رو در رو با فائزه هاشمی و «عبرت روزگار»

خانم فائزه‌ی هاشمی! نامه‌ی کوتاه اما گویای شما را که در آن به زیبایی شرایط حاکم بر زندان را ترسیم کرده بودید خواندم. همین نامه انگیزه‌ای شد تا این نامه خطاب به شما بنویسم. نمی‌توانم با شما همدردی نکنم. شما در ساده‌ترین شکل از درون زندان با مخاطبان‌تان درد دل کرده‌‌اید. سخن‌تان که از دل برآمده لاجرم بر دل می‌نشیند. ادامه‌ی خواندن

آیا خامنه‌ای مخالف اعدام مارکسیست‌‌ها بود؟

۲۴ سال از کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ می‌گذرد. آمران و عاملان این کشتار هر یک به نوعی تلاش می‌کنند دامان خود را از این جنایت مبرا جلوه دهند. هرچه به فروپاشی نظام و امکان بررسی این جنایت در یک دادگاه ملی یا بین‌المللی نزدیک شویم این گونه تلاش‌ها سرعت بیشتری به خود خواهند گرفت و بسیاری از عوامل اجرایی این جنایت نیز تلاش خواهند کرد خود را مخالف آن قلمداد کرده و یا حداکثر مأمور و معذور معرفی کنند. ادامه‌ی خواندن

«گفتگوهای زندان» و سندروم «دایی جان ناپلئون»

گردانندگان «گفتگوهای زندان» پس از برپایی موفقیت‌آمیز مرحله‌ی اول «ایران تریبونال» در لندن، به جای ابراز خوشحالی و شور و شعف از این که جمعی توانسته‌‌اند با کمترین امکانات و با تلاش و کوشش به بخشی از آرزوی قربانیان نقض حقوق بشر در ایران جامه‌ی عمل پوشانده و رژیم را در سطح بین‌المللی با شکست و سرافکندگی دچار کنند متأسفانه بدون آن که متوجه باشند با دشمنان «ایران‌ تریبونال» و باندهای رژیم همسو و همنوا شده و با مطرح کردن بهانه‌های واهی به مخالفت با «ایران تریبونال» پرداختند. آن‌ها از پیشنهاد تشکیل کمیسیون بازرسی مالی مستقل «ایران تریبونال» شروع کردند و چون مقبول نیفتاد هر روز که ‌گذشت ساز جدیدی را کوک کردند و تا آن‌جا پیش رفتند که اقدامات این جریان در آستانه‌ی برگزاری مرحله‌ی دوم دادگاه از حد و اندازه گذشت و به رسوایی کشید! ادامه‌ی خواندن

حکم تاریخی دادگاه لاهه و واکنش ناگزیر «هیأت اجرایی راه کارگر»

برای کسانی که کوچکترین شناختی از فعالیت جریان ضد «ایران تریبونال» و در راس آن «هیات اجرایی راه کارگر» داشتند روشن و آشکار بود که موفقیت چشمگیر این «کارزار مردمی» در لاهه و صدور حکم تاریخی دادگاه در محکومیت جمهوری اسلامی و به رسمیت شناختن آن چه در دهه‌ی ۶۰ در کشورمان گذشته به عنوان «جنایت علیه بشریت»، غیر قابل تحمل بوده و آنان را به واکنش‌های غیرمنطقی وادار خواهد ساخت. به ویژه که چند روز پیش از برگزاری مرحله‌ی دوم این دادگاه در لاهه، این محفل رو به انحطاط، ناامیدی و ناشکیبایی خود نسبت به موفقیت کارزار «ایران تریبونال» را به بارزترین شکل ممکن با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «پیروزی میان تهی (پیروزی شکست فرجام)» نشان داده بود. ادامه‌ی خواندن

تاکسی زرد رنگ پژو ۴۰۵ و ترور پاسدار فریدون عباسی

نشمین زارع و همسرش فؤاد فرامرزی دو نفر دیگر از قربانیان دستگاه امنیتی نظامند که طبق سناریوی نوشته شده در دستگاه امنیتی و اعترافات تلویزیونی، متهم به تلاش ناموفق برای ترور پاسدار فریدون عباسی دوانی در تاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ هستند. پاسدار فریدون عباسی پس از جان به در بردن از این ترور به سمت رئیس سازمان انرژی اتمی ارتقا یافت.   ادامه‌ی خواندن

من و «حق» بیژن جزنی و کشتار ۳۰ فروردین ۱۳۵۴

مقدمه:

۳۷ سال از کشتار بیرحمانه‌ی ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین می‌گذرد. این که چرا پس از گذشت این همه سال دوباره یاد آن روز افتاده‌ام برمی‌گردد به روایتی که پرویز ثابتی مدیرکل اداره‌ی سوم ساواک در کتاب «در دامگه حادثه» از این واقعه به دست می‌دهد. مرور خاطرات گذشته‌، به ویژه ایام کودکی‌‌ام مرا به حال خود رها نمی‌کند. در همه‌ی دوران زندگی‌ام تلاش کردم تا از «حقیقت» دفاع کنم. نمی‌توانم در رابطه با حق «بیژن» و هشت فدایی و مجاهدی که همراه او در جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ به خاک افتادند سکوت کنم. ادامه‌ی خواندن

آیا محمدی گیلانی حکم اعدام فرزندانش را داد؟

همزمان با دستگیری فائزه و مهدی هاشمی، ماشین تبلیغاتی ولی‌فقیه با مطرح کردن دخالت تعدادی از مسئولان رژیم در دستگیری و اعدام فرزندانشان،‌ از یک سو تلاش می‌کند سران رژیم را «عدالت» خواهانی معرفی کند که در راه حاکم کردن «ارزش‌های الهی» از هیچ کوششی فروگذار نکرده و حتی فرزندان خود را نیز قربانی کرده‌اند و از سوی دیگر رفسنجانی را به سکوت وادار کند. ادامه‌ی خواندن

ربودن مولود آفند، ارتباط آن با «ترورهای هسته‌ای»، اقلیم کردستان و موساد

از قرائن و شواهد بر می‌آید که مولود آفند روزنامه‌نگار کرد یکی از قربانیان و گروگان‌های دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم در ارتباط با سناریوی ترور «متخصصان هسته‌ای» توسط موساد باشد. چنانچه به دلایل گوناگون سناریوی رژیم تغییر نکند وی یکی از عناصر اصلی معرفی شده و ماجرا حول محور وی ساخته و پرداخته می‌‌شود. (۱) ادامه‌ی خواندن

نگاهی دوباره به سناریوی «سربازان گمنام امام زمان» و قربانیان آن

در بخش قبلی این مقاله توضیح دادم که چگونه حکومت اسلامی تلاش می‌کند عده‌ای بیگناه را با شکنجه به اعتراف واداشته و آن‌ها را مسئول ترورهای هسته‌ای که توسط جوخه‌های مرگ خود صورت گرفته معرفی کند. همچنین روی این مسئله تأکید کردم که رژیم پس از کش و قوس بسیار سناریوی خود مبنی بر مشارکت مجاهدین در این ترورها را پس گرفته و روی کردها و به جای آذربایجان و تایلند روی اقلیم کردستان و قبرس متمرکز شده است. (۱) ادامه‌ی خواندن