خبرگزاری ایلنا: علیرضا محجوب نایب رئیس WFTU شد! روزی بس ننگین برای طبقه ی کارگر ایران و جهان!

خبرگزاری ایلنا: علیرضا محجوب نایب رئیس WFTU شد!

روزی بس ننگین برای طبقه ی کارگر ایران و جهان!

علیرضا محجوب زاده ۱۳۳۷ دریکی از روستاهای تابع اشتهارد به نام مرادتپه در البرز(مرکز آن کرج) هست. او از نظریه‌پردازان و نویسنده اصلاح‌طلبان  حکومتی و  “نماینده مردم” تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی و دبیر کل خانه ضد کارگری که افسارش در دست رژیم جمهوری اسلامی هست.

محجوب در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ به کار در چاپخانه‌های مختلف مشغول شد. در سال ۱۳۵۶  و اوایل انقلاب ۱۳۵۷ از افرادی بود که در تأسیس حکومت جمهوری اسلامی ضد بشری و ضد کارگری نقش داشت و به تبلیغ و انتشار پیام‌های ارتجاعی و ضد بشری خمینی پرداخت.

از ارتجاعی و ضد کارگر بودن محجوب همین بس که گفته شود: محجوب از همان سال‌های ابتدای انقلاب که سندیکاهای مستقل و انقلابی توسط کارگران انقلابی کمونیست در کارخانه‌ها به وجود آمد ضدیت خود را با تشکیل سندیکاهای اسلامی نشان داد و در انحلال سندیکاهای واقعی کارگری و دستگیری و زندانی و شکنجه‌ی کارگران کمونیست و انقلابی رهبر آن اتحادیه‌ها و سندیکاها نقش اساسی داشت.

از مقبولیت محجوب  و دستمزدی که از طرف سران حکومت ننگین جمهوری اسلامی به خاطر نقشی که در ازا انحلال سندیکاها و اتحادیه‌های مستقل واقعا کارگری اوایل انقلاب و دستگیری و شکنجه‌ی رهبرانش به او داده شد همین بس که اشاره شود: محجوب همواره از نمایندگان جناح اصلاح‌طلب حکومتی بوده است به‌طوری‌که او نمایندهٔ حوزهٔ انتخابیهٔ تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دورهٔ پنجم، دورهٔ هشتم، دورهٔ نهم و دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی است. او هم‌اکنون (۱۳۹۵) همچنان نماینده مجلس شورای اسلامی این نظام است. محجوب مهره ی سوخته ی نظامی است که تلاش دارد پایه های سست خویش را نگه دارد و ادامه زندگی اش مگر با حیاط بخشیدن و امکان دادن به ایفای نقش قاتلین و جانیان که ظرف ۳۸ سال تربیت کرده است، نیست!

این انتخاب نشان می‌دهد که فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (W.F.T.U) دست در دست سرمایه‌داران ضد کارگر و رژیم‌های ارتجاعی دارد. فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری یکی از بازوهای مهم ضد کارگری نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی است برای به راه سازش و مماشات کشاندن مبارزات کارگران جهان هست! درنتیجه مبارزه با خانه ضد کارگر اسلامی جمهوری اسلامی و سرنگونی چنان نظام ضد کارگری جدای از مبارزه قاطعانه و رادیکال و قطع هرگونه روابط با نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی و شاخک های استثمار کننده و ستمگرانه همچون  فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری نیست .

انتخاب محجوب توسط  فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری (W.F.T.U) یک خطر بزرگ براى ستمدیدگان و استثمار‌شوندگان سراسر جهان و سیلی محکمی بر صورت طبقه‌ی کارگر جهان و ایران است.

علیرضا محجوب از سال ۱۳۵۷ یکی از افرادی بوده است که نقش اساسی در سرکوب رهبران اتحادیه‌ها و سندیکاهای مستقل کارگری که از سال ۵۸ به وجود آمده بود می‌باشد. بعدها مانند بسیاری از بنیانگزاران این نظام به ترمیم‌کنندگان این حکومت یا همان اصلاح‌طلبان حکومتی تغییر جبهه داد. محجوب نیز مهره‌ی نظریه‌پرداز و سلاح جناح‌ ترمیم‌کنندگان (اصلاح‌طلبان حکومتی همچون حسن روحانی) در میان طبقه کارگر  برای کنترل حرکت و  سرکوب و ایجاد توهمات ارتجاعی مذهبی به نیروی غیبی که گویا فقط با اینان در ارتباط است و اراده‌اش را از طریق جنایتکارترین و فاسدترین و ضد بشری افراد و باندهای مختلف که هاله مذهب تشیع را همچون کسوفی( خورشیدگرفتگی زمین و تاریکی و سیاهی بخشی از کره زمین) عمل می‌کند که امکان دست‌یابی ستم‌کشان و استثمارشوندگان طبقه‌ی رنجبر  به دیدن نور روشنایی و شناخت از واقعی عینی و نه خیالی با رویکرد علمی را تیره‌وتار می‌سازد و در مقابل چنان درکی از بدو استقرار نظام ضد بشری‌اش به مانع جدی تبدیل گشته است. این مناسبات تولیدی آنارشیستی موتور و نیروی محرکه اصلی کلیت نظام جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته را برای استثمار طبقه مزدبگیر فقیر تشکیل می‌دهد. شناخت علمی عمیق مزدبگیران بی‌چیز تحت ستم و استثمار  از رویکرد علمی برای کشف واقعی عینی( ضرورت) یکی از ضرورت‌های مهم مقابل آن‌ها برای دستیابی به رهایی کامل از ستم و استثمار  و محو چهار کلیت* است. رویکرد علمی برای شناخت حقیقت عینی تنها توسط ماتریالیسم دیالکتیک قابل دست‌یافتنی است.

در درک علمی از واقعیت عینی توسط کمونیست‌های مسلح به رویکرد علمی توجه آن‌ها را به عمیق‌ترین لایه‌ها و سطح داخلی پدیده‌ای به نام جمهوری اسلامی برای کشف و شناخت از تضادهای آن معطوف می‌نماید. اما در ایران تنها با پدیده‌ای به نام جمهوری اسلامی روبرو نیستیم. ولی به‌عنوان یکی از وظایف اساسی ما پرولتاریای سرخ کمونیست درک علمی از واقعیت مادی به همان‌گونه که هست و شناخت از تضادهای درونی (یا تضاد داخلی که اساس تحول‌اند) هست.

در عمیق‌ترین لایه‌های اقتصادی نظام جمهوری اسلامی روابط تولیدی سرمایه‌داری دولتی رانت‌خوار و زمین‌خواران بزرگ، مرتبط با باندهای مافیایی پخش مواد مخدر( پخش مواد مخدر در میان جوانان ولی به‌ویژه در ستم‌کشیده‌ترین و فقیرترین بخش تحتانی پرولتاریای ایران) و بورژوازی وابسته به‌نظام سرمایه‌داری امپریالیستی جهانی قرار دارد. این نظام  مناسبات تولیدی مشخصی را نمایندگی می‌کند. با توجه به نکته‌ی قبل نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی یک پدیده در حال شکنندگی، انحطاط  و فناپذیر است، اما نباید  در کوتاه‌مدت و ازلحاظ تاکتیکی به او  که بسیار مقتدر و دیکتاتور است کم‌بها داد.

درعین‌حال نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی که بر فراز مناسبات تولیدی اقتصادی ولایت و فرماندهی خویش را گسترانده است در درازمدت و استراتژیک  با رشد انشقاق و تضادهای درونی خویش و  همچنین در مقابل رشد نیروی بالنده  اکثریت ستم‌کشان و استثمارشوندگان شکست‌پذیر  و قابل سرنگونی است. اکثریت اقشار و طبقات فقیر و مزدبگیر تحت ستم و استثمار که در صف انقلاب قرار داند با جمهوری اسلامی دائماً و مداوم در نزاع است. فرایند تغییرات جزئی رفته‌رفته  در یک جهش برای دگرگونی و تغییر این روابط ستمگرانه و استثمارگرایانه منتهی می‌شود. برای همین سازمان‌یابی کمونیست‌ها در یک حزب کمونیست انقلابی به‌عنوان عنصر  ذهنی(سابجکتیو یا عنصر آگاه فاعل) که می‌تواند با اتکا به رویکرد علمی ماتریالیسم دیالکتیک در درک همه‌جانبه حقیقت عینی(ضرورت) امکان رهایی و تغییر کاملی را در پس سرنگونی مناسبات تولیدی که نظام جمهوری اسلامی آنرا نمایندی میکند و کسب قدرت سیاسی برای ایجاد جامعه‌ی رادیکال نوین سوسیالیستی و استقرار دیکتاتوری پرولتاریا فراهم کند، از عمده‌ترین و حیاتی ترین وظیفه کمونیست‌های انقلابی می‌باشد.

ننگ و نفرت بر این حکومت ضد کارگری!

ننگ و نفرت بر خانه ضد کارگری جمهوری اسلامی!

ننگ بر سندیکا‌لیست‌های مماشات جوی که از انتخاب محجوب به وجد آمدند!

محجوب نماینده‌ی کارگران نیست!

محجوب نماینده‌ی رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی است !

دست محجوب به خون کارگران سرخ کمونیست ایران تا مفرغ آلوده است!

انقلاب کمونیستی تنها گزینه ممکن در مقابل پرولتاریای کمونیست ایران است!

 پیش به‌سوی تشکیل حزب کمونیست انقلابی ایران!

پیش به‌سوی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی!

پیش به‌سوی ایجاد جامعه‌ی نوین رادیکال جمهوری سوسیالیستی و استقرار دیکتاتوری پرولتاریا علیه سرمایه‌داران و زمین‌داران بزرگ وابسته به‌نظام جهانی سرمایه داری-امپریالیستی.

برهان عظیمی

۹ آبان ۱۳۹۵