قلعه رش روستای مرگ

ده مورد اقدام به خودکشی تنها در عرض دو هفته در شهرستان سردشت،که شش مورد آن در روستای قلعه رش در جنوب این شهرستان *روستای مرگ*اتفاق افتاده است یک بحران اجتماعی به شمار می رود .ازاین ده نفر که خود را حلق آریزکرده اند شش نفر خوشبختانه نجات پیداکرده اندوچهار نفر از آنها متاسفانه جان خود را از دست داده اند. روستای مرگ عنوانی است که فعالان مدنی شهر سردشت با توجه به اتفاقات مشابهی که در سالهای گذشته در روستای قلعه رش روی داده است برآن گذاشته اند.در سالهای گذشته در همین روستا۶ زن اقدام به خودسوزی کرده اند که دونفر از انها جان خود را از دست داده اند.به گفته فرمانده کلانتری سردشت در سال گذشته نه مورد خودکشی در این شهر رخ داده که شش نفر آنها زن و سه مورد مرد بوده اند .همچنین در سال جاری تا به حال دو مرد و یک زن دست به خود کشی زده اند.خواهر یکی اززنان جوان که اخیرا در روستای قلعه رش دست به خودکشی زده است در مصاحبه با روزنامه فریخته چنین گفته است.
خواهر من تنها شش ماه بود که ازدواج کرده بود و ۲۱ سال داشت. همسرش دیگرنمیخواست با اوزندگی بکند ومی خواست او را طلاق بدهد. پدر و برادرم ازاو حمایت نکردند و اسرار داشتند که با اوبه زندگی ادامه دهد . یکروزمتوجه شدیم که خواهرم خودش رااز درخت آویزان کرده و به زندگی خودش پایان داد.اوگفت که سومین روز مرگ خواهرم بودو هنوزمراسم تمام نشده بود خبر مرگ دختر بیست ساله دیگری به ما رسیدو باز در مراسم سه روزه او بودیم که یکی از دختران هفده ساله این روستا خود را حلق آویز کرد.
این وقایع اسفبار نه رمان است و نه فیلم ونه داستانهای جنایی.این داستان غم انگیز پایان زندگی واقعی تعدادی از زنان جوان شهر سردشت و روستای جنوبی این شهر به اسم قلعه رش در چهارده روز گذشته که در روزنامه ها انعکاس پیدا کرده است و فعالان مدنی شهر سردشت ضمن پیگیری و انعکاس این رویدادهای اسفبار عنوان کرده اند که هیچ نهادی پیگیر قضایا نیست.خود سوزی وخودکشی در میان جوانان بخصوص زنان در ایران به امری روتین تبدیل شده است و همانند کابوسی جامعه را تهدید و همراهی می کند. هر روزلای روزنامه های ایران را اگر ورق بزنید در بخش سانحه و رویدادهاحتمابه چند مورد از خودسوزی و خودکشی مواجه می شوید که جوانان بخصوص زنان از طریق حلق آویز کردن ،مصرف قرص سمی در کنج منازل به زندگی خود پایان می دهند.
زندگی در ایران برای اکثریت مردم آن چنان سخت ودردآورشده که قربانیان آن ازناامیدی وفرار از تلخی هاوناهنجاری های موجود ،فقر و فلاکت غیرقابل تحمل جزخودسوزی و خودکشی و پایان دادن به زندگی خود چاره ای دیگررا در مقابل خود نمی بینند.فشار وتگناهای فرهنگی واخلاقی سنتی و عقب افتاده و مرد سالار وزن ستیزچه در قوانین اسلامی حاکم و چه در عرف و عادات روزمره در خانواده و جامعه که جمهوری اسلامی روزانه با زور و چماق و با ابزارهای مختلف آن راتولید و جاری میکند عامل خود سوزی و خودکشی در میان زنان و فقر و بیکاری و عدم تامین معیشت برای خود و خانواده دلایل خودکشی درمیان مردها می باشد.
افزایش خودسوزی وخودکشی دردوسه ساله اخیربخصوص در میان زنان ودختران جوان در شهرهای مختلف کردستان به دلیل فشارهای فرهنگی واخلاقی اسلامی و ضد زن ،تبعیض وآزار جنسی در جامعه مرد سالار ، ازدواج های اجباری و فقر وبیکاری وتگناهای اقتصادی به امری رایج درجامعه کردستان تبدیل شده است . بیش از پنجاه مورد خود سوزی و خودکشی در میان زنان در شهرهای مختلف کردستان درطول سال گذشته وآغازسال جاری تابه امروز صورت گرفته است . تاجایی که این ترا ژدیهای انسانی در روزنامه هاانعکاس پیدا کرده آخرین مورد آن خود کشی دختر ۲۱ ساله در شهر اشنویه درخرداد ماه به اسم سمیه بهرام نژاد و مواردی است که در شهرستان سر دشت و اطراف آن بوقوع پیوسته است.در گزارش دیگری که از رسانه ها آمده است در سال جاری تا به حال سی و دو مورد خودکشی در میان زنان در کردستان زخ داده است . .بررسی این موارد ازخودکشی دریکسال و نیم گذشته و خودکشی های اخیر در سردشت و روستای قلعه رش در کردستان نشان می دهدکه زنان در جامعه کردستان از تبعیضات جنسی و نابرابری هم در کار و اشتغال و هم در رابطه با ازدواج آزاد بشدت رنج می برند.از طرف دیگر به دلیل جاری بودن قوانین اسلامی ضد زن حاکم بر جامعه ایران زن نه تنها از حمایت قانونی و مدنی در برابراین تعرضات و بی حقوقی بر خودارنیست بلکه قربانی بلاواسطه این نظم غیر انسانی است.
تردید ی نیست که قفر و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و آسیبهای ناشی از آن از زمره مهمترین معضلات پایه ای در جامعه ایران به شمار می رود. جامعه کردستان بخصوص به دلیل ستم مصاعف وکینه بخصوصی که رژیم جمهوری اسلامی بر ان اعمال می کند این معضلات اجتماعی برجسته وبیشتر قابل روعیت هستند. تجاوزوآزارجنسی، ازدواج اجباری،پدر و برادرسالاری و قوانین مرد سالار،تبعیضات شغلی و عدم استقلال اقتصادی سبب خودکشی در میان زنان و دلیل افزایش این پدیده شوم در میان آنان در جامعه کردستان است.
اما اززاویه دیگر زن در جامعه کردستان تنها قربانی و سر به زیر نیست.خود آگاهی و توقع بالای زنان در جامعه کردستان برای زندگی بهتر بدورازتبعیضات جنسی ،اجتماعی و فرهنگی و افتصادی و تلاش برای تحمیل حقوق انسانی خود به دولت و جامعه ، مقاومت و مبارزه در برابر این تبعیضات چهره دیگرزنان مبارز و انقلابی در کردستان است که در طول دهه های گذشته درتحولات جاری در جامعه از خود نشان داده اند.پتانسیل و نیرویی بلقوه که با شروع تحولات جدید در جامعه کردستان به نیرویی مادی برای تحولات انقلابی تبدیل خواهد شد.در این شکی نیست دقیقا به دلیل شرایط وتبعیضات مضاعفی که بر زنان تحمیل می شود ، زن در تحولات آتی جامعه ایران نقش بر جسته ای ایفا خواهند کرد.
نباید به این شرایط فلاکتبارکه جمهوری اسلامی برای اکثریت مردم در ایران فراهم آورده تن داد.جمهوری اسلامی بر دریایی از نفرت مردمی نشسته است .زنان و مردان آزادیخواه وانقلابی، فعالان و انجمنهای مدنی با تلاش خود میتوانند امید به آینده ای بهتر را در دل مردم زنده نگه دارندو با فعالیت آگاهگرانه فرهنگی و سیاسی سهمی از تلاش برای یک دنیای بهتر را به عهده بگیرند.
مقصر اصلی جمهوری اسلامی سرمایه داری ایران است. این رژیم نه تنها عامل خودکشی در میان زنان و مردان بلکه عامل فقر، بیکاری ، فلاکت اقتصادی،اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران است.با وجود این رژیم تصور اینکه این معضلات پایه ای کوچکترین تخفیفی پیدا کنند تصوری کوته بینانه است.سی و پنج سال حاکمیت این رژیم این رابه اثبات رسانده است.برای کوچکترین بهبودی در زندگی اکثریت مردم کارگر و کارکن جامعه ایران راهی جز سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی در تصور نمی گنجد.این تنها گزینه ممکن برای تغیر اوضاع فلاکتبار ایران است.

.