایه، جستجوی بازار جدید، منازعه برای کنترل منابع خام اساسی، تصرف برخی از مناطق غیر سرمایه داری از جانب قدرتهای بزرگ، نابرابری جهانی دستمزد، اشرافیت کارگری در کشور های متروپل، نظامی گری و توسل به جنگ جهتِ دستیابی به هژمونی جهانی و منطقه ای را از جمله مشخصات اصلی امپریالیسم معرفی نمودند. ادامه‌ی خواندن

خیزشِ مردم در دی ماه، واکنش های بعدی و نقش اپوزیسیونِ مردمی

خیزشِ مردم در دی ماه، واکنش های بعدی و نقش اپوزیسیونِ مردمی

شکی نیست که خیزش حق طلبانهِ مردم ایران در دی ماه ۱۳۹۶، نقطه عطفی در راستایِ اوج گیریِ حرکتهایِ اعتراضیِ مدنیِ هوشمند در حیطهِ عمومیِ جامعه، بویژه در شهرها بوده است. در دوماه گذشته، به رغمِ وجود تقلیل در سطح تظاهراتِ وسیع توده ای، اما اتخاذِ شیوه های نوینِ مقاومت بویژه از سوی فعالانِ جوانِ زن، کارگران، کشاورزان و همچنین از جانبِ  برخی از فعالان و جریاناتِ در جامعهِ مدنی، روندِ اعتراض و چالش علیه رژیم را زنده نگه داشته است. حرکتهای شجاعانه دختران انقلاب علیه حجاب اجباری و تداوم اعتصابها و تظاهرات کارگری برای مطالبات حق طلبانه اقتصادی در این دوماه به سطح مقاومت علیه تبعیضات و ستمهای اجتماعی از سویِ رژیم افزوده است.    ادامه‌ی خواندن

نگاهی به نقش جنبش چپ در شرایط کنونی

در مقابل جنبش چپ معضل اصلی این است که در این مرحله از تاریخ که میارزات آزادیخواهانه و عدالتجویانهِ مردم ایران از شتاب بیشاری برخوردار شده، آیا مناسبترین استراتژی برای نیل به دمکراسی و سوسیالیسم چه میتواند باشد. ادامه‌ی خواندن

خیزش آزادیخواهانه و عدالتجویانه مردم ایران

خیزش آزادیخواهانه و عدالتجویانه مردم ایران

در این روزها ما شاهد ظهور تحولات سریع سیاسی در سراسر ایران هستیم. بعد از گذشت ۴۰ سال اختناق سیاسی، ناعدالتی و فساد اقتصادی، مردم ایران با شروع اعتراضات گسترده خیابانی و طرح شعارهای رادیکال ضد حکومتی، در راستای انجام یک انقلاب دمکراتیک حرکت نموده اند. موضوع اصلی در مقابل قیام مردم این است که سمت گیری اصلی در خیزش همگانی، چه خواهد بود. شواهد حاکی از این است که نیل به دمکراسی و استقرار حکومت مردمی خواست اصلی مردم در این حرکت انقلابی بوده و بنابراین مهم است که فعالان، جریانات و سازمانهای آزادیخواهِ دمکرات و چپ در سطح امکان در این کارزار عمومی شرکت داشته در همگامی با رهبرانِ طبیعیِ محلی به سازماندهی هدفمندِ سیاسی آن یاری رسانند. ادامه‌ی خواندن

اپوزیسیون مردمی، جنبش چپ  و جمهوری

اپوزیسیون مردمی، جنبش چپ  و جمهوری

یکی از موانع در مقابل ایجاد همگرایی و انسجام سیاسی میان گرایش های مختلف در اپوزیسیون مردمی، نبودِ استنباطِ  مشترک در مورد مقولهِ جمهوری و اهمیتِ محوری آن در ایجادِ ساختار سیاسیِ دمکراتیک در جامعهِ آبنده است. بنطر نگارنده خلاصه ترین تعریف از جمهوری به نوعی از ساختارِ سیاسی برایِ ادارهِ جامعه اطلاق میگردد که بر پایهِ قانون و حق رای همگانی استوار باشد. بر این اساس، نهاد هایِ سیاسی و حقوقی مانندِ  قانون اساسی، قوای چند گانهِ  قانونگذار، اجرایی و قضایی و مجامعِ مرتبط مانندِ پارلمان، شورا، وزارتخانه و دادگاه، شالوده هایِ برجسته آنرا تشکیل میدهند. در تاریخِ مبارزاتِ مردمی، پدیده هایی مانند دولت، ساختار سیاسی و دمکراسی در پرتوِ تفسیرهایِ متفاوت و گاها متضاد ارائه گردیده اند. اما با رجوع به تعاریف و برداشت های سازنده و مترقی از آنها، میتوان یک تئوریِ پیشرفته در مورد کارکردِ مردمی از جمهوریِ دمکراتیک و لائیک را ترسیم نمود. ادامه‌ی خواندن

نگاهی به اقتصاد سیاسی در گذارِ سوسیالیستی

نگاهی به اقتصاد سیاسی در گذارِ سوسیالیستی

جوامع مدرن به سازماندهی اقتصادی نیازمند هستند که در برگبرندهِ مناسباتِ هدفمند جهتِ تهیه مواد و شالوده های لازم برای معبشتِ جامعه، در محدودهِ تولید، توزیع و مصرف می باشد. هدفِ اصلی در پروسهِ تولید و فعالیت اقتصادی، ایجادِ موازینِ اجتماعی جهت بسیج انرژی از نیرویِ انسان، طبیعت و تکنولوژی برای تولید ارزش اچتماعی و ثروت میباشد. با توجه به تداومِ کمبود و رقابت در حیطه رفعِ نیازهای مادی و اجتماعی و بر آمده از آن، وجود منافع و ایده های متفاوت و حتی متخاصم در موردِ روند و چگونگی پروسه تولید، توزیع و مصرف در بین طبقات و اقشارِ گوناگونِ جامعه، برنامه هایِ سیاسی متفاوت، نیز حضور دارند. امروزه، تحت سلطهِ سرمایه داری در جهان، و عمدگیِ مناسبات اقتصادیِ متکی بر روابطِ  کالایی و از جمله: مالکیت خصوصی، کار دستمزدی و مکانیزم بازار؛ در نتیجه، معضلاتی مانند فاصله طبقاتی، ناعدالتی اقتصادی، استثمار، بیکاری، فقر، محرومیت و بیگانگیِ فردی و جمعی فراگیر است. ادامه‌ی خواندن

سوسیالیسم رهایی بخش به مثابه بدیل چپ رادیکال

سوسیالیسم رهایی بخش به مثابه بدیل چپ رادیکال

بعد از فروپاشیِ سوسیالیسمِ واقعا موجود، جنبش چپ جهانی در سه دههِ پیش دچارِ تحولات و پستی و بلندی هایِ گوناگونی بوده، چگونگی در پیشرفتِ سیاسیِ آن هنوز نامعلوم است. گرچه، جهان در قرن بیستم شاهد دستاورد هایِ ناشی از مبارزاتِ سوسیالیستی بود که ارزش هایی از جمله اعتقاد به حقوق و عدالت اجتماعی، تضمین اشتغال، آموزش و درمانِ رایگان را در بر میگیرد، ولی آنچه که هدف اصلی یشمار میرود، یعنی ایحادِ مناسباتِ عادلانه، غیر استثماری و مبتنی بر خود حکومتی در عرصهِ ادارهِ جامعه و خود مدیریتی در حیطه مناسبات اقتصادی، هنوز در هیچ نقطه دنیا، کاملا موجودیت پیدا ننموده است. ادامه‌ی خواندن

مبارزاتِ مردمی و نقش اپوزیسیون سوسیالیست در ایران

مبارزاتِ مردمی و نقش اپوزیسیون سوسیالیست در ایران

 در ایران وضعیتِ زندگی برایِ مردم بسیار دشوار است. تداومِ اختناقِ سیاسی/اجتماعی و وخامت در شرایط اقتصادی برای اکثریت مردم، تقریبا تحمل ناپذیرمیباشد. نبودِ آزادیهایِ دمکراتیک و اپوزیسیونِ سازمان یافته، سرکوبِ هر نوع حرکتِ مخالفت آمیز با رژیم، ممانعت از تشکل یابیِ مستقل در میان جنبشهایِ اجتماعی و از جمله در بینِ فعالانِ کارگری، زنان و مدافعانِ حقوقِ بشر، واقعیت ناگوار در جامعه است. در وضعیتِ اقتصادی فعلی که نرخِ تورم بالای ۱۰ در صد و میلیونها نفر بیکار بوده، بیش از نیمی از مردم در زیر خط فقر زندگی نموده و شکافِ طبقاتیِ فاحشی برقرار است؛ یک اقلیت بسیار کوچک از روحانیت، بوروکرات های حکومتی، فرماندهانِ سپاه و وابستگانِ سرمایه دارِ آنها در بخش خصوصی بر سرنوشتِ اقتصادی و سیاسیِ جامعه کنترل دارند. نئولیبرالیسمِ اقتدار گرا، سیاستِ اقتصادی رژیم را تشکیل میدهد و آزادیِ عمل، عمدتا به جرگهِ حکومتگران و شرکایِ سرمایه دارِ آنها محدود شده، اکثریتِ قاطعِ مردم در امورِ جامعه دخالت ندارند. سیاستهایِ اقتصادیِ حکومتگران، جامعه را با ورشکستگی روبرو نموده، در سال ۹۴ رشد صنعت به منفی ۲٫۲ رسید و واحد های تولیدی با ورشکستگی روبرو گردیده، با ظرفیتِ بین ۳۰ تا ۴۰ در صد فعالیت میکنند (اقتصادِ ایرانی: حمید رضا صالحی، عضوِ کمیسیون تسهیل تجارت و توسعه صادرات اتاق بازرگانیِ تهران، ۶ شهریور ۱۳۹۵). طبقِ گفتهِ  کارشناسانِ خودِ رژیم، در ایران نرخ رشد اقتصادی، پایدار نیوده، نرخ رشد تشکیلِ سرمایهِ ثابت، منفی ۴ درصد میباشد. در واقع رشد نسبیِ اقتصاد (۷ درصد) در سالِ ۹۵، نیز عمدتا واکنشی به برداشته شدنِ تحریم هایِ هسته ای، بویژه پایان یافتنِ تحریم هایِ نفتی بوده است. تاوانِ وضعیت وخیم اقتصادی و چپاول از سویِ اقلیتِ بسیار کوچکی از جاکمان را اکثریت توده هایِ مردم میپردازند. ادامه‌ی خواندن

نگاهی به مبارزات زنان در ایران و جهان

نگاهی به مبارزات زنان در ایران و جهان
جنبش زنانِ، در صف اولِ میارزاتِ آزاذیخواهانهِ ایران قرار دارد. در نظام جمهوری اسلامی، تحتِ سیطرهِ حکومتِ سرکوبگر و تحمیلِ مجموعه قوانینِ ارتجاعی و مملو از تبعیضاتِ جنسیتی و اجتماعی؛ و متاسفانه، همچنین وجودِ سطحی از اندیشه ها و اعمالِ ناشی از بقایایِ سنت هایِ مردسالارانه در تداومِ فرهنگِ خشونت علیه زنان و حفظِ نابرابری هایِ اجتماعی، تاثیر گذار است. زنان که تقریبا نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند نه تنها همچون تمامیِ افرادِ جامعه از آزادیهای مدنی محروم هستند بلکه فراتر از آن، در معرضِ اجعافاتِ وسیعتر، مانندِ سلبِ آزادیِ آنان در حیطهِ پوشش، کار، سفر، تحصیل، طلاق و حضانتِ فرزند بوده، در معرضِ خشونت خانوادگی و آزارِ جنسی در محیط کار و اماکنِ عمومی قرار دارند. قوانین جمهوری اسلامی در حیطهِ “حقوقِ زنان” که همانند بسیاری دیگر از موازینِ حقوقی در جامعه عمدتا بر اساسِ ارزش هایِ قرون وسطائیِ مذهبی بنا شده، در واقع تقویت کنندهِ تداومِ نهاد ها و سنت هایِ نابرابرِ اجتماعی و مردسالارانه در عرصهِ جامعه و از جمله در حیطهِ روابطِ بینِ حقوقِ زن و مرد است. ادامه‌ی خواندن

ضرورتِ پایبندیِ اپوزیسیون به ارزش های مردمی

ضرورتِ پایبندیِ اپوزیسیون به ارزش های مردمی

بعد از تقریبا ۴ دهه سلطه نظام ولابت فقیه و نبود یک اتحاد گسترده و انسجام یافته حول یک پلاتفرم متعهد به ضوایطِ اصولی در میان اپوزیسیونِ مردمی، حرکتهایِ نسنجیده ای (همچون نامه ۳۰ شخصیت اپوزیسیون ایران) در میان فعالان و جریانات دمکراسی خواهِ ایرانی انجام میگیرند که در صورتِ عدم ابرازِ واکنشِ انتقادی به آن، پیشبرد این مسیر انحرافی میتواند به اعتبار مبارزات حق طلبانه و دمکراتیک علیه جمهوری اسلامی ضربه بزند. رعایت اصولِ درست و مترقی لزوما نباید منشا ایدئولوژیکِ خاصی داشته باشد، زیرا اگر فرض بر این است که موازینِ اساسی مانند اعتقاد به آزادیهای مدنی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و استقلال سیاسی از حکومتهای خارجی، شاخص های اصلیِ خصلتِ  یک اپوزیسیونِ مردمی را تشکیل میدهد، نادیده گرفتن آنها زیان چند جانبه خواهد داشت. اپوزیسیون مردمی که عموما دربرگیرندهِ منفردینِ مستقل، سوسیالیستها و دمکرات های ملیِ لاییک و مذهبی (گرچه سکولار) است، نیازمند به رعایتِ اصول شناخته شدهِ مترقی مانندِ اعتقاد به سیاست خارجیِ مبتنی بر عدالت، همبستگی بین المللی و حقوق بشر میباشد. ادامه‌ی خواندن