خشونت پلیس آمریکا، جلوه دیگری از بربریت نظام سرمایه داری!

چريکهای فدائی خلق ايران
June 06, 2020

خشونت پلیس آمریکا، جلوه دیگری از بربریت نظام سرمایه داری!
در روز 25 ماه مه 2020 مطابق با 6 خرداد 1399 ، پلیس سفید پوست 44 ساله ای بنام "درک چاوین" مرد سیاه پوست 46 ساله ای به نام "جورج فلوید" را در خیابانی در شهر "مینیا پولیس" پایتخت ایالت "مینه سوتا" در آمریکا دستگیر کرده (*) و با کمک سه تن از همکاران خود ، او را در کنار چرخ های اتومبیل پلیس ، بر روی اسفالت خیابان ، بر روی شکم خوابانده و با قرار دادن زانوی خود بر گردن ، کمر و پاهای جورج به مدت 8 دقیقه و 46 ثانیه ، در حالی که دستان او از پشت دستبند زده شده بودند ، علیرغم اعتراضات و هشدار مردم در مورد مرگ تدریجی آن مرد سیاهپوست ، وی را به طرز فجیعی خفه کرده و به قتل رساند.  صحنه های به قتل رسیدن جورج ، توسط یکی از عابرین رهگذر با استفاده از تلفن همراه فیلمبرداری شده و در شبکه های اجتماعی گذاشته شد.  صحنه هائی از دوربین های مدار بسته امنیتی مغازه ها هم نشان دادند که اگر چه رفتار اولیه پلیس با جورج فلوید بسیار خشونت آمیز بود ولی با توجه به قوانین قضائی آمریکا ، وی در هنگام دستگیری در مقابل پلیس "مقاومت" نکرده بود که نیازی به استفاده از قهر و اعمال زور به شکلی که در تصاویر ضبط شده آمده است باشد و تازه آن هم ، زمانی که به او از پشت دستبند زده شده بود!  
ویدیوی دیگری هم که بعدا توسط یک عابر دیگر بیرون داده شد ، از زاویه دیگری نشان داد که علاوه بر "درک چاوین" که زانوی خود را روی گردن جورج فلوید گذاشته بود ، دو پلیس دیگر ، یکی زانوی خود را روی پاهای جورج گذاشته بود که تکان نخورند و دیگری زانوی خود را روی پشت او گذاشته بود که این کار هم موجب تنگی قفسه سینه و کار نکردن ریه های وی شد.  لازم به ذکر هست که به خاطر زاویه فیلم برداری تلفن همراه و به خاطر وجود اتومبیل پلیس ، دو پلیس دیگر و عملکرد های آن ها در ویدیوی اولی دیده نمی شوند.  
در این کلیپ ویدیویی، جورج برای 12 بار ناله می کند که "نمی توانم نفس بکشم!" ، "سرکار ، کمکم کن ، نمی توانم نفس بکشم!" ولی پلیس جنایتکار بی اعتناء به التماس های جورج، همچنان زانوی خود را بر گردن او می فشارد.  در ثانیه هایی پس از پنج دقیقه اول ، فشار زانو منجر به مرگ جورج شد.  فشار ها بر پیکر بی جان جورج، حتی پس از خاموش شدن صدای او برای بیش از سه دقیقه دیگر ادامه پیدا می کند!  تکنسین های "فوریت‌های پزشکی" ، زمانی که جورج فلوید را در آمبولانس می گذاشتند تا به بیمارستان منقل کنند ، اعلام کردند که وی نبضی نداشته و مدتی قبل جانش را از دست داده است.
مشاهده کلیپ این جنایت هولناک در تلویزیون و شبکه های اجتماعی، خشم فروخوردۀ سالیان همه توده های ستم دیده ، چه سیاهپوست و چه سایر نژاد ها را بر انگیخت.  نیروهای مترقی و انقلابی بلافاصله اقدام به اعتراض و سازماندهی تظاهرات گسترده ای در شهر مینیا پولیس - محل وقوع جنایت نمودند.  این اعتراضات اما خیلی زود با گسترش دامنه آن توسط توده های به خشم آمده به شهرهای بزرگ آمریکا مانند شهر نیویورک در ایالت نیویورک ، لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا، آتلانتا در ایالت جورجیا، شیکاگو در ایالت ایلینوی، واشنگتن دی سی پایتخت آمریکا، فینیکس در ایالت آریزونا، دیترویت در ایالت میشیگان، فیلادلفیا در ایالت پنسیلوانیا، ایندیانا پولیس در ایالت ایندیانا، فرگسون در ایالت میسوری، دنور در ایالت کالورادو ، ، هیوستون (محل تولد جورج فلوید) در ایالت تگزاس و بسیاری از شهر های بزرگ و کوچک دیگر کشیده شده و مردم به خیابان ها آمده و دست به اعتراضات خیابانی زدند. با به خیابان آمدن مردم و با اعتراض به وحشی گری پلیس ، نیروهای سرکوبگر پلیس با خشونت به تظاهرات توده ها حمله کردند. توده های به خشم آمده در دفاع از خود با نیروهای سرکوبگر پلیس درگیر شده و چندین خودروی پلیس را به آتش کشیدند و مراکز مالی و فروشگاه های انحصاری زنجیره ای و دیگر نهاد های سمبل سرمایه داری و سرمایه داران را آتش زدند و اموال آن ها را به نفع خود مصادره کردند.  توده های معترض به خشم آمده با حمل پلاکاردهای متعدد با شعار هایی نظیر "جان سیاه پوستان اهمیت دارد"، "به وحشیگری پلیس خاتمه دهید"، "نمی توانم نفس بکشم!" ، "من قربانی بعدی؟"، "عدالت برای جورج"، " دیگر بس است"، "مسئله بر سر تبعیض سفید پوستان علیه سیاه پوستان نیست، بلکه همه علیه نژاد پرست ها هستند" ، خیابان های ده ها شهر آمریکا را درنوردیدند.
در چند شب اول ، پلیس با بکارگیری گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی سعی در متفرق کردن معترضان کرد. توده های خشمگین با پرتاب بطری آب، سنگ و کوکتل مولوتوف به پلیس حمله کردند.  شایان ذکر است که عکس العمل و موضع گیری های مسئولین شهری (شهردارها) ، ایالتی (فرماندارها)، و دولت مرکزی (فدرال) از جمله شخص ترامپ فاشیست و نژاد پرست علیه اعتراضات توده ها یکی دیگر از عواملی بود که به گسترش این تظاهرات دامن زد.  اکثریت مقامات بلند پایه دولتی و مدافع طبقه حاکم به جای تاکید بر اجرای عدالت، خواهان پایان دادن و سرکوب اعتراضات شدند و با استناد به برخی غارت های خیابانی به تقبیح تظاهر کنندگان جویای عدالت و آزادی و دیده شدن ، اقدام نموده و آن ها را تروریست و اوباش و تحریک شده توسط "نیروهای چپ"... نامیدند.  ترامپ در تویتر خود ، معترضانی که در واشنگتن دی سی به آتش سوزی دست زده بودند را تهدید کرد که چنان چه به چمن کاخ سفید نزدیک شوند او "سگان درنده وحشی" را علیه آن ها رها خواهد کرد و خاطر نشان کرد که اوباشان با سلاح های سهمگین و شوم روبرو خواهند شد.  در یکی از مصاحبه های مطبوعاتی چند دقیقه ائی که هنگام سوار شدن در پای هلی کوپتر در کاخ سفید انجام می دهد ، با ایماء و اشاره به طرفداران خود گفت که معتقدین به شعار "دوباره آمریکا را به عظمت خواهیم رساند" در جلوی کاخ سفید تجمع خواهند کرد!  ار آن جائی که اکثر طرفداران او مسلح هستند ، عده ای ، این حرف او را دعوت به شروع "جنگ داخلی" تعبیر کردند.  
ترامپ بدنبال تهدیداتی که در آن اعلام کرده بود چنان چه اوباشان به کاخ سفید "نزدیک" شوند با "سگان درنده وحشی" و "نیروی نظامی" روبرو خواهند شد که "تا به حال سراغ نداشته اند" ، با نزدیک شدن جمعیت تظاهر کننده به کاخ سفید ، فرار را بر قرار ترجیح داده و به مدت یک ساعت توسط محافظان خود در "پناهگاه اتمی" کاخ سفید که از سال 2001 و بعد از تصادم هواپیماهای مسافربری به برج های دو قلوی مرکز تجارت جهانی ، مورد استفاده قرار نگرفته بود ، منتقل شد!
وی کسانی را که اتومبیل های پلیس را به آنش می کشند ، "تروریست های خانگی" خواند و جمله ای تحریک آمیز بدین مضمون بکار برد که "اگر غارت شروع شود ، تیراندازی هم شروع خواهد شد" که موجب تشدید سرکوب و متعاقب آن کشته شدن یکی از معترضان گشت ، که خود نقل قولی است از رئیس پلیس سفید پوست و نژاد پرست شهر میامی در ایالت فلوریدا بنام والتر هدلی در سال 1967 که در دادگاهی که برای رسیدگی به پرونده جنایت علیه سیاه پوستان شرکت کننده در تظاهرات ضد تبعیض نژادی تشکیل شده بود بکار برد. 
این اولین بار نیست که در آمریکا یک پلیس سفید پوست ، مردی سیاه پوست را به قتل می رساند و موجب اعتراضات و شورش های خیابانی گسترده می گردد. در تاریخ 14 اوت 2014، جوان 18 ساله بنام "مایکل بروان" در شهر "فرگسون" در ایالت میسوری توسط پلیس سفید پوست به ضرب گلوله به قتل رسید. در تاریخ 6 سپتامبر 2018، یک پلیس زن سفید پوست بنام "امبر گایر" در شهر دالاس در ایالت تگزاس وارد آپارتمانی در همسایگی خود می شود و بدون هیچ دلیل و مدرک و درگیری ای مرد جوان 26 ساله سیاه پوستی بنام "بوتم جین" غیر مسلح را که در اتاق نشیمن خود مشغول خوردن بستنی و دیدن تلویزیون بود را با گلوله به قتل رساند. در اثر فشار افکار عمومی و اعتراضات گسترده خیابانی این قتل با اتهام تعصب نژادی (نژاد پرستی) به دادگاه احاله شد ولی پلیس مزبور در دادگاه به جرم قتل ، فقط به 10 سال زندان محکوم گشت.  کلا در سال 2015 بیش از 100 جوان سیاه پوست غیر مسلح بدست پلیس سفید پوست کشته شدند که فقط 4 مورد آن به محکومیت پلیس ختم شد. برای دیدن اسامی و تصاویر کشته شده ها، رجوع کنید به گوگل تحت نام
 Mapping Police Violence 
در سال گذشته ، در 6 اوت 2019 ، دو پلیس سواره نظام سفید پوست ، یک جوان سیاه پوست را دستبند زدند و سپس با بستن طناب بر گردنش، او را در خیابان های شهر گلوستون در ایالت تگزاس به دنبال اسب های خود به حرکت در آوردند.  بستگان این جوان گفتند که او بیمار ذهنی بوده و معمولا در خیابان می خوابیده است.  این عمل جناتکارانه آن ها ، یادآور دورانی است که پلیس آمریکا برده های مبارز و معترض را با طناب بر گردن جهت ایجاد رُعب و وحشت و تحقیر سیاه پوستان در معابر می چرخاندند.
هم اکنون تظاهرات در شهرهای مختلف آمریکا همچنان ادامه دارد و آخرین خبرها حاکی از آن است که در جریان درگیری بین تظاهر کنندگان و پلیس و گارد ملی ، 340 معترض در شهر نیویورک دستگیر شده و 33 پلیس زخمی شدند. در تصاویر تلویزیونی مربوط به وحشی گری پلیس صحنه هایی به نمایش درآمدند که در آن ها یورش پلیس با خودرو به میان جمعیت معترضان و زخمی نمودن تعدادی از آن ها نشان داده می شود.
قتل فجیع جورج فلوید سیاهپوست و تظاهرات گسترده و رادیکال مردم که با سرکوب وحشیانه نیروهای سرکوب در آمریکا روبرو شد ، یک بار دیگر پرده از چهره وحشی و نژاد پرست نظام سرمایه داری حتی در به اصطلاح پیشرفته ترین آن ها برداشت و نشان داد که منظور سرمایه داران حاکم و دولت های شان از دمکراسی و حقوق بشر و آزادی انسان ها در واقعیت از چه ماهیتی برخوردار می باشد.
در تظاهرات چند شبانه روز گذشته ، ما شاهد شرکت انسان های معترض و مبارز از بخش های متفاوت جامعه به خصوص سفید پوستان آمریکایی هستیم که نه تنها به قتل فلوید اعتراض دارند ، بلکه اوضاع بد اقتصادی و فقر و بیکاری و تبعیض و نژاد پرستی را عامل تباهی زندگی خود و خانواده‌های شان می بینند و فریاد می زنند "دیگر بس" است ، در حالی که رسانه ها ، قدرتمداران سیاسی ، رهبران مذهبی ، از سیاه پوست تا سفید پوست مردم را از مقابله با پلیس و استفاده از خشونت بر حذر می دارند و آن ها را به "پیروی از قانون" (قانون سرمایه داران وحشی و استثمارگر حاکم) و مدارا و سکوت دعوت می کنند.  مردم فریاد می زنند این همه سال سکوت کردیم چه حاصلی داشت؟  سکوت مساوی با شرکت در جنایت است. قتل فجیع جورج فلوید که درجه شقاوت پلیس را به عینه به نمایش گذاشت ، اما در عین حال بسان جرقه ای بود که آتش خشم محرومان را برافروخت، خشمی فرو خفته که از شرایط ناعادلانه حاکم و موجود خبر می دهد.
در جریان این تبهکاری ، مردم بار دیگر جنایات گذشته پلیس در حق سیاه پوستان را به خاطر آورده و بدرستی دیده و درک می کنند که "قوانین" بورژوازی همواره از پلیس حمایت کرده و می کنند.
در عین حال توده های مردم به وضوح متوجه شده اند که وقتی قدرت پلیس در مقابل قدرت عظیم توده ای در هم می شکند ، چگونه از گارد ملی که در تبلیغات برای حفاظت و حمایت از مردم بوجود آمده ، جهت سرکوب مردم استفاده می کنند و چگونه ارتش که بودجه اش از پول مالیات همین مردم تامین می‌شود ، بروی مردم اسلحه کشیده و دندان‌های تیز خود را نشان داده و قشون و تانک هایش را برای ترس و ارعاب مردم به خیابان ها می آورد.
قتل جورج فلوید، جرقه دیگری بود که خشم فرو خورده اکثریت توده های آمریکا که سال ها از تبعیض اقتصادی، اجتماعی، نژادی، جنسیتی، سیاسی، به ستوه آمده بودند را آشکار ساخته و آن ها را به خیابان کشاند.  این همان تضادهای اجتماعی و طبقاتی جاری و نهفته در جامعه است که بعنوان زخم کهنه سر باز کرده و تا محو تبعیض ها با افت و خیز ادامه خواهد یافت.  باشد که زحمتکشان و طبقه کارگر آمریکا در مبارزات خود علیه سرمایه داران حاکم با کسب آگاهی بیشتر و حرکت به سمت سازماندهی و تشکیل صف مستقل خویش در جهت کسب قدرت سیاسی حرکت نموده و ساختمان جامعه ای عاری از بی عدالتی ، ظلم ، و ستم طبقاتی را بنیان نهد که در آن انسان ها به خاطر رنگ پوست شان کشته نشوند.
مرگ بر نظام ظالمانه سرمایه داری!
زنده باد انقلاب!   زنده باد سوسیالیسم!
پیروز باد مبارزه زحمتکشان و طبقه کارگر جهان!
با ایمان به پیروزی راه چریکهای فدایی خلق ایران
فعالین چریکهای فدایی خلق ایران در آمریکا
اول جون 2020

زیرنویس:
(*) لازم است که در این جا یکی دو مورد دیگر هم توضیح داده شوند. اتهام و دستگیری جورج فلوید به خاطر خرید با یک اسکناس بیست دلاری جعلی بود.  امری که صاحب مغازه خواروبار فروشی در مصاحبه تلویزیونی خود اعلام کرد که امکان زیاد دارد که جورج فلوید نمی دانسته که یکی از اسکناس های بیست دلاری اش تقلبی بوده است.  در واقع ، ارزش جان او در دستان آن پلیس های جانی فقط بیست دلار بود.
هر چهار پلیسی که در کشتن او دست داشتند از کار برکنار شدند.  تنها "درک چاوین" به جرم قتل درجه سوم (قتل غیر عمد) دستگیر و با گذاشتن وثیقه آزاد شد.  تا به امروز (با گذشت هشت روز از آن واقعه) هیچ گونه تصمیمی در مورد دستگیری بقیه همکاران درک چاوین گرفته نشده است.
قساوت و بیرحمی ای که از چشمان درک چاوین که به لنز دوربین تلفن دستی در مدت 8 دقیقه و 46 ثانیه خیره شده است و در حالی که دست خود را در جیب شلوارش کرده و با زانوی خود روی گردن جورج فلوید فشار  میاورد ، و به عجز و لابه های جورج فلوید بی اعتنائی می کند را فقط و فقط از طریق فیلم ویدیو می توان درک کرد.  چنان چه این ویدیو وجود نداشت (که معمولا در موارد بیشماری در هنگام اعمال خشونت پلیس وجود ندارند) و شاهدان ماجرا می خواستند در محکمه (اگر درک چاوین دادگاهی می شد) توضیح بدهند ، اظهارات شفاهی آن ها هیچ وقت چنین تاثیری نداشته و نمی توانست آتشی چنین سهمگین که سراسر آمریکا را فرا گرفته است ، بپا کند.  با وجود چنین ویدیوئی که واقعیت عریان را نشان می دهد ، اما گزارش اولیه اداره پلیس ، مثل همیشه مملو از خروار ها دروغ محض بوده و وقایع را درست برعکس آن چه واقعیت است نشان می دهد.
زندانیان سیاسی ایرانی و مردم ما با این نوع "گزارشات" چه در دوره ساواک شاه و چه در دوره سربازان گمنام امام زمان در وزارت اطلاعات و در زمان حال آشنا هستند.
 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com