دعوای حزب کمونیست کارگری با سیامک ستوده اینبار سر تفاوت و اشتراک خون کمونیستها و سلطنت طلبها!
مقدمه:
کشاکشهای بین سیامک ستوده و حزب کمونیست کارگری سابقه طولانی دارد. من اینجا قصد ندارم تاریخ این کشاکشها را باز کنم.سیامک ستوده هویت خود را بعنوان یک روشنفکر کمونیست تثبیت کرده و با همه کم و زیادیهایش این مسیر را از دوران چدائی از حزب کمونیست ایران دوران منصور حکمت ادامه داده.
سیامک ستوده را بخاطر مواضع ضد اسلامیش در تورنتو ، حواریون حزب کمونیست کارگری حمایت می کردند و روزنامه های او را بابک یزدی و رفقایش می فروختند. گاها می دیدم سیامک ستوده در جلسات عمومی اون حزب در تورنتو شرکت می کند .یکجوری هم خانوادگی در حین حفظ مرزها!
ظاهرا اما اخیرا بین سیامک ستوده و حزب کمونیست کارگری بیشتر شکر اب شده از این رو که سیامک ستوده بیشتر به سیاستهای اون حزب انتقاد کرده!
امید من اینست که انتقادات سیامک ستوده کار دستش ندهد و فاز بعدی خشم حزب کمونیست کارگری دامن ایشان را نسوزاند! معمولا اینها به فاز حملات شخصی بیشتر به لیچار گفتن بعد به اتهام زنی عروج می کنند و نهایت با یک فراخوان درون گروهی مخالف را بایکوت می کنند تا شاید مخالفت در فعر سیاه چال تاریخ کم شود! تا شاید بعدها اگر دستشان بقدرت رسید همان کنند که همه دیکتاتورها!
اخیرا در فیسبوک یا فضای دیگری بابک یزدی از رهبران مادام العمر اون حزب حتی سیامک ستوده را پیر و فرسوده اعلام کرده که ظاهرا نمی داند خودش و رهبران حزبش چند ساله هستند!
از این ماجرا اغاز کردم تا انها که این داستان دیرین سیامک ستوده را با حزب کمونیست کارگری نمی دانند مقداری در جریان باشند!
اما ببینیم آخرین دعوای اخیر بین سیامک ستودبا حزب کمونیست کارگری سر چیست و حق با کیست؟!
(۱)دعوا سر چیست؟
بر طبق گزارشات متفکر حزب کمونیست کارگری یعنی مجید اذری (۱) ، سیامک ستوده اینبار به مینا احدی و مصطفا صابر گیر داده که چرا خون کمونیستها را با خون سلطنت طلبها یکی دانسته اند!
سیامک ستوده فرموده که “چون جامعه طبقاتی است خونها فرق دارند” و جناح مقابل خون شناس یعنی مجید آذری و حزبش مدعی هستند که نخیر! خونهای کمونیستها با سلطنت طلبها در همین جامعه طبقاتی هم یکیست!
مجید اذری در مقاله بسیار علمیش که مثل معمول با ادله قاطع همراه است توضیح می دهد که نظرات سیامک ستوده (بطور کیلوئی نظرات!) پیش مدرن و ضد انسانیست! خوب دقت کنید!
این “رفیق” که تا دیروز روزنامه اش را همینها حلوا حلوا می کردند ناگهان نظراتش! می شود پیش مدرن و ضد انسانی!
این البته فاز اول برای اعلام تکفیر سیامک ستوده است.فازهای بعدی در راه است اگر سیامک ستوده بر نقدهایش پابفشارد و زبان در دهان مهار نکند!
(۲) ایا اعلام برابری خون کمونیست و سلطنت طلب یک بحث در خونشناسی هست یا یک موضع سیاسی است؟
از انچا که مینا احدی مصطفا صابر یا مجید اذری تا بحال در مورد خونشناسی برابری خون کمونیستها با خامنه ای یا لاجوردی یا هیتلر ادعائی نکرده اند و من بعید می دانم که ادعائی بکنند ، اجازه بدهید اعلام کنم این حرفه جدید اینها اعلام یک موضع سیاسی یک انتخاب است نه درک برابری بطور کلی!
مینا احدی سالها دنبال همکاری و لابی گری با سلطنت طلبان دست چندم مثل دختر سعیدی سیرجانی یا خانم شایسته کانادا دویده و همین مدت پیش توی جمع مشترک سلطنت طلبها و جمهوریخواهان حزبش خوشرقصی کرده و با انتشار نامه ای خانم مرکل را به حمایت از طبقه کارگران فراخوانده (مثل دعوت محمد از یزدگرد یا دعوت خمینی از گورباچف!)
خوب طبیعی است توی این استراتژی ایشان از جهت خونشناسی هم علاقه داشته باشد خون کمونیستها را برابر با سلطنت طلبها و نه مثلا خمینیستها بداند! این بخش اول داستان!
(۲)ایا تکفیر مجید اذری بر علیه سیامک ستوده جنبه فکری دارد یا این تکفیر یک عمل سیاسی است؟
مجید اذری سیامک ستوده را “پیش مدرن و ضد انسان” می داند!
گذشته از اینکه معلوم نیست مدرن و پیش مدرن را مجید اذری اساسا چه می فهمد و چگونه سیامک ستوده بخاطر اختلاف فکریش به ضد انسان (نه حتی یک حیوان معمولی!) نزول کرده و اساسا ضد انسان چه جانوریست!… سوال من اینست که ایا این تکفیر نامه یک بحث فکریست یا یک تگفیر نامه سیاسی ؟ ایا بهتر نبود مجید اذری حرف اخرش را بزند؟ مثلا بگوید که حزب کمونیست کارگری متحد سلطنت طلبهاست و لذا هم خونست؟ چرا بجای این ایشان دارد به رشته خونشناسی متوسل می شود؟! چرا در خفا!
(۳)ایا لنینیزم یعنی برابری خون کمونیست با سلطنت طلب؟
مجید اذری و حزبش مدعی هستند حزبی لنینیست ساخته اند!خوب لنینیزم ایا تاریخ برابری خون کمونیست با سلطنت طلب بوده؟
نه اینکه نبوده بلکه تاریخ هم خونی بین خود کمونیستها هم نبوده! کمونیستها تو دوره لنین به حامی ایشان و مخالف ایشان تقسیم شدند و مخالفان به رغم کمونیست بودن جائی نداشتند تبعید شدند سانسور شدند اعدام شدند!
خوب حزبی و ادمی که هنوز بند نافش به کمونیزم لمینی وصل است طبیعتا باید مثل سیامک ستوده یاد اوری کند که خون کمونیستها با سلطنت طلبها یکی نیست!
بواقع سیامک ستوده همان متدهای لنینی را دارد به لنینیستهای حزبکمونیست کارگری یاداوری می کند !تناقض اینها را به چشمشان می اورد.اینست صحنه واقعی دعوای اینها با هم! دعوا بین یک معتقد به لنینیست با تعدادی مدعی لنینیزم که پوپولیزم راست وسوسه شان کرده اما هنوز نقاب لنینیستی دارند!
(۴) راه حل چیست؟ بالاخره خون کمونیستها با دیگران (نه فقط سلطنت طلبها) فرق دارد؟
من می گویم بسته به اینست که از چه کمونیزمی صحبت می کنیم.در دستگاه ۳ نسل کمونیستی ایرانی هرگز خون کمونیستها برابر با بقیه نبوده و نیست! اینها دوبال قدرت هستند دولت تعیین می کنند و تو دهن بقیه می زنند .دیگران فقط ابزار قدرت گیری اینها هستند و وقتی به قدرت رسیدند همه ضد انقلاب هستند بجز اهالی اینها!
وقتی انسانها بطور برابر برخورد می شوند که از نظام لنینیستی بیرون زده باشی! توی نظام لنینیستی کمونیستها انهم با تعریف رهبر همه کاره هستند و مثل قرائتی از خر قدرت پائین بیا نیستند!
فرهنگ مدرن ربطی به لنینیزم ندارد! هیچ تاریخی مدرنیته را با لنینیزم تداعی نکرده. مدرنیزم یعنی تعقل علم گرائی یعنی مخالفت با فرقه ایزم با رهبران مادام العمر یعنی نقد مداوم یعنی برنامه مقدس نداشتن رهبر مقدس نساختن!
خوب با این تعریف از مدرنیته ایا مجید اذری و فرقه اش ربطی به مدرنیته دارند؟فرقه ای که یک ربع قدرت جرات تغییر یک بند از برنامه اش را ندارد چون مقدس است دارد ادعای مدرنیته می کند؟
نتیجه:
اجازه بدهید اعلام کنم که دعوای سیامک ستوده دعوائی بی ربط است به درک مدرن .دعوائی سیاسی است بین دو گرایش عقب مانده که موضوع خونشناسی امروز موضوع دعواهاشانست فردا موضوع دیگر تا زمانی که “فاز ” فرقه عوض شود و فاز اتهام امنیتی اغاز شود سیامک ستوده را پاسدار و مامور بنامند و بعد فاز روانی خواندن او و بعد فاز بایکوت او!
درک مدرن و برابر از انسانها مستلزم سازماندهی کمونیزم دیگریست! کمونیزم نسلی دیگر (۳) که از ۳ نسل موجود کمونیزم ایرانی فاصله گرفته و نقدهای روشنی به لنینیزم دارد.همانطور که نوشته ام لنینیزم الترناتیو وضع موجود نیست بلکه ادامه دیکتاتوری بنام دیگر است! (۴)
منابع بیشتر:
(۱)خون کدام رنگین تر است؟ مصطفی صابر یا سیامک ستوده (مجید اذری)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=72125
(۲)آرشیو نقد لنینیزم(سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%84%D9%86%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B2%D9%85
(۳)کمونیزم نسل چهارم و درک مدرنیته (سعید صالحی نیا)
(۴)چرا لنینیستها الترناتیو انقلاب ایران نیستند( سعید صالحی نیا)