آدمکشی و باجگیری سازمان پژاک از کولبران و سکوت معنادار کومه له / گفتگوی رحیم یزدانپرست با عبدل گلپریان

مصاحبه
July 01, 2020

آدمکشی و باجگیری سازمان پژاک از کولبران و سکوت معنادار کومه له

گفتگوی رحیم یزدانپرست با عبدل گلپریان

 

متن کتبی اين مصاحبه بر مبنای گفتگوی رحيم يزدانپرست با عبدل گلپريان در برنامه تلويزيون ايسکرا تنظيم شده است.

 

رحیم یزدانپرست: در مصاحبه ها و برنامه های ایسکرا بارها در مورد وضعیت دهشتناک زندگی کولبران صحبت کرده ایم. از فقر و بیکاری آنان گرفته تا تحمل گرما و سرمای طاقت فرسای تابستان و زمستان در مناطق کوهستانی ونهایتا گرفتن جانشان توسط آدمکشان حکومت اسلامی و دهها معضل دیگر، آنچیزی است که حکومت اسلامی به هزاران نفر از کولبران و خانواده هایشان در مناطق مرزی تحمیل کرده است.

اما درد و رنج کولبران تنها به تحمیل این جهنم از سوی حکومت اسلامی به آنان و خانواده هایشان خلاصه نمیشود بلکه احزاب به اصطلاح بنام اپوزیسیون مستقر در مناطق مرزی نیز با گرفتن باج از کولبران، جهنم مضاعفی را برای فقیرترین و محروم ترین بخش جامعه در مناطق مرزی ایجاد کرده اند. یکی از این نیروهای مسلح در منطقه، حزب حیات آزاد کردستان "پژاک" است که با اخاذی از کولبران زندگی آنان را دو چندان مرگبار کرده است و در صورت مقاومت از جانب کولبران، به آنها شلیک کرده و جانشان را میگیرند. در ویدئو کلیبهایی که منتشر شده است کولبران و مردم ساکن در نوار مرزی بسیار روشن از تهدید، باجگیری و آدمکشی افراد مسلح پژاک شکایت کرده و اعتراض دارند. عبدل گلپریان ابتدا خیلی خلاصه ماهیت سازمان پژاک و اینکه از کی و چگونه سربرآورده است را توضیح دهید.

 

عبدل گلپریان: پژاک (حزب حیات آزاد کردستان) ١٦ سال قبل و در سال ٢٠٠٤  تاسیس شد. تاسیس پژاک به ابتکار پ.ک.ک  صورت گرفت و از بدو تاسیس مورد سوال و ابهام افکار عمومی مردم و احزاب سیاسی چپ و کمونیست بوده است. موضوعیت پژاک به رابطه پ.ک ک و جمهوری اسلامی گره خورده است. در سال 2011 سخنگوی پژاک بنام "سوران خدر" در مصاحبه با بی بی سی مرتبط بودن پژاک به پ ک ک را انکار و آنرا رد کرد اما در یکی از سندهای پژاک تحت عنوان"اهداف پژاک در تعریف سازمان" نوشته شده است: "حزب حیات آزاد کردستان در چهارچوب مبانی فلسفی و ایدئولوزیک رهبر آپو ( عبدالله اوجلان ) و پایبندی به آن بر اساس سیاستی دمکراتیک جامعه را با توجه به نیازها و طلب هایش آگاه نموده و سازماندهی می نماید". این تناقض گویی بخوبی نشان میدهد که پژاک شاخه ای از پ ک ک است که در ابتدا تلاش کرده است برای انحراف افکار عمومی خود را "سازمانی مستقل" معرفی کند.

از نظرما کمونیستها پژاک یک سازمان سیاسی نیست بلکه گروهی باند سیاهی است که در مناطق کردستان ایران بعنوان گروه فشار و تروریست و اخاذی از کولبران حضور دارد. پژاک کشتن کولبران و اخاذی از آنان را انکار میکند اما مردم روستاها و کولبران مناطق مرزی پژاک را در سه مورد مشخص که اقدام به ترور و آدمکشی کرده است معرفی میکنند. 

 

رحیم یزدانپرست: شما هم این ویدئو کلیپ را که اشاره کردم دیده اید که کولبران مناطق مرزی، هم با ماموران حکومت آدمکش اسلامی روبرو هستند و هم با سازمان پژاک. آیا این تنها یک مورد از عملکرد آدمکشی سازمان پژاک است یا موارد دیگری هم صورت گرفته است و چرا این سازمان از کولبران مناطق مرزی باج میگیرد؟

 

عبدل گلپریان: در ٢٩ خرداد ١٣٩٨ سامان دانشور  بوسیله پژاک ترور شد. سامان جوانی از روستای "گویزه کویره" در نزدیک شهر مریوان بود. سامان دانشور قبلا چند سال در صف نیروهای مسلح پ. ک.ک  فعالیت کرده بود. حدود دو سال قبل صف پ.ک.ک را ترک و در روستای "گویزه کویره" زندگی میکرد.

سامان هنگامیکه در مزرعه همراه  مادر و خواهرش به کار کشاورزی مشغول بود توسط سه نفر از اعضای مسلح "پژاک" در روز روشن و جلو چشم مادر و خواهرش به رگبار بسته شد و جان باخت.

مورد دیگر ۱۲خرداد  سوران اختر۲۶ ساله اهل روستای"رووار" درمنطقه اورامانات توسط نیروهای  مسلح پژاک ترور شده است. سوران برای امرارمعاش همسر و فرزند خردسالش کولبری میکرد. نیروهای پژاک با مراجعه چند باره و تهدید سوران اختر از او میخواهند به آنها پول بدهد. سوران اختر که منبعی جز کارگری و کولبری نداشته توان پرداخت  مبلغ مورد نظر پژاک را نداشته و به تهدید و باجگیری آنها تن نداده که با اقدامی تروریستی توسط نیروهای مسلح پژاک اعدام و جانش را از دست میدهد.

مورد سوم و بنا به خبردیگری که در هشتم خرداد منتشر شد شب دهم خرداد ماه در روستای دری از توابع مریوان فردی به اسم ایوب احمدی کشته می شود. تلاش مردم روستا برای یافتن فرد مظنون به اسم امین ویسی در ارتباط با این قتل در روزهای اول به جایی نمی رسد۰ اما در غروب روز ۱۴ خرداد و چهار روز بعد از این واقعه افراد مسلح پژاک (حزب حیات کردستان) همراه امین ویسی وارد روستای دری می شوند و ‌اعلام می کنند که قتل ایوب احمدی کار آنها نبوده و همچنین امین ویسی در این جنایت دست نداشته است. افراد مسلح پژاک برای سرپوش نهادن بر این قتل اعلام می کنند: "از آنجا که به اسلام و قرآن عقیده دارند حاضرند در مسجد آبادی برای مردم روستا سوگند یاد کنند که آنها چنین کاری نکرده اند". مردم عصبانی بخاطر پشتیبانی پژاک از امین ویسی به افرادمسلح پژاک اعتراض می کنند که منجر به درگیری لفظی با آنها می شود. افراد مسلح مردم را تهدید می کنند در صورت نزدیک شدن بطرف آنها شلیک خواهند کرد۰ درنتیجه افراد مسلح پژاک با شلیک تیر هوایی مجبور به ترک روستا می شوند و امین ویسی را هم همراه خود می برند.اینها فقط مواردی است که اخبار آن توسط مردم و کولبران منتشر شده است. اینکه چرا این سازمان از کولبران باج میگیرد را باید در ماهیت این باند جستجو کرد. سربرآوردنش در کمتر از دو دهه اخیر توسط پ ک ک که با جمهوری اسلامی روابط نزدیک دارد و گماشتن پژاک برای ایجاد مزاحمت درمقابل مبارزات مردم در کردستان ایران، چیزی جز اخاذی و آدم کشی را نباید از این جریان باند سیاهی انتظار داشت. 

 

رحیم یزدانپرست: آیا بجز سازمان پژاک دیگر احزاب اپوزیسیون مسلح کرد همین رویه را دارند یا فقط مختص به پژاک است؟

 

عبدل گلپریان: پیشتر طی سه چهار سال گذشته مردم چند روستا در مناطق مرزی از گرفتن "مالیات یا سرانه" توسط نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان شکایت داشتند. کلا میتوان گفت که احزاب مسلح ناسیونالیست کرد و مشخصا حزب دمکرات کردستان گرفتن باج از کولبران را بعنوان امری متعارف برای خود تعریف کرده است. باج خواهی و زورگویی به مردم در میان این احزاب پیشینه قدیمی تری دارد و یک سنت جا افتاده در میان آنان است که دسترنج مردم زحمتکش منطقه را تحت عناوین مختلف به یغما ببرند.

 

رحیم یزدانپرست: سازمان پژاک رابطه نزدیک و خوبی با کومه له ( سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ) دارد. بنظر شما کومه له که ادعای دفاع از زحمتکشان مناطق مرزی را دارد چرا در مقابل اخاذی، آدمکشی و باجگیری پژاک حرفی نمیزند و سکوت میکند. تا کنون حتی شاهد یک مورد از محکوم کردن خشک و خالی عملکرد ضد انسانی پژاک از سوی کومه له نبوده ایم. چرا چنین است؟

 

عبدل گلپریان: بله کومه له سازمان کردستان حکا رابطه نزدیکی با پژاک دارد. کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران در چند سال گذشته در همکاری نزدیک و تا حدود زیادی در سطح استراتژیک با پژاک همکاری داشته و دارد. مراسمهای نوروزی را مشترکا برگزار و فراخوان داده اند. "دیپلماسی" فعال و گرمی با هم دارند. طرح های کودار و پژاک با اندک تغییری در ارتباط با راه برون رفت جمهوری اسلامی از بحران سیاسی در سالهای گذشته مورد تایید رهبری کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران بوده است. همراه پ ک.ک که یکی از متبکرین  "کمیته دیپلماسی" متشکل از ٣٣ گروه، دسته و سازمان و حزب ناسیونالیستی و اسلامی بود، قرار گرفته است. در جریان ترور سامان دانشور هم سکوت کرد و تاکنون تروریسم و باجگیری های پژاک توسط کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران محکوم نشده است.

بسیار طبیعی است وقتی کومه له چنین روابط نزدیکی با پژاک دارد، باید موقعیت آنرا در همسویی سازمانی، دیپلوماسی و روابط حسنه ای که با هم دارند دید و باید هم در مقابل آدمکشی و باجگیری پژاک سکوت کند. کومه له سالها است که امید و افق خود را به همکاری با احزاب ناسیونالیست کرد گره زده است. چشم انداز کومه له که خود را جناح چپ جنبش ناسیونالیستی کرد در کردستان تعریف کرده است، به همین اندازه از امید بستن به جنبشهای اجتماعی، کارگری، رادیکال و چپ فاصله گرفته است. این درحالی است که پیشینه تاریخی کومه له و درگیر در یک جنگ تحمیلی توسط حزب دمکرات کردستان ایران بر سر نمایندگی کردن جنبش چپ و سوسیالیستی در کردستان در تقابل با نماینده حزب بورژوایی ناسیونالیسم کرد بود که برای تثبیت این هژمونی بهای سنگینی پرداخت شد که منجر به شکست ناسیونالیسم کرد شد.

بنظر من کومه له نزدیک به سه دهه اخیر که طالبانی و بارزانی بر بستر جنگ خلیج توسط آمریکا در منطقه گمارده شدند، دست یابی به موقعیتی برای خود را به افق جنبش ناسیونالیستی کرد گره زده است. اینکه در کنگره ها و اجلاسش چقدر به چپ و کمونیسم قسم میخورد ملاکی برای متقاعد ساختن کسی نمیتواند باشد. جامعه و توده های مردم کردستان پراتیک روزمره یک سازمان سیاسی را که خودشان آنرا تاکتیک نام مینهند و عملا همین تاکتیک ها سر از توافقات استراتژیک در میاورند زیر ذره بین میگیرند.

به همین دلائل نقد همکاری و نزدیکی کومه له با پژاک باید یک عرصه دائمی کارگران و کمونیستها در کردستان باشد. به هر درجه در  صفوف کارگران و کمونیستها نقد کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران وهمکاری و نزدیکی با پژاک با شفافیت سیاسی پیش برود، کمونیسم و صفوف کمونیستها در کردستان با قاطعیت و بُرایی بیشتری علیه پژاک بمیدان خواهد آمد. امر و وظیفه فعالینی که متاثر از کومه له در شهرها فعالیت دارند این است که کومه له را تحت فشار نقادانه تیز خود قرار دهند که نه تنها از همکاری با ارتجاعی ترین و مخرب ترین سازمان باند سیاهی در کردستان کنار بکشد بلکه اعمال جنایتکارانه پژاک را عمیقا محکوم، رسوا و ترد کند. سکوت کومه له در مقابل آدمکشی و باجگیری پژاک در منطقه از کولبران و یا انجام هر گونه اعمال ضد انسانی دیگر از طرف این سازمان، معنایی جز تایید این حرکتها ندارد.

 

رحیم یزدانپرست: بعضا جوانانی با انگیزه ضدیت با حکومت اسلامی خودشان را به کمپهای احزاب مسلح در آنسوی مرز در کردستان عراق میرسانند که سازمان پژاک یکی از آنها است. پیام شما به این دسته از جوانان چیست و اگر بخواهند مبارزه ای مفید و موثر انجام دهند چکار باید بکنند؟

 

عبدل گلپریان: جوانان در شهرهای کردستان بنا به سنت مبارزاتی چهار دهه گذشته مردم علیه حکومت اسلامی همچنان نسل به نسل می کوشند شور و شوق مبارزاتی خود علیه حاکمیت ننگین اسلامی را بنمایش بگذارند. طی این سالها شاهد رشد و ارتقا نقش جوانان در عرصه های مختلف مبارزات اجتماعی در شهرها بوده ایم که فضای اجتماعی و غلطت چپ و کمونیستی بیشتری بخود گرفته است. اما بعضا و در مواردی بخشی از این جوانان از سرعدم اطلاع از ماهیت احزاب ناسیونالیست کرد و بطور مشخص عدم اطلاع از ماهیت یک سازمان باند سیاهی بنام پژاک که هیچگونه ریشه اجتماعی ندارد، خود را به کمپهای این جریانات در کردستان عراق میرسانند تا در صفوف آنان به مبارزه با رژیم اسلامی بپردازند.

پیام من به این دسته از جوانان این است که بگویم که سرنوشت و شور و شوق مبارزاتی خود را به احزاب ناسیونالیست کرد، احزاب دمکرات و شاخه های سازمان زحمتکشان که هر از چند گاهی بطور مخفیانه سرگرم بده و بستان با حکومت اسلامی هستند و افقی بدتر از آنچه که در کردستان عراق میبینیم را میخواهند برای آینده کردستان ایران به ارمغان بیاورند، گره نزنند. بطریق اولی سازمان پژاک که شاخه کردستان ایران پ ک ک است و اکنون بعنوان یک باند آدمکش و گردنه بگیر همانند حکومت اسلامی زندگی کولبران را با کشتن و باجگیری به تباهی کشانیده است، معرف افکار عمومی مردم است و نباید در صفوف این جریان جهت بقاء حکومت اسلامی و برای ایجاد فضای مخرب، آدمکشی و باجگیری به ابزار دست پژاک تبدیل شوند.

شور و شوق انقلابی، مبارزاتی و خشم و اعتراض خود را میتوان در راستای جنبشهای اعتراضی فی الحال موجود در شهرها بکار گرفت و سازماندهی کرد. پیام دیگرم این است که آندسته از جوانانی که از سر عدم اطلاع از ماهیت پژاک هم اکنون در صف این سازمان هستند، صفوف آنان را ترک کنند و نقش و جایگاه خود را در دل مبارزات و اعتراضات هر روزه مردم علیه حاکمیت اسلامی ایفا کنند.

 

ایسکرا  ۱۰۴٧

   

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com