مشخصات اپوزسیون مردمی در ایران

مشخصات اپوزسیون مردمی در ایران

در ایران فعالیتهای آزادیخواهانه و عدالتجویانه علیه رژیم ولایت فقیه، طبیعتاً از خصوصیات مشخصی برخوردار است. در چارچوب فضای بسته سیاسی که شرکت در انتخابات فرمایشی و غیر دمکراتیک ریاست جمهوری و مجلس بدون معنی میباشد، سوال بر این است که چه راهکارها و سازماندهیِ ضد رژیمی ممکن میتوانند در راستای سازندگی قدرت مستقل مردمی و برچیدن جمهوری اسلامی موثر باشند. در واقع چگونه استراتژی مترقی با در نظرگیریِ مجموعه واکنش های خشن از سوی رژیم میتواند در محیط کار و زندگی در میان توده های مردم، توانمندی اجتماعی و سیاسی مبارز را جهت مقابله جدی با نظام ایجاد نماید. بویژه بر اساس نگاه سوسیالیستی آیا چگونه میتوان به طبقه کارگر و زحمتکشان یاری رساند تا بتوانند با خود سازماندهی به مقابله گستردهِ طولانی مدت با سرمایه و دستگاه هایِ حکومتی در عرصه های گوناگون جامعه، بپردازند.    ادامه‌ی خواندن

جنبش کارگری و مردمی در ایران

جنبش کارگری و مردمی در ایران

در خطوط زیر سعی بر این است که به برخی از مسائل مورد نظر در میان فعالان مترقی و مردمی در ایران پرداخته شود. تداوم چهل سال استبداد سیاسی و مذهبی فرصت های زیادی برای رشد و اعتلا در میان آزادیخواهان و عدالت جویان باقی نگذاشته است. با این وجود توجه به حرکتهای اعتراضی و سیاسی کارگران و توده ها در جنبشهای مردمی مهم است. در میان بسیاری از اشکال مبارزه علیه ستم و بی عدالتی طبقاتی از سوی جنبش های کارگری و مردمی، اعتصاب و مقاومت در واحدهای اقتصادی مانند چادُرملو، سنگ رود، آق تپه، هپکو، آذر آب، هفت تپه و صنایع فولاد از محورهای اعتراضات برجسته ای برخوردار بودند. ادامه‌ی خواندن

سپاه پاسداران، تروریسم و امپریالیسم

سپاه پاسداران، تروریسم و امپریالیسم

در ماه هایِ اخیر، بعد از قرار گرفتنِ سپاه پاسداران در لیستِ تروریست از طرف حکومت آمریکا، بررسی ها و تحلیل هایِ زیادی انجام گرفته اند. در خطوطِ زیر به این موضوع پرداخته میشود. مردم ایران، طیِ ۴۰ سالِ گذشته در زیرِ لوایِ اختناقِ سیاسی و سرکوبهایِ تروریستی از جانبِ جمهوری اسلامی و نهاد هایِ ارتجاعیِ آن از جمله سپاه پاسداران انقلابِ اسلامی زندگی ناهنجاری داشته اند. سپاه پاسداران، از اوایل انقلاب، در جهتِ صدورِ ایده هایِ “انقلاب اسلامی” در داخل و خارج از کشور مهمترین عامل برای پیشبرد سیاستهایِ تروریستی/امنیتی رژیم بوده و بخش اطلاعاتِ آن در ترور و کشتارِ دگر اندیشان شرکت داشته است. از اوایل ۱۳۸۰، سپاه با دخالت در سیستم اقتصادِ ایران و توانمند کردن خویش بلحاظِ مالی، علاوه بر نقشِ قدرت سرکوبگر نظامی، با تمام قوا نظامِ ارتجاعیِ جمهوری اسلامی را حفاظت کرده، بدان جهت کنشگران راه آزادی و عدالت را دستگیر، شکنجه، زندانی  و اعدام نموده است. ادامه‌ی خواندن

اپوزیسیون چپ و دمکراسی در ایران

اپوزیسیون چپ و دمکراسی در ایران
در مقابل جنبش هایِ دمکرات و چپ ایران که برایِ آینده ای آزاد، عادلانه و پلورالیستی تلاش میورزند، در میان مقولاتِ مهم سیاسی، بررسیِ موضوعات دمکراسی و عدالتِ اقتصادی بسیار حیاتی هستند. در این میان، جنبش چپ در راستایِ اهدافِ اساسی سوسیالیستی و با توچه به وجودِ واقعیاتِ عینی و سطحِ ذهنیات مردم و در تقویت ارزشهایِ مترقی، بهتر میتواند در کنارِ سایرِ نیروهایِ دمکراتیک مبارزات هدفمند خود را بجلو ببرد. اگر بر این واقعیت پی برده شود که تحولاتِ فکری در راستایِ ایجادِ انقلابِ اجتماعی عمدتا در یک مسیرِ پر پیچ و خم و در مقابلهِ پیروزمند بر موانعِ سیاسی از سوی طبقه سرمایه دار و حکومتِ مدافع آن و در امتدادِ ایجاد اعتقاد و تلاشِ مصمم و آگاهانه در میانِ بخش بزرگی از جمعیت انجام میگیرد و مبارزاتِ جنبشی در ایران هنوز “برایِ قوی تر شدن محتاج به زمان و آموزش” دارد (اخبارِ روز: ۱۰ فوریه، مازیارِ گیلانی نژاد) ، در آنصورت، اعتقاد به استقرارِ دمکراسی اهمیت زیادی پیدا میکند. ادامه‌ی خواندن

جنبش مردم در ایران

جنبش مردم در ایران

معضل عمدهِ اجتماعی در برابر مردم ایران وجود نظام مستبدِ مذهبی است که از پیشرفتِ واقعی در تمامی عرصه های زندگی برای توده ها جلوگیری میکند. اینکه بسیاری از فعالان سیاسیِ مخالفِ رژیم، زوایایِ گوناگون از سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی را به چالش میکشند، مفید است. اما مسئلهِ حیاتی اینجا این است که چرا عمومِ مردم به حرکت هایِ گستردهِ میلیونی در سراسر کشور به شورشِ ویران گرانه علیه کلیت نظام در راستایِ دمکراسی و عدالت دست نمیزنند. بنظر میرسد نبود این پدیدهِ اجتماعی اساسی ترین گرهِ سیاسی در ایران میباشد. ادامه‌ی خواندن

نگاهِ چپ به جنبش های اجتماعی و دولت

نگاهِ چپ به جنبش های اجتماعی و دولت

در میان جنبش چپ در مورد نقشِ جنبشِ مردمی، سازمان سیاسی و دولت نظرات زیادی وجود دارد. در خطوط زیر، با توجه به واقعیات امروزین در جوامع و بویژه ایران، بحث میگردد که هنوز برای سالهای نامعلوم، هر سه نوع نهاد، یعنی جنبش، سازمان سیاسی و دولت برای پیشرفتِ آزاد و عادلانهِ جامعه ضروری هستند. برخی بر آن هستند که حزب و دولت از نوع پدیده های اجتماعیِ سلسله مراتبی هستند و دیگر نقش مثبتی برای ایحاد جامعه انسانیِ مبتنی بر خود-حکومتیِ اداری و خود-مدیریتیِ اقتصادی ندارند و در نتیجه باید عمدتا به فعالیتهای جنبشی و نه سازمانی روی آورد. اما به نظر نگارنده، دوران گذار به سوسیالیسم، حاملِ پیچیدگی های فراوان میباشد و با محدود نمودنِ مبارزه به فعالیتهایِ جنبشی، فاصله گرفتن از تشکل یابی سازمانی و کم اهمیت دادن به نفش دولت در جامعه، به تکوینِ زمینه هایِ اجتماعیِ لازم برای جایگزینیِ بلافاصلهِ موازین، نهاد ها و ساختارهایِ نوین انقلابی جهت سازندگی جامعه سوسیالیستی، نمی انجامد.    ادامه‌ی خواندن