فایل های یوتیوب -:انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا- با عبدی جوادزاده و پویان

اتاق گفتمان سیاسی اجتماعی
November 03, 2020

فایل های یوتیوب -:انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا- با عبدی جوادزاده و پویان

گفتمان سیاسی اجتماعی

قسمت دوم

فایل های یوتیوب / صوتی

 بخش اول     بخش دوم       بخش سوم      بخش چهارم 

 عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی 

انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده  احتمالاً جنجالی ترین انتخابات جهان صنعتی (جهان اول) به شمار می رود. سیستم دو حزبی در آمریکا از زمان تأسیس این کشور، انتخابات را در انحصار خود درآورده و تا امروز نیز به همین منوال باقی مانده است. 

آیا احزاب سیاسی دیگری هم در ایالات متحده وجود دارند و میزان آگاهی مردم از این احزاب تا چه حد است؟ 

رئیس جمهور چگونه انتخاب می شود و انتخاب سناتورها ، نمایندگان و فرمانداران ایالتی تا چه اندازه قانونی است؟چرا ایالات متحده کمترین میزان رای دهی را در بین ملل  بورژوا - دمکراتیک دارد؟  چهکسانی درآمریکا رأی می دهند و آیا  آرای عمومی نیز به حساب میآیند؟       

چه کسانی (الکتورال کالج) مجمع گزینندگان  را تشکیل می دهند و چه کسانی اعضا آن را انتخاب میکنند ؟ روند مشروعیت سیاسی در ایالات متحده چگونه است؟

     .تمام این ها پرسش هایی ست که افراد بسیاری بدون دریافت هیچ گونه پاسخ  قانع کننده ای از خود پرسیده اند

 

پویان: عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فعال سیاسی

بدون شك پديده ترامپ و ترامپيسم تجسم يك بحران هژمونيك است كه از اواخر دهه  ی ١٩٧٠ در شكل گيری جهانی شدن سرمايه شكل گرفت ودر يك روند پيش رونده همچنان ادامه دارد. در نتيجه مسئله ترامپيسم و انتخابات جنجالي امريكا  بدون بررسی اين دوران و در شكل گيری شرايط  كنونی قابل درك نخواهد بود. براي اين منظور قبل از هر چيز روشن شدن مفهوم هژموني بسيار ضروري است، از آنجايي كه اين مفهوم كه ان را آنتونيو گرامشي تيوريزه كرده هم از جانب راست و هم چنين چپ گرايان مورد دخل و تصرف قرار گرفته و از مفهوم واقعا  تهی شده، در نتيجه با تحليل هايی از قبيل" هژمونيي نسبی" و "هژموني منطقه ای" و هژمونی نظامی و مالی....." روبرو هستيم كه ربطي به تئوری گرامشي ندارد.

أز نقطه نظر گرامشي، هژمونی يك تركيب ارگانيك زنده از مجموعه ای از عوامل در يك رابطه  ی ديالكتی با هم هست كه عينيت مادی ميابد و عمل ميكند، بطور مثال هژمونی آمريكا  بعد از جنگ دوم جهانی شامل توان اقتصادی، مالی، نظامی، سياسی و فرهنگی بود و بدين ترتيب  اين قدرت هژمونيك بدون استفاده از قدرت نظامي بطور مطلق پيشبرنده ی  سياست های خود در جهت منافع ويژه ی خود بود .البته در چهارچوب جهان دو قطبی، در اوائل دهه ی ١٩٧٠  در زمام داری نيكسون با خروج امريكا از قرارداد Bretton Woods agreement  و قطع رابطه ی  دلار و طلا و در نتيجه شناور شدن دلار ناقوس مرگ هژموني امريكا هم بصدا در آمد و در يك روند چند ساله كه با كاهش توان توليدی و حتی فرهنگی اين دوران بپايان رسيد. ، ولی انطباق شرايط سياسي و موقعيت جديد خود به بحرانی چند وجهی تبدیل شد. ألبته أين دگرديسي فقط شامل حال امريكا نبود و كل جهان را در بر ميگرفت. از جمله فروپاشی بلوك شرق و حتی روی كار آمدن رژيم جمهوری إسلامی در ايران.

خانم Nancy Fraser  فمینيست و تحليل گر ماركسيست اعمال عملكرد هژمونی را بر اساس داده های گرامشی چنين توضيیح ميدهد. طبقات حاكم كه بر كرسی نشاندن با پيش انگاره های جهان بينی خود به منزله ی عقل سليم جامعه بمانند يك كل ، سلطه إش را طبيعي جلوه ميدهد و همتای سازمانی آن بلوك هژمونيك اجتماعی است. يعنی ائتلاف نيروهای اجتماعي مختلف كه طبقه ی حاكم در آن گرد هم ميايد واز طريق آن ادعای رهبری ميكنند . اگر ساير طبقات اميدی برای به چالش كشيدن اين ساز و كار ها داشته باشند ، بايد عقل سليم جديد متقاعد كننده تر يا ضد هژمونی ويك ائتلاف سياسی قدرت جديد قدرتمند تر با بلوك ضد هژمونيك ايجاد كند.

أين چالش در حوزه ی سياست نئوليبراليسم در تطابق با جهانی شدن سرمايه درامر"Distrubution & Recognition" توضيیع و تشخیص نشان ميدهد  که اين محور جدال قدرت در انتخابات كنونی است.


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com