وقتی نمی شود مدعی منصور حکمت بود و فراخوان سکوت به اپوزسیون راست داد!

وقتی نمی شود مدعی منصور حکمت بود و فراخوان سکوت به اپوزسیون راست داد!

داستان زار وکالت مجید اذری از حزبش!

سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۳ فوریه ۲۰۱۹


همه فعالیت حزب کمونیست کارگرى معطوف به جدا کردن مردم ایران از هر آلترناتیو و خط مشى بورژوایى و سوق دادن آنها به یک موضع چپ و انقلابى در تحولات سیاسى جارى ایران است. شاخص پیشروى چپ در برابر راست در جنبش اعتراضى علیه رژیم اسلامى، بالا رفتن انتظارات مردم و نپذیرفتن نقطه سازش‌هایى است که هیات حاکمه و اپوزیسیون بورژوایى قدم به قدم جلوى مردم قرار می‌دهند. دوم خرداد یکى از اینها بود. مردم نهایتا تن ندادند. جنبش ملى اسلامى احتمالا هنوز چند فرمول دیگر براى همزیستى مردم با یک رژیم اسلامى اصلاح شده در آستین دارد. اینها را باید یک به یک منزوى کرد. اپوزیسیون بورژوایى بیرون حکومت در مقطعى وارد صحنه خواهد شد تا نقطه نعادل‌هاى جدیدى که متضمن حفظ شالوده قدرت طبقاتیش است را بعنوان پیروزى جنبش مردم جا بزند. ما باید مدام مردم را به فراتر رفتن از این چهارچوب‌ها فرا بخوانیم. ما باید بعنوان سخنگویان و منادیان «نه» بزرگ مردم به کلیت استبداد و استثمار و تبعیض و ارتجاع در صحنه سیاسى ایران ظاهر بشویم.

منصور حکمت، انترناسیونال هفتگی شماره ۶۶، ١٩ مرداد

مقدمه:

باز مجید آذری وکیل حزب کمونیست کارگری شد (۱) ! وکیلی ناشی که سالهاست هر بار وکالت می کند بیشتر ایرادات منطقی این حزب را بیرون می ریزد و بنوعی بجای وکالت نقش دادستان را بازی می کند! .فکر می کنم از این وکلای ناشی جامعه باید استفاده بهینه بکند. در دادگاه جامعه این صحنه ها بسیار مهم هستند.

مدتی است مجید آذری درگیر دفاع از دست به اب اخیر حزبش شده.داستان دفاع از اعلام هم خونی کمونیستها و پهلوی چی ها را یادمان هست(۲) متاسفانه رهبری حزب کمونیست کارگری امان نداد به مجید آذری تا استراحتی بکند! با اعلام برائت شرین عبادی و مسیح علینژاد از سوی تقوائی و بعد فراخوان به سکوت در مقابل “اپوزسیون” از سوی مصطفا صابر یک بار سنگینی گذاشته شد به دوش مجید آذری! البته درون اون حزب ازش نمی خواهد ایشان وکالتش هم تسخیری است هم اعم از اینست که فرقه اش اساسا دفاعیه او را بپذیرد! یکجور خودوکالت بینی دچار است مجید آذری!

از این مقدمه ها بگذریم! همانطور که گفتم رشد اعتراضات اجتماعی و تقویت جنبش برای سرنگونی رژیم اسلامی بطور طبیعی اپوزسیون این رژیم را هم بیشتر قطب بندی می کند. انچه درون حزب کمونیست کارگری بصورت یک پوپولیزم ریشه دار یک توده ایزم برای عقب نماندن از سایر گرایشات راست نهفته بوده حالا طبیعتا بیشتر نمایان می گردد. این روندها کاملا طبیعی است.

من اینجا مثل همیشه از بررسی وکالت نامه این خود وکبل بین یعنی مجید آذری استفاده می کنم و دقیقتر بهش می پردازم:

(۱)بالاخره “اصلا نباید پاسخ داد” یا مرتب پاسخ داد؟!

مجید آذری اعلام می کند که به انتقادات اخیر به حزبش “اصلا نباید پاسخ داد”! همان انتقادات اخیر را می گوید.اما معلوم نیست چرا در چند روز اخیر هم او هم تدی دیگر در سایت ازادی بیان و فیسبوک چه بصورت مودبانه چه فحاشی همچنان در حال “پاسخ دادن” هستند؟!

اما گذشته از این وسواس “پاسخ دادن” در عین فراخوان به “پاسخ ندادن” راستی چه عیبی دارد که حزبی پاسخگو باشد و با بایکوت به مخالفت برخورد نکند؟

این فرهنگ عجیب و غریب فقط در انبان قبایل و فرقه ها یافت می شود! چون بلد نیستند بطور اجتماعی متمدنانه و عقلانی پاسخ دهند! لذا هم “پاسخ می دهند” هم نمی دهند! سنگ می زنند و فرار می کنند! این متد مجید آذریست! با زبان خودش!(۱)

(۲) انقلاب اجتماعی اولش جنبش همگانی است!

مجید آذری برای توجیخ عملیات اخیرش  رهبران حزبش در خاک مالی روی مواضع منصور حکمت روی یک واقعیت پیش پا افتاده انگشت می گذارد !اینکه انقلابات اجتماعی “اولشان همگانی هستند” را دلیل می اورد برای اینکه شیرین عبادی توده ایست و مسیح علینژاد مفسر حاچی بی بی سی را تبرئه کند و بعد به فراخوان برای سکوت در مقابل اپوزسیون عقب مانده بپیوندد!

واقعا ما را یاد بیرون اوردن خرگوش از توی کلاه می اندازد! منتهی فقط خودش را فریب می دهد!

اینکه انقلابها چگونه “اغاز می شوند” ایا متد فعالیت کمونیستها را دیکته می کند؟ ایا کمونیزم کارگری آمد که دنبال جنبش همگانی مردم بیفتد؟ یا اینکه همانطور که منصور حکمت گفت: کمونیزم کارگری بطور پیگیر در عین مبارزه با رژیم حاکم پرچم نقد مداومست بر علیه کلیت طبقات راست جامعه حتی وقتی نقش اپوزسیون بازی می کنند؟

ایا عیر از اینست که اتفاقا با عوج گیری انقلابها گرایشات راست و رفرمیست هم ماسک حمایت از مردم زده اند؟ حتی خود حکومتها؟ خوب ن “تحول شیرین عبادی یا مسیح علینژادها” نشانه چیست جز درک زمان از سوی راست و توده ایزم برای عقب نماندن تاز انقلاب و تلاش برای ساختن صندلی برای حکومت بعدی؟

حالا “اپوزسیون” به کنار!اون بخشهای پوزسیون و درون حکومتی چطور؟ اونها هم طبیعتا زمانی مثل موشها از کشتی در حال غرق بیرون می پرند! ایا کمونیستهای کارگری باید اونها را هم مورد عفو قرار دهند؟

خوب! فکر می کنم این داستان “انقلاب و جنبش همگانی” ترجمه همان پوپولیزم است که حزب تقوائی را از سایر گرایشات کمونیزم کارگری جدا کرده نه الان بلکه اون زمان که فراخوان به کشتی نگرفتن با موسوی هم بود!

(۳) اینچوری کمونیستها به جنبش “مهر خود را می زنند”؟!

مجید اذری با حمایت از مواضع رهبران حزبش در سکوت در مقابل اپوزسیون از فتوای تبرئه شیرین عبادیها و مسیح علینژادها قرار است “مهر خود” را بزند به جنبش و جنبش را سوسیالیستی کند! عجب!

من شخصا نمی دانستم این بالانس زدنهای مشمئز کننده روی مواضع شفاف منصور حکمت اسمش “مهر زدن کمونیستی و سوسیالیستی “است!

قبل از مجید آذری ما فکر می کردیم که کمونیزم کارگری مهرش را زمانی می زند که تمایزات سیاسی و برنامه ای خود را به باور اجتماعی میلیونها کارگر و زحمتکش تبدیل کند . اما حزب تقوائی و وکیلش امروز راه دیگری کشف کرده اند برای “مهر زدن”! روی موج پوپولیزم و راست می رقصند تا مگر اینجوری راستها بیایند و مهر بخورند”! اینست متد مجید اذری و حزبش!

(۴) “کمونیستها نباید با سطنت طلبها وداع بگویند”!

مجید آذری از ما می خواهد که با سلطنت طلبها وداع نگوئیم! این را از قول تقوائی می گوید؟ تا زمانی که حزبش رسما مجید آذری را محکوم نکند ما می پذیریم این وکیل اون موکل است!

حالا چرا مجید اذری و حزبش “وداع” نمی گویند با سلطنت طلبها؟ چون  ” مردم در خیابانها شعار دادند رضا شاه روحت شاد”(۱)!

خوب! منطق را فهمیدید! ایا زمانی نبود که میلیونها میلیون شعار دادند “خاتمی خاتمی!”؟ و زمانی “خمینی خمینی”؟ لاید این موکل حزب کمونیست کارگری باید به ما توضیه کند که ما نه با خاتمی نه با خمینی “وداع نگوئیم”!

خواننده خوب توجه کند! این بجا مانده از حزب منصور حکمت! این!

(۵) “در این جنبش همگانی شرکت کنید”!

مجید اذری مخالفانش را متهم می کند که نشسته اند در خانه! یعنی یا باید مثل ایشان و حزبش به جنبش همه با هم بپیوندند و با سلطنت طلبها و شیرین عبادی و مسیح خانم بی بی سی وداع نکنند یا بنشینند خانه!

اینست دنیای ذهنی عناصر بجا مانده از حزب منصور حکمت!

مجید آذری می گوید “داور نشوید اخطار ندهید”! راستش ادم عاقل داور نمی شود اخطار نمی دهد! این جماعت اشتباه نمی کنند که با اخطار اصلاح شوند! مثل فرقه رجوی و شازده پهلوی افتاده اند توی بازی کسب قدرت از بالا.

اینجا کسی به کسی اخطار نمی دهد! اینجا کمونیستهای کارگری باید این فرقه را افشا کنند انهم با زبان خود فعالینش! منزوی کنند همانطور که توده ایستها رجویبستها و پهلویستها را افشا می کنند.

(۶)توده ایزم در قالب کمونیزم کارگری قلابی!

متدهای فکری مجید اذری و حزبش دقیقا متد توده ایستهاست! توده ایزم در تاریخ ایران با همراه شدن با چنبش همه با هم مشخص شده.با وداع نکردن با گرایشات راست.با فراخوان سکوت در مقابل ارتجاع معلوب بخاطر اتحاد با ارتجاع حاکم!

با بازیهای سیاسی در بالا.با دشمن شدنها و دوست شدنهای پشت پرده با حملات هستیریک شهخصی به مخالف با اتهام زنی ها با پوپولیزم و ادعای اینکه اینجوری “مهر کمونیستی” می زنیم به جنبش خمینی!

حالا حزب کمونیکارگری تقوائی دارد با لاس زدن با راستها و توده ایستها بخاطر “شعارهای مردم که گفتند رضا شاه” فراخوان می دهد که با این ارتجاعیون “وداع نکنیم”!

ایا هنوز ادم عاقل و سالمی هست که این موجودات را کمونیست کارگری بنامد؟

انتخاب و قضاوت را می گذارم به عهده خواننده!

منابع بیشتر:

(۱)پاسخ به سخنان رحمان حسین زاده در انتقاد به سخنان حمید تقوایی (مجید آذری)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=72329

(۲)دعوای حزب کمونیست کارگری با سیامک ستوده اینبار سر تفاوت و اشتراک خون کمونیستها و سلطنت طلبها! (سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=72175

بار دیگر، طوفان در پیاله احزاب کمونیست کارگری!(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=72287